به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 ایالات متحده بهعنوان یک ابرقدرت جهانی ظهور کرد و سیاست خارجی خود را بر مبنای گسترش نفوذ و مهار آنچه «تهدید کمونیسم» مینامید، شکل داد.
خبرگزاری تسنیم قصد دارد بهطور جامع به بررسی مداخلات نظامی و مخفی آمریکا در کشورهای مختلف جهان بعد از جنگ جهانی دوم بپردازد. این مداخلات، که شامل کودتاها، عملیاتهای مخفی سیا، حمایت از رژیمهای دیکتاتوری، و جنگهای نیابتی بود پیامدهای عمیقی بر سیاست، اقتصاد، و حقوق بشر در کشورهای هدف داشته است.
این اقدامات معمولاً تحت پوشش مبارزه با کمونیسم انجام میشدند، اما در واقع، هدف اصلی آنها جلوگیری از شکلگیری دولتهایی بود که مسیر توسعهای مستقل از سیاستهای خارجی آمریکا را دنبال میکردند.
قسمت دوم این سلسله گزارشها را به بررسی مداخله آمریکا در انتخابات ایتالیا در سالهای 1947 و 1948 اختصاص دادهایم.
ایتالیا و جنگ سرد
پس از پایان جنگ جهانی دوم، جهان وارد دورهای از تنشهای سیاسی و ایدئولوژیک شد که به جنگ سرد معروف است. در این دوره، ایالات متحده در تلاش بود از نفوذ رقیبش در زمینه ایدئولوژیکی و جغرافیایی در کشورهای مختلف دنیا جلوگیری کند. یکی از برجستهترین نمونههای مداخله ایالات متحده در این دوره، تلاش گسترده این کشور برای تأثیرگذاری بر انتخابات ایتالیا در سال 1948 بود.
ایتالیا، به دلیل موقعیت جغرافیایی مهم در مدیترانه و وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ در مدار توجه ایالات متحده قرار گرفت.
این گزارش به بررسی دقیق این مداخله، روشهای بهکارگرفتهشده، و پیامدهای آن میپردازد.
زمینه تاریخی
برای درک مداخله آمریکا، باید ابتدا وضعیت ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم را بشناسیم. ایتالیا پس از جنگ کشوری فقیر و ویران بود. مردم با فقر شدید، بیکاری، و شکافهای عمیق بین فقرا و ثروتمندان دستوپنجه نرم میکردند. در این میان، دو گروه سیاسی اصلی در صحنه حضور داشتند:
حزب دموکرات مسیحی: حزبی غربگرا که از حمایت کلیسای کاتولیک برخوردار بود؛
احزاب چپگرا (کمونیست و سوسیالیست): حزب کمونیست ایتالیا (PCI) و حزب سوسیالیست (PSI) به دلیل نقش برجستهشان در مقاومت علیه فاشیسم در طول جنگ، بسیار محبوب بودند. این احزاب قول اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، مثل توزیع عادلانه زمین و ثروت، میدادند که برای مردم فقیر جذاب بود.
در انتخابات سال 1946 که برای تشکیل مجلس مؤسسان برگزار شد، احزاب کمونیست و سوسیالیست در مجموع آرای بیشتری نسبت به دموکراتهای مسیحی کسب کردند. اما چون این دو حزب بهصورت جداگانه در انتخابات شرکت کرده بودند، نتوانستند دولت را تشکیل دهند.
در نتیجه، یک دولت ائتلافی به رهبری دموکراتهای مسیحی شکل گرفت که شامل چند وزیر ضدسرمایهداری از حزبهای کمونیست و سوسیالیست بود. این نتیجه برای آمریکا یک زنگ خطر بود چرا که نشان میداد احزاب ضدسرمایهداری در ایتالیا پایگاه مردمی قوی دارند و این برای آمریکا نگرانکننده بود. چرا؟ چون آمریکا میترسید که پیروزی این گروهها در ایتالیا به نفوذ شوروی در اروپای غربی منجر شود، بهویژه که ایتالیا در نزدیکی بلوک شرق قرار داشت.
برای انتخابات سراسری 18 آوریل 1948 گروههای ضد آمریکایی تصمیم گرفتند متحد شوند و جبههای به نام جبهه دموکراتیک مردمی تشکیل دهند. این اتحاد خطر پیروزی گروههای ضدآمریکایی را بیشتر کرد.
در فوریه 1948، این جبهه در انتخابات محلی شهر پسکازا (شهری کوچک در شرق ایتالیا) با افزایش 10 درصدی آرا نسبت به سال 1946، دموکراتهای مسیحی را شکست داد. این پیروزی زنگ خطر را برای آمریکا به صدا درآورد و باعث شد که ایالات متحده تصمیم بگیرد با تمام توان جلوی پیروزی آنها در انتخابات سراسری 1948 را بگیرد.
هدف اصلی آمریکا این بود که اطمینان حاصل کند دولت بعدی ایتالیا با ایدئولوژی غربی و سرمایهداری همسو باشد و مایل به سمت شوروی نباشد. آمریکا انتخابات 1948 را بهعنوان نبردی بین «دموکراسی» (یعنی نظام سرمایهداری غربی) و «کمونیسم» (یعنی نفوذ شوروی) تعریف کرد و تلاش کرد این پیام را به مردم ایتالیا منتقل کند که رأی به گروههای ضدآمریکایی یعنی انتخاب فقر، دیکتاتوری و از دست دادن آزادی.
به همین سبب بود که ایالات متحده از ترکیبی از ابزارهای آشکار مثل تبلیغات و کمکهای مالی و ابزارهای پنهان مثل عملیاتهای مخفی سیا برای تأثیرگذاری بر انتخابات استفاده کرد. خلاصهای از روشهایی که آمریکا از آنها استفاده کرد در زیر آورده شده است:
فشار اقتصادی: کمک مالی مشروط
ایتالیا به شدت به کمکهای مالی آمریکا وابسته بود تا اقتصاد ویرانشدهاش را بازسازی کند. آمریکا از این وابستگی بهعنوان اهرم فشار استفاده کرد.
در ژانویه 1947، نخستوزیر ایتالیا آلچیده د گاسپری به واشنگتن سفر کرد تا کمک مالی درخواست کند. چند روز پس از بازگشت، او بهطور ناگهانی کابینه ائتلافیاش که شامل احزاب ضد آمریکایی بود را منحل کرد. بسیاری معتقد بودند این اقدام تحت فشار آمریکا بود.

نخستوزیر ایتالیا، آلسیده د گاسپری (سمت چپ) با هواپیما به فرودگاه ملی واشنگتن میرسد تا برای کشورش کمکهای اقتصادی و مالی آمریکا را درخواست کند
آمریکا تا زمانی که اعضای غربستیز بهطور کامل از کابینه کنار گذاشته نشدند کمکهای مالی به ایتالیا را متوقف کرد. اما پس از حذف آنها کمکهای سخاوتمندانهای از جمله لغو بدهی یک میلیارد دلاری ایتالیا به آمریکا به این کشور سرازیر شد.
تبلیغات هالیوودی
آمریکا کارزار تبلیغاتی به سبک هالیوود طراحی کرد که بسیار تأثیرگذار بود. یکی از اجزای این کمپین تبلیغاتی نامهنگاری از ایتالیاییتبارهای آمریکایی بود. میلیونها نامه، کارتپستال و تلگرام از آمریکاییهای ایتالیاییتبار به خویشاوندانشان در ایتالیا فرستاده شد.
این نامهها حاوی پیامهای احساسی و تهدیدآمیز بودند، مثل اینکه اگر حزب دموکرات مردمی برنده شوند کمکهای مالی آمریکا قطع میشود یا ایتالیا به دیکتاتوری شبیه شوروی تبدیل خواهد شد. حدود 10 میلیون نامه و کارتپستال که بسیاری از آنها از پیش نوشتهشده بودند، توزیع شد.
بخش دیگر این کارزار تبلیغاتی افزایش پخش برنامههای رادیویی درباره انتخابات ایتالیا بود. برنامههای رادیویی موج کوتاه به ایتالیا افزایش یافت. این برنامهها شامل سخنرانیهای مقامات آمریکایی و شرح داستانهایی ترسناک از زندگی در کشورهای ضدآمریکایی و پیامهای ستارگانی مثل فرانک سیناترا و گری کوپر بود که از مردم ایتالیا میخواستند به دموکراتهای مسیحی رأی دهند. حتی زنان ایتالیایی که با سربازان آمریکایی ازدواج کرده بودند، پیامهایی برای خانوادههایشان در ایتالیا ضبط کردند.
فیلمهای مستند و داستانی آمریکایی، مثل فیلم هالیوودی «نینوچکا» که زندگی در شوروی را مسخره میکرد، در مناطق فقیر و کارگری ایتالیا نمایش داده شد. نمایشگاههایی درباره «زندگی کارگران در آمریکا» نیز برگزار شد تا نشان دهد نظام سرمایهداری بهتر است. گفته میشود هفتهای 5 میلیون ایتالیایی این فیلمها را میدیدند.

پوستر تبلیغاتی سیاسی قدیمی، منتشرشده توسط دموکراتهای مسیحی در ایتالیا پیش از انتخابات 1948، با هدف ترساندن رأیدهندگان. عنوان پوستر: «هشدار! کمونیسم به یک چکمه نیاز دارد»
مضاف بر این وزارت دادگستری آمریکا اعلام کرد که ایتالیاییهایی که به حزب جبهه دموکراتیک مردمی بپیوندند یا به آن رأی دهند نمیتوانند به آمریکا مهاجرت کنند یا حتی وارد این کشور شوند. این تهدید برای مردم ایتالیا، که بسیاریشان در نتیجه تبلیغات رویای زندگی در آمریکا را داشتند، بسیار ترسناک بود.
اقدامات نمادین و دیپلماتیک
واشنگتن از اقدامات دیپلماتیک و نمادین هم به عنوان بخشی از راهبرد گسترده خود برای اثرگذاری بر انتخابات استفاده کرد تا افکار عمومی را به نفع حزب دموکرات مسیحی و علیه جبهه دموکراتیک مردمی سوق دهد.
این اقدامات با دقت طراحی شده بودند تا احساسات ملیگرایانه و امید به آیندهای بهتر با حمایت آمریکا را در میان مردم ایتالیا تقویت کنند. یکی از این اقدامات این بود که ایالات متحده در فوریه 1948، معاهدهای دهساله با عنوان «دوستی، تجارت و دریانوردی» با ایتالیا امضا کرد.
این معاهده، که اولین توافق از این نوع بین آمریکا و یک کشور پس از جنگ جهانی دوم بود بهطور گسترده در رسانههای ایتالیایی تبلیغ شد. هدف آن نشان دادن تعهد آمریکا به حمایت از ایتالیا بود، بهویژه در زمانی که این کشور به دلیل فقر و ویرانی جنگ به کمکهای خارجی وابسته بود.
این معاهده به مردم ایتالیا پیام میداد که آمریکا شریکی قابل اعتماد است و در صورت انتخاب دولتی همسو با غرب، این حمایت ادامه خواهد یافت. در مقابل، آمریکا این پیام ضمنی را منتقل کرد که پیروزی گروههای غربستیز میتواند این رابطه دوستانه و کمکهای مالی را به خطر بیندازد.
یکی دیگر از اقدامات نمادین، راهاندازی «قطار دوستی» بود. این قطار در سراسر ایالات متحده حرکت کرد و هدایایی از شهروندان آمریکایی مانند غذا و لباس برای مردم ایتالیا جمعآوری کرد. سپس این قطار به ایتالیا فرستاده شد و هدایا در شهرهای مختلف توزیع شد.

نوامبر 1947؛ صف مردم برای تماشای قطار دوستی در ایتالیا که یکی از پروپاگانداهای انتخاباتی آمریکا بود
این اقدام با تبلیغات گسترده همراه بود؛ قطار با رنگهای پرچم آمریکا تزئین شده بود و تابلوهای بزرگی داشت که پیام اصطلاحاً دوستی مردم آمریکا با ایتالیا را منتقل میکرد. هدف این تبلیغات از یک طرف این بود که ایالات متحده به عنوان کشور دوست و شوروی به عنوان یک تهدید خارجی به تصویر کشیده شود.
آمریکا همچنین پیشنهادهایی غیرواقعی اما احساساتی در حوزه دیپلماسی مطرح کرد تا حمایت مردم ایتالیا را جلب کند. یکی از این پیشنهادها، حمایت از بازگرداندن بندر تریسته به ایتالیا بود. تریسته، بندری مهم در ساحل دریای آدریاتیک و در نزدیکی یوگسلاوی، پس از جنگ به «شهر آزاد» تبدیل شده بود و برای ایتالیاییها اهمیت ملیگرایانه زیادی داشت.
آمریکا، بریتانیا و فرانسه پیشنهادی را در سازمان ملل مطرح کردند که مذاکراتی برای بازگرداندن تریسته به ایتالیا انجام شود. این پیشنهاد بهگونهای طراحی شده بود که شوروی را در موقعیت دشواری قرار دهد: اگر شوروی آن را میپذیرفت، روابطش با متحدش یوگسلاوی به خطر میافتاد و اگر آن را رد میکرد گروههای غربستیز ایتالیا به دلیل از دست دادن تریسته در برابر مردم ایتالیا تضعیف میشدند.
در نهایت، شوروی پنج روز قبل از انتخابات این پیشنهاد را رد کرد که این امر به تبلیغات آمریکا کمک کرد تا گروههای غربستیز را بهعنوان مانعی برای منافع ملی ایتالیا نشان دهند.
پیشنهاد دیگر آمریکا، حمایت از واگذاری کنترل برخی مستعمرات سابق ایتالیا در آفریقا مانند اتیوپی و لیبی به این کشور بود. این پیشنهاد کاملاً غیرواقعی بود زیرا در دنیای پس از جنگ بازگرداندن مستعمرات به ایتالیا با سیاستهای بینالمللی سازگار نبود.
با این حال، مطرح کردن این ایده برای تحریک حس غرور ملی در ایتالیاییها کافی بود. این اقدام به مردم ایتالیا القا میکرد که آمریکا از آرزوهای تاریخی و ملی آنها حمایت میکند.
مداخله آمریکا البته به این موارد محدود نشد و سازمان سیا که در آن زمان تازه تأسیس شده بود عملیاتهای مخفی هم در ایتالیا انجام داد. گزارشها حاکی است سیا حداقل یک میلیون دلار به احزاب مسیحی به ویژه حزب دموکراتهای مسیحی اختصاص داد.
همچنین یک سند از آرشیو اسناد ملی امریکا نشان میدهد ایالات متحده بعد از دخالت در انتخابات ایتالیا سالانه 5 میلیون دلار دیگر به این کشور کمک کرده تا از قدرت گرفتن گروههای ضدسرمایهداری جلوگیری کند.

در طول انتخابات ناوهای جنگی آمریکا و بریتانیا در بنادر ایتالیا لنگر انداختند تا به مردم یادآوری کنند که آمریکا آماده است در صورت پیروزی جبهه دموکراتیک مردمی علیه ایتالیا اقدام نظامی کند. مجله تایم نیز نوشت که آمریکا باید از زور استفاده کند تا جلوی کمونیسم در ایتالیا را بگیرد.
پیامدهای مداخله
این کمپین گسترده نتیجه داد: در انتخابات 18 آوریل 1948 حزب دموکرات مسیحی با 48 درصد آرا پیروز شد، در حالی که جبهه دموکراتیک مردمی تنها 31 درصد آرا را کسب کرد. این شکست برای احزاب غربستیز غیرمنتظره و تحقیرآمیز بود. تبلیغات، تهدیدهای اقتصادی، و فشارهای سیاسی آمریکا بسیاری از مردم را از رأی به آنها منصرف کرد.
مداخله آمریکا در ایتالیا نشاندهنده تناقض شعارهای «دموکراسی» و «آزادی انتخاب» بود که دولت آمریکا تبلیغ میکرد. آمریکا با تهدید به قطع کمکها و استفاده از تبلیغات، عملاً آزادی انتخاب مردم ایتالیا را محدود کرد. این مداخله الگویی شد برای اقدامات بعدی آمریکا در کشورهای دیگر، مثل ایران (کودتای 1953) یا شیلی (1973).
همچنین نشان داد که آمریکا در جنگ سرد آماده بود از هر ابزاری، از تبلیغات هالیوودی تا فشار اقتصادی و عملیات مخفی برای تحمیل منافعش به دیگران استفاده کند.
انتهای پیام/