به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ در بخشهای گذشته این نوشته، مواردی از نقش مراجع معظم تقلید در استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشورهای اسلامی با تاکید بر کشور عراق بیان شد. نقش مراجع تقلید در نبردهایی که در بیش از ۲۰۰ سال پیش میان ایران و روسیه واقع شده بود، موضوع این نوشته است.
نبردهای معروف ایران و روس، در دو مقطع زمانی صورت گرفت. در جنگ اول که از سال ۱۲۱۸ قمری (۱۱۸۲ شمسی) با تصرف بخشهایی از ایران آغاز شده و بعد از ده سال در سال ۱۲۲۸ قمری پایان یافت. در این جنگ، مراجع معظم تقلید مانند شیخ جعفر کاشف الغطاء، آقا سید علی طباطبایی اصفهانی صاحب ریاض المسائل، میرزا ابوالقاسم قمی و ملا احمد نراقی فتوای جهاد علیه روسیه را دادند.
شیخ جعفر کاشف الغطاء در این نبرد، رسالهای در وجوب جهاد تدوین کرد و در فتوایی فتحعلی شاه را «نایب خویش» در مدیریت جنگ قرار میدهد. سید علی طباطبایی در کتاب «ریاض المسائل» با تاکید بر اینکه جهاد را در عصر غیبت از سوی نایب امام زمان(عج) روا نمیداند، امّا نگهبانی از مرزهای کشور اسلامی بدون اجازه امام و نایب او را روا اعلام میدارد. وی نیز کتاب جهاد ریاض المسائل با مقدمه و عنوان «رساله جهادیه» نشر داده است.
مجموعه رسالههای «جهادیه» و فتاوای مراجع تقلید نیز در یک مقدمه، هشت باب و یک خاتمه در چاپخانه تبریز چاپ شد، در این کتاب، علاوه بر بیان تکالیف جهادی برای گروههای مختلف جامعه، حتی برای «شاهنشاه» نیز «تکالیف جهادی» تعیین شد.
جنگ اول ایران و روس، با جدا شدن بخشهایی از خاک ایران، بعد از ده سال پایان یافت، اما فتحعلیشاه قاجار، سرخورده از شکست قبلی، جنگ مجددی علیه روسها برنامهریزی کرد و مراجع نیز، برای نجات «خاک و جان و عقاید» مسلمانان جدا شده از خاک کشور، با درخواست پادشاه ایران، بار دیگر برای نبرد با روسها، فتاوایی صادر کردند.
جنگ دوم ایران و روس، سیزده سال بعد از پایان جنگ اول در سال ۱۲۴۱ قمری، (۱۲۰۵ شمسی) با هدف بازگشت سرزمینهای اشغال شده به ایران اسلامی و نجات مسلمانان از ظلم کفار، آغاز شد. «سید محمد طباطبایی» معروف به «سید مجاهد» به صدور فتوا اکتفا نکرد، و با گروهی از علما و شاگردان از نجف به تهران آمد تا اقدامات مناسب را انجام دهد. حضور این مرجع تقلید در منطقه تبریز و آذربایجان حرکتی عظیم در مردم این منطقه برای نبرد با کفار ایجاد کرد.
جنگ دوم ایران و روسیه که به مدت دو سال طول کشید، در ماههای آغازین خود، توانست تقریبا تمامی مناطق از دست رفته را دوباره به ایران بازگرداند، ولی درباریان، نگران از توسعه قدرت فقیهان، اقداماتی برخلاف تعهدات خود انجام دادند. در نهایت نیز تعللهای نظامی بهویژه در تصرف قلعه شوشی همچنین بازیهای سیاسی درباریان، امکان تداوم این پیروزیها را ممکن نساخت. وفات «سید محمد مجاهد» در نیمه نخست این جنگ نیز عاملی دیگر بر شکست ایرانیان در این نبرد بود.
اگرچه نبردهای ایران و روسیه، به علت ضعف حاکمان در استفاده مناسب از ظرفیتهای فقهی و عدم توانایی در بسیج مناسب امکانات برای استفاده از ظرفیتهای مردمی، به شکست منجر شد، اما تاریخ نشان میدهد که هر زمان حاکمان توانستند از این ظرفیتهای فقهی و مردمی به شکل مناسب استفاده کنند، دشمنان اسلام ناچار به تسلیم شدند. همانگونه که در بخشهای آینده این نوشته، نمونههایی از آن در تاریخ ایران اسلامی بیان میشود.
منابع:
- کتاب: مآثر سلطانیه تاریخ جنگهای ایران و روس، عبدالرزاق مفتون دنبلی
- کتاب: ریاض المسائل، سید علی طباطبایی
- کتاب: جامع الشتات، میرزا ابوالقاسم قمی
- کتاب: سید مجاهد، پیشاهنگ جهاد
- کتاب: وقایعنگار مروزی، میرزا محمدصادق
- کتاب: ناسخ التواریخ
سید علی اصغر حسینی/ ابنا
........................
پایان پیام