شناسهٔ خبر: 75709529 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

پیوند رؤیایی در مونیخ؛ هری کین و بازتعریف نقش یک مهاجم در بوندسلیگا

کاپیتان سابق باواریایی‌ها یک پرسش مهم و اساسی را مطرح می‌کند: بازگشت جمال موسیالا به نفع تیم کمپانی تمام خواهد شد یا نظم فعلی تیم را به‌هم می‌زند؟

صاحب‌خبر -

طرفداری | هری کین کاملاً با شرایط بایرن مونیخ سازگار است. او برای بوندسلیگا ساخته شده؛ لیگی که در سال‌های اخیر از نظر تعداد گل زده، برترین لیگ اروپا بوده است. فوتبال آلمان با سبک بازی پر زد و خورد، آمد و شد سریع توپ و موقعیت‌های فراوان برای هر دو تیم شناخته می‌شود؛ و بایرن مونیخ بیش از هر تیم دیگری در محوطه جریمه حریفان حضور دارد. از آنجا که کین در مقابل دروازه اعتماد به‌نفس و دقت بالایی دارد و از قامت بلند و توانایی سرزنی خود روی ضربات ایستگاهی و کرنرها به‌خوبی بهره می‌برد، در فوتبال آلمان گل‌هایی می‌زند که در هیچ‌جای دیگر مشابهش یافت نمی‌شود.

آمار او شگفت‌انگیز است؛ نرخ گلزنی‌اش در بوندسلیگا بیش از یک‌ونیم برابر عملکردش در لیگ برتر و تیم ملی انگلیس بوده است. او در بوندسلیگا تعداد گل‌هایی (۷۴) بیشتر از تعداد بازی‌هایش (۷۲) به ثمر رسانده و رکورد تاریخی گرد مولر (با میانگین ۰.۸۵ گل در هر بازی) را پشت‌سر گذاشته است. کین می‌تواند رکوردهای متعددی را جابه‌جا کند. با ۱۲ گل در ۹ بازی ابتدایی این فصل، اگر با همین روند ادامه دهد، از رکورد ۴۱ گل روبرت لواندوفسکی در فصل ۲۱-۲۰۲۰ عبور خواهد کرد. او هر ۱۸ پنالتی خود در بوندسلیگا را به گل تبدیل کرده است. شیوه آماده‌سازی‌، نحوه ایستادن و تکنیک ضربه‌زنی‌اش، همگی کاملاً حرفه‌ای است. خود من در آخرین پنالتی دوران بازی‌ام لیز خوردم و توپ از بالای دروازه بیرون رفت.

روبرت لواندوفسکی در بایرن مونیخ با ادامه‌ی روند فعلی، هری کین می‌تواند رکورد ۴۱ گل زده‌ی روبرت لواندوفسکی در فصل ۲۱-۲۰۲۰ بوندسلیگا را بشکند

کین با پیوستن به بایرن مونیخ تصمیم درستی گرفت. در ۳۲ سالگی، او به چهره‌ی اصلی بوندسلیگا تبدیل شده است. هرچند در انگلیس هرگز جامی نبرد، در مونیخ موفق به کسب عناوین قهرمانی شده و جام‌های بیشتری هم در راه است، شاید حتی در سطح بین‌المللی هم موفق به کسب عناوین قهرمانی شود. برای اینکه بازیکنی در پایان دوران حرفه‌ای خود در شمار بزرگان قرار گیرد، نیاز به چنین افتخاراتی دارد. در بایرن، کین می‌تواند در غروب دوران بازی‌اش برای خود تاج و تختی بنا کند، چراکه باشگاه به او اختیار فراوانی داده و آزادی عمل زیادی دارد.

کین که حالا به سومین فصل حضورش در مونیخ رسیده، توانسته سبک بازی خود را در تیم نهادینه کند. او همانند دوران حضورش در تاتنهام، نقش خود را چنین تفسیر می‌کند: مهاجمی که توپ را در میانه میدان می‌گیرد، پخش می‌کند و پاس‌های قطری بلندی می‌فرستد. من مهاجمی را به خاطر نمی‌آورم که در پاس‌دهی از او بهتر بوده باشد. او همچنین به‌خوبی می‌داند چه زمانی باید وارد محوطه جریمه شود.

در بایرن عجیب نیست که بازیکنی تیم را به شکل و شیوه‌ی خود درآورد. به همین دلیل است که از بایرن به‌عنوان «باشگاه بازیکنان» (Spielerverein) یاد می‌شود. این فرهنگ ویژه که به بازیکنان اجازه می‌دهد در نحوه شکل‌گیری تیم نقش فعال داشته باشند، گاهی نتیجه معکوس می‌دهد. کین این را در سال ۲۰۲۴ تجربه کرد، زمانی‌که بایرن پس از ۱۱ قهرمانی متوالی در بوندسلیگا نتوانست به قهرمانی برسد؛ البته که این موضوع تا حدی به‌دلیل عملکرد درخشان رقیب اصلی‌اش در لیگ یعنی بایرلورکوزنِ ژابی آلونسو بود.

این روش البته معایب دیگری هم دارد. بایرن مونیخ به مربی‌ای نیاز دارد که توانایی تشخیص استعداد را داشته باشد. در غیر این صورت، حتی بازیکنان گران‌قیمت هم ممکن است ناکام بمانند. هامس رودریگز، فیلیپه کوتینیو، سادیو مانه و ژائو پالینیا هرگز در تیم جا نیفتادند. دلیل آن نه توانایی پایین این بازیکنان ثابت‌شده، بلکه نداشتن جایگاه مشخص در ترکیب تیم بود. دکلان رایس نیز [در صورت انتقال به بایرن مونیخ] احتمالاً در خط میانی با دشواری‌هایی روبه‌رو می‌شد، چراکه رقبای مستقیم او یوسوا کیمیش، لئون گورتسکا و الکساندر پاولوویچ بودند: سه ملی‌پوش آلمانی که فرهنگ بایرن را درونی کرده‌اند.

اما حالا بایرن دوباره به شرایط متعادلی رسیده است. ترکیب تیم از نظر تعداد بازیکن، میانگین سنی و تقسیم نقش‌ها کاملاً متوازن است. در خط دفاع، سه مدافع میانی تنومند و سریع (یوناتان تا، دایو اوپامکانو و کیم مین‌ جائه) قادرند با بهترین مهاجمان جهان رقابت کنند. در مرکز زمین، کیمیش، گورتسکا و پاولوویچ تسلط دارند و می‌توانند به‌تناوب بازی کنند. در دو جناح، دو بازیکن حرفه‌ای و در سطح جهانی یعنی مایکل اولیسه و لوئیس دیاز حضور دارند. در خط حمله هم «پادشاه کین» همه‌چیز را در کنار هم قرار می‌دهد.

ونسان کمپانی و هری کین در بایرن مونیخ افت آماری هری کین در فصل گذشته پرسش‌هایی را حول محور شکل استفاده‌ی ونسان کمپانی از او مطرح کرد، اما 22 گل در ۱۶ بازی این فصل، جای هیچ بحثی را باقی نگذاشته 

از آنجا که تیم ساختار و سلسله‌مراتب مشخصی دارد، دیگران نیز از آن بهره‌مند می‌شوند. سرژ گنابری جایگاهی تازه در نقش شماره ۱۰ پیدا کرده است. نمونه دیگر استعداد ۱۷ ساله‌ی مونیخی‌ها لنارت کارل است؛ بازیکنی که هرگاه وارد زمین می‌شود، بلافاصله در بازی تأثیرگذار واقع می‌شود و با توانایی دریبل‌زنی و شوت‌زنی خود به موفقیت تیم کمک می‌کند که همین امر جایگاه او را به سرعت ارتقا بخشیده است.

در برخی پست‌ها رقابت وجود دارد، زیرا هنوز به‌طور قطعی مشخص نیست چه کسی باید در آن‌جا بازی کند. در حال حاضر، کنراد لایمر به‌عنوان مدافع کناری تثبیت‌شده است. او بازیکنی دونده‌ و پرانرژی است و با روحیه جنگندگی و پشتکار بالایی که دارد، مکمل بسیار خوبی برای هم‌تیمی‌هایش محسوب می‌شود.

تمام این موارد به سرمربی‌ای نیاز دارد که با فرهنگ باشگاه آشنا باشد. فوتبالیست‌های سابقی که در بالاترین سطح بازی کرده‌اند، برای چنین نقشی مناسب‌ترند. آن‌ها درک ذاتی از سازوکار تیم دارند و اقتدار طبیعی از خود نشان می‌دهند. این ویژگی دقیقاً در ونسان کمپانی دیده می‌شود. او می‌داند کدام بازیکنان با هم هماهنگ‌اند و چگونه باید کنار هم بازی کنند. او دقیقاً همان چیزی است که بایرن می‌خواهد.

اکنون بایرن وارد مرحله‌ای می‌شود که باید با تیم‌های بزرگ و کلاس جهانی روبه‌رو شود. این مرحله نشان خواهد داد مه ساختار تیم تا چه اندازه استوار است. پاری سن‌ژرمن [که سه‌شنبه شب از بایرن مونیخ شکست خورد]، منچسترسیتی و آرسنال از نظر سطح استعداد بازیکنان، شرایط مشابهی دارند. با این حال، لوئیز انریکه، پپ گواردیولا و میکل آرتتا تأکید بسیار بیشتری بر سیستم بازی دارند. دیدن این‌که کدام‌یک پیروز خواهد شد هیجان‌انگیز است: تیمی که با تکیه بر بازیکنان خود رشد کرده، یا تیمی که به‌طور دقیق‌تری با فلسفه مربی شکل گرفته است.

انتظار دارم بایرن در صورتی که رهبران و ارکان اصلی تیمش دچار مصدومیت نشوند، شکست‌ناپذیر باشد. سلطه آن‌ها در بوندسلیگا نیز به سودشان تمام می‌شود، زیرا در آنجا در جریان بازی‌ها ریتم و هماهنگی خود را حفظ کرده‌اند. در حال حاضر، تصور اینکه ممکن است مقابل کدام تیم آلمانی شکست بخورند، سخت و دشوار است. پس از چند پیروزی پیاپی، تیم سرشار از اعتماد به‌نفس و روحیه است. این را می‌توان در لحظاتی دید که بازیکنان یکدیگر را تشویق می‌کنند؛ آن‌ها واقعاً یک گروه و واحد منسجم‌اند.

هری کین و جمال موسیالا در بایرن مونیخ بازگشت جمال موسیالا چه تأثیری بر عملکرد هری کین خواهد گذاشت؟

با این حال، بازگشت جمال موسیالا از مصدومیت موضوع جالبی خواهد بود. تیم در غیاب او عملکرد بسیار خوبی داشته و بازی‌های درخشانی ارائه کرده است. در حال حاضر، تمام تمرکز تیم روی کین است و او نیز با گل‌هایش پاسخ این اعتماد را می‌دهد. موسیالا در کنار او از پردرآمدترین بازیکنان تیم است و قراردادش تا سال ۲۰۳۰ تمدید شده است. او استعدادی بزرگ و بازیکنی با سبک و هویتی خاص است. پرسش اصلی این است که آیا اضافه شدن او به ترکیب فعلی با موفقیت همراه خواهد بود، یا ممکن است وضوح و انسجام ترکیب بایرن بایرن را به‌هم‌ریخته و تضعیف کند؟ همان‌طور که می‌دانیم، یک تیم تنها زمانی موفق است که چیزی فراتر از مجموع اجزای خود باشد.

برگردان یادداشت فیلیپ لام، کاپیتان سابق بایرن مونیخ در گاردین

گل زیبای هری کین به کلن در دی‌اف‌بی پوکال