شناسهٔ خبر: 75623281 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

تثبیت استقلال تمدنی با تسخیر لانه جاسوسی

13 آبان در حافظه تاریخی ملت ایران، نقطه تلاقی سه رخداد بنیادین در مبارزه با نظام سلطه است؛ سه واقعه‌ای که در مجموع روندی واحد را بازنمایی می‌کند: حرکت ملت ایران از نفی استبداد وابسته به نفی سلطه جهانی.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری تسنیم ـ محمد ملک‌زاده*؛ 13 آبان در حافظه تاریخی ملت ایران، نقطه تلاقی سه رخداد بنیادین در مبارزه با نظام سلطه است؛ سه واقعه‌ای که در مجموع روندی واحد را بازنمایی می‌کند: حرکت ملت ایران از نفی استبداد وابسته به نفی سلطه جهانی. این سیر تاریخی از سال 1343 تا 1358 را می‌توان به‌مثابه سه «ضربه متوالی» بر پیکر نظام سلطه استکباری تبیین کرد.

ضربه معرفتی به مشروعیت سلطه

در سیزدهم آبان 1343، رژیم پهلوی امام خمینی(ره) را به دلیل اعتراض به «کاپیتولاسیون» تبعید کرد؛ قانون «کاپیتولاسیون» که در سال 1343 در مجلس شورای ملی تصویب شد، در واقع تکرار همان امتیازاتی بود که دولت‌های استعماری در قرون نوزدهم و اوایل بیستم از دولت‌های ضعیف می‌گرفتند؛ مصونیت قضایی اتباع آمریکا از قانون ایران، به‌معنای پذیرش برتری حقوقی یک قدرت خارجی بر حاکمیت ملی بود.

امام خمینی(ره) در سخنرانی معروف خود در قم، این وضعیت را «فروختن استقلال کشور» نامید و آن را نه یک قانون اداری بلکه «اعلام بندگی ایران در برابر آمریکا» دانست. تبعید ایشان در 13 آبان همان سال، نشانه‌ای بود از واکنش نظام سلطه به بیداری دینی جامعه‌ای که دیگر حاضر نبود حاکمیت را در ازای مدرنیزاسیونِ وابسته واگذار کند. در این معنا، 13 آبان 1343 نقطه گسست بین مدرنیته پهلوی‌محور و بیداری توحیدی ملت ایران است. همچنانکه در نگاه امام، سلطه‌پذیری نه فقط نقض استقلال سیاسی، بلکه انکار توحید است؛ چون پذیرش اراده بیگانه در شئون مسلمین، پذیرش ولایت طاغوت تلقی می‌شود. رویدادی که در نهایت به وابستگی فرهنگی و ارزشی می‌انجامد. بنابراین امام خمینی در آن اعتراض، معیار استقلال را بر بنیان گفتمان مبارزه با سلطه بیگانه و نظریه نفی سبیل قرار داد.

از دل همین اعتراض بر ضد کاپیتولاسیون، جهت‌گیری تمدنی انقلاب اسلامی با ظهور شعار «نه شرقی، نه غربی» شکل گرفت. هنگامی که امام سلطه را از هر دو قطب جهانی  غرب سرمایه‌دار و شرق کمونیست  انکار کرد، مبنایی معرفتی برای نظم جدید اسلامی پدید آورد. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بعدها صرفاً یک شعار سیاسی نبود، بلکه بازتاب دقیق همان جهان‌بینی توحیدی بود که در 13 آبان 1343 آشکار شد: استقلال نه فقط از قدرت‌های خارجی، بلکه از هرگونه نظام معرفتی غیرتوحیدی.

ضربه اجتماعی به ارکان هیمنه استکبار

دومین رویداد تاریخی در 13 آبان مربوط به کشتار دانش‌آموزان در سال 1357 است. جاری شدن خون دانش‌آموزان در دانشگاه تهران، ضربه‌ای اجتماعی بر پایه خیزش توده‌ها علیه نظام وابستگی وارد ساخت. با ورود دانش‌آموزان و نوجوانان به صحنه مبارزه، خصلت توده‌ای و مردمی انقلاب عینیت بیشتری یافت. خونشان در صحن دانشگاه تهران بر زمین ریخت و همان فضا را که قرار بود در خدمت غرب‌باوری و تولید نخبگان وابسته باشد، به کانون انفجار ضدسلطه تبدیل کرد. این امر وجه اجتماعی و نمادین انقلاب را دگرگون ساخت و نشان داد که محور مبارزه علیه رژیم وابسته، فقط گروه‌های نخبه‌گرای سیاسی نیستند، بلکه توده‌ مردمِ متکی بر ایمان و رهبری معنوی امام خمینی(ره) به مبارزه برخاسته‌اند.

از سوی دیگر، گفتمان حاکم پهلوی که بر بنیاد مدرنیزاسیون تقلیدی بنا شده بود، از مردم جامعه ایرانی، خصوصاً نسل جوان، می‌خواست مصرف‌کننده مظاهر تمدن غرب بسازد. اما واقعه 13 آبان 57، این هویت تحمیلی را درهم شکست؛ نوجوانانی که می‌بایست در آینده در نقش کارمندان، مهندسان و مدیران وابسته به نظام جهانی ایفای نقش کنند، با انتخاب مرگ آگاهانه در برابر رژیم وابسته، معنای تازه‌ای از زیستن مؤمنانه عرضه کردند. چنین تحولی، بنیاد هیمنه فرهنگی و ارزشی غرب‌باوری را خرد کرد و زمینه پذیرش نظریه استقلال فرهنگی  تمدنی امت اسلامی را فراهم ساخت.

ضربه ساختاری به مرکز فرماندهی نظام سلطه

با تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان 1358، ملت ایران سومین و ساختاری‌ترین ضربه را بر نظام سلطه وارد کرد. تسخیر لانه جاسوسی در حقیقت اعلام استقلال نهایی انقلاب اسلامی در سطح نظام بین‌الملل بود؛ نقطه شروع هندسه جدید قدرت با محوریت «امت اسلامی». برای نخستین‌بار، یک ملت مستقل، به قلب مرکز سلطه جهانی تاخت. این اقدام در حقیقت چهره استعمار نوین را افشا کرد؛ همان شبکه‌ای که از طریق نهادهای دیپلماتیک، اطلاعاتی، فرهنگی و اقتصادی، سلطه آمریکا را در جهان بازتولید می‌کرد. تسخیر سفارت، این سازوکار را عریان و در برابر امت اسلامی قرار داد و بدین‌سان نخستین گام در ساخت تمدن مقاومتی برداشته شد.

این رخداد موجب شد مفهوم «امت» به‌عنوان کنشگر جدید در هندسه قدرت جهانی ظاهر شود و از آن پس، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چارچوب نظام امت‌محور شکل گیرد؛ نظمی که مشروعیت و امنیت خود را از ایمان و مقاومت به جای وابستگی می‌گیرد. به عبارتی می‌توان گفت این اقدام، مرز میان استقلال سیاسی و استقلال تمدنی را مشخص کرد: استقلال سیاسی با پیروزی انقلاب حاصل شد، اما استقلال تمدنی با تسخیر لانه جاسوسی تثبیت گردید، زیرا ملت ایران نه تنها سلطه‌گر را از کشور بیرون راند، بلکه حقِ نظارت فرهنگی و امنیتی او بر نظام اسلامی را نیز لغو کرد.

از این منظر، 13 آبان 1358 را می‌توان نقطه آغاز هندسه جدید قدرت در نظام بین‌الملل با محوریت امت اسلامی دانست؛ هندسه‌ای که امروز در قالب جبهه مقاومت، نظم امنیتی غرب را در منطقه و جهان به چالش کشیده است. و بدین‌ترتیب، 13 آبان نه یک مناسبت، بلکه منشور مقاومت امت اسلامی در برابر نظام سلطه است. انقلاب اسلامی با این سه ضربه، از سطح «اعتراض به سلطه» عبور کرده و وارد مرحله مهندسی امنیت امت‌محور شد؛ مرحله‌ای که امروز در قالب «جبهه مقاومت» تا مدیترانه و فراتر از آن امتداد یافته و همچنان پیکر نظام سلطه جهانی را تحت فشار راهبردی قرار داده است.

13 آبان را باید نقطه عطف در تحول هندسه قدرت جهانی دانست، روزی که با سه ضربه متوالی  فکری، اجتماعی و ساختاری  مسیر تاریخ از سلطه‌پذیری به مقاومت تغییر یافت. در این معنا، شعار «مرگ بر آمریکا» نه فریادی احساسی بلکه بیانیه‌ای تمدنی است؛ اعلانی بر تداوم جدال تاریخی میان توحید و طاغوت.

*عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

انتهای پیام/