به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ با گذشت سه هفته از آتشبس شکننده در نوار غزه، نشانههای روشنی از نقض مکرر تعهدات از سوی رژیم صهیونیستی به چشم میخورد؛ نشانههایی که فراتر از نقض ساده توافقنامه است و حاکی از یک طرح راهبردی برای تغییر نقشهی امنیتی و میدانی غزه است. این تغییرات، که عمدتاً در مناطق شرقی و شمالی غزه و بهویژه اطراف «خط زرد» در حال وقوع است، پرسشهای جدی درباره نیت واقعی اسرائیل از آتشبس ایجاد کرده و گزینههای مقاومت فلسطینی را به چالشی سخت کشانده است.
بازتعریف «خط زرد»؛ نگاهی به مناطق تحت کنترل جدید
بر اساس مشاهدات میدانی خبرنگاران و فعالان در نوار غزه، «خط زرد» در حال حاضر بیش از ۵۲ درصد از مساحت نوار غزه را در بر میگیرد. این مناطق شامل شرق شهرهای غزه، خانیونس، بیتلاهیا، بیتحانون و بخشهایی از رفح هستند؛ مناطقی که یا کاملاً ویران شدهاند یا در آستانه نابودی کامل قرار دارند.
مطابق با دادههای جغرافیایی موجود، «خط زرد» به یک منطقهی عملیاتی پیچیده تبدیل شده است که ورود به آن نهتنها برای شهروندان، بلکه حتی برای نهادهای بینالمللی و رسانهها نیز ممنوع است. این محدودیتها، خود نشان از پروژهای بزرگتر و پنهان دارد که بهنظر میرسد پایهریزی یک اشغال بلندمدت را دنبال میکند.
انفجارهای مرموز شبانه؛ حذف سیستماتیک زیرساختهای باقیمانده
در روزهای اخیر، گزارشهای متعددی از وقوع انفجارهای مهیب در شرق خط زرد منتشر شده است. این انفجارها که عمدتاً در نیمههای شب یا ساعات اولیه صبح رخ میدهند، به گفته منابع محلی، چنان شدید هستند که تا فاصله نیم کیلومتری نیز خانهها را میلرزانند.
تحلیل دادهها و تصاویر ماهوارهای نشان میدهد این انفجارها دو هدف اصلی را دنبال میکنند:
نابودی کامل خانهها و تاسیسات نیمهویرانشده، بهویژه زیرساختهای زیرزمینی باقیمانده.
تخریب تونلهای زیرزمینی مقاومت با استفاده از مواد منفجرهی بسیار سنگین.
در عین حال، ارتش رژیم اشغالگر با بهرهگیری از این فرصت، در حال ایجاد زیرساختهای جدید نظامی در این مناطق است. مشاهدات نشان میدهد که عملیات گستردهای برای احداث پایگاههای تازه در جریان است؛ اقدامی که با ادعای عقبنشینی از مرزهای شرقی در تضاد کامل قرار دارد.
پایگاهسازی رژیم اسرائیل در شرق غزه
یکی از مهمترین نقاط تمرکز ارتش صهیونیستی، شرق شهر غزه است؛ بهویژه مناطق الزیتون، الشجاعیه و التفاح که در روزهای اخیر شاهد فعالیت بیوقفه بولدوزرها و ماشینآلات سنگین هستند.
پایگاههای جدید اسرائیل در این مناطق مجهز به:
تیربارهای اتوماتیک
دوربینهای دید در شب با قابلیت تماموقت
بالنهای نظارتی بزرگمقیاس
هستند؛ سامانههایی که امکان رصد کامل شهر غزه را تا ساحل شارع الرشید فراهم میکنند. چنین چیدمانی از تجهیزات، نشان از یک طرح کنترل امنیتی و اطلاعاتی بلندمدت دارد.
همزمان، در مناطق شمالی مانند بیتلاهیا و بیتحانون و همچنین شرق خانیونس نیز الگوی مشابهی از اشغال و پایگاهسازی نظامی در حال اجراست. برخی منابع رسانهای به نقل از تحلیلگران نظامی گزارش دادهاند که ایالات متحده نیز با گسترش نفوذ اسرائیل در این مناطق موافقت کرده است؛ موضوعی که نگرانیها را درباره احتمال بازگشت کامل اشغال به نوار غزه دوچندان کرده است.
خط زرد؛ ابزار اسرائیل برای بازتعریف مرزها و اشغال مرحلهای
کارشناسان نظامی و سیاسی در فلسطین معتقدند آنچه در حال وقوع است، چیزی فراتر از نقض آتشبس است. این عملیات نظامی، در حقیقت بخشی از یک طرح راهبردی برای ایجاد یک منطقه حائل و کنترلشده است؛ منطقهای که نهتنها خالی از سکنه باشد، بلکه به یک مرز دفاعی دائمی برای شهرکهای صهیونیستنشین در آینده تبدیل شود.
اما مسئله نگرانکنندهتر این است که در سایه این سیاست، ساختارهای نظامی تازهای روی خرابههای موجود احداث میشوند. این اقدام نشان میدهد که اسرائیل نهتنها به عقبنشینی فکر نمیکند، بلکه در پی تحکیم حضور بلندمدت خود در این مناطق است؛ حضوری که بر اساس قوانین بینالمللی، مصداق بارز بازگشت به اشغال مستقیم محسوب میشود.
گزینههای پیشروی مقاومت
در شرایط کنونی، گزینههای مقاومت فلسطینی برای مقابله با این وضعیت پیچیده و فریبنده، محدود و همراه با هزینههای سنگین است. با توجه به اینکه مردم غزه پس از ماهها جنگ در تلاش برای بازسازی زندگی خود هستند، هرگونه اقدام نظامی از سوی مقاومت میتواند با واکنش شدید اسرائیل همراه باشد و جان غیرنظامیان را به خطر بیندازد.
گزینه اول: رصد و انتظار استراتژیک
مقاومت در این مرحله ترجیح داده است که تحرکات و نقضهای دشمن را بهدقت مستند کند تا آغاز فاز دوم توافق آتشبس (مطابق با توافق ۱۹ ژانویه) صبر پیشه کند. این استراتژی با هدف جلوگیری از بازگشت سریع جنگ و دادن فرصت به مردم برای بازسازی و آرامش نسبیدر پیش گرفته شده است.
گزینه دوم: عملیات فرسایشی هدفمند
نمونهی بارز آن، عملیات ده روز پیش در رفح است؛ جایی که نیروهای مقاومت با نفوذ به خطوط دشمن، ضرباتی به ارتش اسرائیل وارد کردند. این عملیاتها، در عین حال که میتوانند هزینههای اشغال را برای اسرائیل افزایش دهند، احتمالاً منجر به واکنشهای تلافیجویانهی گسترده از سوی دشمن خواهند شد؛ همانطور که پس از عملیات اخیر، بیش از ۳۰ غیرنظامی فلسطینی به شهادت رسیدند.
برخی منابع نزدیک به گروههای مقاومت معتقدند که برنامههای دیگری نیز در حال تدوین و آمادهسازی هستند که بهصورت عمومی اعلام نشدهاند. این طرحها ممکن است شامل عملیاتهای اطلاعاتی، جنگ سایبری یا بهرهگیری از فضای سیاسی و دیپلماتیک باشند. مقاومت فلسطینی، با شناخت کامل از ماهیت و رفتار دشمن، احتمالاً برنامههای چندلایهای برای مقابله با اشغال خزنده در خط زرد در نظر گرفته است.
آنچه در مناطق شرق و شمال نوار غزه رخ میدهد، بهویژه در امتداد خط زرد، بهوضوح میتوان نتیجه گرفت که رژیم اسرائیل در پی تحمیل یک اشغال جدید، پیچیده و چندبُعدی است؛ اشغالی که نهتنها بر زمین و زیرساخت، بلکه بر اطلاعات، ارتباطات و امنیت روانی مردم نیز تأثیر میگذارد.
مقاومت فلسطینی، اگرچه در شرایط دشوار انسانی و سیاسی قرار دارد، اما هنوز ابزارهای متعددی برای مقابله با این سناریو در اختیار دارد. همانطور که در گذشته نیز توطئههای متعدد را ناکام گذاشت، این بار نیز میتواند با اتکا به حمایت مردم و قدرت فکری و نظامی خود، نقشههای اسرائیل را خنثی کند.