پرسپولیس تحولات فراوانی را روی نیمکت خود دید و حالا دیگر وحید هاشمیان هدایت این تیم را بر عهده ندارد بلکه اوسمار ویرا سکاندار سرخپوشان پایتخت محسوب میشود.
در رابطه با این ماجرا و البته اتفاقات دیگری که رخ داده، با محمد مایلیکهن پیشکسوت سرشناس پرسپولیس و سرمربی اسبق تیم ملی همکلام شدیم.
ابتدا از مصاحبه شما با خبرورزشی در مورد پژمان جمشیدی و حرفهایی که پیرامون این ملیپوش اسبق و البته ستاره کنونی سینما بر زبان آوردید، شروع کنیم که بازتاب وسیع و مثبتی داشت...
الهی شکر که چنین بازتابی داشت. من بازهم میگویم اصلا نمیخواهم صرفا و یکطرفه از پژمان دفاع کنم بلکه معتقدم باید در هر موضوعی واقعیتنگر بود و تمام جوانب امر را زیر نظر گرفت.
در همین ارتباط: مایلیکهن: واقعا پژمان جمشیدی احتیاجی به خفتگیری دارد؟/ خانمها با من هم عکس میگیرند چه رسد به پژمان/ حاضرم برای کمک به پژمان وارد گود شوم
ساعتی قبل اکبر کارگر جم بازیکن اسبق استقلال و تیم ملی چشم از جهان فرو بست. چهرهای که بدون شک شما بازیهایش را به خاطر دارید.
بله بله. واقعا متاثر شدم و به خانواده این بزرگوار تسلیت میگویم. در واقع باید به خانواده فوتبال تسلیت گفت چون یکی از بهترین بازیکنان دهههای گذشته را از دست دادیم. ایشان یکی از بهترین مدافعان وسط فوتبال ما بود که اتفاقا تکنیک هم داشت و مثل اغلب مدافعان میانی نبود که به قول معروف فقط زیر توپ میزدند و آن را دفع میکردند. یک بازیکن توانمند که اگر اشتباه نکنم حتی سابقه انتخاب شدن به عنوان مرد سال فوتبال ایران را هم داشت. شنیدم در این چند ماه اخیر باشگاه استقلال هزینههای درمانی ایشان را بر عهده گرفته بود ولی این بنده خدا سالها با بیماری دست و پنجه نرم کرد و بدون تعارف باید بگوییم از نظر مالی فشار بسیار زیادی را متحمل شد. الان آقای بیوک وطنخواه پیشکسوت عزیزمان در پرسپولیس که اولین مربی من در این تیم هم بود، متاسفانه بیمار است و حتما نیازمند توجه. امیدوارم شرایطی فراهم شود تا همه پیشکسوت هنگام بیماری مورد حمایت قرار بگیرند.
برسیم به پرسپولیس؛ وحید هاشمیان رفت خیلیها معتقدند شکل برخوردی که با او شد قشنگ نبود!
من دوباره سوالی که چند روز قبل مطرح کردم را از شما میپرسم. این ۲ شخص محترمی که تحت عنوان مدیران ارشد باشگاه پرسپولیس روی خط برنامههای تلویزیونی آمدند و صحبت کردند، اصلا تا قبل از این کسی اسمشان را میدانست؟ به هر حال این هم از معجزات فوتبال است که آقایان را به راحتی مشهور میکند و هیچ بعید نیست برخی از همین افراد تا چندی دیگر به واسطه همین شهرتی که کسب کردهاند، مدعی شوند که عمر خود را در فوتبال گذراندهاند. جدا از بحث برکناری، شکل قطع همکاری با وحید هاشمیان هم فوقالعاده تلخ بود. من با ایشان برخورد زیادی نداشتم ولی احساس کردم که در حقش ظلم میشود به همین خاطر برای حمایت از او سر تمرین پرسپولیس حاضر شدم. شما تصور کنید پرسپولیس بازی خود را برده و اصلا فاصله زیادی هم با صدر جدول ندارد اما دقیقا بلافاصله پس از پیروزی و حتی بعد از اینکه او تیم را تمرین داد، برکنارش کردند.
نکته جالب توجه دیگر اینکه اوسمار ویرا تابستان پارسال بیماری همسرش را مد نظر قرارداد و از پرسپولیس رفت ولی به کشور خودش یعنی برزیل برنگشت بلکه در تایلند مشغول مربیگری شد!حالا اما دیگر هیچکدام از این بحثها مطرح نیست!
انشالله که همسر ایشان بهبود یافته ولی نکته دقیقا همینجاست که ایشان پارسال بعد از اینکه از بیماری همسرش صحبت کرد، به برزیل برنگشت بلکه ترجیح داد در تایلند مربیگری کند! حالا هم که دیگر اصلا حرفی از بیماری نیست. به هر حال دوستان حرفهای هستند و کارشان را بلدند. اینکه الان با چه رقمی به پرسپولیس برگشته نیز در نوع خود جالب توجه است!
قبلا با صراحت گفته بودید یک عده وحید هاشمیان را میزنند چون از دلالها بازیکن نگرفته است...
بله و حالا میتوان کنار گذاشته شدن هاشمیان را به دلالها تبریک گفت. و البته چقدر تلخ که چنین مربی باشخصیتی از پرسپولیس رفت.
بعد از حضورتان در تمرینات تیم پیشکسوتان پرسپولیس، بهروز سلطانی دروازهبان اسبق این تیم به شدت علیه شما موضع گرفت؟
بله این آقا در حرفهایش گفت محمد مایلیکهن بعد از سه سال سر تمرین پیشکسوتان حضور یافت و مثل اینکه بوی کباب به مشامش خورده! من که تا امروز هیچ حرفی نزده بودم و برای حضور در بازیهای خیریه هم از کسی پولی نمیگیرم ولی بعضی آقایان بابت انجام دیدارهای خیریه و حتی شرکت در تمرینات پیشکسوتان پول میگیرند! قدیمیهای پرسپولیس هم محمد مایلیکهن را میشناسند و هم بهروز سلطانی را ولی بد نیست برای طرفداران جوانتر یک نکته مهم را یادآوری کنم...
چه نکتهای؟
اوایل دهه ۶۰ مرحوم بهلولی که در کار زمین شهری بود (با بهمن بهلولی، داور سرشناس و فقید کشورمان اشتباه گرفته نشود) شرایطی را فراهم کرد تا بعضی از فوتبالیستها بتوانند در منطقه سعادتآباد کنونی صاحب زمین بشوند و به قول معروف از مزیت زمین شهری استفاده کنند. همین آقای بهروز سلطانی آمد و به تعدادی از بازیکنان وقت پرسپولیس که من هم جزو آنها بودم، پیشنهاد کرد که زمینهایشان را برای آنها بسازد چون میگفت آشنا دارد. فکر میکنم کل قیمت هر قطعه از آن زمینها در زمان خودش ۲میلیون تومان بود ولی آقای سلطانی صرفا برای اینکه چند ردیف آجر چیده بود، از هر کدام از ما ۴۰۰هزار تومان پول گرفت! ایشان چنین پولی را گرفت ولی چیزی تحویل ما نداد و در نهایت یک ویرانه تحویل گرفتیم. بچهها یا خودشان ساختند یا اینکه زمینها را فروختند. خواستم این را بگویم تا طرفداران پرسپولیس بعضی افراد را بهتر بشناسند. بد نیست به این نکته هم اشاره کنم که پیشکسوتان پرسپولیس وقتی میخواهند مقابل بعضی آقایان بایستند، بهتر است حتما دستشان داخل جیبشان باشد و هرگز دست از جیب در نیاورند چون برایشان مشکل ایجاد میشود!