سمساریها به عنوان مکانی که وسایل قدیمی و دست دوم در آنها معامله میشد، در گذشته مورد توجه بسیاری از مردم بودند و بخش زیادی از افراد به صورت حضوری و کاملاً سنتی اجناس و وسایل مورد نیاز خود را از سمساری خریداری کرده یا وسایل قابل فروش خود را در اختیار آنها میگذاشتند. به مرور و با پیشرفت فناوری و ظهور سکوهای خرید و فروش برخط و به دنبال آن ایجاد بستری ارزان و سریع، سمساریها جای خود را به نرمافزارهایی چون دیوار و شیپور دادند و متأسفانه با گذر زمان دیگر نتوانستند آن جایگاه و رونق سابق را بدست بیاورند؛ به گونهای که کاسبان و مغازهدارانی که از این راه امرار معاش میکنند و روزگار میگذرانند، همگی بر این ادعا صحه میگذارند.
درآمدهای پایین و کسادی و افت شدید بازار سمساری به دلیل رونق این حرفه و معامله کالا در فضای مجازی به عنوان کلیدیترین و بزرگترین معضل بازار سمساری در گفتوگو با کاسبان کوچه نور؛ یکی از قدیمیترین کوچههای مشهد که محلی برای خرید و فروش وسایل دست دوم است و البته به تازگی نامش به کوچه شهید آیتالله رئیسی ۱۷ تغییر کرده، عنوان شد.
کاهش رونق سمساری به دلیل اقتصاد و بازار خراب
یکی از سمسارهای قدیمی این کوچه که با ۸۰ سال سن، موهایش را در این حرفه سپید کرده، با اشاره به بازار خراب فروش اجناس دست دوم به دلیل ورود سکوهای برخط میگوید: از زمانی که نرمافزار دیوار آمده و مردم وسایل خود را ثبت دیوار میکنند، سمساری تقریباً تعطیل شده؛ یعنی دیگر هیچ خبری اینجا نیست. حدود چهار پنج سال است دیوار فعال شده و هر کس سعی میکند هر چه در خانهاش دارد، از طریق دیوار به فروش بگذارد و خرید و فروش نیز به همین شیوه صورت میگیرد و سمساری رونق گذشته را ندارد. در واقع اجناس خردهریزی را که در دیوار کسی نخریده، نزد ما میگذارند و ما میخریم که همینها هم فروخته نمیشود.
وی با بیان اینکه ۴۹ سال است اینجا فعالیت میکند و مشتریانش بیشتر زمانی که چیزی را گیر نمیآورند، به سمساری میآیند، میافزاید: اکنون سمساری مثل سابق که همه چیز در آن پیدا میشد، نیست. مراجعان خیلی کم شدند و بیشتر هم برای کارهای پیش پاافتاده سراغ ما میآیند یا اینکه دنبال جنس قدیمی هستند.
این سمسار با تأکید بر اینکه تفاوت اکنون با گذشته در این است که در گذشته مخاطبان بیشتر خودشان اجناس را میآوردند، اضافه میکند: در گذشته دورهگرد وجود داشت؛ یعنی ۵۰ - ۴۰ تا دورهگرد با دوچرخه و موتور در کوچهها داد میزدند و اگر لوازمی گیرشان میآمد، میآوردند اینجا میفروختند و افرادی که مغازهدار بودند، اینگونه کار نمیکردند.
او که معتقد است کسی از بالای شهر به این سمت شهر برای خرید و فروش نمیآید و در مناطق پایین شهر به دلیل فقر، سمساری فراوانتر است، در مورد امانت گرفتن اجناس اظهار میکند: ما زمانی امانت قبول میکنیم که بشناسیم و بدانیم مال چه کسی و چگونه است و اگر بدانیم که میتوانیم بفروشیم، قبول میکنیم.
این فروشنده لوازم مستعمل در پاسخ به این ادعا که «عروسها و دامادها از سمساری برای جهیزیه، جنس دست دوم میخرند» تصریح میکند: عروسها و دامادها هر رقم جنسی را که تمیز باشد، برای جهیزیه نمیگیرند و احتمالاً کسانی که ازدواج کرده و فقیر هستند، زیر پوشش کمیته امدادند و کمیته به آنها وام میدهد و نیازهایشان برطرف میشود و با اقساط پرداخت میکنند. برای لوازم جهیزیه کسی این کارها را نمیکند. در واقع هر چقدر هم ضعیف باشند، آبروی خودشان را نمیبرند. یک جنس هر چقدر تمیز باشد؛ ولی برای جهیزیه مناسب نیست. البته برای سیسمونی دختر یا پسر با هدف اینکه کمتر پول پرداخت کنند، به شرط اینکه جنس تمیز باشد، ممکن است گهوارهای بگیرند و لوازم خردهریز مانند کمد بچه را تهیه کنند.
او با تأکید بر اینکه اینجا هیچ فروشی نداریم و همه مغازههای اینجا همینطور هستند، میگوید: وقتی اقتصاد و بازار خراب است، برای همه است. همچنین برای نوفروشان؛ حتی نوفروش از ما جنس دست دوم تمیز میخرد و در مغازهاش میفروشد که مقداری ارزانتر باشد. مثلاً یخچال را که ۴۰، ۵۰میلیون تومان است، اینجا ۵، ۶ و نهایت ۸ تومان اگر تمیز و سالم باشد، میخرد و در مغازه ۴۰۰ و ۵۰۰ تومان هم برای فروش رویش میکشد.
۸۰ درصد مردم اجناس خود را از طریق اپلیکیشن دیوار میفروشند
یکی دیگر از فروشندگان این بازار که ۶۵ سال دارد و به گفته خودش صنایع دستی میفروشد، بر این باور است جنسهای قدیمی روح و خاطرات و حرفی برای گفتن دارند و با این اجناس خاطرات مادربزرگها و پدربزرگها زنده میشود. او در مورد چگونگی امانت صنایع دستی بیان میکند: ما اینجا صنایع دستی را امانت میگیریم و میفروشیم. البته یک روش دیگر این است که به منازل میرویم، جنس را تحویل گرفته و میفروشیم یا اگر در قید ورثه باشد، کارشناسی و بینشان تقسیم میکنیم یا خودمان برمیداریم.
این سمسار با انتقاد از اوضاع نابسامان اقتصادی میگوید: اکنون هم جنس کم شده و هم درآمد نیست و مثل قدیم کاسبی وجود ندارد. در گذشته همه میخریدند؛ اما الان نه بازاری هست نه فروشی. مردم این روزها برای مخارج روزمرهشان ماندهاند و پول سرریز ندارند که صنایع دستی برای خانهشان بخرند. با ورود نرمافزارهای دیوار و... هم مراجعه به سمساریها کم شده و ۸۰ درصد مردم وسایلشان را در دیوار میفروشند و خیلی کم از بازار خرید میکنند در حالی که در گذشته اینگونه نبود.
این فروشنده صنایع دستی با تأیید بر اینکه عروسها و دامادها از سمساری جنس میخرند و خریدار داشته است، در مورد اجناسی که توسط آنها خریداری میشود، عنوان میکند: فرش، یخچال، کاسه، استکان و نعلبکی دست دوم و سرویسهای چینی را که در زندگی رومزه به کارشان میآید، میخرند.
خریداران سمساریها قشر ضعیف جامعه هستند
کمی پایینتر و در مغازه دیگری، سمساری با بیان اینکه جنس در قدیم ارزانتر بود؛ اما الان گرانتر است، میگوید: در گذشته هرچه بود، در انباری وجود داشت؛ اما الان اجناس قدیمی را نگه میدارند چون ارزشش افزون میشود یا خیلی فرقی نکرده است.
او با بیان اینکه کاسه، بشقاب، آینه، سماور قدیمی و ظرف بیشتر فروخته میشود، میافزاید: آدمهای ضعیف بیشتر خرید میکنند. عروسها و دامادها هم برای جهیزیه جنس دست دوم در حد تمیز میخرند.
این سمسار اظهار میکند: ما امانت نمیگیریم مگر اینکه در رودربایستی بمانیم. با ورود اپلیکیشنهای برخط وضعیت خراب شده و بارها بوده که اصلاً درآمدی نداشتیم.
زوجهای موقت در صدر خریداران جهیزیه دست دوم در میان عروسها و دامادها
فروشنده آخرین مغازهای که به او مراجعه کردم، از ۱۲ سالگی عمرش را در این راه گذاشته و پس از اتمام دوره سربازی، دوباره مشغول سمساری و تعمیرکاری شده و همه چیز هم خرید و فروش میکند.
او با بیان اینکه من سه تا انبار دارم و مغازه اصلیام در کوچه نور است که هم تعمیر و هم خرید و فروش میکنیم، میگوید: مردم اکنون کمی به جنسهای قدیمی روی آوردهاند که خانهشان را تزئین کنند. به عقیده من الان بیشتر جنس دست دوم میخرند؛ چون کشش نو کمتر است و قدرت خرید مردم پایین آمده است. در واقع هدف مراجعهکنندگان متفاوت است؛ یکی پول نیاز دارد و مالی در ورثه است، یکی برای خرید جنس دکوری و سود میآید و برخی هم از نداری، جنس میفروشند؛ اما بیشتر افرادی که برای خرید به این کوچه میآیند، به منظور صرفهجویی است. عروسها و دامادهایی هم هستند که برای خرید جنس دست دوم مراجعه میکنند و به دنبال یخچال، تلویزیون، گاز و فرش هستند. البته تعدادشان کم است و آن هم بیشتر برای افرادی که ازدواج موقت کردهاند، صدق میکند. زمانی که هندیها و پاکستانیها برای درس خواندن به ایران آمدند، بیشترشان لوازم دست دوم میگرفتند؛ یعنی زن و شوهر بیشتر تشک، بخاری، پنکه، گاز و حتی ظرف میخریدند و به خاطر اینکه مستأجر بودند، نسبت به مهاجران افغانستانی بیشتر جنس دست دوم خریداری میکردند.
او با بیان اینکه با ورود اپلیکیشنهای دیوار و شیپور بخش زیادی از مخاطبان را از دست دادهایم، میافزاید: مردم دیگر این همه مسافت برای فروش جنسشان طی نمیکنند و در دیوار میگذارند و راحت میفروشند مگر اینکه از آن طریق به فروش نرسد و حضوری بیایند.
این فروشنده لوازم دست دوم با انتقاد از وضعیت کسادی کوچه نور میگوید: این کوچه نسبت به ۸۰ سالی که در این حوزه فعالیت کرده، پیشرفتی نداشته و انگار خاک مرده بر آن پاشیدهاند. اگر پیشرفتی داشت، اجاره مغازههای اینجا باید ۲۰میلیون تومان میشد و احتمالاً یکی از دلایل آن، همین فروش از طریق دیوار و شیپور بوده که تحت تأثیر قرار گرفته است.
آینده سمساریها در گرو سازگاری با تحولات دیجیتال است
با اینکه سمساریها در گذشته و با توجه به نبود شرایط حاضر در راستای خرید و فروش برخط، بستر مناسبی برای معاملهکنندگان اجناس دست دوم به حساب میآمدند؛ اما نمیتوان منکر سهولت، دسترسی و معامله بصرفه و سریع اجناس از طریق اپلیکیشنها و سکوها شد. با این حال این تغییر را نمیتوان به معنای نابودی کامل سمساریها دانست؛ چراکه فرصتی برای بهروزرسانی روشهای سنتی به حساب میآید و سمساریهایی که بتوانند از فناوریهای جدید بهره بگیرند و خدمات خود را به صورت برخط معرفی کنند، میتوانند جایگاهشان را در بازار حفظ کنند و در یک کلام، آینده این صنف به میزان سازگاری آن با تحولات دیجیتال و نیازهای نوین مشتریان بستگی دارد.