
فرارو- بلن فرناندز، روزنامه نگار و نویسنده مسائل بینالمللی در وبگاه شبکه الجزیره.
به گزارش فرارو به نقل از الجزیره؛ یکشنبه گذشته، موزه شناخته شده لوور در پاریسِ فرانسه، هدفِ یک سرقت عجیب قرار گرفت که در نتیجه آن هشت قطعه از جواهرات ارزشمندِ متعلق به دوره ناپلئون بناپارت، از طبقه دوم این موزه به سرقت رفتند. جواهرات دزیده شده شامل مواردی نظیرِ یک تاج متعلق به ملکه ماری آملی و ملکه هورتنس، یک گردنبند زمرد که توسط ملکه ماری لوئیز استفاده شده و همچنین یک سنجاق سینه بزرگ متعلق به ملکه یوجنی و سایر موارد مشابه می شود.
رسانههای خبری بینالمللی، این حادثه سرقت را تقریبا به نحوی مشابه پوشش داده اند. به عنوان مثال، سی ان ان گزارش داده که «جواهرات تاریخی از فرانسه به سرقت رفتند. موضوعی که برای این کشور یک فاجعه ملی است». گزارش سی ان ان در ادامه به این مساله اشاره کرده که یکی از جواهرات سرقت شده از ده ها یاقوت و الماس تشکیل شده که می توان آن ها را از تاج جدا کرد.
این فاجعه در نوع خود یادآور فاجعه ای دیگر در شهر پاریس در سال 2019 بود. در آن سال، کلیسای نوتردام در پاریس آتش گرفت. رویدادی که با واکنش های بینالمللی گسترده ای رو به رو شد. واکنش هایی که حتی جدیتر از واکنش برخی رهبران کشورها به کشتارهای اسرائیل در نوار غزه بود.
در حقیقت، به نظر می رسد با توجه به دو سال کارزار قتل و نسل کشی در نوار غزه، چندان نباید رویداد سرقت جواهرات از موزه لوور فرانسه را یک فاجعه دانست. موضوعی که به ویژه از منظر مولفه های مرتبط با انسانیت ابعاد جدیتری را به خود می گیرد. واقعیت این است که جهان کنونی پُر از نابرابری است.
مطمئنا موزه لوور و دیگر مراکز هنری و تاریخی مشابه آن نمادی از بیعدالتی تاریخی هستند. آن ها جواهرات و بازمانده های خانواده های سلطنتی را به نمایش می گذارند که ثروت خود را مدیون کارِ کارگران و تحمیل رنج به آن ها هستند. بگذریم که بخش قابلتوجهی از دارایی های آن ها نیز مربوط به دیگر کشورها و ملت ها است و به فرانسه منتقل شده است.
اینجاست که می توان از غارت صحبت کرد. بسیاری از موزه های غربی نظیر موزه لندن اقدام به غارت دارایی های دیگر ملت ها کرده اند. به عنوان مثال در موزه لندن، شاهد دارایی های تاریخی هند و همچنین مجسمه های برنزی کشور بنین هستیم. پادشاهی آفریقای غربی که اکنون محل جغرافیایی قرار گرفتن کشور نیجریه است در سال 1897 توسط بریتانیا هدف حمله قرار گرفت و متعاقبا تسلیم امپراطوری بریتانیا شد. بسیاری از داراییهای این منطقه به لندن و موزه این شهر منتقل شد. در عین حال، فرانسه نیز به ویژه در دوره ناپلئون بناپارت بخش قابل توجهی از دارایی های مصر را به موزه لوور منتقل کرد.
در شرایط کنونی، بسیار بعید است که بتوان موزه ای را در یکی از کشورهای غربی پیدا کرد که قطعات تاریخی از کشورهای آفریقایی، آسیایی، منطقه اقیانوسیه و حتی قاره آمریکا را نداشته باشد. در حقیقت، غربیها در نتیجه سیاست های استعمارگرانه خود، دارایی های تاریخی ملت های مختلف را غارت و به موزه هایشان در غرب منتقل کرده اند. جالب اینکه موزههایی نظیر لوور سعی دارند این باور را به جهانیان منتقل کنند که خشونت غرب در قبال دیگر کشورها، صرفا مربوط به گذشته است و اکنون دیگر وجود ندارد. در واقع، این دسته از بازیگران سعی دارند نوعی فراموشی را به مخاطبان خود القا کنند.
حال در نظر بگیرید دزدانی که اخیرا به موزه لوور زده اند، با توجه به سابقه تاریخی که از غربی ها گفته شد، بیش از آنکه دزد به نظر برسند شبیه به رابین هود هستند. البته که رابین هود اقدامات غارتگرایانه خود در طی تاریخ را با بیانیه های صِرف سیاسی لاپوشانی نکرده است. امیلی اسمیت استاد جرم شناسی در دانشگاه گلاسکو اسکاتلند تاکید می کند که جواهرات دزدیده شده از موزه لوور پاریس محصولِ تاریخی از رویه های استعماری هستند. سنگ های قیمتی غارت شده مرتبط با مناطقی نظیر آسیا، آفریقا، و آمریکایجنوبی هستند. مناطقی که در گذر تاریخ به صورت سیستماتیک هدفِ غارت اروپایی ها و دیگر امپراطوران قرار گرفته اند.
استعمارگران کشورهایی نظیر فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی، اقدام به انتقال منابع ارزشمند دیگر مناطق جهان به دربارهای سلطنتی خود می کردند. آن ها این اقدم خود را با استفاده از رسم غیرانسانی بردهبرداری تسهیل میکردند. کشوری نظیر بنین بارها درخواست بازگشت میراث فرهنگی خود از موزه لوور را داده با این حال، داراییهای این کشور همچنان در موزه لوور به نمایش درمیآیند و فرانسوی ها توجهی به درخواستهای کشور بنین نمی کنند.
در این چهارچوب، شاید چندان عجیب نباشد که برخی ببینند افرادی نظیر من و همفکرانم، سرقت اخیر از موزه لوور را در حکم یک تلنگر می بینند. اگرچه نباید ماجرای سرقت از موزه لوور را رمانتیک کرد با این حال، اینکه فاجعه ملی فرانسه هم نامیده شود منطقی و درست نیست. اینکه برخی به این حادثه عنوان «فاجعه ملی» میدهند، خود فاجعهای بزرگ است.