به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: صبح بیستوهفتم اکتبر، پس از ۱۸ ماه محاصره، شهر الفاشر در شمال دارفور به کنترل کامل نیروهای حمایت سریع درآمد. از همان ساعات نخست، ویدئوهایی از سودان منتشر شد که خیابانهای پر از جسد، خانههای سوخته و صحنههایی از اعدامهای میدانی را نشان میداد. در تصاویری که خبرنگاران و امدادگران ثبت کردهاند، گروههایی از مردان مسلح در حال انتقال اجساد و دفن آنها در گودالهای بزرگ دیده میشوند. تحلیلهای ماهوارهای دانشگاه ییل، انجامشده بین بیستوهفتم تا بیستونهم اکتبر، پنج نقطه تازهحفاریشده در اطراف شهر را نشان داد که با الگوی دفنهای جمعی سازگار است. با این حال، کارشناسان تأکید کردند که بدون نمونهبرداری میدانی و معاینه پزشکی قانونی، نمیتوان زمان دقیق یا علت مرگها را تعیین کرد. در همان روز، سازمان جهانی بهداشت خبر داد که در حمله به بیمارستان مامایی، بیش از ۴۶۰ بیمار، همراه و عضو کادر درمان کشته شدهاند. این دادهها تصویری از یک شهرِ تسلیمشده، خسته و جداافتاده ارائه میدهد؛ شهری که ماهها بدون دارو، غذا و آب آشامیدنی تاب آورده بود و سرانجام زیر بار محاصره فروپاشید. الفاشر از ژوئن سال گذشته در محاصره نیروهای حمایت سریع بود. بستهشدن جادهها و گذرگاههای امدادی باعث شد توزیع آرد، دارو و سوخت تقریبا متوقف شود. بر اساس گزارش دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل، تا پایان تابستان امسال بیش از نیمی از ساکنان شهر فقط یک وعده غذا در روز داشتند و ذخایر گندم و ذرت به صفر رسیده بود. نهادهای امدادی در سپتامبر هشدار داده بودند که حدود ۱.۸ میلیون نفر در شمال دارفور در آستانه گرسنگی مطلق قرار دارند.
در روزهای پیش از سقوط، آخرین کاروان سازمان جهانی غذا که برای توزیع کمک حرکت کرده بود، در میانه راه هدف تیراندازی قرار گرفت. سه راننده کشته شدند و کمکها هرگز به مقصد نرسید. محاصره نهتنها منابع غذایی، بلکه توانایی پاسخ درمانی شهر را از میان برد. بیمارستانهای اصلی بدون برق کار میکردند و داروهای حیاتی مانند انسولین و آنتیبیوتیک هفتهها پیش از سقوط تمام شده بود.
حمله به بیمارستانها
در میان همه تصاویر دردناک، ویدئوهایی که از بیمارستان مامایی منتشر شد، نماد فاجعه الفاشر شد. این مرکز درمانی که بزرگترین زایشگاه شمال دارفور بود، روز بیستوششم اکتبر هدف حمله قرار گرفت. بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت و صندوق جمعیت سازمان ملل، در آن روز بیش از ۴۶۰ نفر، از جمله مادران باردار، نوزادان و همراهانشان، جان خود را از دست دادند. ساختمان اصلی بیمارستان در آتش سوخت و بخش زایشگاه به طور کامل تخریب شد. چند نفر از پزشکان و پرستاران ناپدید شدند و سپس اجساد برخی از آنان در محوطه پشتی پیدا شد. یکی از پزشکان بازمانده در گفتوگو با رسانهها گفت: «ما دیگر بیمارستان نداریم؛ فقط دیوارهای سوخته باقی ماندهاند».
در همان زمان، گزارشهایی از حمله به بیمارستان کودکان نیز منتشر شد. صندوق کودکان سازمان ملل هشدار داد که نابودی این دو مرکز درمانی «ضربهای مرگبار به سلامت مادران و کودکان» بوده است. با تعطیلی کامل بخشهای درمانی، هزاران بیمار در خانهها رها شدند و بسیاری از آنان بر اثر جراحات یا بیماریهای قابل درمان جان باختند.
شواهد تصویری و شهادتها
تحلیلگران مستقل میگویند تصاویر ماهوارهای جدید نهتنها محلهای دفن تازه، بلکه آثار سوختگی، آثار خونین برجامانده از کشتار وسیع، خودروهای منهدم و ساختمانهای تخریبشده را هم نشان میدهد. در یکی از ویدئوها، مردی با لباس نظامی در برابر گودالی ایستاده که دهها جسد در آن انباشته شده است. برخی از کلیپها، که توسط خبرنگاران محلی تأیید شدهاند، اعدام چند مرد مجروح را نشان میدهد. ناظران بینالمللی این ویدئوها را «شواهد اولیه احتمال جنایت جنگی» دانستهاند. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل در بیانیهای اعلام کرد: «الگوهای رفتاری مشاهدهشده در تصاویر میتواند مصداق قتل هدفمند بر مبنای قومیت باشد». بازماندگان در گفتوگو با امدادگران روایت کردهاند که نیروهای مهاجم هنگام بازرسی خانهها از ساکنان درباره قبیلهشان سؤال میکردند. اگر پاسخ، «زَغاوه» یا «فور» بود، بلافاصله دستور تیر داده میشد. یکی از پناهجویان زن که به اردوگاه «کوتوم» رسیده گفته است: «آنها نام قبیله را میپرسیدند و بعد میزدند. هیچ فرصتی برای فرار نبود». این الگو، که در چندین روایت تکرار شده، نشانهای از انگیزههای تبعیضی و انتقامی در رفتار نیروهای مهاجم دارد. دفتر حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده است که چنین رفتارهایی در صورت اثبات میتواند مصداق «پاکسازی قومی» تلقی شود.
شمار تلفات و موج آوارگی
درحالیکه آمار دقیق قربانیان هنوز روشن نیست، نهادهای بینالمللی از رقم هزار نفر کشته در کل شهر سخن گفتهاند. گروههای امدادی محلی تخمین میزنند دستکم 200 نفر دیگر در مسیرهای فرار کشته شدهاند. سازمان بینالمللی مهاجرت اعلام کرد که فقط بین ۲۶ تا ۲۹ اکتبر بیش از 36 هزار نفر از شهر گریختهاند. بسیاری از آنان به اردوگاههای موقت در شمال چاد و جنوب لیبی پناه بردهاند. دفتر پناهندگان سازمان ملل گزارش داد که از آغاز درگیریها در سودان، بیش از 11 میلیون نفر در داخل کشور آواره شدهاند و بیش از هفت میلیون نفر دیگر در خارج به سر میبرند. چنین حجمی از جابهجایی انسانی، سودان را در صدر بزرگترین بحران آوارگی جهان قرار داده است. برنامه جهانی غذا اعلام کرده است که نیمی از جمعیت سودان، معادل حدود 25 میلیون نفر، در وضعیت ناامنی غذایی شدید زندگی میکنند. در شمال دارفور، 70 درصد خانوادهها فقط یک وعده غذا در روز دارند و قیمت غلات نسبت به سال گذشته پنج برابر شده است. در الفاشر، پس از سقوط شهر، نانواییها از کار افتادند و آخرین ذخایر آرد در انبارهای غارتشده از بین رفت. سازمان بهداشت جهانی هشدار داده است که قطع خدمات درمانی و تخریب زیرساخت بهداشتی، خطر شیوع وبا، سرخک و مالاریا را افزایش داده است. برآورد این سازمان نشان میدهد بیش از 80 درصد شبکه آبرسانی شهر از کار افتاده و مراکز تصفیه آب دیگر فعالیتی ندارند. صندوق کودکان سازمان ملل اعلام کرده است که اگر کمکهای اضطراری تا یک هفته آینده نرسد، هزاران کودک در خطر مرگ ناشی از سوءتغذیه و بیماریهای عفونی قرار خواهند گرفت.
ابعاد سیاسی و منطقهای
سقوط الفاشر موازنه قدرت را در سودان دگرگون کرده است. این شهر آخرین مرکز مهم ارتش در دارفور بود و با تصرف آن، کنترل شمال منطقه عملا به دست نیروهای حمایت سریع افتاد. تحلیلگران نظامی میگویند که این پیروزی میتواند موقعیت ژنرال محمد حمدان دقلو، فرمانده حمایت سریع را در مذاکرات احتمالی صلح تقویت کند و ارتش را در موضع ضعف قرار دهد. دولت مصر و چاد درباره خطر سرایت بیثباتی هشدار دادهاند. اتحادیه آفریقا نیز در بیانیهای اعلام کرد که ادامه درگیری در دارفور «تهدیدی برای امنیت منطقه و کل شاخ آفریقا» است.
برخی منابع اطلاعاتی غربی از استفاده نیروهای مهاجم از پهپادهای ساخت خارج خبر دادهاند. کارشناسان مستقل میگویند اگر این گزارشها تأیید شود، بحران سودان به مرحلهای میرسد که بدون فشار بینالمللی قابل مهار نیست.
نقش امارات
در ماههای گذشته منابع دیپلماتیک و گزارشهای اطلاعاتی غربی به نقش فزاینده امارات در حمایت مالی و تسلیحاتی از نیروهای حمایت سریع اشاره کردهاند. طبق گزارش منتشرشده توسط چند مرکز پژوهشی اروپایی، بخش عمده پهپادها، خودروهای زرهی و تجهیزات ارتباطی مورد استفاده این نیروها از طریق شبکههای بازرگانی مستقر در امارات و شرق لیبی تأمین شده است.
هرچند ابوظبی هرگونه مداخله مستقیم را انکار میکند، اما شواهد مسیرهای پروازی و بارنامههای ثبتشده در بنادر دریایی نشان میدهد این کمکها از مسیرهای غیررسمی به دارفور منتقل شدهاند. تحلیلگران میگویند انگیزه اصلی امارات از این حمایت، تثبیت نفوذ خود در شاخ آفریقا و کنترل مسیرهای تجاری دریای سرخ است؛ منطقهای که در سالهای اخیر به صحنه رقابت قدرتهای منطقهای و جهانی تبدیل شده است. در سطح ایدئولوژیک، فرماندهان نیروهای حمایت سریع خود را مدافع «اسلام میانهرو» معرفی میکنند، اما گزارشهای میدانی از گرایشهای سلفی و همکاری با گروههای اسلامگرا در مناطق مرزی خبر میدهد. تناقض اینجاست که بیشتر قربانیان، خود مسلمانانی از جوامع بومی دارفور هستند؛ مردمی که قربانی نزاعی میان گروههایی با مذهب مشابه اما با اهداف قدرتطلبانه شدهاند. تحلیلگران سودانی میگویند این درگیری دیگر جنگی میان ارتش و شبهنظامیها نیست، بلکه تقابل دو رویکرد افراطی و خشونتپرور است که هر دو در نهایت مردم عادی را قربانی کردهاند.
دبیر کل سازمان ملل در بیانیهای خواستار تحقیقات جامع و بیطرفانه درباره رخدادهای الفاشر شده است. کمیساریای عالی حقوق بشر نیز خواستار تشکیل هیئت حقیقتیاب شد تا محلهای دفن را شناسایی و مدارک را جمعآوری کند. کارشناسان حقوق بینالملل تأکید کردهاند که شواهد تصویری و ماهوارهای باید با نمونهبرداریهای پزشکی-قانونی همراه شود تا در محاکم بینالمللی قابلیت استناد پیدا کند. به گفته یکی از مقامهای ارشد دفتر حقوق بشر، «بدون حضور ناظران مستقل، مدارک در خطر ازبینرفتن یا دستکاری قرار دارد». سازمان جهانی بهداشت هم بر ضرورت بازسازی سریع ظرفیت درمانی شهر تأکید کرده و گفته است: «هر ساعت تأخیر، به معنای جانهای ازدسترفته بیشتر است».
نهادهای امدادی سه اولویت فوری را مشخص کردهاند: نخست بازکردن گذرگاههای انسانی با نظارت بینالمللی برای ورود غذا، دارو و آب؛ دوم اعزام تیمهای پزشکی، از جمله متخصصان مامایی و اطفال؛ و سوم ایجاد زایشگاههای سیار در مناطق امن اطراف شهر. صندوق جمعیت سازمان ملل اعلام کرده است که ساخت دو زایشگاه موقت در حومه نیالا آغاز شده تا مادران باردار از منطقه خارجشده تحت درمان قرار گیرند. برنامه جهانی غذا نیز در حال آمادهسازی کاروان جدیدی است که در صورت تأمین امنیت، طی هفته آینده به دارفور اعزام میشود.
در کنار اقدامات اضطراری، کارشناسان بانک جهانی میگویند بازسازی کامل زیرساختهای شهر دستکم به شش ماه زمان و بیش از 500 میلیون دلار بودجه نیاز دارد. این برنامه باید شامل آموزش مجدد کادر درمان، بازسازی شبکه برق و آب و ایجاد سیستم پایش بینالمللی برای جلوگیری از تکرار خشونت باشد. فاجعه الفاشر چهرهای از فرسودگیِ امید در سودان است؛ شهری که ماهها در محاصره ماند و سرانجام در برابر گرسنگی، خشونت و بیتوجهی جهانی فروریخت. آمارهای سازمانهای جهانی از صدها کشته، هزاران زخمی و دهها هزار آواره فقط بخش آشکار این بحران است. آنچه در الفاشر رخ داد، یادآور واقعیت تلخی است: هرجا نظارت و پاسخگویی از بین برود، مرگ بازمیگردد. جامعه جهانی اگر قصد جلوگیری از تکرار این تراژدی را دارد، باید همزمان دو مسیر را بگشاید؛ مسیر امداد برای نجات جانها و مسیر عدالت برای پاسخگویی عاملان.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.