شناسهٔ خبر: 75746906 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

ایدئولوژی خط؛ نشانه‌شناسی سیاست الفبا در جهان معاصر

تغییر خط در تاریخ معاصر، تنها یک اصلاح زبانی نبوده بلکه ابزاری برای بازتعریف هویت ملی و مرزبندی تمدنی است؛ از پروژه غرب‌گرای آتاتورک در ترکیه تا روسی‌سازی تاجیکستان و جدایی فرهنگی شمال و جنوب ارس، هر تغییر الفبا نشانه‌ای از جابه‌جایی قدرت و انتخاب مسیر سیاسی ملت‌هاست.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ مرزهای قدرت دیگر صرفاً بر نقشه‌های سیاسی ترسیم نمی‌شوند؛ بلکه در چهرهٔ حروفِ الفبا نیز نمود یافته‌اند. «ایدئولوژی خط» بر این واقعیت تأکید می‌کند که الفبا تنها وسیله‌ای برای نوشتن نیست، بلکه بیانیه‌ای تمدنی و سیاسی است. انتخاب میان خطوط عربی، لاتین و سیریلیک نشانگر گرایش کشورها به یکی از قطب‌های فرهنگی جهان است: غرب اروپایی، روسی یا اسلامی. این انتخاب، واکنشی عمیق به تاریخ، هویت و ژئوپلیتیک در جهان معاصر است.

نوشتار زیر که نویسنده آن محمود لطفعلی خانی است می‌کوشد نشان دهد که چگونه سامانه‌های نوشتاری به ابزارهای قدرتمندی برای تعریفِ هویتِ ملی، تمایزِ فرهنگی و اعلام موضعِ سیاسی بدل شده‌اند. فرض بر آن است که کشورها، از طریق نوع خط، موضع تمدنی خود را در برابر قدرت‌های فرهنگی رقیب آشکار می‌سازند. ماهیت زبان در بافتار سیاست، از یک ابزار ارتباطی ساده به یک ساحتِ مبارزهٔ هویتی ارتقاء یافته است. این پدیده، به‌ویژه در کشورهایی که در تقاطع تمدن‌ها قرار گرفته‌اند یا تحت تأثیر سیاست‌های استعماری/ضد استعماری بوده‌اند، مشهودتر است.

انتخابِ خط در جوامع، نتیجهٔ ضرورتِ زبانی نیست، بلکه تصمیمی ایدئولوژیک برای تثبیت یا گسست از یک تمدن است. از این‌رو، تغییرِ الفبا در سطح ملی را می‌توان نوعی «بیان سیاسیِ هویت» دانست؛ بیانی که نه صرفاً برای خوانندگان بلکه برای نهادهای قدرت جهانی معنا دارد. این «بیان سیاسیِ هویت» نه فقط زبان را شکل می‌دهد، بلکه تعریف می‌کند که جامعه مورد نظر، خود را در کجای نقشهٔ تاریخی و فرهنگی جهان قرار می‌دهد. هر انتخاب خطی، نوعی پیمان با گذشته و تعهدی به آینده است؛ پیمانی با دایرهٔ نفوذ فرهنگی خاص.

استدلال نظری

بر اساس پژوهش‌های زبان‌شناسی فرهنگی، حروف الفبا همواره حامل معناهایی فراتر از گفتار بوده‌اند. ساختارِ بصریِ خطوط، ریشه‌های تاریخی و مذهبی‌شان را در خود پنهان دارند که با تغییرِ رسم‌الخط، این معانی نهفته به سطح می‌آیند و سیاست ملی را شکل می‌دهند.

الف. خط لاتین – نماد مدرنیته و غرب‌گرایی

الفبای لاتین از جمهوری روم سرچشمه گرفته و در جهان مدرن با ارزش‌هایی چون دموکراسی لیبرال، بازارهای آزاد و هویت اروپایی غربی پیوند یافته است. این خط، به دلیل گسترش امپراتوری‌های اروپایی و سپس نفوذ فرهنگی و اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، تبدیل به نماد جهانی‌سازی، تکنوکراسی و عقلانیت سکولار شده است. به گفتهٔ Rex Wallace در کتاب A Companion to the Latin Language انتخاب این خط در کشورهای غیر غربی اعلام استقلال نمادین از قدرت‌های شرقی یا عثمانی محسوب می‌شود. این یک حرکت رو به جلو در جهتِ تقلید از مدل‌های موفقِ توسعهٔ غربی تعریف می‌شود، حتی اگر این امر به بهای حذف بخشی از میراث مکتوب ملی تمام شود.

ب. خط سیریلیک – نماد هویت روسی و ارتدوکسی

خط سیریلیک در سدهٔ نهم میلادی در امپراتوری بلغارستان، با سنت مذهبی قدیسان کیریل و متودیوس شکل گرفت. این خط، در اصل، ابزاری برای تبلیغ مسیحیت ارتدوکس به زبان‌های اسلاوی بود. بر اساس منبع

Consilium Europa – Celebrating the Cyrillic Alphabet (شورای اروپا، کتابخانهٔ شورا، ۶ نوامبر ۲۰۲۵)، انتخاب این خط نماد حفظ پیوندهای تاریخی، فرهنگی و سیاسی با مسکو است. در دوران شوروی، سیریلیک ابزار اصلیِ همگنسازی فرهنگی و روسی‌سازی جمهوری‌های تابع بود. در کشورهایی که پس از فروپاشی شوروی همچنان از این خط استفاده می‌کنند (مانند بلاروس، قزاقستانِ تحت نفوذ روسیه)، این انتخاب، حفظ یک نوع وابستگی ژئوپلیتیکی یا وفاداری به بلوک شرق سنتی را بازتاب می‌دهد.

ج. خط عربی – نماد هویت اسلامی

خط عربی از نبطیِ آرامی برآمده و در دوران اسلامی در شبه‌جزیرهٔ عربستان تکامل یافته است. این خط، به دلیل ارتباط مستقیم با قرآن کریم، از تقدس خاصی برخوردار است. به گفتهٔ علی بیات و کوثر حبیبی در پژوهش خود، تحولِ تدریجیِ خطِ پهلوی به فارسیِ دری و عربی در دورهٔ اسلامی، خط عربی را به نماد پیوستن فرهنگی به تمدن اسلامی بدل کرد. این خط در سراسر جهان اسلام، حامل تقدس قرآن و حافظ پیوند معنوی امت است. در مناطقی که خط عربی رسمی است، حفظ آن نه تنها یک انتخاب فرهنگی بلکه یک اعلام وفاداری به هویت دینی و تاریخی اسلامی در برابر موج‌های سکولاریسم و غربی‌سازی محسوب می‌شود.

از دیدگاه زبان‌شناسی سیاسی، کنار گذاشتن یا پذیرفتنِ هر خط، فعلی سیاسی و نمادین است؛ حذفِ خطِ عربی یا سیریلیک، اعلامِ گسست از میراثِ عثمانی یا شوروی محسوب می‌شود و پذیرشِ لاتین، بیان میل به مدرنیته و جهان غرب است. این امر، در مطالعهٔ خط به عنوان «نشانه‌شناسی سیاست الفبا» اهمیت محوری دارد.

ایدئولوژی خط؛ نشانه‌شناسی سیاست الفبا در جهان معاصر

مشاهده‌ها و مطالعات موردی

۱. ترکیه – پروژهٔ مدرن‌سازی الفبا

بزرگترین و جسورانه‌ترین نمونهٔ ایدئولوژی خط در سدهٔ بیستم، اصلاحات مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه است. پس از سقوطِ عثمانی و تأسیسِ جمهوریِ ترکیه، دولتِ آتاتورک اصلاحِ خط را بخشی از پروژه‌ی سکولاریزه‌ کردن و غربی‌سازی دانست.

زمان‌بندی و اجرا: در سال ۱۹۲۸ مجلس بزرگ ملی (TBMM) قانونِ تبدیلِ رسمیِ خطِ عربی به لاتین را تصویب کرد. این تصمیم نه فقط برای سهولت در یادگیری بود، بلکه آتاتورک معتقد بود خط عربی، پیوند ملت جدید ترکیه با جهان اسلام را تقویت کرده و مانعِ پذیرشِ مفاهیم مدرن غربی (که عمدتاً به لاتین ترجمه شده بودند) می‌شود.

جزئیات فنی: کمیسیونِ زبان (Dil Encümeni با هدف بازنمایی دقیق اصول زبان ترکی) الفبایی با بیست‌ونه حرف طراحی کرد که برخی حروف آن مانندç، ş، ğ بر اساس الفبای لاتین اصلاح شدند تا آوانگاری دقیقی از زبان ترکی ارائه دهند.

تأثیر ایدئولوژیک: این تغییر، میلیون‌ها نفر را بی‌سواد کرد و دسترسی به آرشیوهای عثمانی را عملاً مختل ساخت، اما پایه‌های ملتِ سکولارِ نوین را شکل داد. مقاومتِ سنت‌گرایان در برابر این اصلاح، آن را به نماد گسست از اسلام و عثمانی بدل نمود.

جمع‌بندی: اصلاحِ خط در ترکیه، نه صرفاً فنی بلکه پروژه‌ای سیاسی ـ فرهنگی بود که ملت را از مشرقِ اسلامی جدا ساخت و مسیر تجدد اروپایی را هموار کرد. این یک «تراشیدنِ گذشته» به نفعِ آیندهٔ لاتینی بود.

۲. آذربایجان – جدایی الفبایی شمال و جنوبِ ارس

جمهوری آذربایجان نمونهٔ بارزی از استفادهٔ متناوب از خطوط مختلف به عنوان پرچمدار گرایش‌های ژئوپلیتیکی است.

روند سه مرحله ای بر اساس کتاب تحول زبان آذربایجان در گذر زمان از دکتر عباس جوادی، روند تغییر سهم‌مرحله‌ای را معرفی کرده است:

دههٔ ۱۹۲۰: کنار گذاشتنِ الفبای عربی‌ـ‌فارسی.
دهه ۱۹۲۰ تاسیس الفبای مخصوص جمهوری
دههٔ ۱۹۳۰: جایگزینی سیریلیک روسی به دستور مسکو
پس از استقلال در ۱۹۹۱: بازگشت به لاتین جدید برای فاصله گرفتن از روسی (سیریلیک) و عربی (ایران) و تثبیت هویت اروپامحور.
نتیجه تاریخی: تداومِ خطِ فارسی در جنوبِ ارس (ایران)، به حفظِ پیوندهای فرهنگی و تاریخی کمک کرد؛ در حالی‌که تغییراتِ شمالِ ارس، گسست از آن میراث را رقم زد و خطوطِ سیاسی متمایز ایجاد کرد.

ایدئولوژی خط؛ نشانه‌شناسی سیاست الفبا در جهان معاصر

۳. جهان ترک – طرح الفبای مشترک

پروژهٔ وحدت‌بخش در میان کشورهای ترک‌زبان، نمونهٔ مدرنی از استفاده از خط به عنوان ابزار اتحاد سیاسی منطقه‌ای است.

پروژهٔ نخجوان: بر اساس بیانیهٔ خبرگزاری آناتولی (نشست باکو، ۹ تا ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۵)، کمیسیونِ الفبایِ مشترکِ جهانِ ترک الفبای استانداردی با ۳۴ حرف لاتین برای زبان‌های ترکی تصویب کرد.

هدف ایدئولوژیک: این پروژه در چارچوبِ توافق‌نامهٔ نخجوان و چشم‌اندازِ جهانِ ترک ۲۰۴۰، نمادِ وحدتِ فرهنگی و زبان‌شناختی میان ملت‌های ترک است. هدف، ایجاد یک «فناوری نوشتاری» واحد برای تقویت پیوندهای اقتصادی و فرهنگی میان ترکیه، آذربایجان، ازبکستان، قزاقستان و سایر جوامع ترک‌زبان است؛ و لاتین به عنوان پل ارتباطی بین این ملت‌ها انتخاب شده است.

۴. تاجیکستان – جدایی فرهنگی از ایران

تاجیکستان، که هنوز زبان فارسی را به عنوان زبان ملی خود می‌شناسد، یکی از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد چگونه یک خط می‌تواند از زبان جدا شود.

تاریخچه: به گزارش محمدرضا مجیدی و غلامرضا خادمی، زبان فارسیِ تاجیکی تا اوایل قرن بیستم با خط عربی‌ـ‌فارسی نوشته می‌شد و پیوند فرهنگی قوی با ایران و فرهنگ ایرانی داشت.

سیاست‌های شوروی: پس از استقرارِ حکومتِ شوروی در دههٔ ۱۹۲۰، پروژهٔ لاتینی‌سازی آغاز شد تا تاجیکان از پیوندهای فرهنگی و دینی با ایران جدا گردند. سپس، در دههٔ ۱۹۳۰ سیریلیک روسی جایِ خط لاتین را گرفت و تا امروز رسم‌الخطِ رسمیِ جمهوریِ تاجیکستان است. این خط به نماد دولت‌داری سوسیالیستی و هویت آسیای مرکزی تحت نفوذ روسیه تبدیل شد.

وضعیت کنونی: پس از فروپاشی شوروی، تلاش برای بازگشتِ خطِ فارسی (عربی) بیشتر نمادین مانده‌است، زیرا زیرساخت‌های آموزشی و اداری کاملاً بر پایهٔ سیریلیک بنا شده‌اند و مقاومت سیاسی در برابر تغییر گسترده وجود دارد.

۵. بالکان – نزاع الفبایی میان صربستان و کرواسی

نمونهٔ بالکان نشان می‌دهد که چگونه دو زبان بسیار نزدیک (صربی و کرواتی) از طریق خطوط کاملاً متفاوت، به دو هویت مجزا تبدیل می‌شوند.

شکاف هویتی: در پژوهشِ G. Selvelli (2021)، The Alphabet of Discord نشان داده می شود پس از فروپاشی یوگسلاوی، اختلاف میان صربستان و کرواسی از سطح زبان‌شناسی فراتر رفت و به نمادِ کاملِ تمایز ملی و دینی تبدیل شد. صرب‌ها ارتدوکس شرقی و کروات‌ها کاتولیک غربی هستند.

سیاست‌های خطی: در دورانِ سوسیالیستی، سیاست رسمی «برادری و وحدت» کوشید تا هر دو خطِ سیریلیک و لاتین را برابر جلوه دهد، اما ذهنیتِ «لاتین مدرن و اروپایی» (در کرواسی) در برابرِ «سیریلیک سنتی و شرقی» (در صربستان) ادامه یافت. پس از استقلالِ کرواسی در دههٔ ۱۹۹۰، حذفِ سیریلیک از فضاهای عمومی رسمیت یافت، در حالی‌که در صربستان، سیریلیک نمادِ مقاومت در برابر نفوذ غرب تلقی شد.

تحلیل فلسفی: در بالکان، الفبا به ابزاری سیاسی برای تمایز فرهنگی تبدیل شده است؛ جایی که حتی شکلِ حروف، حاملِ بارِ تاریخیِ جنگ است. نزاعِ الفبایی میان صرب‌ها و کروات‌ها نشان می‌دهد که زبان، تنها وسیلهٔ ارتباطی نیست، بلکه حافظهٔ سیاسیِ ملت‌هاست و بازتعریفِ آن، بازنویسیِ هویتِ جمعی است.

نتایج و جمع‌بندی

بررسی تطبیقی نشان می‌دهد که تغییرِ الفبا، بیش از آن‌که از نیازِ زبانی ناشی شود، نتیجهٔ منازعاتِ قدرت و سیاستِ فرهنگی است. در هر مورد مطالعاتی (ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان و بالکان)، خطِ نوشتاری به عنوان نمادِ قطب‌بندی تمدنی عمل کرده است.

نظامِ نوشتار، در واقع «زبانِ قدرت» است؛ ابزاری که کشورها با آن موضع تمدنیِ خود را در برابرِ دیگر قطب‌ها ابراز می‌کنند.

لاتین: پذیرش آن به مثابه حرکت به سوی مدل‌های حکمرانی غرب‌گرا، بازار آزاد، و مدرنیتهٔ سکولر تفسیر می‌شود.
سیریلیک: تثبیت آن نمادی از حفظ پیوندهای تاریخی و سیاسی با سنت‌های اسلاوی یا نفوذ روسیه است.
عربی: حفظ آن تأکید بر هویت دینی، میراث اسلامی و سنت‌های شرقی است.
در جهانِ ترک و بالکان، لاتین نمادِ غرب و تجدد، سیریلیک نمادِ شرق و سنت، و عربی نشانهٔ اسلام و میراث قرآنی است. هر تغییرِ خط، بازتعریفِ مرجعِ فرهنگیِ ملت‌ها و جابه‌جاییِ محورِ هویتِ تاریخی است.

در نتیجه، خط را باید نه فقط نظامی نوشتاری، بلکه بیانیه‌ای سیاسی و فرهنگی دانست؛ بیانیه‌ای که در آن، هر حرف حاملِ موضعی در ژئوپلیتیکِ تمدن است. ایدئولوژی خط، قدرتِ پنهانِ نوشتار را در ترسیمِ مرزهای جدیدِ هویتی نمایان می‌سازد.

ایدئولوژی خط؛ نشانه‌شناسی سیاست الفبا در جهان معاصر

منابع:

◼️ Whitaker, H. A., & Luzzatti, C. (2006). Acquired impairments of written language. . Elsevier. (2nd ed.)Encyclopedia of Language and Linguistics  in

◼️ . Oxford: Wiley‑Blackwell.A compantion to the latin language.wallace .R (2006)

◼️ Council .   Celebrating the Cyrillic Alphabet. Consilium Europa. (2025, November 6)   of Europe Library.

◼️ .بیات، علی، و حبیبی، کوثر.. تغییر و تحول تدریجی زبان و خط پهلوی به فارسی دری و الفبای عربی در دوره اسلامی و تأثیر آن بر تاریخ‌نگاری دوره اسلامی.

◼️ جوادی، عباس. (۲۰۱۹). تحول زبان آذربایجان در گذر زمان. نشر نبشت.

◼️ شن، محمد. (۲۰۱۴). نگاهی به ماجرای تغییر الفبا در ترکیه.

◼️ The Alphabet of Discord: The Ideologization of Writing Selvelli, G. (2021). University of  Systems on the Balkans since the Breakup of Multiethnic Empires. Ljubljana.

◼️ مجیدی، محمدرضا، و خادمی، غلامرضا.. تغییر و جایگزینی الفبای نیاکان فارسی در تاجیکستان در دوران اتحاد شوروی و پس از آن.

◼️ خبرگزاری آناتولی. (۲۰۲۵، سپتامبر ۱۱). بیانیه کمیسیون الفبای مشترک جهان ترک – نشست باکو.

نویسنده مقاله : محمود لطفعلی خانی
...........

پایان پیام/

برچسب‌ها: