هدایت نصراللهی*: یک روز صبح، گوشیات را برمیداری، وارد اپلیکیشن میشوی، چند فیلتر را انتخاب میکنی: موقعیت مکانی، متراژ، بودجه، سلیقه طراحی داخلی، دسترسی به مترو، نمای ساختمان. چند لحظه بعد، خانهای پیدا میشود که نه فقط با معیارهای ظاهریات میخواند، بلکه بر اساس الگوی مصرف انرژی، روحیات شخصی، تحلیلهای مالی، حتی سطح درآمد ماهانهات، برایت بهینهترین انتخاب است.
با یک کلیک، تور مجازی ۳۶۰ درجه خانه را میزنی. چیدمان را تغییر میدهی. نور پردازی را در ساعات مختلف شبانهروز بررسی میکنی. حتی میتوانی بچهات را در محوطه پارک روبروی ساختمان ببینی.
مرحله بعد؟ درگاه بانکی اختصاصی، پیشنهاد وام، قرارداد هوشمند، توکنسازی مالکیت، امضای دیجیتال، ثبت سند در بلاکچین. هیچ واسطهای، هیچ بنگاهی، هیچ دفتری نیاز نیست. این، آیندهای نیست که از آن حرف بزنیم، این آیندهایست که در چند کشور آغاز شده و در چند سال آینده به ما خواهد رسید.
سؤال اینجاست: چرا ساختار خرید ملک به سمت ساختار خرید کالای دیجیتال یا خردهفروشیهای آنلاین حرکت میکند؟ دلیل ساده است: چون مخاطب نسل جدید، دیگر مشتری آگهیهای روزنامه نیست. او مصرفکننده تجربه است، نه فقط دارایی.
چند سال پیش، کسی فکر نمیکرد روزی بتوان کفش را بدون پرو، عطر را بدون بو کردن و مبل را بدون نشستن، آنلاین بخرد. اما امروزه، خرید از آمازون، دیجیکالا یا حتی فروشگاههای بینالمللی مانند IKEA، بر پایه اعتماد به هوش مصنوعی، نظرات کاربران، واقعیت مجازی و توصیههای الگوریتمی شکل گرفته است. این دقیقاً همان چیزیست که خرید ملک را نیز متحول خواهد کرد.
حالا بیایید چند پارامتر مهم را مقایسه کنیم:
*تجربه کاربر؟ در خردهفروشی دیجیتال، همه چیز از UI تا پیشنهاد خرید، برای فرد شخصیسازی شده است. در بازار ملک آینده نیز، تجربه خرید بر پایه شناخت کامل از نیاز خریدار و تحلیل دادههای گسترده است، نه فقط معرفی یک واحد خالی.
*قابلیت بازگشت یا اطمینان؟ در فروشگاههای آنلاین، سیاستهای بازگشت، تضمین کیفیت و ارزیابی فروشنده، اعتماد را بالا میبرند. در بازار مسکن دیجیتال، این نقش را قراردادهای هوشمند، نظارت بلاکچینی و امتیازدهی کاربران به فروشنده ایفا میکنند.
*حذف واسطهها؟ آمازون زمانی انقلابی بود چون فروشنده و خریدار را مستقیماً به هم متصل کرد. در بازار ملک هم، سیستمهای مبتنی بر بلاکچین یا هوش مصنوعی، میتوانند کارکرد دلالی سنتی را کاهش دهند یا تغییر دهند.
آیندهای که در آن بتوانی خانهای را در متاورس ببینی، شرایط خرید را دقیق محاسبه کنی، مشاوره مالی و حقوقی را با هوش مصنوعی بگیری و سند را بدون مراجعه حضوری انتقال دهی، یک رؤیا نیست، بلکه روندیست که از دوبی و تورنتو تا شانگهای و استکهلم آغاز شده و حالا نوبت تهران، اصفهان، مشهد و تبریز است.
از دید من، بهعنوان فردی که سالهاست در بانک با مسئلهی املاک سر و کار دارم و در عین حال با هوش مصنوعی بهعنوان ابزار تحول نگاه میکنم، این حرکت یک فرصت بینظیر است. نه فقط برای خریداران، بلکه برای بانکها، شهرداریها، دفاتر اسناد رسمی، و حتی مشاورین املاک آیندهنگر. آنهایی که این تحول را درک میکنند، خودشان را برای پذیرش مدلهای جدید آماده میکنند؛ آنهایی که مقاومت کنند، همان سرنوشتی را خواهند داشت که فروشگاههای VHS در عصر نتفلیکس داشتند.
اگر آمازون موفق شد خرید را به یک تجربه شفاف، ساده، دقیق و بدون حاشیه تبدیل کند، چرا بازار املاک، با آن حجم پول و حساسیت، نتواند؟ شاید بزرگترین مانع، نه فناوری، بلکه «تغییر فرهنگ خرید» باشد؛ تغییری که نسل جدید، دیر یا زود آن را تحمیل خواهد کرد.
* دکترای هوش مصنوعی
هدایت نصراللهی*: یک روز صبح، گوشیات را برمیداری، وارد اپلیکیشن میشوی، چند فیلتر را انتخاب میکنی: موقعیت مکانی، متراژ، بودجه، سلیقه طراحی داخلی، دسترسی به مترو، نمای ساختمان. چند لحظه بعد، خانهای پیدا میشود که نه فقط با معیارهای ظاهریات میخواند، بلکه بر اساس الگوی مصرف انرژی، روحیات شخصی، تحلیلهای مالی، حتی سطح درآمد ماهانهات، برایت بهینهترین انتخاب است.
با یک کلیک، تور مجازی ۳۶۰ درجه خانه را میزنی. چیدمان را تغییر میدهی. نور پردازی را در ساعات مختلف شبانهروز بررسی میکنی. حتی میتوانی بچهات را در محوطه پارک روبروی ساختمان ببینی.
مرحله بعد؟ درگاه بانکی اختصاصی، پیشنهاد وام، قرارداد هوشمند، توکنسازی مالکیت، امضای دیجیتال، ثبت سند در بلاکچین. هیچ واسطهای، هیچ بنگاهی، هیچ دفتری نیاز نیست. این، آیندهای نیست که از آن حرف بزنیم، این آیندهایست که در چند کشور آغاز شده و در چند سال آینده به ما خواهد رسید.
سؤال اینجاست: چرا ساختار خرید ملک به سمت ساختار خرید کالای دیجیتال یا خردهفروشیهای آنلاین حرکت میکند؟ دلیل ساده است: چون مخاطب نسل جدید، دیگر مشتری آگهیهای روزنامه نیست. او مصرفکننده تجربه است، نه فقط دارایی.
چند سال پیش، کسی فکر نمیکرد روزی بتوان کفش را بدون پرو، عطر را بدون بو کردن و مبل را بدون نشستن، آنلاین بخرد. اما امروزه، خرید از آمازون، دیجیکالا یا حتی فروشگاههای بینالمللی مانند IKEA، بر پایه اعتماد به هوش مصنوعی، نظرات کاربران، واقعیت مجازی و توصیههای الگوریتمی شکل گرفته است. این دقیقاً همان چیزیست که خرید ملک را نیز متحول خواهد کرد.
حالا بیایید چند پارامتر مهم را مقایسه کنیم:
*تجربه کاربر؟ در خردهفروشی دیجیتال، همه چیز از UI تا پیشنهاد خرید، برای فرد شخصیسازی شده است. در بازار ملک آینده نیز، تجربه خرید بر پایه شناخت کامل از نیاز خریدار و تحلیل دادههای گسترده است، نه فقط معرفی یک واحد خالی.
*قابلیت بازگشت یا اطمینان؟ در فروشگاههای آنلاین، سیاستهای بازگشت، تضمین کیفیت و ارزیابی فروشنده، اعتماد را بالا میبرند. در بازار مسکن دیجیتال، این نقش را قراردادهای هوشمند، نظارت بلاکچینی و امتیازدهی کاربران به فروشنده ایفا میکنند.
*حذف واسطهها؟ آمازون زمانی انقلابی بود چون فروشنده و خریدار را مستقیماً به هم متصل کرد. در بازار ملک هم، سیستمهای مبتنی بر بلاکچین یا هوش مصنوعی، میتوانند کارکرد دلالی سنتی را کاهش دهند یا تغییر دهند.
آیندهای که در آن بتوانی خانهای را در متاورس ببینی، شرایط خرید را دقیق محاسبه کنی، مشاوره مالی و حقوقی را با هوش مصنوعی بگیری و سند را بدون مراجعه حضوری انتقال دهی، یک رؤیا نیست، بلکه روندیست که از دوبی و تورنتو تا شانگهای و استکهلم آغاز شده و حالا نوبت تهران، اصفهان، مشهد و تبریز است.
از دید من، بهعنوان فردی که سالهاست در بانک با مسئلهی املاک سر و کار دارم و در عین حال با هوش مصنوعی بهعنوان ابزار تحول نگاه میکنم، این حرکت یک فرصت بینظیر است. نه فقط برای خریداران، بلکه برای بانکها، شهرداریها، دفاتر اسناد رسمی، و حتی مشاورین املاک آیندهنگر. آنهایی که این تحول را درک میکنند، خودشان را برای پذیرش مدلهای جدید آماده میکنند؛ آنهایی که مقاومت کنند، همان سرنوشتی را خواهند داشت که فروشگاههای VHS در عصر نتفلیکس داشتند.
اگر آمازون موفق شد خرید را به یک تجربه شفاف، ساده، دقیق و بدون حاشیه تبدیل کند، چرا بازار املاک، با آن حجم پول و حساسیت، نتواند؟ شاید بزرگترین مانع، نه فناوری، بلکه «تغییر فرهنگ خرید» باشد؛ تغییری که نسل جدید، دیر یا زود آن را تحمیل خواهد کرد.
* دکترای هوش مصنوعی