به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نشست علمی «بحران سیاسی سودان؛ زمینهها و آینده» امروز چهارشنبه، ۱۴ آبان ۱۴۰۴ در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در قم برگزار شد دکتر سید محمد الزاکی، متفکر سودانی، ارائهدهنده این نشست علمی بود، وی در این نشست علمی تاریخچه و ریشههای بحرانهای مستمر در سودان را تشریح کرد. دکتر الزاکی سودان کنونی را کشوری دانست که حدود سال ۱۹۱۶ و با الحاق مناطقی مانند دارفور توسط استعمار انگلیس، شکل گرفته است. وی در تحلیل خود، ریشههای اصلی بحرانهای پیاپی سودان را در سه محور سیاسی، اقتصادی و امنیتی دستهبندی کرد.
به گزارش خبرنگار ابنا، دکتر الزاکی، فقدان دولت ملی فراگیر از زمان استقلال در سال ۱۹۵۶ میلادی را نخستین چالش سیاسی دانست. وی تأکید کرد که اصرار دولتمردان وقت بر تعریف سودان بهعنوان «کشوری عرب مسلمان»، باعث بروز جنگ اولیه در جنوب شد.
وی خاطرنشان کرد: در حدود ۷۰ سالی که از استقلال سودان میگذرد، تنها ۹ سال دولت مردمی و غیرنظامی بر سر کار بوده و مابقی سالها حکومتها نظامی و قدرتطلب بودند. ضعف و ناکارآمدی احزاب سیاسی و همچنین ناقص و بخشینگر بودن توافقهای صلح در نقاطی مانند ابوجا و قطر، از دیگر عوامل اصلی بحران سیاسی در این کشور محسوب میشود.

ابعاد اقتصادی و امنیتی بحران سودان
دکتر الزاکی در تحلیل بحران اقتصادی سودان، به نبود زیرساختهای اقتصادی فراگیر مبتنی بر کشاورزی، دامداری یا صنعت اشاره کرد. وی فساد گسترده اقتصادی و مدیریتی را، بهخصوص در دوران حکومت اخوانالمسلمین و عمر البشیر و حسن الترابی، یکی از علل اصلی نابسامانیهای اقتصادی دانست. علاوه بر تحریمهای بینالمللی، نابرابری توسعه اقتصادی مناطق، عامل اصلی بروز مشکلاتی در دارفور و مناطق شرقی سودان است؛ مردمان این مناطق با اینکه مشکل هویتی ندارند، از بیعدالتی در توسعه رنج میبرند.
وی در خصوص بحرانهای امنیتی و اجتماعی، به تکثر گروههای نظامی اشاره کرد و گفت: در حال حاضر بیش از ۱۴۰ گروه نظامی در سودان وجود دارد که حدود ۵۴ گروه از آنها توسط خود ارتش تأسیس شدهاند، اما تحت مدیریت ارتش نیستند و بعداً تغییر موضع میدهند. وی تصریح کرد: دولتهای نظامی ایدئولوژیک مانند اخوانالمسلمین نیز همیشه گروههای نظامی اعتقادی خاص خود را تأسیس میکردند و اکنون حدود ۱۹ گروه از این قبیل فعال هستند. این چند دستگی و تکثر نیروهای مسلح، همیشه مشکل امنیتی ایجاد کرده است.
ظهور نیروهای واکنش سریع (RSF) و نقش حمیدتی
دکتر الزاکی در ادامه، به تشریح ریشههای ظهور نیروی پشتیبانی سریع (RSF) به رهبری محمد حمدان دگلو ملقب به «حمیدتی» پرداخت. وی گفت: دارفور که مساحت آن تقریباً معادل فرانسه و محل زندگی بیش از ۱۸ درصد جمعیت سودان است، منطقهای خشک و دور از مرکز میباشد. در زمان عمر البشیر، دولت با سرمایهگذاری بر قبیله بزرگ عربی «المحامید» که در مناطق کویری فعال بودند، گروه شبهنظامی الجنجوید را تأسیس کرد. این گروه مأموریت داشتند تا با قبایل آفریقایی مخالف دولت (مانند فور و زغاوه و مسالیت) درگیر شوند و زمینهای آنها را تصاحب کنند.
وی افزود: پس از آنکه دادگاه لاهه، عمر البشیر و ۵۱ نفر دیگر را به دلیل کشتار جمعی در دارفور تحت تعقیب قرار داد، البشیر برای قانونی کردن این نیروها، ابتدا «حرس الحدود» را تأسیس کرد و سپس برای محدود کردن موسی هلال (رهبر وقت المحامید)، در سال ۲۰۱۳ گروه نیروهای واکنش سریع (RSF) را به رهبری حمیدتی تأسیس کرد. این گروه در سال ۲۰۱۷ بهرسمیت شناخته شد.
حمیدتی و روابط خارجی با روسیه و امارات متحده عربی و ایتالیا
دکتر الزاکی تصریح کرد که حمیدتی پس از حضور در جنگ یمن، روابط جدی با کشورهای اروپایی بهویژه ایتالیا برقرار کرد، زیرا ایتالیا برای کنترل مهاجرتهای غیرقانونی آفریقاییها از نیروهای واکنش سریع کمک میگرفت.
وی تأکید کرد: عمر البشیر منطقه جبل عامر را که گفته میشود چیزی حدود ۳ هزار تن طلا دارد، به نیروهای واکنش سریع هدیه داد و این امر موجب ثروتاندوزی عظیم حمیدتی شد. وی در سال ۲۰۲۰، ثروت شخصی حمیدتی را ۱۸ میلیارد دلار تخمین زد.
الزاکی در خصوص روابط بینالمللی حمیدتی گفت: نیروی واکنش سریع در دوران عمر البشیر، روابط جدی با روسیه و امارات متحده عربی شروع کرده بود. روسیه گروه واگنر را به آنجا فرستاد و گفته میشود در ازای تسلیحات، بیش از ۱۵۰۰ تن طلا از جبل عامر برداشت کرده است. وی یادآور شد که حمیدتی پیش از جنگ اوکراین، به روسیه سفر کرد و با وزیر امور خارجه روسیه توافق کرد که یک پایگاه نظامی در دریای سرخ به روسیه بدهند.

انقلاب ۲۰۱۹ و آغاز درگیریهای کنونی
دکتر الزاکی انقلاب ۲۰۱۹ سودان را حرکتی مردمی دانست و نه یک «انقلاب رنگین» ساخته غرب. آن چه که در رسانههای ایرانی اعلام میشود که این یک «انقلاب رنگین» بوده، درست نیست. عمر البشیر و اخوان المسلمین حدود ۳۰ سال در سودان حکومت کردند و در سال ۲۰۱۹ از قدرت کنار گذاشته شدند. مشکلات جدی در سودان وجود داشت و مردم واقعاً نیازمند فرصتی بودند که علیه عمر البشیر قیام کنند. این قیام مردمی بهگونهای بود که کسی شاخص و مشخص نبود که رهبر باشد؛ مردم تنها بر اساس فراخوانهای عمومی آمدند، چون شرایط برای قیام مردمی مهیا بود.
کودتای ۲۰۲۱ و آغاز جنگ داخلی
پس از برکناری عمر البشیر، ارتش و نیروهای واکنش سریع که هر دو به عمر البشیر وابسته بودند، به توافق رسیدند که یک دولت تلفیقی مدنی با مردم سودان تشکیل دهند. اما ارتش، مانع کار دولت مدنی میشد؛ از جمله این موانع، جلوگیری از محاکمه عمر البشیر بود، زیرا در صورت ادامه محاکمه، هم البرهان و هم حمیدتی درگیر میشدند.
وی افزود: در نهایت، ژنرال البرهان با همکاری حمیدتی و اخوانالمسلمین کودتای ۲۰۲۱ را انجام دادند. پس از آنکه مردم با اعتصابات گسترده غیرنظامی به این کودتا اعتراض کردند، حمیدتی موضع خود را تغییر داد و خواهان بازگشت به مسیر دولت غیرنظامی شد، اما اخوانالمسلمین البرهان را هدایت میکردند تا از هرگونه توافق با مردم جلوگیری کند.
الزاکی تأکید کرد: توافقنامه چهارچوب (الاطاری) که ارتش و نیروهای واکنش سریع آن را امضا کردند، بر انحلال نیروهای واکنش سریع، اصلاحات در ارتش و کنار رفتن اخوانالمسلمین تأکید داشت. در این مقطع، اخوانالمسلمین جرقه جنگ را زدند تا مانع اجرای این توافق شوند.
تحلیل بازیگران خارجی
الزاکی در تحلیل بازیگران خارجی تأکید کرد: امارات حامی اصلی نیروهای واکنش سریع است، در حالی که ترکیه و مصر از ارتش سودان حمایت میکنند و قطر حمایت رسانهای از آن دارد. در سطح منطقهای، اتیوپی، چاد و پینیا نیز حامی نیروهای واکنش سریع هستند. وی نتیجه گرفت: «همه گروههایی که در سودان میجنگند، در واقع بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با اسرائیل و آمریکا مرتبط هستند و هیچکدام دلشان برای مردم سودان نمیتپد.»
وضعیت فکری مردم سودان و نوع نگاه به گروههای اسلامگرا
متفکر سودانی در خصوص فضای فکری این کشور، گفت: بعد از مدرنیته، دو تئوری مهم در سودان مطرح بودهاند: سلفی محض اسلامی و جریان اخوانی (با تأثیرپذیری از سید قطب و متفکرانی مانند حسن ترابی). با این حال، وی تأکید کرد: «عملکرد غیرقابل قبول اخوانالمسلمین در طول ۳۰ سال حکومت، باعث شد کلاً یک نفرتی از ایده اسلامگرایی ایجاد شود. الان مردم میگویند ما دولت سکولار میخواهیم؛ زیرا دولت سکولار ارزشهای اسلام را احیا نمیکند، اما دولت اسلامی با عملکردش، کل اسلام را نابود میکند.»

نحوه ارتباط و عملکرد ایران در قبال بحران سودان
دکتر الزاکی در بخش دیگری از سخنان خود به موضعگیریهای جمهوری اسلامی ایران در قبال سودان پس از پایان حکومت عمر البشیر پرداخت و عملکرد تهران در این دوره را به نقد کشید. وی اظهار داشت: ایران در گذشته با سودان ارتباط داشت، اما این رابطه با اخوانالمسلمین و دولت عمر البشیر بود. هنگامی که البشیر تصمیم گرفت روابط خود را با ایران قطع کند، تهران دیگر در سودان کسی را نداشت و عملاً حضور خود را از دست داد.
وی افزود: ایران در دوران انقلاب مردمی ۲۰۱۹، در حالی که این حرکت خواسته بیش از ۹۰ درصد مردم سودان بود، نیامد و با آن همراهی نکرد. وی خاطرنشان کرد که جمهوری اسلامی، آن انقلاب را «ساخته غرب» تلقی کرده است، در حالی که این موضعگیری به معنای مخالفت با تغییر دولت البشیر بود.
تبعات حمایت از اخوانالمسلمین و اتهام «حامی جنگ»
این متفکر سودانی تصریح کرد: پس از آغاز جنگ داخلی کنونی، اخوانالمسلمین از روی ناچاری دوباره خواستند که ارتباط خود را با ایران برقرار کنند و انگار که ایران چنین انتظاری داشت؛ این ارتباط را قبول کرد و اکنون از گروه سیاسی اخوانالمسلمین حمایت میکند. وی تأکید کرد: اگر جنگ در همین لحظه متوقف شود، ایران هیچ امکان برقراری ارتباط با سودان نخواهد داشت، زیرا وی با گروههای سیاسی غیر از اخوانالمسلمین هیچ ارتباطی برقرار نکرده و اخوان را بهعنوان تنها گروه سیاسی سودان تلقی نموده است. همین امر موجب شده که در رسانهها، ایران بهجای «حامی صلح»، بهعنوان «حامی جنگ» در سودان معرفی شود، زیرا گفته میشود که ایران به ارتش اخوانی سودان تسلیحات داده است.
وی در خصوص وجهه عمومی ایران در میان مردم سودان توضیح داد: در حال حاضر، مردم سودان موضعگیریهای ایران در قبال اسرائیل و غرب را «ارزشی» میدانند، اما در قبال مشکل داخلی سودان، عملکرد تهران را در جهت منافع خاصی تلقی میکنند که تنها گروه اخوانالمسلمین آن را تأمین میکند.
توقعات از جمهوری اسلامی ایران
دکتر الزاکی از ایران خواست که با استفاده از تجربه خود بهعنوان یک کشور مستقل و خودساخته، حضور پررنگتری در صحنه سودان داشته باشد. وی بیان داشت: ایران بهعنوان کشوری که در منطقه وزن دارد و خود را یکی از «امالقرای اسلام» میشناسد، باید در کارهای بشردوستانه و همچنین در حل بحران حضور یابد و خود را کنار نکشد.
وی افزود: برای مردم سودان شرط نیست که با ایران اشتراک اعتقادی یا سیاسی داشته باشند، اما بُعد انسانی و بُعد تجربیات ایران اهمیت دارد. وی ضمن اذعان به ضعف رسانهای ایران که موجب شده «دشمنانش» معرف انقلاب در خارج باشند، تأکید کرد که برخی در سودان، ایران را نمونه خوبی برای یک کشور کاملاً مستقل میدانند که توانسته خود را بسازد و در برابر دشمنانش بایستد.
........
پایان پیام/