میراث آریا: در روزگار ما، آب نهتنها مایه حیات که بستر فرهنگ، تمدن و شکوفایی اقتصادی ملتهاست. از روزگار باستان، تمدنها در کنار رودها و دریاچهها زاده شدند و شهرهای بزرگ جهان بر سواحل و پهنههای آبی بنا گرفتهاند. امروز نیز جهانِ توسعهیافته دریافته است که آب، اگر درست مدیریت شود، میتواند موتور گردشگری پایدار، اشتغال محلی و حفاظت از محیطزیست باشد.
در سالهای اخیر، با رشد صنعت گردشگری طبیعی و اکوتوریسم، کشورهایی از نروژ تا ژاپن، از کاستاریکا تا فنلاند و از ترکیه تا اردن، با تکیه بر اصول علمی توسعه پایدار، توانستهاند از ظرفیت پهنههای آبی برای ایجاد اشتغال و حفاظت توامان بهره ببرند. در این کشورها، گردشگری نه دشمن طبیعت، که شریک آن است. سازوکارهایی چون ارزیابی اثرات زیستمحیطی، سطحبندی اکولوژیک مناطق، آموزش جوامع محلی و مشارکت بومیان در مدیریت مناطق، باعث شده تا پهنههای آبی به فضاهایی زنده، پویا و در عین حال محافظتشده بدل شوند.
در ایران نیز، ابلاغ مصوبه دولت در سال ۱۳۹۹ و تیرماه ۱۴۰۴ در زمینه بهرهگیری از ظرفیت پهنههای اطراف سدها و تأسیسات آبی برای توسعه گردشگری در همین چارچوب قابل تفسیر است. برخلاف برخی برداشتهای نادرست، این مصوبه مجوزی برای تخریب یا تصرف رودخانهها و دریاچهها نیست؛ بلکه چارچوبی برای استفاده خردمندانه از منابع آبی با رعایت ملاحظات زیستمحیطی و در قالب توسعه پایدار است.
بر اساس شیوهنامه مشترک وزارت نیرو و وزارت میراثفرهنگی، تمامی تاسیسات آبی کشور سطحبندی اکولوژیک شدهاند و تنها آن دسته از فعالیتهای گردشگری مجازند که با توان زیستمحیطی هر منطقه سازگار باشند؛ از جمله اکوتوریسم، اکوکمپ، قایقرانی، پرندهنگری و سازههای سبک. هیچ مجوزی برای ساختوسازهای سنگین یا پروژههای مخرب صادر نخواهد شد. تمام طرحها پیش از اجرا، ملزم به طی مراحل ارزیابی زیستمحیطی، اهلیتسنجی متقاضیان و تایید نهادهای تخصصی همچون سازمان محیطزیست و منابع طبیعیاند.
چنین الگویی دقیقاً همان چیزی است که در کشورهای پیشرو نیز اجرا میشود. در نروژ، فیوردها با سکونتگاههای سبک و مدیریت محلی حفظ شدهاند. در کانادا، ورود گردشگران به دریاچهها تنها با مجوز و آموزش محیطزیستی ممکن است. در ژاپن، کامیکوچی به الگویی جهانی از گردشگری کنترلشده در محیطهای آبی بدل شده است. در اردن و امارات نیز، تالابها و رودها به فضاهای آموزشی و حفاظتی تبدیل شدهاند—بیآنکه طبیعت آسیب ببیند.
در جهان امروز، گردشگری طبیعی نه تهدید، که ابزار پاسداری از محیطزیست است؛ به شرط آنکه قانون، دانش و خرد، پیش از سود و شتاب بر مسیر آن حاکم باشد. فلسفه مصوبه جدید ایران نیز بر همین اصل استوار است: تبدیل مردمان حاشیه آب به حافظان آن، نه حریفان آن.
نمونههای بینالمللی موفق در توسعه گردشگری کنار پهنههای آبی

فیوردهای غربی نروژ
فیوردهای جهانی با راهبردهای چندوجهی (محدودیت شناورها، زمانبندی فصلی، پایش ظرفیت و توسعه درآمد محلی) مدیریت شدهاند. این سیاستها ضمن حفظ ارزشهای طبیعی، یک میلیون بازدید سالانه را به الگویی از گردشگری مسئولانه تبدیل کردهاند.

دره دورو، پرتغال
منظره فرهنگی زنده یونسکو که گردشگری رودخانهای با کشاورزی سنتی و حفاظت از مناظر طبیعی در آن تلفیق شده است.

دریاچه لوئیز، کانادا
نمونهای از مدیریت هوشمند ظرفیت بازدیدکنندگان با سامانههای رزرو، آموزش زیستمحیطی و کاهش اثرات ترافیکی؛ الگویی موفق از توازن میان گردشگری و حفاظت.

تنگه میلفورد، نیوزیلند
پروژه «فرصتهای میلفورد» با سرمایهگذاری هدفمند دولت، توانست هم حفاظت از اکوسیستم و هم رشد اقتصاد محلی را همزمان پیش ببرد.

دریاچه سایما، فنلاند
با محوریت حفاظت از گونه نادر «فک حلقهدار سایما»، فنلاند با ترکیب آموزش، قوانین دسترسی و مشارکت بومی، جمعیت گونه را احیا کرده است.

پارک ملی تورس دل پین، شیلی
با مقررات روشن، رزرو اجباری و مسیرهای مشخص، ضمن افزایش بازدید، فشار زیستمحیطی کاهش یافته و درآمد جوامع محلی افزایش یافته است.

پارک دانوب-اودن، اتریش
پروژه احیای سیستمی رودخانه دانوب، نمونهای از پیوند گردشگری، بازآفرینی اکولوژیک و بازگشت گونههاست.

دره آزوسا، ژاپن
با محدودیت خودروها و کنترل فصول بازدید، این منطقه به نمونهای از نظم و حفاظت رودخانهای تبدیل شده است.
پارک بومشناختی اردن
با تمرکز بر آموزش، مشارکت بومی و گردشگری سبک، این پارک سالانه میزبان بیش از ۲۰ هزار گردشگر است؛ نمونهای موفق از همزیستی انسان و طبیعت در شرایط کمآبی.

خور کلبای شارجه، امارات
ذخیرهگاه جنگلهای حرا با بیش از ۵۰۰ هکتار وسعت، امروز به یکی از قطبهای اکوتوریسم خلیجفارس تبدیل شده است. ترکیب اقامت سبک و فعالیتهای آموزشی محیطزیستی، تجربهای شاخص از پیوند علم و گردشگری پدید آورده است.

دریاچه کویوجوک، ترکیه
این تالاب ثبتشده در کنوانسیون رامسر، به بهشتی برای پرندهنگری و گردشگری طبیعی بدل شده و توانسته بدون ساختوساز صنعتی، اقتصاد محلی را رونق دهد.
توسعه پایدار، شفافیت مدیریتی و آشتی مردم با طبیعت
در جهان امروز، توسعه گردشگری در پهنههای آبی نه تهدیدی برای طبیعت، بلکه فرصتی برای حفاظت و بازآفرینی زیستبومهاست. تجربههای جهانی نشان دادهاند که با قانونگذاری دقیق، ارزیابی اکولوژیک و مشارکت جوامع محلی، آب و گردشگری میتوانند بهجای رقیب، همپیمان باشند.
در کشورهای پیشرو، حضور مردم در کنار رودها و دریاچهها، فرهنگ پاسداری از آب را تقویت کرده است. سازههای سبک و کماثر چون اکوکمپها، مسیرهای قایقرانی و فضاهای آموزشی، هم منبع درآمدند و هم چشمهای ناظر طبیعت.
از همین منظر، مصوبه دولت ایران نیز تلاشی است برای بومیسازی این الگوی جهانی؛ الگویی که در آن، قانون، اکولوژی و نظارت فنی محور تصمیماند، نه سود کوتاهمدت.
این سیاست، اگر صحیح اجرا شود، دو دستاورد همزمان خواهد داشت: پایداری زیستمحیطی از طریق بهرهگیری مسئولانه از منابع آبی و توانمندسازی جوامع محلی از رهگذر اشتغال، آموزش و مشارکت در حفاظت.
در نهایت، همانگونه که تجربههای بینالمللی نشان میدهند، نجات محیطزیست در جدایی انسان از طبیعت نیست، بلکه در آشتی دوباره انسان با آب و زمین است؛ آشتیای که در آن گردشگر، کشاورز، سرمایهگذار و محیطبان، همصدا در یک مسیر گام میزنند: مسیر پاسداری از آب، زندگی و آینده.
آنچه در همه نمونههای موفق جهانی از نروژ تا ژاپن، از کانادا تا اردن مشترک است، وجود سه رکن اساسی است: پایبندی به دانش و ارزیابی علمی و زیستمحیطی، شفافیت مدیریتی و مشارکت واقعی مردم محلی. این کشورها پیش از هر اقدام، ظرفیتهای اکولوژیک را سنجیدهاند، خطوط قرمز محیطزیستی را رعایت کردهاند و منافع گردشگری را بهطور مستقیم به جوامع بومی پیوند دادهاند. همین پیوند میان علم، قانون و مردم، راز پایداری پروژههای گردشگری آبی در جهان بوده است. ایران نیز در اجرای مصوبه اخیر، با مبنا قرار دادن همین اصول میتواند به الگویی منطقهای در گردشگری مسئولانه بدل شود. موفقیت در این مسیر نه با شتاب، بلکه با صبر، آموزش و استمرار نظارت علمی حاصل میشود؛ همان مسیری که کشورهای موفق جهان پیمودهاند و اکنون ایران نیز در آستانه آن قرار دارد.
انتهای پیام/