شناسهٔ خبر: 75707798 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

نیویورک، شهری که مهاجران ساختند، حالا با رهبری یک مهاجر اداره می‌شود

صاحب‌خبر -

چگونه شهری که «توسط مهاجران ساخته شده است» امروز یاد می‌گیرد که «توسط یک مهاجر رهبری شود»

از همان روزهایی که کشتی‌های هلندی بر آب‌های هادسون شناور شدند، نیویورک بیشتر از یک شهر بوده؛ عرصه‌ای‌ست برای ورودِ تازه‌واردان، برای شنیدن صدای کسانی که خانه‌ای تازه می‌سازند، و برای خلق هویتی چندوجهی و مدام در حال تحول. امروز، پیروزیِ زهران ممدانی، مهاجری که کودکی‌اش را در اوگاندا گذراند و اکنون شهردار نیویورک شده است، همان‌طور که خودش گفت، تأییدی‌ست بر این حقیقت دیرینه: «این شهر توسط مهاجران ساخته شده، توسط مهاجران نیرو می‌گیرد، و اکنون توسط یکی از مهاجران رهبری می‌شود». 

نَفسِ مهاجرت در نیویورک

در قرن نوزدهم، نیویورک به‌سرعت محل تلاقی گروه‌های کاری اروپایی شد: ایرلندی‌ها، ایتالیایی‌ها، آلمانی‌ها، یهودیانِ متمایل به اروپا، و سپس مهاجران از کارائیب و لاتین امریکا. آن‌ها کارخانه‌ها را ساختند، پل‌ها را بنا کردند، خطوط مترو و راه‌آهن را کشیدند؛ شهر انبوه شد، شلوغ شد، تنوع یافت.

در دهه‌های بعد، ورود مهاجران آسیایی، خاورمیانه‌ای، آفریقایی، و آمریکای لاتین نیویورک را به یک میکروبِ فرهنگی بدل کرد؛ جایی که زبان‌ها، غذاها، ادیان، و موسیقی‌های مختلف در هم تنیده شدند. با این‌که این شهر همواره به‌عنوان «پایتخت جهان» یا «شهر فرصت‌ها» مطرح بوده است، حقیقت واقعی این است که نیویورک زیر بارِ ایمان، تلاش و رؤیای هزاران مهاجر رشد کرده است.

بخشی از هویت: «مجسمه آزادی»

نشانی تصویری این هویت را نمی‌شود نادیده گرفت: مجسمه آزادی که از سوی فرانسه به آمریکا اهدا شد، نه فقط نمادی از ایالات متحده، بلکه نمادی از پذیرایی از مهاجران و پذیرفتن «آمدگان جدید». در تابلوی ورود مهاجران به آمریکا، این مجسمه همواره در خاطره‌هاست؛ یادآور این که شهرهایی مانند نیویورک، شهر کسانی‌اند که راهی تازه جستند.

چه تغییری ایجاد شده است؟

با انتخاب زهران ممدانی، ما شاهد لحظه‌ای نمادین هستیم: مردی که از مهاجرت آمده، اکنون مسئول شهری شده که خودِ تولیدکننده و متأثر از مهاجرت بوده است. او در پیامی گفت: «ما از شما هستیم، و برای شما هستیم».  

این انتخاب، چند پیام دارد:

بازشناسی تاریخی: افتخار به این‌که نیویورک نه صرفاً شهر مهاجران، بلکه شهرِ ساخته‌شده توسط مهاجران است.

قدرتِ جامعهٔ متنوع: انتخاب یک فرد با ریشه‌های چندگانه (اُگاندایی، هندی‌الاصل، آمریکایی) نشان می‌دهد که صنف‌ها و جامعه‌های سنتی دیگر تنها بازیگران عرصه نیستند.

چرخشِ سیاسی–اجتماعی: زمانی که صدای مهاجران شنیده شود و نمایندگی‌ای برای آن‌ها باشد، ساختار تصمیم‌گیری نیز تغییر می‌کند — از تمرکز بر نخبگان به تمرکز بر کارگران، مستأجران، تازه‌واردان.

مهاجران چگونه شهر را ساختند؟

آن‌ها بخش‌های صنعت ساختمان، حمل‌ونقل، خدمات شهری و کارهای اولیه اقتصاد را پر کردند؛ ابتدایی‌ترین و نیازمندترین بخش‌های خانه‌سازی بزرگ شهری.

آن‌ها فرهنگ شهر را غنی کردند؛ در محله‌هایی مانند کوئینز، برانکس، بروکلین، صدها زبان و فرهنگ در کنار هم زندگی کردند.

آن‌ها نوسازی و نوآوری را به ارمغان آوردند؛ از مؤسساتی که توسط مهاجران بنیان گذاشته شد تا استارت‌آپ‌هایی که از تیم‌های چندملیتی شکل گرفتند.

همۀ این‌ها باعث شد نیویورک تنها مرکز تجاری و مالی نباشد، بلکه «شهر مهاجران» باشد—جایی که تازه‌واردها می‌توانند مهاجرت کنند، حضور یابند، تأثیر بگذارند و بالاخره خود را در قدرت ببینند.

چرا این مهم است؟

در جهانی که ملی‌گرایی و انزواطلبی دوباره نیروی می‌گیرد، داستان نیویورک به ما یادآوری می‌کند: تنوع، مهاجرت و تعامل فرهنگی، نه تهدید، بلکه قدرت‌اند. وقتی شهری بخواهد فقط از «خودی‌ها» باشد، بخشی از نیروی محرکه‌اش را از دست می‌دهد.

انتخاب شهردار مهاجر برای نیویورک، نشانه‌ای‌ست از اعتماد به جامعه‌ای که همیشه در پشت صحنه بوده است؛ امروز اما در جلو ایستاده است. این یک پیام برای شهرها و کشورهای دیگر نیز دارد: مسیر آینده، مسیر مشارکت است — نه حذف و مرز.

چالش‌ها و چشم‌انداز

البته، مسیر ساده نیست. نیویورک با چالش‌های بزرگی روبروست: خانه‌های گران، مهاجران بدون خدمات، نابرابری اقتصادی، فشار بر زیرساخت‌ها. در این شرایط، حضور یک شهردار با ریشهٔ مهاجری می‌تواند «صدای تازه» باشد اما تضمینی برای رفع همه مسائل نیست.

پرسشی که پیش آمده این است: آیا تجربه و اقتدار لازم وجود دارد تا از شعارِ «شهر مهاجران» به سیاست‌های عملی برسد؟ آیا حضورِ نمادین مهاجران در قدرت، به معنای واقعی تغییر اساسی است یا صرفاً تغییری در سطحِ بیرونی؟

اما همان‌طور که لار به ما می‌گوید، شاید مهم‌تر از پاسخِ کامل، گامِ شروع باشد. راهی که امروز باز شده، راهی است برای دیدن قدرت تازه در جامعهٔ متنوع.

جمع‌بندی

نیویورک همیشه از مهاجران بهره برده است: آن‌ها را دعوت کرده، به آن‌ها تکیه کرده، و حالا یک مهاجر را انتخاب کرده تا آن شهر را رهبری کند. این انتخاب نمادین است و فراتر از آن، یک اغواگرِ تنوع، امید، و دیدگاه تازه برای شهری که همیشه در حال ساختن خود بوده است.

زیرا اگر نیویورک امروز با چنین تاریخی و چنبره‌ای از فرهنگ‌ها می‌تواند شهردارِ مهاجری انتخاب کند، آن‌گاه شاید در این جهانِ پرتلاطم، پیامش برای دیگر شهرها هم واضح باشد: قدرت و خانه برای کسانی است که از دور آمده‌اند تا بسازند؛ نه فقط کسانی که از ابتدا بوده‌اند.