علی مرادزاده، کارشناس هنر، در گفتوگو با خبرنگار میراثآریا با تبیین ریشههای فلسفی و نمادین پوشش محلی رشتخوار اظهار کرد: لباس در فرهنگ این منطقه تنها یک پوشش فیزیکی نیست، بلکه بیانگر نگاه انسان شرقی به هستی، طبیعت و معنای زندگی است. در پوشش بانوان، رنگها و نقوش جایگاه ویژهای دارند؛ رنگهای شاد و زنده، که در میان آنها شیدارنگ برجستهتر است، نماد گلستان و رویش هستند. زن در این فلسفه، تجسم گلستان است؛ نماد خالقِ رویش و خداوندگارِ آفرینش در دل اقلیمی که چهرهای کویری دارد.
وی افزود: در پوشش مردان نیز رگههای پررنگی از عرفان و دوگانگیهای فلسفی هستی مشاهده میشود. ترکیب رنگهای سیاه و سفید در لباس مردان، بازتابی از مفهوم دوگانگی روز و شب، خیر و شر، یا همان فلسفه کهن یین و یانگ در شرق است. این نگاه عرفانی، در زندگی روزمره و حتی در آیینهای بومی همچون چوببازی نیز نمود دارد؛ جایی که چوبهای سیاه و سفید، استعارهای از وحدت اضداد و هماهنگی در کائناتاند.
مرادزاده با اشاره به کارکرد چندوجهی شال سنتی مردان رشتخوار گفت: شال مردانه تنها یک پوشش نیست، بلکه ابزار زندگی است. در مواقع نیاز به طناب بدل میشود، از چاه و قنات آب بالا میکشد، هنگام آسیبدیدگی نقش آتل دارد، برای صاف کردن شیر بهکار میرود و در گرمای تابستان خنککننده و در سرمای زمستان گرمابخش است. این لباس در هر جزئی، جلوهای از خرد، تجربه و سازگاری انسان با طبیعت است.
این کارشناس هنر تاکید کرد: پوششهای محلی رشتخوار، میراثی زنده از تفکر فلسفی و زیستفرهنگی مردم خراساناند. جامههایی که در عین سادگی و کارکرد، حامل معنا، هویت و جهانبینی مردمانیاند که میان خاک و آسمان، عرفان و کار، زیبایی و بقا را در توازن زیستهاند.
انتهای پیام/