شناسهٔ خبر: 75727509 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

ایرنا اتهام‌زنی جدید علیه تهران را بررسی کرد؛

ترسیم تصویر قربانی‌؛ الگوی تکراری تل‌آویو/ آمریکا امنیتی‌سازی پرونده ایران را دنبال می‌کند

تهران- ایرنا- ساخت تصویر قربانی از خود و بهره‌گیری از آن برای دیگرهراسی، سیاستی است که رژیم صهیونیستی بیش از هفتاد سال است که آن را به شیوه‌های مختلف اجرایی کرده و پیش برده است، ادعای تلاش برای ترور سفیر رژیم اسرائیل توسط ایران در مکزیک صحنه تازه‌ای از سریال قربانی‌سازی تل‌آویو است با این تفاوت که این‌بار دولت مکزیک به این سناریو تن نداده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، «آتش‌زدن کنیسه‌های یهودیان، ترور سفیر، حملات تروریستی علیه سفارت‌های اسرائیل در نقاط مختلف جهان» این جملات تیرهایی هستند که رژیم اسرائیل یا آمریکا هر از گاهی و به تناسب شرایط زمانی، مطرح کرده و انگشت اتهام را به سمت ایران می‌گیرند. اتهاماتی که گرچه در عالم واقع مدرکی دال بر وقوع ‌آن‌ها وجود ندارد اما طرح آن‌ها با هدف فشار بر ایران انجام می‌شود.

استرالیا، مکزیک یک ادعا و دو رویکرد

«ایران چند ماه پیش در تلاش برای ترور سفیر رژیم اسرائیل در مکزیک بوده است»؛ این ادعایی بود که روز جمعه برخی رسانه‌های انگلیسی‌زبان و فارسی‌زبان آن را منتشر کرده و در توضیح جزئیات آن مدعی شدند که سپاه پاسداران قصد داشته «عینات کرانتس نایگر»، سفیر اسرائیل در مکزیک، را ترور کند که این طرح تابستان گذشته به‌ وسیله نیروهای امنیتی مکزیک خنثی شد، طرحی که طرحی که در پایان سال گذشته (۲۰۲۴) آغاز و تا نیمه اول سال جاری در جریان بوده است.

ادعای خنثی شدن این ترور از سوی نیروهای امنیتی مکزیک درحالی مطرح شد که به فاصله چند ساعت بعد، وزارت خارجه این کشور در بیانیه‌ای اتهام جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران را رد و اعلام کرد که هیچ اطلاعی در مورد برنامه ریزی برای حمله ادعایی علیه سفیر این رژیم در این کشور ندارد.

طبق بیانیه منتشر شده، این وزارتخانه و همچنین وزارت کشور مکزیک تاکید کرده‌اند که هیچ گزارشی در خصوص حمله‌ ادعایی علیه سفیر رژیم اسرائیل در مکزیک از سوی جمهوی اسلامی ایران دریافت نکرده‌اند و وزارت خارجه مکزیک بر تمایل خود برای حفظ ارتباط آزاد با تمام هیات‌های دیپلماتیک مستقر در این کشور تاکید دارد. همچنین وزارت کشور مکزیک در بیانیه‌ای جداگانه اعلام کرد که آماده همکاری محترمانه و هماهنگ با تمامی نهادهای امنیتی کشورهای دیگر است، مشروط بر آنکه چنین درخواستی از سوی آنها مطرح شود.

سفارت ایران در مکزیک هم در واکنش به این اتهام جدید آمریکا و اسرائیل آن را سراسر کذب دانست و تصریح کرد: ادعای تلاش ایران برای ترور سفیر رژیم اسرائیل در مکزیک، یک دروغ رسانه‌ای و بزرگ است که هدف آن تخریب روابط دوستانه و تاریخی بین دو کشور است و ما قاطعانه آن را رد می‌کنیم.

این بیانیه با تاکید براینکه ایران و مکزیک منافع یکسانی دارند و امنیت و آبروی مکزیک، امنیت و آبروی ایران نیز است، می‌افزاید: ما هرگز به اعتمادی که دولت مکزیک به ما کرده است، خیانت نخواهیم کرد. ما به هیچ وجه وجهه خوب مکزیکی‌ها، دوستانمان را خدشه‌دار نخواهیم کرد. ما خیانت به منافع مکزیک را خیانت به منافع خودمان می‌دانیم و احترام به قوانین مکزیک بالاترین اولویت ما است.

این ادعاها علیه جمهوری اسلامی ایران پیش از این و تابستان سال جاری به نوعی دیگر در استرالیا هم تکرار شد و شهریورماه «آنتونی آلبانیزی» نخست‌وزیر استرالیا مدعی شد دولت ایران پشت دو حمله ضدیهودی در شهرهای ملبورن و سیدنی قرار داشته است. این ادعا مبنای اخراج سفیر ایران از کانبرا شد اما به فاصله بسیار کوتاهی مشخص شد که هیچ مدرکی دال بر ارتباط میان حمله به یهودیان در این کشور و ایران وجود ندارد. این عدم وجود مدرک مستند مبنی بر دخالت ایران در این نوع از عملیات‌ها به تعبیر سخنگوی وزارت امور خارجه موضع تهران را اثبات می‌کند.

«اسماعیل بقائی» در سخنانی در این خصوص گفت: این ادعاها توسط نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی طراحی می‌شود تا روابط ایران و استرالیا را تخریب کرده و به نوعی از استرالیا انتقام‌گیری کند زیرا در همان ایام همزمان با شدت یافتن جنگ در غزه، راهپیمایی‌های گسترده‌ای در شهرهای مختلف استرالیا علیه نسل‌کشی رژیم اسرائیل برگزار شد.

شواهد حکایت از آن دارد که دو ادعای مطرح شده در طول دوماه گذشته علیه ایران، هیچ مبنای مستدل و تحقیقی نداشته است اما دولت‌های مکزیک و استرالیا دو رویکرد متفاوت را نسبت به آن در پیش گرفتند؛ استرالیا در همان ابتدا و بدون هیچ تحقیق و تفحصی تصمیم گرفت دربرابر فشارهای رژیم اسرائیل و لابی صهیونیستی تسلیم شده و سفیر ایران را اخراج کند اما مکزیک تصریح کرد که درباره این ادعا به مدرک قابل استنادی دست نیافته است.

اهداف تکرار ادعاهای ضد ایرانی از سوی رژیم اسرائیل

بخش بزرگی از تاریخ جعلی رژیم اسرائیل در هفتاد سال گذشته بر مبنای هراساندن جهان از کشورهای اطراف خود بوده است، در برهه‌ای مصر و سوریه و اکنون ایران. این استراتژی هم سال‌هاست مورد استقبال و مبنای تصمیم‌گیری‌ دولت‌های غربی به ویژه آمریکا بوده است. واقعیت آن است که هر ادعایی از سوی رژیم اسرائیل بی‌آنکه نیازی به مدرک داشته باشد؛ مورد تایید کاخ سفید قرار می‌گیرد و این نوع تعامل موجب سواستفاده تل‌آویو و فشار بر کشورهای دیگر شده است. این سیستم قربانی‌سازی از خود، خریدار بزرگی چون «دونالد ترامپ» و برخی دولت‌های غربی هم پیدا کرده و این ریشه اتهاماتی است که در طول ماه‌های گذشته علیه ایران اعلام و ادعا شده است.

ادعای یهودستیزی درحالی از سوی رژیم اسرائیل صورت می‌گیرد که ایران یکی از بزرگترین جوامع یهودی در جهان را در خود داشته و به تصریح سفارت ایران در مکزیک بیش از ۱۰۰ کنیسه در ایران وجود دارد که همگی به روی عموم باز هستند و نیازی به نگهبان ندارند. طرح چنین ادعاهایی از سوی رژیمی که خود کارنامه‌ای سیاه در تروریسم دولتی دارد تنها با یک هدف صورت می‌گیرد و آن ایران هراسی است.

تقویت روایت «تهدید خواندن ایران» در عرصه بین‌المللی را می‌توان اصلی ترین هدف اسرائیل و آمریکا از این سناریوسازی ها دانست. اسرائیل و آمریکا به دنبال تثبیت تصویر ایران به‌عنوان یک «تهدید جهانی» هستند تا به ظن خود با امنیتی‌سازی پرونده ایران، حمایت جامعه بین‌المللی را برای اقدامات سخت‌گیرانه‌تر علیه تهران جلب کنند.

همزمان نمی‌توان از کنار نقشه اسرائیل برای بهانه سازی به منظور تکرار عملیات نظامی مستقیم یا انجام خرابکاری در ایران گذشت. همزمان پس از اعتراف اخیر دونالد ترامپ به «مسئولیت کامل» در حملات ژوئن علیه ایران، فشار داخلی و بین‌المللی بر آمریکا و اسرائیل برای توجیه این اقدامات افزایش یافته است. در چنین شرایطی، طرح اتهام ترور، به‌ویژه با ادعای استفاده از سفارت ونزوئلا به عنوان متحد ایران در منطقه، می‌تواند مجوز جدیدی برای مداخله فراهم کند. برخی تحلیل های منتشر شده در چند ساعت اخیر حاکی از آن است که کشاندن پای ونزوئلا به میدان این اتهام زنی نشان می‌دهد که این اتهام به دنبال گسترش جغرافیایی درگیری‌هاست تا شاید اقدام نظامی مدنظر آمریکا علیه کاراکاس را هم به نوعی «مشروع تر» جلوه دهد.

طرح این اتهامات در شرایطی صورت می گیرد که ایالات متحده با کمک تروئیکای اروپایی با بازگرداندن تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران بر دامنه سیاست فشار حداکثری علیه تهران افزوده تا شاید بتواند ایران را به پذیرش شروط خود برای توافق جدید به منظور رفع تحریم وادار کند. جلوگیری از احیای دیپلماسی و مذاکرات با ایران به سیاست چند دهه‌ای اسرائیل در قبال ایران تبدیل شده است. اسرائیل با امنیتی سازی از پرونده ایران و تهدید جهانی نشان دادن آن عملا مسیر توسل به دیپلماسی را سخت‌تر می کند.

روی دیگر طرح چنین ادعایی نیز افزایش بی‌اعتمادی ایران به هرگونه اراده سیاسی در طرف آمریکایی برای مذاکره بر اساس راهبرد برد-برد و فاصله گرفتن از دیکته توافق است. ناگفته پیداست که خروج آمریکا از برجام، اقدام دونالد ترامپ در ترور سردار شهید قاسم سلیمانی و در نهایت هدایت جنگ دوازده روزه اسرائیل علیه ایران، بر حس بی‌اعتمادی ایران به آمریکا افزوده است. به عنوان نمونه حساب کاربری سفارت ایران در ژاپن در واکنش به سخنان ترامپ که مسئولیت حمله اسرائیل به ایران را پذیرفته بود دیپلماسی را «فریب حساب‌شده» ‌خواند و به کمپین اطلاعات جعلی اشاره کرد که نشان دهنده دورویی امریکا و تروئیکای اروپایی در مواجه با ایران است. ترکیب این اهداف نشان می‌دهد که اسرائیل و آمریکا با هماهنگی، از این اتهام برای یک استراتژی چندلایه استفاده می‌کنند: توجیه حملات گذشته، آماده‌سازی برای اقدامات آینده، تضعیف جایگاه ایران در عرصه جهانی.