شناسهٔ خبر: 75724528 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: اعتماد آنلاین | لینک خبر

اختصاصی «اعتماد آنلاین»:

تحلیل سفر قالیباف به پاکستان و بازتعریف موازنه در پیمان‌های منطقه‌ای؛ رجایی: در سیاست منطقه‌ای، گفت‌وگو با ارتش‌ها به‌اندازه دولت‌ها مهم است

یک کارشناس مسائل جنوب آسیا درباره سفر اخیر رئیس به پاکستان، در مقطع حساسی از تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه انجام شد. پیمان دفاعی تازه میان عربستان و پاکستان، فضای امنیتی جنوب و غرب آسیا را بازتعریف کرده و رقابت‌های منطقه‌ای را به حوزه‌های نظامی و دفاعی کشانده است. در چنین شرایطی، تحلیل سفر قالیباف نشان می‌دهد که دیپلماسی ایران نیازمند رویکردی چندلایه و مشروط است تا از این تحولات به نفع منافع ملی بهره‌برداری شود.

صاحب‌خبر -
تحلیل سفر قالیباف به پاکستان و بازتعریف موازنه در پیمان‌های منطقه‌ای؛ رجایی: در سیاست منطقه‌ای، گفت‌وگو با ارتش‌ها به‌اندازه دولت‌ها مهم است
کد خبر: 746222
|
۱۴۰۴/۰۸/۱۷ ۱۵:۰۰:۰۰

لیلا پایدار- علیرضا رجایی، کارشناس مسائل جنوب آسیا، در گفت‌وگو با خبرنگار اعتمادآنلاین، ارزیابی خود را درباره اهمیت و اهداف سفر قالیباف به پاکستان و تمایل ایران برای پیوستن به پیمان دفاعی اسلام‌آباد–ریاض تشریح کرد: سفر رسمی محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، به پاکستان، در مقطع حساسی از تغییرات ژئوپلیتیکی منطقه انجام شد. پیمان دفاعی تازه میان عربستان و پاکستان، فضای امنیتی جنوب و غرب آسیا را بازتعریف کرده و رقابت‌های منطقه‌ای را به حوزه‌های نظامی و دفاعی کشانده است. در چنین شرایطی، تحلیل سفر قالیباف نشان می‌دهد که دیپلماسی ایران نیازمند رویکردی چندلایه و مشروط است تا از این تحولات به نفع منافع ملی بهره‌برداری شود.

وی افزود: سفر قالیباف عمدتاً سه هدف را دنبال می‌کرد: تحکیم دیپلماسی پارلمانی و تقویت پشتوانه سیاسی روابط دوجانبه. گسترش همکاری‌های اقتصادی، به ویژه در مرزها و حوزه انرژی. ارسال پیام تمایل به گفت‌وگو در چارچوب پیمان جدید منطقه‌ای. با این حال، این اهداف بدون مشارکت فعال ارتش پاکستان، بازیگر اصلی تصمیم‌گیری‌های امنیتی و دفاعی، ناقص می‌ماند. غیبت ژنرال عاصم منیر در دیدارهای رسمی، پیامد مهمی است که هم تمایل اسلام‌آباد به گفت‌وگوی سیاسی را نشان می‌دهد و هم تردید ارتش نسبت به همسویی ایران با اهداف پیمان ریاض–اسلام‌آباد را بازتاب می‌دهد.

به گفته رجایی، کویته، مرکز ایالت بلوچستان، یکی از نقاط کلیدی مرزی و اقتصادی پاکستان است که در طرح‌های راهبردی مانند کریدور چین–پاکستان (CPEC) اهمیت دارد. عدم بازدید قالیباف از این منطقه، فرصت گفت‌وگو با فرماندهان محلی و رهبران بلوچ را از دست داد و نشان داد که توجه به حساس‌ترین نقاط تماس امنیتی دو کشور هنوز محدود و نمادین باقی مانده است. این غیبت، می‌تواند پیام غیرمستقیم نادیده گرفتن چالش‌های مرزی و امنیتی را به همراه داشته باشد.

این کارشناس مسائل آسیای جنوبی در ادامه تشریح کرد: افغانستان همچنان نقطه اتصال و گسست ایران و پاکستان است. بی‌ثباتی در کابل می‌تواند ناامنی را به مرزهای ایران صادر کند. راهبرد مشترک شامل: ایجاد سازوکار سه‌جانبه با مشارکت نمایندگان حکومت کابل. تضمین حقوق مرزنشینان و مدیریت منابع آبی مشترک. همکاری در بازسازی اقتصادی افغانستان با تمرکز بر انرژی و ترانزیت، است. بدون این همکاری‌ها، پیمان‌های منطقه‌ای ممکن است تنها به چرخه بی‌اعتمادی دامن بزنند.

رجایی در ادامه این گفت‌وگو تاکید کرد:  پیمان دفاعی میان عربستان و پاکستان بیش از هر چیز محصول هماهنگی ارتش پاکستان با نهادهای امنیتی ریاض است. گفت‌وگوی صرفاً سیاسی نمی‌تواند تصویر واقعی موضع اسلام‌آباد را ارائه دهد. بنابراین، ایران برای بهره‌گیری از فرصت‌های منطقه‌ای باید گفت‌وگو با نهادهای نظامی پاکستان را هم در دستور کار قرار دهد تا از تحولات آتی مطلع باشد و توان پیشگیری از سوءتفاهم‌ها را داشته باشد. 

این کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان افزود: توجه به زیرساخت‌های مرزی نشان می‌دهد که برخی طرح‌ها مانند ریمدان، علی‌رغم تبلیغات، غیرکارشناسی و انحرافی هستند. نقطه تمرکز واقعی، میرجاوه است که دارای زیرساخت‌های کامل برای توسعه اقتصادی و همکاری فعال با پاکستان است. تأکید بر میرجاوه، به جای مسیرهای انحرافی، به ایران امکان می‌دهد منافع واقعی اقتصادی و امنیتی خود را محقق کند. تلفیق دیپلماسی پارلمانی با گفت‌وگوی مستقیم با ارتش پاکستان. تعریف منشور همکاری سه‌جانبه با بندهای شفاف دفاعی و غیرتهاجمی. ایجاد کانال امنیتی مستقیم میان ستاد کل نیروهای مسلح ایران و GHQ پاکستان. برنامه‌ریزی برای سفر رسمی به کویته و گفت‌وگو با فرماندهان محلی و رهبران بلوچ برای اعتمادسازی میدانی. تمرکز بر نقاط عملی و مستعد همکاری مانند میرجاوه و اجتناب از مسیرهای انحرافی.

رجای در پایان گفت: سفر قالیباف، با وجود اهمیت سیاسی و نمادین، بدون درک ساختار واقعی تصمیم‌گیری نظامی پاکستان ناقص است. ایران نیازمند «عقلانیت چندبعدی» است: دیپلماسی مشروط، گفت‌وگوی مستقیم با مراکز واقعی قدرت، و نگاه متوازن به همسایگان. تنها از این طریق می‌توان تهدیدهای پنهان را به فرصت‌های پایدار تبدیل کرد و جایگاه خود را در امنیت منطقه تثبیت نمود.