شناسهٔ خبر: 75652667 - سرویس ورزشی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

ناگفته‌های پدرو رودریگز؛ فوتبالیستی با افتخارات بی‌شمار در سایه‌ی سنگین بزرگان

آنچه می‌خوانید، سؤالات خوانندگان «فور فور تو» در سراسر جهان از بازیکنی است که همیشه در سایه‌ی سنگین بزرگان فوتبال، با موفقیتی کم‌نظیر به راهش ادامه داده است.

صاحب‌خبر -

طرفداری | اگر به ترکیب تیم ملی اسپانیا که فینال جام جهانی ۲۰۱۰ را برد یا تیم بارسلونایی که یک سال بعد لیگ قهرمانان اروپا را در ومبلی فتح کرد، نگاه کنید، فقط یک نام را پیدا می‌کنید که هنوز هم در جمع باشگاه‌های نخبه‌ی اروپایی بازی می‌کند؛ پدرو.

پدرو همراه با جرارد پیکه، سرخیو بوسکتس، ژاوی، آندرس اینیستا و داوید ویا، یکی از شش بازیکنی بود که در هر دو ترکیب نمادین آن دوران حضور داشت.

حالا در سن ۳۸ سالگی، به‌ تازگی ششمین فصل حضورش در سری آ را آغاز کرده، در حالی که فرم گلزنی‌اش برای لاتزیو حفظ شده و قراردادش را یک سال دیگر تمدید کرده است.

عدد ۶ به‌ نوعی همیشه برای این مهاجم معنای ویژه‌ای داشته است. سال ۲۰۰۹، او اولین بازیکن تاریخ شد که در شش رقابت بزرگ باشگاهی مختلف در یک سال تقویم فوتبال، موفق به گلزنی شده است: لالیگا، کوپا دل ری، لیگ قهرمانان اروپا، سوپرجام اسپانیا، سوپرجام اروپا و جام باشگاه‌های جهان. در همان سال، بارسای پپ گواردیولا هر شش جام را تصاحب کرد؛ دستاوردی عظیم و تاریخی بود، هست و خواهد بود.

هرچند نام پدرو در میان معروف‌ترین اسامی آن تیم قرار نداشت، اما این بازیکن جایگاهش را در آن مجموعه‌ی غنی حفظ کرد، دو بار با بارسلونا سه‌گانه را به‌ دست آورد و نقشی پررنگ در آن موفقیت‌ها داشت.

بعدتر، در چلسی قهرمان لیگ برتر شد؛ اما با هدایت ژوزه مورینیو هم در آنجا و هم در رم، دوره‌ای پر فراز و نشیب را تجربه کرد تا سرانجام به لاتزیو رفت.

پدرو می‌گوید سن فقط یک عدد است که روی کارت شناسایی‌اش ثبت شده و چنانچه معلوم است، او هنوز قصد دارد به بازی و گلزنی خود در دنیای پررقابت و سنگین امروز فوتبال ادامه دهد.

آنچه می‌خوانید، سؤالات خوانندگان «فور فور تو» در سراسر جهان از بازیکنی است که همیشه در سایه‌ی سنگین بزرگان فوتبال، با موفقیتی کم‌نظیر به راهش ادامه داده است. بیشتر سؤالات حول محور دوران حضورش در بارسلونا، همکاری با پپ گواردیولا و نقش او در موفقیت‌های آن تیم معروف است که به‌ طور حتم برای طرفداران بارسلونا جذاب‌تر است. از جملات خاطره‌انگیز او زمانی است که از «مرگ فوتبال خیابانی» صحبت می‌کند و با حسرت اظهار می‌دارد فوتبال خیابانی کاملاً از بین رفته است؛ جایی که کلاس مهمی برای یادگیری یک فوتبالیست جوان و رؤیاپردازی‌هایش بود! یا وقتی که اظهار می‌کند: «فوتبال به پیش و بعد از رقابت پایاپای مسی و رونالدو تقسیم شده است.» او از فینال‌ها، مربیانی چون انریکه، مورینیو و کونته و بازیکنانی چون آنری و تری و... می‌گوید. به هر حال او پدرو است و شانه‌به‌شانه‌ی بزرگان، افتخارات بی‌شماری کسب کرده است.

امیرحسین صدر

اکتبر ۲۰۲۵

سؤال: شما اهل سانتا کروز از شهر تنریف (Tenerife) هستید. دوران کودکی‌تان در آنجا چگونه گذشته است؟

ساعات زیادی را در مرکز ورزشی آبادس (Abades) و دهی که در آن بزرگ شدم، سپری کردم. بعدتر شروع به بازی برای تیم سَن ایسیدرو کردم. اما بیش از همه، خاطرات روشنی با دوستانم و دوستان برادرم دارم؛ کسانی که بزرگ‌تر بودند و در فوتبال‌ خیابانی به من یاد می‌دادند زرنگ‌تر باشم. متأسفانه فوتبال خیابانی در همه‌جا در حال از میان رفتن است و این واقعاً حیف و دردناک است؛ چون ما چیزهای زیادی در خیابان‌های سفت و سخت یاد گرفتیم. بازی کردن در خیابان یا ساحل، ارزش و تأثیر فوق‌العاده ارزشمند و زیادی روی باروری بازیکنان آن دوران داشت.

سؤال: بارسلونا چگونه شما را شناسایی کرد؟

این اتفاق در یک تورنمنت بین‌المللی در آدِخه (Adeje)، یکی از جزایر قناری در جنوب غربی جزیره‌ی تنریف رخ داد که باشگاه‌های بزرگی مثل رئال مادرید و دورتموند هم حضور داشتند. من برای تیم منتخب جنوب تنریف بازی می‌کردم و بعد از دو بازی اول مقابل رئال بتیس و لاس پالماس، نماینده‌ای از آژانس «باهیا اینترناسیونال» با برادرم تماس گرفت و گفت که فرصت تست دادن در بارسلونا وجود دارد. ابتدا باورمان نمی‌شد، فکر کردیم دارند شوخی می‌کنند. اما نه، واقعیت داشت و همان‌جا یکی از رؤیاهایم به حقیقت پیوست. بعد به یک تورنمنت در هلند رفتم تا آن‌ها بتوانند بازی‌ام را از نزدیک ببینند؛ با رقیبانی بزرگ مثل بوکا جونیورز و آژاکس روبه‌رو شدم و آنجا بود که مرا انتخاب کردند.

سؤال: سرمربی شما، پپ گواردیولا، در بارسلونا B به چه شکلی انجام وظیفه می‌کرد؟

او بسیار دقیق و منظم بود؛ یک مربی‌ با ایده‌های روشن. بارها تأکید می‌کرد باید بازی را از خط دفاعی آغاز کنیم و چگونه موقعیت‌سازی کنیم.

سؤال: آیا احساس می‌کردید او روزی به یک مربی بزرگ تبدیل خواهد شد؟

او مربی فوق‌العاده‌ای بود، از هر نظر: دیدگاهش به بازی، نحوه‌ی ارزش‌گذاری به «چگونه بازی کردن»، به همان اندازه «نتیجه گرفتن» و نوع ارتباط و طرز بیان خودش را داشت. او فقط یک مربی ساده مثل بقیه نبود، واقعاً متفاوت بود. البته باید بهترین بازیکنان را در کنار خود داشته باشید که بتوانند این مفاهیم را درک و اجرا کنند؛ اما حتی از همان ابتدا کاملاً مشخص بود که او قرار است یکی از بهترین مربیان تاریخ شود.

پدرو و پپ گواردیولا

سؤال: گواردیولا چه تأثیری روی حرفه‌ی فوتبال شما داشته است؟

در سال ۲۰۰۷ خوش‌شانس بودم که او تصمیم گرفت من در بارسلونا بمانم و به‌ صورت قرضی به تیم دیگری نروم؛ نمی‌دانم اگر این اتفاق نمی‌افتاد، چه بر سر دوران حرفه‌ای من می‌آمد. آن بهترین و آخرین شانس من برای ماندن در بارسلونا و ادامه‌ی رشد فوتبالی بود که از آن استفاده کردم. پپ به من اعتماد کرد و خیلی چیزها به من یاد داد، نه فقط در سطح حرفه‌ای، بلکه از نظر شخصیتی. من هنوز یک پسربچه بودم و او در وجودم انضباط، شخصیت، احترام و جاه‌طلبی را جا داد که در آن سن خیلی اهمیت دارد. گواردیولا برایم مثل یک پدر است و به شکل‌گیری شخصیت من کمک شایانی کرد.

سؤال: از اولین بازی برای تیم اول بارسلونا که زیر نظر فرانک رایکارد هلندی انجام شد، چه خاطره‌ای دارید؟

آن روز، روزی بسیار پرتنش و پر از احساسات بسیار قوی بود. اولین بازی همیشه خاص است، به‌ ویژه در بارسلونا، آن هم در کنار بازیکنانی مثل رونالدینیو و ساموئل اتوئو. روزی را به یاد دارم که گواردیولا با من تماس گرفت تا به من بگوید سانتی ازکوئرو به خاطر ناراحتی معده در دسترس نخواهد بود و رایکارد تصمیم گرفته مرا دعوت کند. ابتدا شگفت‌زده شدم و اصلاً انتظارش را نداشتم. برایم هضمش سخت بود، بنابراین به خانواده‌ام زنگ زدم تا خبر را با آن‌ها در میان بگذارم. حتی نشستن روی نیمکت هم برایم رویایی بود. در ابتدا عصبی بودم، اما بعد همه چیز برعکس شد؛ چون مطمئن نبودم بازی می‌کنم یا نه، آرام شدم. نتیجه‌ی بازی خیلی خوب بود، ما ۴-۰ از مورسیا جلو بودیم و این باعث شد راحت‌تر بتوانم چند دقیقه‌ای بازی کنم. به‌ جای اتوئو وارد زمین شدم، لحظه‌ای خیلی پرشوری بود، درست مثل تمام پیام‌هایی که بعد از بازی دریافت کردم.

سؤال: آیا اولین جملاتی را که گواردیولا پس از به دست گرفتن هدایت تیم اول بارسلونا به شما زد را به یاد دارید؟

من به عنوان وینگر بازی می‌کردم و نقش من در بازی خیلی تغییر نداشت. او از من خواست کنار خط بمانم، سعی کنم از مدافعین عبور کنم، موقعیت گل ایجاد کنم و از لحاظ دفاعی هم خطوط را ببندم و به مدافعان کناری کمک کنم. آن سال، سال یادگیری بزرگی برای من بود؛ چراکه بین بازی برای بارسای ب (زیر نظر لوئیز انریکه) و همین‌طور تیم اول با گواردیولا، دائم جا‌به‌جا می‌شدم و همیشه با انگیزه‌ی زیادی تمرین می‌کردم.

سؤال: در دوران شروع سخت گواردیولا به عنوان سرمربی بارسلونا، اولین بازی شما در لالیگا مساوی با ریسینگ سانتاندر بود؛ آیا در آن دوران به استعدادهای خود شک داشتید؟

خیلی جوان بودم و از تمام انتظاراتی که در بارسا وجود داشت آگاه بودم، اما احساس آمادگی می‌کردم. فشار زیادی به خاطر شروع ضعیف فصل وجود داشت، ولی اوضاع از بازی سوم به بعد تغییر کرد. ما شروع به بردن کردیم و همه چیز به‌ خوبی پیش رفت. بسیاری از بازیکنانمان اسپانیایی بودند و به همین دلیل تطابق با تیم به‌ طور طبیعی‌تری پیش آمد. ما یک هسته‌ی قوی داشتیم؛ با ویکتور والدز، کارلِس پویول، ژاوی و آندرس اینیستا که همه تجربیات مشابه ما تازه‌واردها را پیش از آن پشت سر گذاشته بودند.

سؤال: با وجود اینکه جوان بودید و به‌ طور منظم بازی نمی‌کردید، عضویت در تیم سه‌گانه‌ی بارسلونا در سال ۲۰۰۹ چگونه بود؟

یک فصل منحصر به فرد و بی‌نظیر بود. عضویت و حضور در آن گروه و بردن سه‌گانه واقعاً فوق‌العاده بود، مخصوصاً اینکه من هم سهم کوچکی داشتم. بازیکن‌های زیادی نیستند که بتوانند بگویند دوران حرفه‌ای‌شان را در آن سطح شروع کرده‌اند!

قهرمانی سال ۲۰۰۹ بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا

سؤال: شما در فینال لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۰۹ برابر منچستریونایتد در رم، زمانی وارد زمین شدید که بازی ۲-۰ به سود بارسا بود و فقط یک دقیقه بازی کردید. دستورالعمل شما در آن لحظات چه بود؟

در اصل، پپ به من گفت فقط لذت ببرم. این به‌ شکلی، پاداشی بود برای سالی که داشتم. نمی‌دانم واقعاً سزاوارش بودم یا نه، اما من اولین بازیکن اهل جزایر قناری بودم که در فینال لیگ قهرمانان بازی می‌کرد و با اینکه عملاً فرصت چندانی برای لمس توپ نداشتم، خاطرات خوبی از آن دارم. حالا که چند سالی است در استادیوم المپیکو بازی می‌کنم، همیشه به آن لحظه فکر می‌کنم.

سؤال: چه زمانی واقعاً در بارسا به اوج و شکوفایی رسیدید؟

این چیزی بود که با تلاش و کوشش روزانه به‌ دست آوردم، اما اگر بخواهم یک بازی را انتخاب کنم، فینال جام باشگاه‌های جهان در ۲۰۰۹ مقابل استودیانتس بود که کسب شش‌گانه را کامل کرد. این بازی باعث شد در تمام تورنمنت‌های آن سال گل زده باشم؛ کاری که تا آن زمان هیچ‌کس نکرده بود. آن نقطه‌ی عطف مسیر حرفه‌ای من در سطح بزرگان بود.

سؤال: اوایل دوران بازی‌ برای بارسلونا، حس می‌کردید که مسئولیت پر کردن جای کسی مانند تیری آنری، شما را تحت فشار قرار داده است؟

چه اسطوره‌ای! او انسان فوق‌العاده‌ای است، همیشه رفتارش با من عالی بود و چیزهای زیادی به من یاد داد. با وجود گذشته و کارنامه‌ی درخشانش، هیچ‌وقت خودخواه و مغرور نبود و نگرانی از اینکه یک جوان جایش را بگیرد، را نداشت. پدرم به شوخی او را «عمو آنری» صدا می‌کرد. اغلب کنار او در رختکن و اتوبوس می‌نشستم. او از جمله بازیکنانی بود که بیشترین تلاش را می‌کرد تا من احساس راحتی و آسودگی کنم. چه به عنوان بازیکن و چه به عنوان یک انسان، واقعاً باید به او نمره‌ی کامل را داد: ۱۰ از ۱۰.

سؤال: چه قدر نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان ۲۰۱۰ ناامیدکننده بود؛ جایی که بارسا نتوانست مقابل اینتر ۱۰ نفره راهی پیدا کند...

آن بازی برگشت، دردناک‌ترین مسابقه برای نسل طلایی بارسا بود. هضم و درک آن واقعاً سخت بود. با اینکه بازی رفت در میلان را ۳-۱ باختیم، اما هنوز حس می‌کردیم می‌توانیم جبران کنیم. در بازی برگشت، کل بازی حمله کردیم، اما غیرممکن بود. یادم هست اتوئو برای اینتر در پست دفاع راست بازی می‌کرد. رختکن نابود شده بود، بازیکنان گریه می‌کردند. آن شب، شب بسیار تلخی بود.

سؤال: می‌توانید خیلی خلاصه از هم‌بازی بودن در اوج لیونل مسی برایمان تعریف کنید؟

چیزی است که بعدها برای بچه‌ها و دوستانم تعریف می‌کنم. حتی خیلی از فوتبالیست‌ها و هم‌تیمی‌هایم در لاتزیو از من می‌پرسند که کنار لئو بازی کردن چگونه است. او یکی از بهترین‌های تاریخ است. آن همه پاس گل برایش فرستادم و سال‌ها کنار او در خط حمله بازی کردم؛ استثنایی بود. خیلی به آن افتخار می‌کنم، واقعاً مایه‌ی سرافرازی است.

پدرو و لیونل مسی

سؤال: چه حسی داشتید، وقتی فهمیدید قرار است در نیمه‌نهایی جام جهانی ۲۰۱۰ فیکس بازی کنید، آن هم فقط چند هفته پس از اولین بازی ملی برای اسپانیا؟

از همان زمانی که به تیم ملی دعوت شدم تا جام جهانی، همه‌ چیز مثل یک فیلم بود. حضور در جام جهانی بزرگ‌ترین اتفاقی بود که برایم رخ داده بود. مربی تیم، دل‌ بوسکه، به من اعتماد کرد. در طول تورنمنت چند دقیقه‌ای فرصت بازی داشتم و انتظاری هم نداشتم از ابتدا بازی کنم تا اینکه چند ساعت قبل از بازی با آلمان، او به من گفت: «در ترکیب اصلی خواهی بود.» شگفت‌زده شدم و کمی مضطرب، اما کاملاً متمرکز بودم و باور داشتم می‌توانم به تیم کمک کنم. کاسیاس، پویول و ژاوی به من گفتند آرام باشم و کاری را انجام دهم که در تمرینات انجام می‌دادم. جالب است، چون یکی از بهترین بازی‌های دوران حرفه‌ای‌ من بود. با وجود برتری ما، آلمان تا کرنر معروف نیمه‌ی دوم مقاومت کرد. پویول در بین دو نیمه وارد رختکن شد و به ژاوی گفت توپ کرنر را دقیقاً جایی بیندازد که می‌گوید و خودش قطعاً گل می‌زند. آن صحنه را از قبل در ذهنش داشت. پویول مثل موشک از راه رسید و توپ را وارد دروازه‌ی نویر کرد!

سؤال: فینال جام جهانی ۲۰۱۰ برابر هلند چطور بود؟

به‌اندازه‌ای که باید لذت نبردم. فینال جام جهانی بود و اضطراب و استرس نقش مهمی بازی می‌کرد. شب قبل خوابم نبرد. خیلی از خانواده‌ها و طرفداران از اسپانیا آمده بودند. پیام‌های زیادی دریافت کردیم. مهم‌ترین بازی تاریخ کشور بود. فکر نمی‌کنم بهترین بازی‌مان را انجام دادیم، اما انتظار نداشتیم هلند این‌قدر خشن و کوبنده بازی کند. همیشه به فوتبال خوب معروف بودند، اما این بار با خشونت زیادی، دائماً بازی را از جریان می‌انداختند. داور هم به دفعات اشتباهاتی داشت، اما گل جادویی اینیستا در وقت اضافه همه‌ چیز را عوض کرد. ما شایسته‌ی بردن جام جهانی بودیم.

سؤال: هنگام قهرمانی در فینال جام جهانی چه حالی داشتید؟

به دوران کودکی‌ام، تمام ساعاتی که با دوستان و خانواده با توپ بازی کردم و همه‌ی زحمت‌ها و ازخودگذشتگی آن‌ها فکر می‌کردم. به این فکر می‌کردم تا چه اندازه رؤیای نزدیک شدن به رونالدو، ریوالدو یا مارادونا و بالا بردن جام جهانی برایم دست‌نیافتنی به نظر می‌آمد. اما واقعیت داشت. واقعاً باورکردنی نبود، اما به‌ مرور زمان متوجه شدم چه قدر این پیروزی و عنوان اهمیت داشت. بزرگ‌ترین موفقیت زندگی‌ام بود.

سؤال: از بازی و گلزنی در برد ۵-۰ بارسا مقابل رئال مادرید در ۲۰۱۰ چه خاطره‌ای دارید؟

آن بازی، درست مثل بازی شش‌ گله‌ی ما در برنابئو در ۲۰۰۹، انعکاس دوران استثنایی تیمی بود که داشتیم. فوتبالی فراموش‌ نشدنی، روان، مؤثر و زیبا. خیلی از آن برد لذت بردیم.

سؤال: بازی در ال‌کلاسیکو‌های آن دوره چه حسی داشت؟

علی‌رغم غوغای رسانه‌ها، عاشقش بودیم. ال‌کلاسیکو در هر دوره‌ای انگیزه بیشتری ایجاد می‌کرد. طاقت‌فرسا و خسته‌ کننده بود، اما برنده شدن در آن، انرژی و اعتماد به‌ نفس زیادی می‌داد. در آن دوران، ژوزه مورینیو نقطه‌ی مقابل پپ بود و دو تیم با حضور لئو مسی و کریستیانو رونالدو، تاریخ فوتبال را عوض کردند. آن دوران نقطه‌ی عطفی بود که تاریخ فوتبال به پیش و پس از آن تبدیل شد!

سؤال: چه حسی داشتید وقتی در فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۱ مقابل منچستریونایتد گل اول را زدید؟

گلزنی در فینال فرق دارد، مخصوصاً فینال لیگ قهرمانان. من گل اول را در ومبلی زدم و آن یکی دیگر از لحظات نمادین کارنامه‌ی من است. هنوز هم آن صحنه را بارها تماشا می‌کنم و هنوز هم هیجان‌زده می‌شوم. آن بازی فوق‌العاده بود و ما خیلی سرتر از یونایتدی بودیم که ستاره‌های زیادی داشت. سرمربی بزرگی مثل فرگوسن هم گفت: «آن شب مغلوب تیم بهتری شدیم.»

پدرو مقابل منچستریونایتد در سال ۲۰۱۱

سؤال: این بهترین بازی نسل شما و آن تیم بود؟

قطعاً یکی از بهترین‌ها. انتخاب سخت است، چون لحظات بزرگ دیگری هم داشتیم، اما آن مدل بازی در فینال لیگ قهرمانان، حتماً در جمع بهترین‌هاست.

در اینجا هم‌وطن ایرانی ما به اسم علی رضایی از طریق اینستاگرام سؤال خوبی مطرح کرده است.

سؤال: شما در یکی از بهترین تیم‌های باشگاهی تاریخ فوتبال بازی می‌کردید، فکر می‌کنید مردم به‌ اندازه‌ی کافی به شما اعتبار داده‌اند؟

نمی‌دانم. کاملاً به نقش خودم در تیمی که پر از ستاره بود واقف بودم. مسی هر بازی تفاوت ایجاد می‌کرد، یا ژاوی و اینیستا که بازی را کاملاً کنترل می‌کردند و پاس گل می‌دادند. طبیعی بود توجه‌ها سمت آن‌ها باشد. اما تیم، نیاز به بازیکنان مکمل داشت تا تکمیل کننده‌ی پازل تیم باشند. با تلفیق استعداد فردی با چنین تیمی، تقریباً غیرقابل شکست شدیم. مثل یک ماشین بودیم. فکر می‌کنم از همه به‌اندازه‌ی کافی قدردانی شده است.

سؤال: در دوران بازی‌ زیر نظر گواردیولا، عجیب‌ترین تاکتیکی که او به کار گرفت کدام بود؟

او همیشه بازیکنان تیم و دیگران، اعم از روزنامه‌نگاران و هواداران را شگفت‌زده می‌کرد. کلی تاکتیک و راه‌حل برای مقابله با رقبا داشت. گاهی حتی خودمان هم متوجه نمی‌شدیم قضیه چیست. فینال مقابل سانتوس در جام باشگاه‌های جهان ۲۰۱۱ تاریخی بود، چون اصلاً مهاجم نداشتیم و با هافبک‌های زیاد و حرکات پیوسته‌ و دائمی و تیکی تاکای معروف بازی می‌کردیم؛ یعنی ۰-۷-۳! در بسیاری از مواقع، مسی به مرکز زمین می‌آمد تا برتری عددی ایجاد کند و این باعث می‌شد بازیکنانی مثل داوید ویا یا من در کناره‌ها باقی بمانیم و به سمت فضاهای خالی یورش ببریم. پپ برای هر بازی راه‌حل مخصوص خودش را داشت.

سؤال: فکر می‌کنید اگر تیم ملی اسپانیایی که در آن حضور داشتید در مقابل بارسای آن زمان بازی می‌کرد، کدام تیم به پیروزی‌ می‌رسید؟

جواب دادن به این سؤال بسیار دشوار است چون بیشتر بازیکنان اسپانیا از بارسلونا بودند. نمی‌دانم. هر دو تیم خیلی قوی بودند و نباید نقش هم‌تیمی‌های رئالی مانند راموس، ژابی آلونسو یا کاسیاس را فراموش کنیم. اگر آن مهار معجزه‌آسای کاسیاس مقابل روبن نبود، جام جهانی را نمی‌بردیم.

سؤال: گواردیولا گفته بود بازیکنان در آخرین فصل حضورش در بارسلونا دیگر واکنش لازمه را نشان نمی‌دادند. فکر می‌کنید منظورش چه بود؟

ما رابطه‌ی بدی نداشتیم، اما بعد از چند سال طبیعی بود که فرسایش و‌ استهلاک ایجاد شود. شاید قربانی یکنواختی روزمره شدیم، اما هیچ‌کس نمی‌خواست پپ برود چون می‌دانستیم جایش پرشدنی نیست. حیف شد، چون اگر می‌ماند می‌توانستیم جام‌های بیشتری ببریم.

پدرو و قهرمانی با اسپانیا در یورو ۲۰۱۲

سؤال: خاطرات‌ شما از یورو ۲۰۱۲ چیست؟ احتمالاً مایل بودید بیشتر از سه بار به عنوان بازیکن تعویضی به میدان بروید، اما آیا قهرمانی اسپانیا این موضوع را جبران کرد؟

حس می‌کردم نقش پررنگی ندارم، اما طبیعتاً از قهرمانی خوشحال بودم. نقش من کمتر از جام جهانی بود، اما کل گروه تقریباً همان بود و بخشی از آن موفقیت برایم شادی‌آور بود. ورود به بازی در فینال مقابل ایتالیا خیلی خاص بود و مهم‌ترین چیز این بود که جام را حفظ کردیم و این موفقیت را با مردم جشن گرفتیم.

سؤال: چه چیزی باعث شد اسپانیا در جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل ناکام بماند؟

برای همه شوکه کننده بود. هیچ‌کس انتظار حذف سریع، با توجه به افتخارات سال‌های قبل را نداشت. انتظار بچه‌ها این بود که از جام دفاع کنیم یا حداقل به مراحل بالا برسیم. در دیدارهای گروهی مقابل هلند مشکل داشتیم، شیلی هم بازی فوق‌العاده‌ای انجام داد و ما در بازی مقابل استرالیا (بازی آخر)، از قبل حذف شده بودیم. این پایان یک دوران بود.

سؤال: دقیقاً مانند سال ۲۰۰۹، در فینال ۲۰۱۵ لیگ قهرمانان مقابل یوونتوس فقط یک دقیقه بازی کردید اما پاس گل هم دادید...

دوره‌ی دشواری برایم بود. صحبت‌های زیادی درباره‌ی جدایی احتمالی‌ام در پایان فصل وجود داشت و ممکن بود آن بازی آخرین بازی‌ام با پیراهن بارسا باشد، بنابراین می‌خواستم بهترین بازی‌ خودم را انجام بدهم. در پایان، لوئیز انریکه در وقت‌های اضافه مرا به زمین فرستاد، موفق شدم پاس گلی به نیمار بدهم و دوباره قهرمان لیگ قهرمانان و سه‌گانه شدیم. عبور از آن دوران آسان نبود، چون پذیرش این‌که نقش پررنگِ قبل را ندارم سخت بود، با این حال سعی کردم حرفه‌ای رفتار کنم، اولویت را به تیم بدهم و از قهرمانی تیم لذت ببرم.

سؤال: چرا خیلی زود بعد از تمدید قرارداد چهارساله با بارسلونا، تصمیم به جدایی گرفتید؟

آن فصل خیلی با لوئیز انریکه صحبت کردم. آن زمان بارسا سه مهاجم بزرگ داشت: مسی، نیمار و سوارز. نفوذ به این مثلث‌ آسان نبود. مربی‌ کاملاً رو راست بود؛ گفت زیاد بازی نخواهم کرد و با توجه به جاه‌طلبی شخصی‌ام، بهترین تصمیم ترک تیم بود. بارسا برایم همه‌ چیز بود و دوست داشتم دوران فوتبالم در آنجا تمام شود، اما در زندگی گاهی باید شجاع بود، از این‌رو تصمیم گرفتم وارد پروژه‌ای تازه شوم که برایم هیجان‌انگیز هم بود. با گذر زمان، از تجربیاتی که در خارج از اسپانیا به دست آوردم، پشیمان نیستم.

سؤال: به نظر می‌رسید قرار است به منچستریونایتد بپیوندید. چرا نهایتاً چلسی را انتخاب کردید؟

نمی‌دانم پشت صحنه چه اتفاقاتی افتاد، تقریباً همه‌ چیز با یونایتد تمام شده بود؛ اما بیش از حد طول دادند و آغاز فصل هم نزدیک بود، دیگر نمی‌خواستم بیشتر صبر کنم. حتی سوپرجام اروپا را با بارسا بازی کردم و گل پیروزی را زدم. بلاتکلیفی و نگرانی وجود داشت. پاری‌ سن‌ ژرمن هم علاقه‌مند بود، اما بعد چلسی وارد قضیه شد. سسک فابرگاس واسطه شد، مورینیو زنگ زد و گفت آماده‌اند پیشنهاد بهتری بدهند. ما با یونایتد تماس گرفتیم تا شرایط را توضیح دهیم، اما آن‌ها برخورد روشنی نداشتند و من هم چلسی را انتخاب کردم.

سؤال: کار کردن تحت نظر ژوزه مورینیو را چگونه با پپ گواردیولا مقایسه می‌کنید؟

هر دو مربی برنده هستند اما کاملاً متفاوت‌اند. هر کدام ایده‌ها و سبک خاص خود را برای قانع کردن و انگیزه دادن به بازیکنان دارند. یادگیری از مورینیو برایم جالب بود. او این فرصت را داد لیگ برتر را تجربه کنم که رقابتی‌ترین لیگ دنیا است و تطبیق با آن هیجان‌انگیز بود. با این حال، فصل اول سخت گذشت.

سؤال: ماه‌های ابتدایی حضور شما در چلسی، به‌ ویژه در دوران پرتنش پایان دوره‌ی دوم مورینیو چگونه گذشت؟

آسان نبود. از آمدنم به چلسی پشیمان نشدم چون باشگاه بزرگی بود و در رختکن احساس راحتی داشتم. جان تری کاپیتان فوق‌العاده‌ای بود، به تیم آرامش می‌داد و اطمینان می‌داد اوضاع بهتر خواهد شد. اما تضاد بزرگی به‌ وجود آمده بود، چون من از سال‌ها موفقیت مداوم آمده بودم و در چلسی با وضعیتی روبه‌رو شدم که برای نتیجه گرفتن باید تلاش می‌کردیم. بیشتر به منطقه‌ی سقوط نزدیک بودیم تا صدر جدول و اخراج مورینیویی که به من اعتماد داشت، آغاز دشواری‌های حضورم در چلسی بود.

سؤال: چطور آنتونیو کونته موفق شد در اولین فصلش، چلسی را قهرمان کند؛ آن هم در حالی که سال قبل دهم شده بودید؟

آن مقطع نقطه‌ی عطف واقعی دورانم بود چون یاد گرفتم فوتبال را می‌توان به شکل‌های مختلف بازی کرد. سبک کار متفاوت بود؛ حتی مورینیو گاهی به سیستم ۳-۳-۴ بارسا احترام می‌گذاشت. با کونته همه‌چیز تغییر کرد. او فوتبال انگلیس را با سه دفاع، خطوط فشرده و ضدحملات سریع متحول کرد. به هر بازیکن نقش مشخصی محول کرد و تیمی ساخت که کاملاً به ایده‌هایش باور داشت. فصل فوق‌العاده‌ای داشتیم و با شکستن رکوردها قهرمان لیگ شدیم.

سؤال: از فینال لیگ اروپا ۲۰۱۹ مقابل آرسنال چه خاطره‌ای دارید؟

بعد از کونته، مائوریتزیو ساری آمد که مربی بسیار تاکتیکی و علاقه‌مند به مالکیت توپ بود اما روی قدرت دفاعی هم تأکید داشت. سبک او برایمان جواب داد و به فینال لیگ اروپا رسیدیم؛ جامی که قبلاً نبرده بودم. آن تیم آرسنال با اونای امری مسیر خوبی را طی کرده بود اما ما تقریباً بی‌نقص عمل کردیم، ۴-۱ بازی را بردیم، هازارد عالی بود و خب، من هم یک گل زدم.

پدرو و قهرمانی لیگ اروپا با چلسی

سؤال: دوره‌ی آخر شما با چلسی در فصل ۲۰-۲۰۱۹ چقدر سخت گذشت؟

اصلاً ساده نبود، وقتی فرانک لمپارد آمد، تعداد بازی‌هایم کمتر شد. فصل عجیبی بود. در آغاز در ترکیب قرار می‌گرفتم، به من اعتماد داشت و احساس راحتی می‌کردم. اما ناگهان، بدون هیچ توضیحی از ترکیب کنار گذاشته شدم و این روی من تأثیر گذاشت. بارها با او صحبت کردم، اما فکر می‌کنم ترجیح می‌داد بیشتر به بازیکنان جوان متکی باشد. هنوز هم چلسی را خیلی دوست دارم و حتی در آن شرایط هم به من پیشنهاد تمدید قرارداد دادند. اما با توجه به آینده‌ی مبهم، عدم بازی و ادامه‌ی حضور لمپارد، تصمیم گرفتم از چلسی جدا شوم.

سؤال: شما در سال ۲۰۲۰ به رم پیوستید، اما با آمدن مورینیو از تیم کنار گذاشته شدید. چرا؟

توضیح خاصی نداشت. با اینکه خوب همدیگر را می‌شناختیم، اما نشد با او صحبت کنم. او با ادعای اینکه این تصمیم باشگاه است، خودش را پنهان کرد! بعد از جدایی‌ام، در چند مسابقه با او برخورد کردم اما هیچ‌وقت درباره ماجرا حرف نزدیم. شاید یک روز بتوانیم بنشینیم و او صادقانه توضیح بدهد چه دلیلی داشت. من فقط با مدیر ورزشی در تماس بودم. رئیس باشگاه هم حاضر نشد با من حرف بزند. دوران سختی بود چون از تیم کنار گذاشته شده بودم و تنها تمرین می‌کردم. اما خوش‌شانس بودم که به لاتزیو رفتم؛ جایی که به‌ خوبی از من استقبال شد.

سؤال: تعویض رم با لاتزیو برای‌تان چطور بود؟

در ابتدا تصمیم آسانی نبود چون حساسیت‌های زیادی وجود داشت، اما رم مرا به این سمت هل داد. به خاطر همین موضوع، فرصت تجربه‌ی اتفاقات فوق‌العاده‌ای را در لاتزیو پیدا کردم. از بدو ورود، با محبت هواداران، مدیران و بازیکنان روبه‌رو شدم و سعی کردم با تلاش مضاعف در زمین، همه‌ چیز را جبران کنم. بزرگ‌ترین آرزویم قهرمانی با این تیم است.

پدرو در لاتزیو

سؤال: شما جزو معدود بازیکنان قهرمان جام جهانی ۲۰۱۰ هستید که هنوز در ۵ لیگ برتر اروپا بازی می‌کنید. راز ماندگاری شما چیست؟

راز خاصی نیست جز اینکه هر روز سخت کار کنید. من فروتن و با انگیزه و مشتاق باقی مانده‌ام. می‌خواهم همانند دوران حضورم در باشگاه‌های دیگر، در لاتزیو نیز نامی از خود به جا بگذارم.

سؤال: تا به حال به بازنشستگی فکر کردید؟

به خاطر سنم به ذهنم می‌رسد. این قانون زندگی است و متأسفانه به آن نزدیک شده‌ام. وقتی زمانش برسد، سعی می‌کنم به بهترین شکل آن را بپذیرم. ولی فعلاً سعی می‌کنم خیلی به آن فکر نکنم و از هر تمرین و هر بازی لذت ببرم. همیشه با همان انگیزه‌ی قبلی تلاش می‌کنم.

سؤال: بعد از پایان فوتبال، فصل بعدی زندگی حرفه‌ای‌تان چه خواهد بود؟

نمی‌توانم خودم را در دنیایی غیر از فوتبال تصور کنم، اما دقیقاً نمی‌دانم در چه نقشی فعالیت خواهم کرد. مشتاق یادگیری هستم و احتمالاً در دوره‌های مربیگری شرکت می‌کنم. زمانی که بازنشسته شوم، وقت بیشتری دارم تا بیشتر تحلیل کنم، تماشا کنم و بفهمم و تصمیم بگیرم که آیا بیشتر دوست دارم مربی باشم یا به‌ عنوان مدیر ورزشی کار کنم. اما فعلاً فقط می‌خواهم به گل زدن ادامه دهم.