به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «آیا سناریوی کابوس اسرائیل در حال تحقق است؟» – اینگونه روزنامه «معاریو» اسرائیلی پوشش خبری خود از انتخابات در شهر نیویورک آمریکا را آغاز کرد. محتوای این سؤال بازتابدهنده بسیاری از ابعاد مربوط به پیشزمینهها و نتایج پیروزی فردی مانند زهران ممدانی در منصب شهرداری این شهر است؛ شهری که بزرگترین تجمع یهودیان خارج از سرزمینهای اشغالی را در خود جای داده، و همچنین مرکز مالی، رسانهای و فرهنگی ایالات متحده آمریکا بهشمار میآید.
در کنار بازتابهای منفی رسانههای رژیم صهیونیستی نسبت به پیروزی ممدانی، موضعگیری رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ نیز قابل توجه بود. او در جریان یک کنفرانس اقتصادی در میامیِ فلوریدا، در واکنش به شکست جمهوریخواهان گفت: «شب گذشته، بخشی از حاکمیت را در نیویورک از دست دادیم، اما آن را اصلاح خواهیم کرد.» او بعدها در مصاحبهای با شبکه «فاکس نیوز» گفت: «ممدانی باید برای ایجاد رابطهای جدید با واشنگتن تلاش کند»، و از او خواست تا «بهجای اتخاذ لحن خشمگین، مهربانی نشان دهد». این در حالی است که ترامپ پیش از اعلام نتایج، تهدید کرده بود که در صورت پیروزی ممدانی، «احتمالاً هیچ بودجه فدرالی، جز مقدار ضروریِ حداقلی، به شهر محبوبم، زادگاهم، منتقل نخواهد شد»، و هر یهودیای را که به او رأی دهد، «احمق» توصیف کرده بود.
اما شهردار جدید نیویورک کیست؟ و مهمترین عواملی که باعث پیروزی او در رقابت انتخاباتی شدند چه بودهاند؟
زمانیکه ممدانی در اکتبر ۲۰۲۴ تصمیم گرفت وارد رقابت برای تصدی شهرداری نیویورک شود، این موضوع برای نخبگان حزب دموکرات که چهرههای سنتیاش یکی پس از دیگری اداره شهر را بر عهده داشتند ــ مانند بیل دی بلازیو (۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱) و مایکل بلومبرگ (۲۰۰۲ تا ۲۰۱۳) ــ غافلگیرکننده بود.
نامزدی ممدانی در واقع حاصل چندین سال نمایندگی او از منطقه «کوئینز» در شورای قانونگذاری نیویورک بود؛ جایی که این سیاستمدار متولد اوگاندا از خانوادهای روشنفکر با ریشههای هندی ــ کسی که در یکی از ویدئوهایش در شبکههای اجتماعی خود را «داماد شام» معرفی کرده، در اشاره به همسرش که اصالتی سوری دارد ــ و فارغالتحصیل سیاستگذاری عمومی از دانشگاه کلمبیا، در به چالش کشیدن چهرههای سنتی حزب دموکرات تردیدی به خود راه نداد. او توانست تدریجاً کارزار انتخاباتی خود را به فراخوانی برای بسیج گسترده رأیدهندگانی تبدیل کند که از نخبگان فاسد حاکم بر حزب خسته شده بودند.
در این چارچوب، یکی از جملات معروف او این بود: «همیشه باور داشتهام که سیاست واقعی در سالنهای بسته شکل نمیگیرد، بلکه در خیابانها، میان مردمی که خدمتگزارشان هستیم، زاده میشود.» کارشناسان بر این باورند که این فلسفه باعث شکلگیری رابطهای مبتنی بر اعتماد میان او و پایگاه مردمی وسیعی شد که در او نمایندهای واقعی برای آرمانها و دردهای خود دیدند.
در این زمینه، دکتر «زیاد حافظ» کارشناس مسائل آمریکا معتقد است که شهردار جدید، «نقیض کامل آن چیزیست که ترامپ در سطوح سیاسی، طبقاتی، گرایشها و حتی نسلی نمایندگی میکند؛ ممدانی ۳۵ سال دارد، در حالیکه ترامپ ۷۹ ساله است.» حافظ در گفتوگو با وبسایت المنار افزود: «قابل توجه است که ممدانی نماینده گرایش سنتی حزب دموکرات نیست. بهطور مشخص، حزب دموکرات از او حمایت رسمی نکرد؛ این موضوع نشاندهنده نوعی تحوّل در تمایلات عمومی است که دیگر با رهبری سنتی حزب همسو نیستند. افزون بر این، ممدانی مسلمان است و ریشه آسیایی دارد و حمایت خود را از قضیه فلسطین آشکارا بیان میکند.»
به گفته حافظ، «با وجود منابع مالی کلان و گزارشهایی مبنی بر حمایت گروه لابی صهیونیستی آیپک از رقیبش اندرو کومو ــ میلیاردر و فرماندار سابق نیویورک ــ تا سقف ۴۵ میلیون دلار، این تلاش ناکام ماند. نسل جوانِ دموکراتها به رهبری سنتی پشت نکردند و با قدرت رأی دادند، در حالیکه پایگاه سنتی مشارکت کمتری داشت.»
در اینجا باید پرسید: چرا ممدانی در شهری پیروز شد که نه کوچک است و نه حاشیهای، بلکه مرکز اصلی سرمایهداری آمریکاست؟ و چرا برخی کارشناسان این موضوع را بهعنوان تحولی راهبردی در چشمانداز سیاسی ایالات متحده تلقی میکنند؟
برای پاسخ به این پرسش، باید به برنامه انتخاباتی ممدانی اشاره کرد که دارای محورهای اصلی زیر بود:
-
مبارزه با فساد
-
تأمین مسکن مقرونبهصرفه
-
اصلاح ساختار پلیس
-
تبدیل نیویورک به شهری با هزینههای زندگی قابل تحمل
-
اتوبوسهای سریع و رایگان
-
مراقبت رایگان از کودکان
-
مالیاتستانی از شرکتهای بزرگ و ثروتمندترین شهروندان نیویورک
بر همین اساس، کارشناسان معتقدند آنچه رخ داده، نگرانی ساختار سنتی قدرت را از گسترش این پدیده به دیگر شهرهای بزرگ آمریکا که معمولاً تحت سلطه رهبری دموکراتها هستند، برانگیخته است. همچنین، احتمال ظهور چهرههایی مشابه ممدانی در انتخابات میاندورهای آینده افزایش یافته است.
در این زمینه، حافظ به المنار گفت: «این بدان معناست که حزب دموکرات با دو رقیب مواجه خواهد بود: رقیب جمهوریخواه، و نیز نامزدهایی که به خانواده سیاسی سنتی تعلق ندارند و به رهبری سنتی وفادار نیستند؛ مهمتر از آن، آنها از نفوذ مالی صهیونیستی رها هستند. این موضوع ممکن است واقعاً نقشه سیاسی آمریکا را تغییر دهد؛ سناریویی که پیشتر کسی آن را با این وضوح و شوک در نیویورک پیشبینی نمیکرد، گرچه برخی آن را پدیدهای گذرا یا خاص یک شهر میدانند. اما من معتقدم این پدیده گسترش خواهد یافت.»
او همچنین توضیح داد که منظور ترامپ از «از دست دادن حاکمیت در نیویورک» چه بوده: «این شهر از تنوع قومی و دینی بالایی برخوردار است؛ شامل اقوام و ادیان مختلف از جمله مسیحیت، اسلام، بودیسم و هندوییسم. ترامپ معتقد است که سلطه باید از آن نژاد سفید و مسیحیت باشد، اما این قاعده با این تنوع جدید از بین رفته است، چراکه لاتینیها، آسیاییها، اعراب و دیگران بهشدت وارد صحنه شدهاند.»
رهبری سنتی دیگر نمیتواند با این تنوع کنار بیاید، در حالیکه ممدانی با گفتمانی فراگیر وارد میدان شد و دعوت به همزیستی داد. در مقابل، ترامپ مهاجران را تهدیدی برای نیویورک میداند و آشکارا گرایشات نژادپرستانه خود را پنهان نمیکند، تا جاییکه نیویورک را «توسط دیگران اشغالشده» خوانده است.
شایان ذکر است که شکست حزب ترامپ در «سیب بزرگ» (لقب نیویورک) و همچنین در انتخابات فرمانداران ایالتهای ویرجینیا و نیوجرسی، همزمان با ورود دولت فدرال آمریکا به هفته ششم تعطیلی، صورت گرفت؛ بحرانی که پیامدهای آن از فلج اداری فراتر رفته و به بحرانی اقتصادی و سیاسی بیسابقه در تاریخ آمریکا تبدیل شده است.
در شرایطی که خسارات روزانه در حال افزایشاند و برنامههای حیاتی حمایت اجتماعی متوقف شدهاند، ترامپ انتقادات تندی را متوجه حزب خود کرده، در حالیکه شبکه «بلومبرگ» درباره آثار مالی عمیقی هشدار داده که ممکن است رشد اقتصادی را تضعیف کرده و «زخمهایی ماندگار» بر اقتصاد آمریکا بر جای بگذارد.
زنگ خطر
زاک کادی (یهودی)، در اظهارنظر به روزنامه نیویورک تایمز پس از انتخاب ممدانی بهعنوان اولین مسلمان و جوانترین شهردار تاریخ این شهر مهم گفت: «بهعنوان یک خانواده یهودی، موضع کومو (رقیب ممدانی) را توهینآمیز و متکبرانه میدانم. انتقاد از اسرائیل، یهودستیزی نیست.»
دکتر زیاد حافظ، در تحلیل خود از رأی یکسوم جامعه یهودیان شهر به ممدانی، گفت: «جامعه یهودی در نیویورک از سالها پیش دچار شکاف است؛ جوانان یهودی زیر ۴۵ سال نگرش متفاوتی نسبت به والدین خود دارند، بهویژه در خصوص مسأله فلسطین. نباید فراموش کرد که بسیاری از رهبران دانشجویی که اعتراضات دانشگاه کلمبیا را رهبری کردند، از جوانان یهودی بودند، در حالیکه والدین آنها از نخبگان سنتی حاکم بر شهر و حتی فراتر از آن محسوب میشوند. این نشان میدهد که نسل جدید دیگر پایبند به همان ارزشها و جهتگیریهای قدیمی نیست.»
او ادامه داد: «همه اینها نشاندهنده آن است که صحنه سیاسی آینده در آمریکا بر اساس معیارهایی جدید، متفاوت از گذشته شکل خواهد گرفت. نسل جوانِ معترض، دیگر با رهبران سنتی هیچیک از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه همسو نیستند و کسی نمیتواند گرایشهای سیاسی آنها را پیشبینی یا کنترل کند. این نسل، بهکلی با سیاستهای سنتی داخلی و خارجی مخالف است؛ بنابراین باید این پدیده را از نزدیک دنبال کرد، چراکه ممکن است آغازگر یک “انقلاب آرام” غیرسنتی باشد.»
در همین حال، رسانههای رژیم صهیونیستی بهشدت به این پیروزی واکنش نشان دادند، بهویژه در میان افزایش نگرانیها از تغییر دیدگاه افکار عمومی غرب، بهویژه جوانان، نسبت به رژیم اسرائیل، در پی نسلکشی در غزه.
در همین زمینه، روزنامهنگار صهیونیست عوفر حداد در وبسایت شبکه ۱۲ اسرائیل نوشت: «پس از ۲۴ سال از بدترین حمله تروریستی در تاریخ آمریکا و جهان (یازدهم سپتامبر)، شهر نیویورک مردی را به عظمت رساند که شکستخورده است»، و انتخاب ممدانی را «زنگ خطری برای اسرائیل» توصیف کرد.
یائیر بالاخوفسکی نیز در همان وبسایت رژیم اشغالگر، خواستار آن شد که این رژیم «بیدار شود»، زیرا انتخاب ممدانی صرفاً یک پیروزی سیاسی محلی نیست، بلکه «نمادی از یک آشفتگی فرهنگی عمیق است که هویت یهودی و صهیونیستی را تهدید میکند.»
بر اساس گزارش نیویورک تایمز، نگرانی اسرائیل تا حدودی ناشی از این احتمال است که ممدانی از اختیارات خود بهعنوان شهردار، برای ترویج سیاستهایی در جهت قطع تدریجی سرمایهگذاریها در اسرائیل استفاده کند. این روزنامه اشاره کرد که ممدانی پیشتر از جنبش بایکوت (BDS) حمایت کرده و پیشگام ابتکاراتی علیه سازمانهای شهرکسازی در کرانه باختری بوده است.
در همین رابطه، زلمان شوفال، سفیر پیشین اسرائیل در واشنگتن، در مقالهای در روزنامه معاریف هشدار داد که انتخابات محلی در آمریکا ــ بهویژه در نیویورک ــ بازتاب «تحولاتی عمیق در ساختار سیاسی آمریکا» هستند، زیرا جایگاه ویژه اسرائیل در ایالات متحده دیگر «تضمینشده نیست»، بهویژه با ظهور نسلی جدید که «نگاه متفاوتی به مسأله فلسطین دارد.»