شناسهٔ خبر: 75690377 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

مداخله‌های آمریکا در جهان-3| یونان و دولت دست‌نشانده

در سومین شماره از سلسله گزارش‌های خبرگزاری تسنیم با موضوع مداخله‌های آمریکا در جهان به بررسی سیاست‌های مداخله‌جویانه ایالات متحده در یونان در در فاصله سال‌های 1947 تا اوایل دهه 1950 پرداخته‌ایم.

صاحب‌خبر -

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 ایالات متحده به‌عنوان یک ابرقدرت جهانی ظهور کرد و سیاست خارجی خود را بر مبنای گسترش نفوذ و مهار آنچه «تهدید کمونیسم» می‌نامید، شکل داد.

خبرگزاری تسنیم قصد دارد به‌طور جامع به بررسی مداخلات نظامی و مخفی آمریکا در کشورهای مختلف جهان بعد از جنگ جهانی دوم بپردازد.  این مداخلات، که شامل کودتاها، عملیات‌های مخفی سیا، حمایت از رژیم‌های دیکتاتوری، و جنگ‌های نیابتی بود پیامدهای عمیقی بر سیاست، اقتصاد، و حقوق بشر در کشورهای هدف داشته است. 

این اقدامات معمولاً تحت پوشش مبارزه با کمونیسم انجام می‌شدند، اما در واقع، هدف اصلی آن‌ها جلوگیری از شکل‌گیری دولت‌هایی بود که مسیر توسعه‌ای مستقل از سیاست‌های خارجی آمریکا را دنبال می‌کردند.

قسمت سوم این سلسله گزارش‌ها را به بررسی مداخله آمریکا در یونان در فاصله سال‌های 1947 تا اوایل دهه 1950 اختصاص داده‌ایم.

پس از جنگ جهانی دوم، یونان به یکی از اولین میدان‌های نبرد جنگ سرد تبدیل شد. مداخله ایالات متحده در یونان در اواخر دهه 1940، که به بهانه جلوگیری از نفوذ کمونیسم انجام شد مسیر سیاسی این کشور را تغییر داد.

زمینه تاریخی
در طول جنگ جهانی دوم، یونان توسط ارتش آلمان نازی اشغال شده بود. در این زمان، گروهی از مردم یونان تصمیم گرفتند علیه آلمانی‌ها مبارزه کنند. یکی از گروه‌های مقاومت علیه آلمانی‌ها «ارتش آزادی‌بخش خلق» یک گروه مسلح بود. ارتش آزادی‌بخش همراه با یک سازمان سیاسی به نام «جبهه آزادی‌بخش ملی» که مثل یک حزب عمل می‌کرد و ایده‌هایش را به مردم معرفی می‌کرد، توانست بخش‌های زیادی از یونان را از دست نازی‌ها آزاد کند.

این دو گروه فقط با آلمانی‌ها نجنگیدند، بلکه سعی کردند زندگی مردم را بهتر کنند. مثلاً به مردم عادی خواندن و نوشتن یاد می‌دادند، به زنان اجازه می‌دادند در تصمیم‌گیری‌ها و حتی جنگ شرکت کنند و در برخی روستاها به مردم محلی قدرت می‌دادند که خودشان منطقه‌شان را اداره کنند.

این کارها باعث شد حدود 1 تا 2 میلیون نفر از 7 میلیون جمعیت یونان به این گروه‌ها بپیوندند. اما این تغییرات برای گروه‌های سنتی و محافظه‌کار یونان که طرفدار پادشاه و وضع قدیمی بودند و همچنین برای بریتانیا که یونان را مثل یک مستعمره می‌دید، نگران‌کننده بود.

ورود انگلیس و شروع درگیری‌ها

وقتی آلمانی‌ها در اکتبر 1944 از یونان فرار کردند، ارتش بریتانیا وارد این کشور شد. هدف بریتانیا این بود که پادشاه یونان را به قدرت برگرداند و گروه‌های محافظه‌کار را تقویت کند. آن‌ها نمی‌خواستند گروه‌های غرب‌ستیز مثل ارتش آزادی‌بخش و جبهه آزادی‌بخش ملی که تغییرات جدید را ترویج می‌کردند قدرت را در دست بگیرند. 

در دسامبر 1944، درگیری بزرگی در شهر آتن بین نیروهای ارتش آزادی‌بخش خلق و ارتش بریتانیا شروع شد که به «نبرد آتن» معروف است. بریتانیا از نیروهای محلی هم کمک گرفت که بعضی از آن‌ها در زمان جنگ با نازی‌ها همکاری کرده بودند. نیروی هوایی و دریایی آمریکا هم به بریتانیا کمک کرد. در نهایت، در ژانویه 1945 ارتش یونان شکست خورد و مجبور شد آتش‌بسی را بپذیرد که عملاً به معنای تسلیم بود.

این اتفاق به خاطر توافقی بین وینستون چرچیل (نخست‌وزیر بریتانیا) و ژوزف استالین (رهبر شوروی) بود. در اکتبر 1944، آن‌ها توافق کردند که یونان تحت نفوذ بریتانیا باشد و شوروی نباید در آن دخالت کند. به همین دلیل، شوروی به گروه‌های غرب‌ستیز یونان هیچ کمکی نکرد.

شروع جنگ داخلی

پس از آتش‌بس ژانویه 1945، اوضاع در یونان آرام به نظر می‌رسید، اما تنش‌ها ادامه داشت. دولت جدید، که توسط بریتانیا حمایت می‌شد پر از مقامات محافظه‌کار و حتی کسانی بود که در زمان اشغال با نازی‌ها همکاری کرده بودند. 

این دولت گروه‌های مخالف را به شدت سرکوب می‌کرد؛ از جمله هزاران نفر از اعضای ارتش آزادی‌بخش و جبهه ملی کشته یا زندانی شدند و زندان‌های جزیره‌ای بدنامی برای شکنجه مخالفان سیاسی ایجاد شد. در عین حال، مردم یونان از ویرانی‌های جنگ جهانی دوم رنج می‌بردند. فقر، گرسنگی، و بیکاری همه‌جا گسترده شده بود اما دولت فاسد و ناکارآمد هیچ کاری برای کمک به مردم نمی‌کرد.

کشور آمریکا ,

قحطی گسترده در یونان دهه 1940

در پاییز 1946، این سرکوب‌ها و شرایط بد باعث شد که گروه‌های چپ‌گرا و ضدآمریکایی دوباره دست به اسلحه ببرند. آن‌ها به کوهستان‌ها رفتند و یک شورش مسلحانه علیه دولت راه انداختند. این شورش که به جنگ داخلی یونان معروف شد.

این جنگ داخلی از 1946 تا 1949 طول کشید و طرف‌های اصلی آن را نیروهای دولتی (که طرفدار پادشاه و محافظه‌کاران بودند) و نیروهای غرب‌ستیز (که ارتش دموکراتیک یونان را تشکیل دادند) بودند. گروه‌های مخالف می‌خواستند یک دولت جدید و عادلانه‌تر بسازند اما دولت با حمایت بریتانیا و بعداً آمریکا آن‌ها را «تروریست» می‌نامید. این جنگ باعث شد بیش از 150 هزار نفر کشته شوند و یونان را ویران‌تر کند.

ورود ایالات متحده و دکترین ترومن

تا سال 1947، بریتانیا به دلیل مشکلات اقتصادی بعد از جنگ دیگر نمی‌توانست هزینه‌های نظامی و کمک به یونان را تأمین کند. اینجا بود که آمریکا تصمیم گرفت وارد ماجرا شود. در مارس 1947، هری ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، در یک سخنرانی معروف که به «دکترین ترومن» معروف شد، از کنگره آمریکا خواست 400 میلیون دلار برای کمک به یونان و ترکیه بدهد. 

او گفت این پول برای جلوگیری از تسلط گروه‌های چپ‌گرا و ایدئولوژی‌های ضدسرمایه‌داری بر این کشورها لازم است. برای این‌که مداخله آمریکا قانونی به نظر برسد، دولت یونان مجبور شد نامه‌ای بنویسد و از آمریکا درخواست کمک کند. این نامه را در واقع خود آمریکایی‌ها نوشتند تا بتوانند مردم و کنگره آمریکا را راضی کنند که این کار لازم است.

کشور آمریکا ,

 ترومن در حال سخنرانی دکترین ترومن در کنگره، 12 مارس 1947

روش‌های مداخله آمریکا

مداخله ایالات متحده در یونان چندوجهی بود و شامل ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی می‌شد:

  • حمایت نظامی: آمریکا مقدار زیادی سلاح و تجهیزات به یونان فرستاد، مثل هواپیماهای جنگی، بمب‌های آتش‌زا، و حتی غذا و لباس برای سربازان یونانی. ارتش یونان کاملاً به این کمک‌ها وابسته شد. حدود 250 افسر آمریکایی به یونان رفتند و برنامه‌های جنگی و آموزشی ارتش را تغییر دادند. آن‌ها تاکتیک‌هایی مثل جابه‌جایی مردم از روستاها به کار بردند تا گروه‌های غرب‌ستیز نتوانند از مردم حمایت بگیرند. این روش‌ها بعدها در جاهای دیگر، مثل جنگ ویتنام، هم استفاده شد. در نهایت، این کمک‌ها باعث شد گروه‌های مخالف در اکتبر 1949 شکست بخورند و جنگ داخلی تمام شود.
  • کنترل دولت یونان: آمریکا روی انتخاب رهبران یونان نفوذ زیادی داشت. جرج مارشال، وزیر امور خارجه آمریکا، به دوایت گریس‌وولد، که مسئول کمک‌های آمریکا به یونان بود، گفت که اگر لازم شد، باید دولت یونان را تغییر دهد یا مقاماتی که خوب کار نمی‌کنند را کنار بگذارد. این کار به‌صورت غیرمستقیم انجام می‌شد تا به نظر بیاید خود یونانی‌ها تصمیم گرفته‌اند. مثلاً در سال 1950، سفیر آمریکا با تهدید به قطع کمک‌ها، نخست‌وزیر یونان را مجبور به استعفا کرد.
  • کنترل اقتصاد: آمریکا اقتصاد یونان را هم در دست گرفت. آن‌ها روی بودجه دولت، مالیات‌ها، و تجارت نظارت داشتند. حتی اسناد مهم اقتصادی باید توسط مقامات آمریکایی امضا می‌شد. این کار باعث شد یونان استقلال اقتصادی‌اش را از دست بدهد.

  • ایجاد تشکیلات امنیتی: آمریکا یک سازمان امنیتی به نام KYP در یونان راه‌اندازی کرد که مثل سازمان سیا در آمریکا بود. این سازمان مخالفان سیاسی و اعضای گروه‌های مخالف با ایدئولوژی غرب را دستگیر و شکنجه می‌کرد.

کشور آمریکا ,

جنگ داخلی یونان دسامبر 1944 آغاز شد و نیروهای انگلیسی را در آتن وارد جنگ کرد

نتایج مداخله

مداخله آمریکا در یونان تأثیرات عمیقی روی این کشور گذاشت. وقتی جنگ داخلی در اکتبر 1949 تمام شد نیروهای دولتی که آمریکا از آن‌ها حمایت می‌کرد، پیروز شدند. این پیروزی به قیمت سرکوب سنگین گروه‌های ضدآمریکایی تمام شد. 

هزاران نفر از اعضای ارتش آزادی‌بخش یونان، جبهه آزادی ملی و ارتش دموکراتیک یونان کشته و زندانی شدند و یا به اردوگاه‌های جزیره‌ای فرستاده شدند که در آن‌ها شکنجه رایج بود. این اردوگاه‌ها مکان‌های وحشتناکی بودند که مخالفان سیاسی در آن‌ها تحت شرایط غیرانسانی نگه داشته می‌شدند. این سرکوب باعث شد هرگونه صدای مخالف در یونان خاموش شود و امید برای ایجاد یک جامعه عادلانه‌تر از بین برود.

یونان به یک متحد وفادار آمریکا تبدیل شد و در سازمان ناتو که یک اتحاد نظامی کشورهای غربی بود، عضو شد. اعزام نیروهای یونانی به جنگ کره نمونه‌ای از این وفاداری بود و یونان با این هدف این اقدام را انجام داد که نشان دهد کاملاً با سیاست‌های آمریکا همراه است.

 اما این وفاداری به نفع مردم عادی یونان نبود. دولت‌هایی که آمریکا از آن‌ها حمایت می‌کرد، بسیار فاسد و ناکارآمد بودند. مثلاً در حالی که 75 درصد کودکان یونانی از گرسنگی و سوءتغذیه رنج می‌بردند، کمک‌های غذایی  در انبارها خراب می‌شد چون دولت نمی‌توانست آن‌ها را درست توزیع کند. 

این فساد و ناکارآمدی باعث شد یونان نتواند از ویرانی‌های جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی بهبود پیدا کند. مردم عادی که بعد از سال‌ها جنگ در فقر و بدبختی بودند، هیچ بهبودی در زندگی‌شان ندیدند و حتی آزادی‌هایشان کمتر شد، چون هر انتقادی به دولت یا آمریکا ممکن بود به زندان و شکنجه منجر شود.

این مداخله همچنین یک الگو برای آمریکا شد. موفقیت آمریکا در کنترل یونان به آن‌ها نشان داد که می‌توانند با پول، سلاح و نفوذ سیاسی، کشورهای دیگر را تحت سلطه خود درآورند. این روش بعدها در جاهای دیگر مثل ویتنام، شیلی، و ایران هم استفاده شد. 

اما برای یونان، این مداخله به معنای از دست رفتن فرصت برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل و دموکراتیک بود. اگر گروه‌های مخالف سرکوب نمی‌شدند، ممکن بود یونان راه متفاوتی را طی کند و دولتی در آن تشکیل شود که بیشتر به فکر مردم عادی و کمتر تحت کنترل قدرت‌های خارجی باشد.

کشور آمریکا ,

ترومن خواستار کمک مالی به یونان شد اما مداخله‌های آمریکا سرانجامی جز پیچیده شدن وضعیت فقر در این کشور نداشت

پایان سخن

مداخله آمریکا در یونان نه تنها برای حفظ این کشور در حوزه نفوذ غرب، بلکه برای ارسال پیامی به جهان در مورد عزم آمریکا برای نابود کردن هر گونه ایدئولوژی مخالف با امپریالیسم غربی طراحی شده بود. هر چند که آمریکا این مداخله‌ها را با عنوان «مبارزه با کمونیسم» توجیه می‌کرد اما شواهد نشان می‌دهد که تهدید احتمال قدرت گرفتن کمونیسم در این کشور اروپایی به‌ویژه به دلیل حمایت شوروی، بیش از حد بزرگ‌نمایی شده بود.

مستندات حاکی از آن است که استالین علاقه‌ای به حمایت از هیچ‌گونه‌ای قیامی در یونان نداشت اما آمریکا با استفاده استراتژیک از «ترس از کمونیسم» به دنبال بهانه‌ای برای مداخله بود.

در نتیجه مداخله ایالات متحده در یونان بین سال‌های 1947 تا اوایل دهه 1950 نمونه‌ای برجسته از استراتژی جنگ سرد آمریکا برای تسلط بر کشورهای استراتژیک بود. این مداخله که با حمایت نظامی، کنترل سیاسی و اقتصادی و سرکوب مخالفان همراه بود، یونان را از یک کشور با پتانسیل دموکراتیک به یک دولت وابسته و متکی به غرب تبدیل کرد. 

اگرچه این مداخله از منظر اهداف ژئوپلیتیک آمریکا موفقیت‌آمیز بود، اما به قیمت سرکوب آزادی‌های مدنی، تداوم فساد و از بین رفتن فرصت‌های بازسازی اجتماعی در یونان تمام شد.

انتهای پیام/