خبرگزاری آنا- علی رحمانی: فاجعه دردناک و غیرقابل وصفی که این روزها در کشور سودان میگذرد، اذهان عمومی ملتهای مسلمان را با این سؤال روبهرو میکند که به راستی، علت یا علل اصلی تجزیه شدن بزرگترین کشور آفریقایی-عربی و متعاقب آن به راه افتادن یکی از خونینترین و دامنهدارترین جنگهای داخلی در تاریخ سیاسی کشورهای اسلامی چیست؟
با توجه به موج بیامان سوءاستفاده صهیونیستها از فاجعه سودان، به عنوان دستآویزی برای فرار از عواقب قتلعام بیسابقه غزه، پاسخ به این پرسش بسیار ضروری به نظر میرسد.
در همین رابطه، با رجوع به سخنان دقیق و دلسوزانه رهبر انقلاب در خصوص ماهیت فرهنگی استعمار در قاره سیاه سعی خواهیم کرد به تحلیلی عقلانی در این خصوص بپردازیم.
تقلید کورکورانه از مدل سیاسی غرب عامل اصلی عقب ماندگی سیاسی در قاره سیاه
با کمی تأمل در وضعیت دیروز و امروز سودان به عنوان کشوری که علیرغم بهره بردن از منابع غنی نفت و مواد معدنی، به دلیل وجود اختلافات عمیق قومی و دخالتهای خارجی، در تاریخ تحولات سیاسی پر فراز و نشیب خود، برههای از روند دردناک تجزیه را تجربه کرد؛ میتوان دریافت که پیروی از سبک و سیلق دیکتاتوریهای به ظاهر پیشرو و منورالفکر طی دهههای گذشته، سنت اصلی حاکم بر تحولات سیاسی این کشور پهناور بوده است.
به عبارت سادهتر، به دلیل انحطاط فرهنگی ناشی از عدم ترک عادات مربوط به استعمارزدگی، مردم و اندیشمندان برجسته سودانی از ارائه بدیلی بومی و متکی بر باورهای اسلامی برای دولت و حکومت در دوره معاصر ناتوان بودهاند به نحوی که تأیید معیارهای فکری و فرهنگی غرب و دهنکجی به بسیاری از مبانی اسلامی پای ثابت بسیاری از آراء و اندیشههای روشنفکران وابسته به جریانات اسلامگرای ریشهدار در سودان نظیر اخوانالمسلمین را شکل میدهد.
به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از اندیشمندان طراز اول جهان اسلام، با علم به این حقیقت زهرآگین طی بیاناتی در جمع تعدادی از مردم استان آذربایجان شرقی در تاریخ ۲۹ بهمن ماه ۱۳۹۶ ش، ضمن نقل خاطرهای از دوران ریاست جمهوری خویش فرمودند «بنده در یکی از سفرها در زمان ریاست جمهوری، رفتم در یکی از کشورهای آفریقایی. چند سالی مثلاً هفت هشت ده سال از پیروزی انقلاب در آن کشور گذشته بود؛ این مردِ رئیس دولت، یک سیاهپوستی بود که رهبر انقلاب و فرمانده انقلاب و حالا هم رئیس دولت بود. من دیدم این رئیس کشور که میزبان ما بود، رفتارش در همان کشور خودش مثل رفتار آن ژنرال پرتغالیای است که قبل از انقلابِ اینها بر این کشور حکومت میکرده؛ رفتار، همان رفتار است. ظاهراً این کشور، سابقه استعمار اسپانیا یا پرتغال را داشت؛ طبعاً یک سیاستمدار نظامی پرتغالی بر این کشور سالها حکومت میکرده، حالا این آقایی که رئیس انقلاب است، رفتارش مثل رفتار او است! خب این چه انقلابی است؟ نگاهش به مردم، نگاهش به دوروبریها، برخوردش با مخاطبین [همانجور بود].»
استقلال فرهنگی راه علاج وضعیت اسفبار سودان و آفریقا
با توجه به آنچه از دلیل اصلی عقبماندگی سودان و سایر کشورهای آفریقایی یعنی وابستگی فرهنگی آن هم در سطح نخبگان و افراد اثرگذار در جامعه گفته شد، ظاهرا تنها راهکار برای برونرفت سودان از وضعیت فاجعهبار فعلی تکیه بر ظرفیتهای داخلی برای برپایی آشتی ملی در سایه استقلال فرهنگی نخبگان است، چراکه به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب نیز بهترین راهکار برای مبارزه با اوضاع نابهسامان کشوهای عربی- آفریقایی، بیداری فرهنگی است. به همین دلیل، معظمله در دیداری کوتاه، در تاریخ چهارم مهرماه ۱۳۹۳ ش، به شرکتکنندگان کنگره جهانی مقابله با جریانهای افراطی و تکفیری فرمودند «حرکت بیدارى اسلامى یک حرکت ضدآمریکا، ضداستبداد، ضد دستنشاندگان آمریکا در منطقه بود؛ حرکتى بود از سوى عموم مردم در کشورهاى مختلف شمال آفریقا که علیه استکبار بود، علیه آمریکا بود. جریان تکفیر، این حرکت عظیم ضداستکبارى و ضدآمریکایى و ضداستبدادى را تغییر جهت داد به جنگ بین مسلمانان و به برادرکشى.»
از همین روی با تکیه بر مبانی اصیل بیداری اسلامی میتوان گفت که بهترین راه برای برون رفت از اوضاع فعلی در سودان و سایر کشورهای عربی-آفریقایی مسلمان در جهان اسلام، بیرون ریختن پس ماندههای فرهنگی دوران منحط استعمار و پیریزی نظام گفتمان جمعی برپایه ظرفیتهای بومی-اسلامی این کشورها است.
انتهای پیام/