به گزارش خبرگزاری حوزه، حجتالاسلام شجاعی در میزگرد علمی «روششناسی روانشناسی اسلامی» که با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران این حوزه در سالن جلسات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم برگزار شد، با تأکید بر اهمیت بازتعریف مبانی و روش در روانشناسی اسلامی اظهار کرد: بررسی مبانی و روششناسی روانشناسی اسلامی یا هر علم دیگری، در گام نخست وابسته به آن است که بدانیم از اساس چه تعریفی از آن علم داریم. باید مشخص شود موضوع روانشناسی چیست، قلمرو و مأموریت آن تا کجاست و سپس بر اساس آن روش و مبانیاش را تعیین کنیم.
هدف روانشناسان؛ درک دنیای درونی انسان
وی با اشاره به تاریخچه روانشناسی افزود: از آغاز تاکنون روانشناسان همواره در پی شناخت دنیای درونی انسان بودهاند؛ زیرا انسان دارای دو بعد جسمانی و درونی است. بعد جسمانی در علوم دیگر بررسی میشود، اما بعد درونی انسان، شامل احساسات، ادراکات و عواطف، حوزه مطالعه روانشناسی است.
وی تصریح کرد: روانشناسان از ابتدا تلاش کردهاند سازوکارها و فرآیندهایی را که در دنیای درون انسان جریان دارد، مطالعه کنند؛ همانگونه که زمینشناس با مطالعه لایههای زمین به شناخت آن میپردازد، روانشناسان نیز در پی شناخت سازوکارهای ذهن و روان انسان بودهاند.
محدودیت دسترسی مستقیم به دنیای درون؛ چالش همیشگی روانشناسی
حجتالاسلام شجاعی ادامه داد: روانشناسان بهزودی دریافتند که دسترسی مستقیم به دنیای درون ممکن نیست؛ ازاینرو برای شناخت آن، به مطالعه رفتارها و گفتارهای انسان روی آوردند. گروهی بر رفتارهای قابل مشاهده و فیزیولوژیک تمرکز کردند و گروهی دیگر گفتار انسان را بهعنوان نشانهای از حالات درونی مورد مطالعه قرار دادند. پرسشنامهها و روشهای رایج روانشناسی نیز بر همین مبنا شکل گرفتهاند.
وی افزود: این رویکردها خطا نبود، بلکه روانشناسان در مسیر درستی گام برداشتند، زیرا راه دیگری برای دسترسی به دنیای درون نداشتند. آنان از طریق مشاهده نتایج و پیامدها، کوشیدند به سازوکارهای درونی پی ببرند که در اصطلاح، نوعی نگاه "پسینی" به شمار میرود.
روانشناسی اسلامی؛ مطالعه همان موضوع با رویکردی متفاوت
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به تفاوت رویکرد روانشناسی اسلامی گفت: ممکن است روانشناسان غربی بهدلیل محدود بودن مبانی انسانشناختی خود، نتوانسته باشند تمام ابعاد وجودی انسان را درک کنند. اما در روانشناسی اسلامی، ما بهدنبال تغییر موضوع علم نیستیم؛ بلکه قصد داریم همان دنیای درون انسان را، با تبیینی مبتنی بر نگاه دینی و الهی مورد مطالعه قرار دهیم.
وی تأکید کرد: برخی میکوشند برای روانشناسی اسلامی موضوعی متفاوت تعریف کنند، در حالی که به باور ما، موضوع همان است، اما نگاه ما به آن متفاوت است. روانشناسی اسلامی باید همان مسائل روانشناسی تجربی را با مبانی معرفتی و انسانشناختی دینی تبیین کند.
شناخت رفتار انسان؛ مسیری برای فهم حقیقت وجود او
حجتالاسلام شجاعی در ادامه یادآور شد: همانطور که در الهیات، شناخت خدا از طریق آیات و نشانههای الهی صورت میگیرد، روانشناسان نیز با مطالعه رفتار و گفتار انسان در پی شناخت دنیای درونی او هستند. روانشناسی اسلامی نیز باید از این مسیر بهره بگیرد، اما با نگاهی توحیدی و مبتنی بر مبانی اسلامی، تا تصویری کاملتر و حقیقیتر از انسان ارائه دهد.
شناخت انسان از منظر وحی؛ نگاهی پیشینی به دنیای درون
حجتالاسلام شجاعی با تأکید بر ضرورت تبیین روانشناسی اسلامی بر پایه فلسفه انسانشناسی و جهانبینی اسلامی گفت: روانشناسی اسلامی باید با نگاهی مبتنی بر مبانی الهی به انسان و جهان نگریسته شود، نه با چارچوبهای برگرفته از مکاتب دیگر. در این چارچوب، حیطه مأموریت و قلمرو روانشناسی اسلامی، دنیای درون انسان است.
وی افزود: در نگاه اسلامی، ما نیازی نداریم که صرفاً بر رفتارهای بیرونی تکیه کنیم تا از طریق آن به دنیای درون انسان پی ببریم. بلکه بر اساس ایمان به خداوند، که خالق و مقدر همه چیز است، منبعی بالادستی در اختیار داریم که از حقیقت انسان و ویژگیهای او سخن گفته است. این منبع، همان قرآن کریم و در ادامه، روایات معصومان(ع) و کتب آسمانی است که انسان و کنشهای درونی او را توصیف کردهاند.
منابع الهی؛ راهنمای شناخت کامل روان انسان
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: ما برای شناخت دنیای درون انسان، نیازمند نگاه پیشینی هستیم؛ یعنی شناختی که از بالا و از طریق وحی الهی حاصل میشود، نه صرفاً از طریق مشاهده رفتارهای انسان. بر این اساس، بخشی از موضوعات و پاسخهای مربوط به شناخت درون انسان، در کتاب الهی که خالق انسان آن را نازل کرده، بیان شده است. خدای متعال به انسان و ویژگیهای او علم و اشراف کامل دارد و این شناخت در آیات قرآن منعکس است.
وی تأکید کرد: با مراجعه به این منابع الهی، میتوان ویژگیها، کارکردها و ابعاد درونی انسان را شناسایی کرد. بنابراین، این منابع برای ما در تعیین منابع و روشهای روانشناسی اسلامی کفایت میکنند و میتوانند مبنای شکلگیری آینده این علم قرار گیرند.
عقل، تجربه و وحی؛ اضلاع سهگانه علم در نگرش اسلامی
حجتالاسلام شجاعی در ادامه با اشاره به جایگاه عقل و تجربه در کنار وحی گفت: برای پاسخ علمی به مسائل انسان، ما نیازمند دو منبع خرد و تجربه هستیم. اما در نگرش اسلامی، این دو در کنار وحی معنا پیدا میکنند. بخشهایی از آموزههای کتاب آسمانی ویژه پیروان یک دین خاص نیست، بلکه درباره اصل انسان سخن میگوید و شامل همه انسانها میشود.
وی برای توضیح دیدگاه خود مثالی آورد و گفت: فرض کنید نقاشی، تصویری از انسان بر تخته ترسیم میکند و در عین حال توضیحاتی درباره اجزای بدن میدهد. اگر تنها نقاشی را ببینیم یا فقط صدای او را بشنویم، درک ناقصی از انسان پیدا میکنیم. اما وقتی هم نقاشی و هم سخنان او را با هم ببینیم و بشنویم، شناختی کامل از آن تصویر خواهیم داشت.
روانشناسی اسلامی بدون تکیه بر منابع وحیانی و شناخت الهی از انسان، به هدف خود نمیرسد
وی افزود: در بحث روانشناسی نیز چنین است. خداوند انسان را آفریده و در کتاب تشریع یعنی قرآن و وحی الهی ویژگیهای او را بیان کرده است. در کنار آن، خود انسان نیز بخشی از کتاب تکوین الهی است. بنابراین، برای شناخت کامل انسان و دنیای درون او، باید هم کتاب تشریع و هم کتاب تکوین را در کنار یکدیگر مطالعه کنیم.»
حجتالاسلام شجاعی در پایان سخنان خود تصریح کرد : روانشناسی اسلامی بدون تکیه بر منابع وحیانی و شناخت الهی از انسان، به هدف خود نمیرسد. ترکیب دانش تجربی با هدایت وحی، تنها راه برای دستیابی به فهم جامع از روان انسان است؛ فهمی که بر پایه ایمان، عقل و تجربه همزمان استوار است.
انتهای پیام/