بهگزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، نخستین جشنواره سراسری موسیقی «شهریار» با محوریت مکتب موسیقی تبریز، با حضور جمعی از هنرمندان نامآشنا، پژوهشگران برجسته موسیقی ایرانی و گروههای شرکتکننده از استانهای مختلف کشور در کهنشهر تبریز ـ دیار شهریاران نامدار و خاستگاه ذوق و شور آذربایجان ـ نواخته میشود؛ رویدادی که نفسش از دل فرهنگ کهن این سرزمین برمیخیزد و نوای سازهایش، یادآور قرنها خلاقیت، لطافت و حماسه است.
صحنهای پوشیده از نغمه و رنگ
هنوز صندلیهای تالار پروین بهطور کامل پر نشده که صدای دلنشین کوککردن سازها در فضا میپیچد؛ همان نوای آشنا که از آن بوی تمرکز، عشق و اضطراب میآید. صدای نی در گوشهای با لطافت میپیچد و در سوی دیگر، مضراب تار با دقت بر سیم مینشیند؛ گویی چارسوی تالار به کارگاه بزرگ نغمهپردازی بدل شده است.
در سویی، پیرمردی با موی سپید و عینک تهاستکانی، دستها را بر عصا نهاده و با دقت، انگشتان نوازنده جوان تار را میپاید. او از پیشکسوتان مکتب تبریز است؛ از شاگردان سالهای دور استادان نامداری چون اقبال آذر و بیگجهخانی. نگاهش پر از خاطره است و در برق چشمهایش، تاریخ موسیقی تبریز میتپد.


آوای شهریار در ستایش تبریز
صدای تار با مضرابهای دقیق و تُند، ریتمی تپنده میسازد و ضرب تنبکِ چیرهدست با نوای نیِ لطیف و حزین درهم میآمیزد. نغمهای از جنس آفتاب تبریز - گرم و نجیب و عزیز - ترکیبی از قدرت و لطافت.
در همان لحظات، مخاطب درمییابد که جشنواره شهریار تنها مجموعهای از اجراهای موسیقایی نیست، بلکه تلاشی برای بازتعریف و احیای ریشههای مکتب تبریز در بستر ملی موسیقی ایران است؛ تلاشی برای پیوند گذشته با اکنون، و سنت با خلاقیت.

سازها سخن میگویند؛ از تار تا نی
در بخش نخست اجرا، سازها چنان در هم تنیدهاند که مرز میان صداها از میان رفته است. تار، همان صدای آشنا و نافذی است که از دل چوب درختان ستبر تبریز برمیخیزد و در دست استادکار آذربایجانی، خصلتی حماسی مییابد؛ سهتار در پاسخ، با نغمههایی نرم، چون زمزمهای درونی، به گفتوگو مینشیند.
نی با صدایی کشیده و دردمند، روایت را انسانیتر میکند؛ گویی نفس انسان در جسم نی حلول کرده است. در پسزمینه، دف و تنبک با ریتمهای پُرتپش خود جانِ مجلس میشوند؛ ضرباتی که یادآور ابهت آذربایجان است.

حضور فعال سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری تبریز
این جشنواره، بههمت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری تبریز برگزار میشود؛ نهادی که طی سالهای اخیر با اجرای طرحهای گسترده فرهنگی و هنری، کوشیده است هویت بومی و میراث معنوی تبریز را زنده نگاه دارد.
مکتب موسیقی تبریز نهتنها بخشی از میراث فرهنگی ایران است، بلکه میتواند زبان دیپلماسی فرهنگی این شهر باشد. برگزاری جشنواره شهریار، تلاشی در تراز ملی برای بازشناسی و گسترش این زبان مشترک است. توسعه فرهنگی زیربنای توسعه شهری است. موسیقی، بهویژه مکتب تبریز، نماد هویت این شهر است و وظیفه خادمان فرهنگ، صیانت از آن و انتقالش به نسلهای آینده است.

صدای زلال کوههای سهند
نوازندهای نوجوان با سنتور روی صحنه آمده است. نور روی سیمهای نقرهای افتاده و نخستین ضربه مضراب، چون قطرهای بلورین در فضا پخش شده است. صدای سنتور، زلال و کوهستانی است؛ گویی چشمهای از دل سهند جاری میشود.
هر نت، همچون نفس طبیعت، در تالار میپیچد. در لحظاتی، شنونده حس میکند که صدای سنتور با آواز باد در درههای آذربایجان درهم میآمیزد. این اجرا، یادآور لطافت موسیقی ایرانی در کنار استحکام و نظم مکتب تبریز است. یکی از ویژگیهای جشنواره شهریار، میداندادن به هنرمندان جوان است. اجراهای گروههای جوان تحسین داوران را برانگیخته است. نوای تار و کمانچه در کنار صدای گرم و جوان آوازخوانان، فضا را سرشار از شور کرده است.

موسیقی بهعنوان زبان مشترک شهر
در گفتوگو با شرکتکنندگان، همه از «احساس تعلق» سخن میگویند. یکی از نوازندگان جوان میگوید: وقتی وارد تبریز شدم، دیدم مردم اینجا موسیقی را با احترام گوش میدهند. در نگاهشان، موسیقی بخشی از هویت است. این جشنواره نشان داد که موسیقی میتواند زبان مشترک مردم یک شهر باشد.
شب رسیده و آخرین گروه روی صحنه است. تار در دست نوازنده میلرزد، نه از ترس، که از هیجان نغمهای تازه. پس از پایان اجرا، تماشاگران ایستاده تشویق میکنند و در نگاهشان، احترام به ریشه و امید به آینده موج میزند.
اندکاندک صداها آرام میگیرند، اما نغمهها در ذهن تماشاگران باقی میماند. صدایی از تبریز، از دل تاریخ و هویت، از کوچههایی که هنوز زمزمه شهریار در آنها جاری است. نخستین جشنواره سراسری موسیقی شهریار، تنها آغاز راهی است که در آن، تبریز بار دیگر پرچمدار گفتوگوی موسیقی ایرانی میشود؛ شهری که در تار و پودش، نغمه و نجابت درهم تنیدهاند.

انتهای پیام/