در دنیای امروز، ارتباطات به شکل غیرقابل انکاری تحت تأثیر پیشرفت تکنولوژی قرار گرفته است. اکثریت افراد بویژه نوجوانان بخش عمده وقت خود را به تعاملات آنلاین و گشت و گذار با و بی هدف در فضای مجازی اختصاص میدهند. از سن ۱۱سالگی و آغاز دوره پیش نوجوانی تا پایان ۱۸سالگی که دوره نوجوانی پایان می یابد، نوجوانان مخاطرات و چالش های متفاوتی را تجربه میکنند که با حاکمیت فضای مجازی، آسیبپذیری این قشر حساس جامعه تا میزان زیادی افزایش یافته و چه بسا وارد فاز چالش شده است.
بسیاری از نوجوانان ارتباطات حضوری را پیچیده میدانند، برخی از آنان مهارتهای کلامی یا رفتاری لازم برای مواجهه با موقعیتهای واقعی اجتماعی را ندارند و از برخوردهای چهره به چهره دوری میکنند، لذا فضای مجازی برای این گروه بستری راحت و بدون دردسری را فراهم میکند تا بتوانند بدون نگرانی، ارتباط برقرار کنند، این مسئله مزید بر علت میشود تا نوجوانانی که از دنیای واقعی گریزان هستند به سرعت در فضای مجازی غرق شوند.
گاها این سطح از غرق شدگی در فضای مجازی به حدی میرسد که به دلیل ناآشنایی استفاده کننده با قواعد این فضا، علاوه بر اینکه فرد را نسبت به فعالیت های اصلی و حقیقی بی میل می کند، ایشان را درگیر چالش ها و معضلات پیچیده تر و چه بسا خطرناکتر میکند. فارغ از فواید، مزایا و اثرات مفید فضای مجازی که به آن باور داریم، اتخاذ رویکرد متعادل در استفاده از فضای مجازی و اینترنت، به کاهش مضرات و تقویت فواید آن کمک شایان توجهی خواهد کرد.
از این رو گسترش استفاده از فضای بی انتها و نامحدود مجازی توسط نوجوانان و دسترسی آنها به انواع مطالب مفید و غیر مفید، دغدغه و دلشورههای مهمی را ایجاد کرده که پرداختن به موضوع مهم آموزش استفاده صحیح از این فضا را برای نوجوانان الزامی می کند به همین دلیل آموزش و فرهنگسازی به عنوان راهکار اولیه، میتواند به رفع یا کم شدن این چالش کمک کند.
نوجوانان و صد البته خانواده ها باید نحوه حضور مفید و ایمن در فضای مجازی را آموزش دیده و خود را در مقابل خطرات در کمین ایمن سازند، آموزشهای پیشگیرانه و به موقع به نوجوانان این فرصت را می دهد تا برای حضور در فضای مجازی هوشمندانه عمل کنند، بی تردید ایجاد آگاهی درباره مخاطرات فضای مجازی و بالا بردن درک مخاطرات و مشکلات این فضا، راهکاری موثر در حفاظت از نوجوان در فضای افسار گسیخته مجازی است.
لذا با درک صحیح این موضوع و حسب وظیفه سازمانی، به همت مرکز اورژانس اجتماعی و پیشگیری از آسیب های سازمان بهزیستی کشور، اولین دوره تربیت مربی مراقبت و محافظت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی با هدف؛ ظرفیت سازی رسانه ای در جهت توانمندسازی کودکان، نوجوانان و والدین (مادر و پدر) آنان و پیشگیری از مسائل ناشی از فضای مجازی را ویژه کارشناسان مسئول و تسهیل گران منتخب از ۱۱ استان کشور به عنوان طرح پیشگام و آزمایشی با جمعیتی قریب ۸۰۰۰ نفر آغاز شد که پس از اجرای آزمایشی و بررسی میزان اثربخشی و موفقیت و همینطور رفع چالشها و ضعف های احتمالی در تمامی استانها اجرا میشود.
با توجه به اهمیت موضوع و از آنجا که این کارگاه آموزشی یکی از موضوعات حیاتی و آیندهساز جامعه را هدف گرفته است، شخصا و با حساسیت در آن شرکت کردم، در جمع شرکت کنندگان، گفتم: وقتی از نوجوانان امروز، سخن میگوییم در حقیقت از نسلی صحبت میکنیم که هویت، روابط و یادگیریاش در فضای مجازی شکل گرفته است. مطالعات بینالمللی نشان میدهد بیش از ۹۰ درصد نوجوانان جهان روزانه بیش از سه ساعت در فضای دیجیتال فعالاند. در ایران نیز طبق دادههای مرکز پژوهشهای مجلس (۱۴۰۲)، بیش از ۸۵ درصد نوجوانان ۱۲ تا ۱۸ ساله دستکم در یک شبکه اجتماعی عضویت دارند این یعنی ما با نسلی مواجهیم که شیوه زیستن و فهمیدن او با هیچ نسلی پیش از خود قابل مقایسه نیست.
در علوم اجتماعی، واژه نسل تنها به فاصله سنی اشاره ندارد بلکه به تجربه مشترک تاریخی یا تکنولوژیک بازمیگردد. از این منظر بشر در قرن اخیر شاهد هفت نسل عمده بوده است: نسل بزرگ، نسل خاموش، نسل انفجار جمعیت، نسل X، نسل Y، نسل Z و نسلهای نوظهور آلفا و بتا. نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی در زمره نسل Z و آغاز نسل آلفا و بتا هستند، نسلی که در محیطی دیجیتال، جهانی و متصل رشد کرده است.
نسل نوجوان امروز دارای ویژگیهایی متمایز است از جمله شبکهای بودن ارتباطات، فردگرایی مثبت، سرعت در یادگیری و تغییر، احساس ناامنی اقتصادی در کنار امید به آینده و جستوجوی مرجع هویتی جدید. در بسیاری از خانوادهها حتی پدیده جامعهپذیری معکوس مشاهده میشود یعنی فرزندان به والدین آموزش میدهند.
این نسل به رغم اینکه بیش از هر نسل دیگری در معرض خشونتهای رسانهای، اضطراب جهانی و اخبار ناامیدکننده قرار دارد، در عین حال نسلی خلاق، هوشمند و فرصتساز است. نباید از یاد ببریم جهان از موجهای مختلف ارتباطی عبور کرده است، از عصر واقعیت فیزیکی تا عصر ایدهآلگرایی، عصر دیجیتال، و اکنون عصر ذهنی (Mental Age) که در آن واقعیت و مجاز درهم تنیدهاند. ما وارد عصر متاورس شدهایم، جایی که مرز میان «منِ واقعی» و «منِ مجازی» به تدریج محو میشود لذا در چنین شرایطی، نوجوانان در جامعهای شبکهای و لحظهای زندگی میکنند جامعهای که سیال، کوتاهمدت، متکثر و فاقد ساختارهای ثابت است. یادگیری در این دنیا دیگر خطی نیست بلکه موزاییکی است، یعنی ترکیبی از تجربه، تصویر، صدا و تعاملات آنی.
با نسلی روبهرو هستیم که نه فقط خواننده متن، بلکه سازنده محتواست.با طرح این سوال؛«چگونه باید با این نسل برخورد کرد؟» گفتم: اغلب دولتها و خانوادهها به دلیل نگرانی از آسیبها با رویکرد کنترل و محدودسازی وارد میشوند، اما تجربه جهانی نشان میدهد که این راهکار پایدار نیست.
بر اساس گزارش OECD (۲۰۲۲) و تجربه کشورهایی مانند ژاپن، فنلاند و کرهجنوبی، مؤثرترین راه، تربیت دیجیتال و توانمندسازی مبتنی بر مشارکت است، یعنی؛ باید نوجوانان را بهجای حذف از فضا، به مشارکت در مدیریت فضا، ترغیب کرد.
پیوند میان خانواده، مدرسه، داوطلبان محلی و سازمانهای اجتماعی مانند بهزیستی میتواند زمینهساز تربیت نسلی مسئول، خلاق و سالم در فضای مجازی باشد.
در پایان، امیدوارم برگزاری چنین دورههایی بتواند در مسیر تربیت دیجیتال و توانمندسازی نوجوانان کشور مؤثر و الهامبخش باشد.
* رئیس سازمان بهزیستی کشور