خبرگزاری تسنیم، سعیدشیری: نحوه برخورد زوجین با یکدیگر، نه تنها معیار سنجش اخلاق فردی در محیط خانواده، بلکه شاخص مهمی برای سنجش میزان پایبندی به اصول دینی است. در این میان، دستور نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیهالسلام که فرمودند: «وَ الْطُفْ بِزَوْجَتِکَ وَ ارْفُقْ بِهَا» (با همسرت مدارا کن و با او رفق و نرمی پیشه ساز)، دقیقترین چراغ راهنما برای تنظیم روابط زناشویی است. این کلام شریف، مرزهای احترام متقابل را ترسیم میکند و نشان میدهد که بالاترین مقام علمی و معنوی هم نباید کسی را از وظیفهٔ مهرورزی و نرمی با همدم زندگی خویش غافل کند. تأکید بر «لطف» و «رفق»، بیانگر این است که بنیان خانواده باید بر پایهٔ حمایت عاطفی و پرهیز از هرگونه تحمیل و فشار بنا شود.
این شیوهٔ برخورد که به اوج کمال خود در سیرهٔ علوی رسید، به وضوح نشان میدهد که مدارا نه یک امتیاز بلکه یک تکلیف است. در مقابل، دریافت پاداش این مهربانی را در وجود حضرت زهرا سلام الله علیها مشاهده کردند؛ آنچنان که ایشان مرجع آرامش روحی و تسکیندهندهٔ غمهای دنیوی امیرالمؤمنین بودند. بنابراین، رفق و مدارا نه تنها موجبات رضایت خداوند و رسول او را فراهم میآورد، بلکه به طور مستقیم، کیفیت زندگی و سلامت روانی هر دو طرف را ارتقاء میبخشد و موجب تبدیل شدن خانه به پناهگاهی امن در برابر سختیهای جهان میشود.
در تبیین حقوق متقابل در نظام خانواده اسلامی، همانگونه که مرد موظف به «لطف و رفق» نسبت به زن است، وظیفهٔ اخلاقی زن نیز در کانون توجه قرار دارد و یکی از برجستهترین ابعاد آن، پرهیز مطلق از برانگیختن خشم همسر است. منابع روایی اسلامی بر این امر تأکید فراوانی دارند و آن را تا حدی حیاتی دانستهاند که در صورت به خشم آمدن همسر، زن تا کسب رضایت کامل او نباید به بستر برود. در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است «همانا برای مرد، بر همسرش حقی است: هرگاه او را فراخوانَد، او را خشنود کند؛ و هرگاه به او فرمان دهد، نافرمانیاش نکند؛ و با گفتارِ مخالف پاسخ ندهد و با او مخالفت نورزد.» اِنَّ لِلرَّجُلِ حَقّاً عَلَی امرَأَتِهِ: اِذا دَعاها تُرضِیهِ؛ وَ اِذا أمَرَها لاتَعصِیهِ وَ لاتُجاوِبهُ بِالخلافِ و لاتُخالِفهُ. (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 243)
بیان چنین روایاتی از سوی برترین مخلوق و والاترین رسول الهی، نشانگر آن است که زن، برای حفظ اقتدار، حرمت و آرامش مرد و نیز به سبب حقی که خداوند به صورت تکوینی در عرصهٔ سرپرستی، مدیریت خانواده و تدبیر زندگی به او بخشیده ـ موظف است با هماهنگی، ادب و احترام، جایگاه مرد را پاس دارد و زمینهٔ استحکام پیوند عاطفی و نظم خانوادگی را فراهم آورد؛ زیرا در نظام الهی، این هماهنگی و تعاملِ مبتنی بر محبت و احترام، ضامنِ آرامش و رشد هر دو سوی زندگی مشترک است.
این تقارن در مسئولیتها نشان از ماهیت دوطرفهٔ پیمان زناشویی دارد که بر پایهٔ احترام متقابل، صبر و درک موقعیت یکدیگر بنا شده است، با این تفاوت که مرد، حق بیشتری بر گردن زن دارد. به این ترتیب، حفظ آرامش روانی طرف مقابل به یک اصل اساسی در پایداری پیوند تبدیل میشود. اوج تجلی این اصل مسئولیتپذیری در تعامل زناشویی را میتوان در سخن درخشان امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به پیامبر اکرم مشاهده کرد: «فَوَ اللَّهِ مَا أَغْضَبْتُهَا وَ لَا أَکْرَهْتُهَا عَلَى أَمْرٍ حَتَّى قَبَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ وَ لَا أَغْضَبَتْنِی وَ لَا عَصَتْ لِی أَمْراً». (به خدا سوگند، هرگز او را خشمگین نکردم و به هیچ کاری وادارش نکردم تا آنگاه که خداوند عزّوجلّ او را به سوی خود برد؛ و او نیز هرگز مرا خشمگین نکرد و در هیچ فرمانی از من نافرمانی نکرد.) (کشف الغمة، ج1، ص363) این عبارت، یک بیانیهٔ جامع در باب موفقیت یک ازدواج آسمانی است. علی علیهالسلام با این سوگند بزرگ، نه تنها به ادای وظیفهٔ رفق و مدارا از سوی خود اشاره میکند، بلکه نشان میدهد که ایشان از سوی حضرت فاطمه سلام الله علیها نیز هرگز با خشم یا نافرمانی مواجه نشدهاند. این یک دیالوگ کامل از کمال اخلاقی است که در آن، هیچ یک از طرفین، عامل کدورت و ناراحتی دیگری نبوده است.
این جمله نشاندهندهٔ کمال اطاعت و همراهی حضرت زهرا سلام الله علیها با همسرشان است؛ اطاعتی که نه از سر اجبار، بلکه ناشی از فهم عمیق و اشتراک در مسیر حق بود. این عدم نافرمانی، مصداق بارز این است که زن برای حفظ مودت و رضایت الهی در کانون خانواده، باید از لجاجت و بهانهجویی پرهیز کند و با پذیرش ولایت تکوینی و تشریعی همسر (به عنوان قوامدهندهٔ خانواده)، محیطی عاری از تعارض بسازد. این همسویی در اراده، عاملی شد تا آن دو بزرگوار، خود تبدیل به مظهر آرامش یکدیگر شده و در نتیجه، هیچ یک از آلام و اندوههای دنیوی نتواند بر پیوند مقدسشان سایه افکند.
این اعتراف منحصربهفرد در سیرهٔ اولیای دین، دو درس بزرگ برای زوجین به همراه دارد:
نخست، اثبات این نکته که رسیدن به قلهٔ کمال و تقوا (که امام علی علیهالسلام مظهر آن است) منافاتی با شیرینی و مهربانی در خانه ندارد، بلکه عین آن است.
دوم، تأیید این اصل که شرط کسب آرامش روحی و معنوی، ایجاد بستر عاری از تنش در زندگی مشترک است. چنانکه در ادامهٔ حدیث آمده است: «وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّی الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَانُ». (و بهراستی، هرگاه به او مینگریستم، غمها و اندوهها از دلم زدوده میشد.) این جمله نشان میدهد که تلاش برای عدم خشمگین ساختن یکدیگر، مستقیماً به سلامت روان و توانایی فرد برای مواجهه با جهان خارج منجر میشود و به این ترتیب، محیط خانه به محل شفای دردهای درونی تبدیل میشود.
انتهایپیام/