عصر ایران؛ امیر حسن خدیر- اکبر کارگرجم - بچۀ بهجتآباد تهران - عصر روز گذشته 4 آبان 1404 خورشیدی در 81 سالگی از میان ما رفت و به سه رفیق و همبازی قدیمی خود -ناصر حجازی، منصور پورحیدری و عزت جانملکی- پیوست که سالها کنار هم بهترین دفاع ایران را ساخته بودند.
در کنار این 4 نفر نفر پنجمی متغیر بود و بین پرویز قلیچخانی ، نصرالله عبداللهی ، عباس نوین روزگار و مدتی جواد اللهوردی تقسیم میشد.
به باور بسیاری او بهترین مدافع تاریخ ایران از لحاظ کامل بودن بود؛ هم قدرتی، هم تکنیکی و هم تاکتیکپذیر.
زمینهای خاکی بهجتآباد تهران نقطۀ شروع فوتبال او بود و چون زمین فوتبال آنها نزدیک باشگاه تاج (استقلال) بود به اتفاق چند تن از دوستان از جمله رضا عادلخانی به تیم خُردسالان تاج پیوست.
مدتی بعد برای تیم جوانان این باشگاه انتخاب شد اما مچ پای او در یک بازی شکست و به همین خاطر نتوانست سه سال بازی کند.
بعد از بازگشت به فوتبال عضو باشگاه راهآهن شد و پس از دو سال حضور در راهآهن و در سالی که در بازی مقابل تاج یک گل استثنایی از فاصله حدود 40 متری به حسین قاضیشعار زد و باعث شکست تاج شد - در سال ۱۳۴۸ - به خواست و همت مرحوم علی داناییفر به تاج پیوست و کنار مهدی لواسانی خط دفاعی تاج را در وسط بست و میتوان گفت از منصور پورحیدری پرسابقهتر است.
از لحاظ تاکتیکی در هر پستی که رایکوف و داناییفر در تاج یا رنجبر، اوفارل و بیاتی در تیم ملی به او گفتند بهترین بازی را انجام داد. شاید به ندرت مدافعی در تاریخ فوتبال بیابید که هم در دفاع راست و هم دفاع چپ و هم لیبرو و همچنین دفاع یارکوب بازی کرده باشد و همه هم با بهترین کیفیت و وقتی قرار بود فورواردی را از کار بیندازد مجال هیچ درخششی به او نمیداد.
در همان بازی مشهور ایران -کرۀ شمالی که ناصر حجازی لقب شیر پیونگیانگ گرفت مسؤول مهار "ما جونگ او" فوق ستاره و گوش راست کره بود. همان بازیکنی که حذف ایتالیا در جام جهانی 1966 انگلیس را رقم زد و کارگر جم در مقابل چنین بازیکنی وظیفه خود به بهترین نحو ممکن انجام داد.
از لحاظ تکنیکی مدافعی چون او کمیاب بود که به راحتی پست عوض کند، زیر توپ نزند و با اعتماد به نفس نفوذ و بازیسازی کند.
شماره مورد علاقه او 4 بود و دیدیم همین اواخر وقتی که ساپینتو به عیادت او رفت عدد 4 را نشان داد و برای او آرزوی موفقیت کرد و اطمینان داد موفق میشوی آن هم در روزگاری که ساپینتو اوضاع خوبی در استقلال نداشت. دوستی که در آنجا بود پرسید: عدد مورد علاقۀ خود را نشان دادید یا فرهاد مجیدی را؟ خندید و گفت: عدد استقلال.
گل های او خاص بودند غیر از گل به تاج در لباس راهآهن که اشاره شد در فینال جام باشگاههای ایران در بازی تاج و پاس و در حالی که نتیجه 1-1 مساوی بود از روی خط کرنر با ضربهای زیبا و کات دار دروازه مرحوم کیوان نیکنفس را باز کرد و تاجِ قهرمانی بر سر تاج گذاشته شد.
همچنین در مقابل سوریه در بازیهای مقدماتی المپیک مونیخ در بهار 51 به عنوان دفاع چپ بازی کرد و گلی زیبا را وارد دروازۀ دروازهبان سطح بالای آن زمان سوریه (صابونجی) کرد در حالی که توپهای علی پروین ، جواد قراب ، علی جباری و غلام وفاخواه را در مقابل چشمان حدود 30 هزار تماشاگر در امجدیه عالی مهار کرده بود اما کارگر جم پس از دریبل سه مدافع و شوتی سرکش دوروازه او را گشود.
همین گل ها و بازی های زیبا سبب شد مجلۀ دنیای ورزش در همان سال 1351 او را به عنوان مرد سال فوتبال ایران برگزیند و البته جایزه را در سال 1352 به او دادند که معتبرترین جایزه فردی او به حساب میآید.
با این همه او هم در تاج و هم در تیم ملی اسیر جوانگرایی شد. (آن زمان مثل زمان حال نبود که امیر قلعه نویی بازیکن بدون باشگاه و سن زیاد را به تیم ملی دعوت کند بلکه بازیکنی در سطح اکبر کارگرجم نیز قربانی جوانگرایی میشد).
در حالی که در تیم تاج میتوانست چند سال دیگر نیز بدرخشد اما جکیچ نه تنها او که 8 ستاره دیگر را نیز کنار گذاشت: کارو، جانملکی ،قراب، رشیدی، حسن ابراهیمی، پورحیدری، مسعود مژدهی و نوین روزگار. البته دو بازیکن اخیر را به خاطر حسن روشن که محبوب جکیچ و کاپیتان تیم بود بازگرداند.
خود اکبرکارگرجم جای بزرگی چون جعفر کاشانی را گرفت و او را ذخیره خود کرد تا در کنار مجید حلوایی دفاعی مستحکم بسازند و هم به المپیک مونیخ 1972 راه یابند و هم قهرمان جام ملتهای آسیا شوند. او در 32 سالگی فوتبال را در 1355 کنار گذاشت و به عنوان طرفدار در بسیاری از بازیها حاضر میشد.
آخرین بازی ملی را در مقابل شوروی انجام داد. بازییی که اوفارل و سپس حشمت مهاجرانی جوانگرایی را سر لوحه کار خود قرار داده بودند.
اکبرکارگر جم از خطا کردن روی حریف و اتلاف وقت بیزار بود و مطیع کامل سوت و فرمان داور بی هیچ بحث یا جدلی و هرگز کارت زرد یا قرمزی دریافت نکرد و از این حیث بسیار شبیه فرانتس بکن بائر که بسیار کم کارت گرفته بود.
اکبر کارگر جم را اما نسلهای قبل با سیمای محزون میشناسند و شاید گمان می بردند به سبب دوری از فوتبال است اما دلیل محکم تری داشت و داغ فقدان فرزند جوان بود که روح او را پژمرد و شاید اگر میتوانست با فوتبال مشغول باشد از رنج آن می کاست.
این یادآوری هم جا دارد که اکبر کارگر جم زنندۀ یکی از گلهای خاطره انگیز تیم ایران در مقابل بایرن مونیخ با تمام ستارگان آن بود با نتیجۀ عجیب 6-2.
افتخارات تیمی او شامل قهرمانی مسابقات بینالمللی ایران ۱۹۷۴ به همراه ایران، لیگ قهرمانان آسیا،قهرمانان باشگاههای با تاج و قهرمانی دو دوره جام تختجمشید به همراه تاج بود.
همین که 50 سال بعد از وداع با فوتبال با زندگی وداع گفت ولی در ذهن بسیاری ماندگار بود و خاطرات زیبای او را مرور کردیم گواهی است بر آن که بر حافظۀ مردمانی که با او خاطره داشتند نیکو نشسته بود، یادش گرامی.