به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، درس اخلاق هفتگی حضرت آیت الله سبحانی شامگاه چهارشنبه ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۴ با حضور طلاب و فضلای حوزه و خانواده های آنان در موسسه امام صادق علیهالسلام پردیسان قم برگزار شد.
اخلاق؛ میراث نهادینه شده در فطرت انسان
ایشان در ابتدا با اشاره به میراث نهادینه شده در فطرت انسان بیان داشتند: در کتب اخلاقی دو بخش متمایز وجود دارد: یکی «اخلاق» و دیگری «معاشرت». پرسش اصلی این است که تفاوت این دو چیست؟ اخلاق به اموری گفته میشود که ریشه در سرشت و آفرینش انسان دارد و خداوند متعال آن را در نهاد بشر جای داده است. راستگویی و نفرت از ستم، نمونههایی از این مفاهیم فطری و جهانی هستند که در وجود همگان نهادینه شده است.
پیوند معاشرت و اخلاق در سیره پیامبر اکرم (ص)
معظم له با اشاره به دو ابزار متفاوت رسول گرامی اسلام (ص) برای هدایت و ارتباط با مردم اظهار داشتند: در اسلام، آداب معاشرت جایگاهی ویژه دارد و در نهایت به دلیل کارکرد اجتماعی و اثرگذاری بر روابط، جنبهای اخلاقی نیز مییابد. بررسی سیره رسول گرامی اسلام (ص) نشان میدهد که ایشان از دو ابزار متفاوت برای هدایت و ارتباط با مردم بهره میبردند: گاهی با استدلال و برهان (عقل نظری) همچون آیاتی که انسان را به تفکر در آفرینش آسمانها و زمین دعوت میکند، و گاهی با آداب معاشرت و رفتار عملی نیکو (عقل عملی) پیش میآمدند. این سبک از معاشرت که مبتنی بر جذب قلوب بود، اگرچه ممکن است در برخی موارد الزام شرعی مطلق نباشد، اما در جمعآوری دشمنان و جذب مردم، بسیار کارآمد و اثرگذار بوده است.»
این مرجع تقلید با اشاره به آداب معاشرت رسول خدا (ص) افزودند: ایشان در سلام کردن بر مردم پیشی میگرفتند. هنگامی که میخواستند با فردی در کوچه یا مجلسی سخن بگویند، با گوشه چشم نگاه نمیکردند، بلکه با توجه تمام به او سخن میگفتند. همواره تبسم بر لب داشتند.
پرهیز از مواخذه: اگر کسی در سخن خود خطا میکرد، او را مواخذه نمیکردند.
برخورد محبتآمیز با همگان: هیچکس از خوشرویی و محبت ایشان محروم نبود و با تمام انسانها اعم از دشمن و دوست با خوشرویی برخورد میکردند. اگر کسی از یاران ایشان غایب میشد، فوراً از حال او جویا میشدند. به تمام افراد از کارگر تا کارفرما احترام کامل میگذاشتند. حتی با کارگران چنان سخن میگفتند که فرد احساس میکرد عزیزترین شخص نزد پیامبر است. هر جا جای خالی بود، مینشستند. حاجات نیازمندان را برطرف میکردند و اگر امکان کمک مالی نبود، با زبان خوش آنان را راضی میساختند. حیاء، صدق و صفای خاصی بر مجلس ایشان سایه افکنده بود. صدایی در مجلس بلند نمیشد و ایشان سوء ادب افراد بیاطلاع را تحمل میکردند. سخن کسی را قطع نمیکردند و تا سخن فرد تمام نمیشد، شروع به صحبت نمیکردند. کسی را سرزنش نمیکردند و از هر سخن و کاری که سودمند نبود، پرهیز مینمودند. به سخنان مردم بهخوبی گوش میدادند.
آداب معاشرت؛ کلید نفوذ در جامعه
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به تأثیر این رفتارها تصریح کرد: صفات حمیده پیامبر بالاتر از اینهاست. اینها رمز نفوذ پیامبر اکرم (ص) در میان مردم بود. قرآن مجید نیز در آیه «وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ» به این اصل اشاره میکند که اگر تندخو و سختدل بودی، مردم از اطرافت پراکنده میشدند. بنابراین، نفوذ اجتماعی در سایه همین آداب معاشرت به دست میآید. جالب است که حتی غربیها نیز برخی از این آداب را از اسلام گرفتهاند و در کتب اخلاقی خود از آنها بهره میبرند. بنابراین، اگر ما روحانیون و مبلغان بخواهیم در میان مردم نفوذ کنیم و اسلام را به درستی پیاده سازیم، باید آداب معاشرت را از رسول گرامی بیاموزیم. باید همانگونه که پیامبر اکرم (ص) تحمل داشتند، ما نیز با یکدیگر تحمل داشته باشیم
جذب مردم با گشادهرویی به جای ثروت
ایشان با اشاره به حدیث نبوی جذب مردم را به گشاده رویی دانستند و اظهار داشتند: روزی رسول گرامی اسلام(ص)، فرزندان عبدالمطلب را گردهم آوردند و خطاب به آنان فرمودند: إنَّکُم لَنْ تَسَعُوا النّاسَ بِأموالِکُم فَسَعُوهُم بِأخلاقِکُم؛ با دارایی خود نمی توانید دل مردم را به دست آورید، پس دلشان را با اخلاق [نیک ]به دست آورید. پس راه جلب مردم چیست؟ راه آن، جذب دلها از طریق «حُسن البِشْر» و گشادهرویی است.
اگر میخواهید در مردم نفوذ کنید، حداقل با قیافهای باز و خوشرویی با آنان برخورد کنید. این رفتار، نفاق نیست بلکه به این معناست که انسان در باطن نیز نسبت به مردم مهربان باشد. با همه با روی گشاده و لبخند بر لب روبرو شویم، به حرفهایشان با آرامش گوش دهیم، سلام کنیم و متواضعانه در هر جایی که جا هست بنشینیم. اینها همان آداب معاشرت است.
پشتوانه روایی غنی آداب معاشرت در متون اسلامی
معظم له در ادامه بیان کردند: در اسلام، منابع فراوانی برای آداب معاشرت وجود دارد. به عنوان مثال در کتاب حجِ «وسائل الشیعة» باب «المعاشرة فی الحضر» بیش از صد صفحه روایت در این زمینه گردآوری شده است. همچنین کتاب «محجة البیضاء» اثر مرحوم فیض کاشانی، سرشار از این آموزههاست.
نمونههای تاریخی تأثیر آداب معاشرت در نفوذ اجتماعی
حضرت آیت الله سبحانی با اشاره به نمونه هایی از تاثیر آداب معاشرت اشاره کردند:
۱. سیره عملی امیرالمؤمنین (ع) و جذب یک همسفر غیرمسلمان:
در روایتی نقل شده که امیرالمؤمنین علی(ع) در دوران خلافت به خارج از کوفه رفته و در بازگشت تنها بودند. ایشان با یک فرد «ذمّی» (از اهل کتاب) همسفر شدند. وقتی به نزدیکی کوفه رسیدند، آن فرد متوجه شد که امام (ع) مسیر خود را کج کرده و چند قدمی او را مشایعت میکنند. وقتی علت را پرسید، امام فرمودند: «پیامبر ما به ما آموخته که وقتی با کسی همسفر میشوی، هنگام جدا شدن، چند قدمی او را مشایعت کنی.» این رفتار چنان تأثیری بر آن فرد گذاشت که پس از چند روز، آمد و مسلمان شد. اگر مسلمانان پس از رحلت پیامبر (ص) این آداب را با مخالفان رعایت میکردند، بیتردید اسلام گسترش بیشتری مییافت.
۲. تواضع مراجع بزرگ: نمونههایی از آیتالله بروجردی و آیتالله حجت:
· هنگامی که آیتالله بروجردی(ره) برای درمان در بیمارستان بستری بودند، آیتالله صدر(ره) از ایشان دعوت کردند تا پس از بهبودی در قم بمانند. وقتی آیتالله بروجردی(ره) به قم آمدند، آیتالله صدر(ره) با بزرگواری کامل، جای نماز و درس خود در صحن حرم مطهر را به ایشان واگذار کردند و خود کنار رفتند. حتی گفته میشد وقتی آیتالله بروجردی(ره) راه میرفتند، آیتالله صدر(ره) پشت سر ایشان حرکت میکردند.
در جلسهای دیگر، آیتالله حجت(ره) که خود از مراجع بزرگوار بودند، در کنار آیتالله بروجردی(ره) نشسته و با کمال ادب و تواضع در مورد یک مسئله شرعی پرسیدند: «آقا نظر شما در این مسئله چیست؟ شما بفرمایید تا ما هم به مردم بگوییم.» این رفتار، نمونهای درخشان از ادب معاشرت در میان بزرگان است.
۳. احترام متقابل دو مرجع بزرگ در نجف:
در نجف اشرف،دو مرجع بزرگ آیتالله شیخ محمدحسین مامقانی(ره) و آیتالله شیخ محمد شریانی(ره) هر دو دارای مقام مرجعیت و نفوذ در منطقه آذربایجان بودند. هنگامی که مرحوم مامقانی عازم زیارت حرم حضرت عبدالعظیم (ع) در ایران شدند، مرحوم شریانی تلگرافی برای مظفرالدین شاه ایران فرستاد و در آن، به عظمت علمی و مقام والای مرحوم مامقانی اشاره کرد و نوشت: «شخصیتی به سوی شما میآید که در شرق و غرب برای او نظیری نیست.» این اقدام، نشاندهنده اخلاق و ادب والای متقابل میان این دو مرجع بزرگ بود.
۴.تواضع یک استاد؛ حکایت مرحوم شیخ حسن فلسفی
خداوند مرحوم شیخ حسن فلسفی را رحمت کند. ایشان برادر آقای فلسفی بودند، مردی فاضل و مجتهد به تمام معنا که در مشهد استاد بود. با وجود مقام علمی، خودش برای خرید نان به نانوایی میرفت و مانند همه مردم در صف میایستاد تا نوبتش برسد. روزی یکی از طلبهها ایشان را در صف نانوایی دید و به شاطر (نانوا) گفت: «نان این آقا را بدهید بروند.» اما استاد نپذیرفت و فرمود: «نه، من مانند دیگران همینجا میایستم تا نوبتم شود.» این رفتار، نمونهای از تواضع عملی است که شهرها را میسازد.
۵.تأسیس مکتب شیعه در لبنان با عمل یک صحابی
نمونه تاریخی دیگر، جناب ابوذر غفاری است که علاقهای وافر به امیرالمؤمنین علی (ع) داشت. هنگامی که به منطقه «سُریه» در لبنان تبعید شد، تنها با اخلاق، بیان و عملِ خود، بذر محبت اهل بیت (ع) را کاشت و مکتب شیعه را در آن سرزمین پایهگذاری کرد. امروز شاهدیم که شیعیان لبنان، میراثدار همان حرکت هستند و در میان مسلمانان، از جمله پیشگامان مبارزه با صهیونیسم به شمار میروند. این نشان میدهد که یک فرد بااخلاق و باایمان، چگونه میتواند جامعهای را متحول کند.
این مرجع عالیقدر در ادامه، حدیثی از امام صادق (ع) نقل کردند و بیان داشتند:
کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِکَ دَاعِیَةٌ.
مردم را به غیر از زبان خود، دعوت کنید، تا پرهیزکاری و کوشش در عبادت و نماز و خوبی را از شما ببینند، زیرا اینها خود دعوت کننده است.
سپس این حدیث شریف را اینگونه توضیح میدهند که مردم باید سه ویژگی در شما ببینند:
۱. سعی و کوشش در کارهای خیر (اجتهاد)
۲. راستگویی و پرهیز از دروغ (صدق)
۳. وفاداری به عهد و پیمان (وفا)
یعنی وقتی مردم ببینند شما در عمل ساعی، راستگو و وفادارید، خودبهخود و بدون نیاز به سخنرانی، جذب مکتب شما میشوند.
انتهای پیام/