خبرگزاری تسنیم ـ یوسف پورجم؛ در تاریخ انقلاب اسلامی، نام برخی از عالمان با مفهوم «تعادل در خط امام» گره خورده است؛ مردانی که نه به دام سیاستبازی افتادند و نه از صحنه سیاست گریختند. آیتالله محمدرضا مهدوی کنی از همین تبار است؛ عالمی دینی، سیاستمداری صادق، و انقلابی صریح که عمر خود را در پاسداری از اصالت نهضت اسلامی صرف کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در وصف او فرمودند: «ایشان عالمی دینی و یک سیاستمدار صادق بود؛ انقلابی صریح، بیملاحظه و بیانگیزههای شخصی و جناحی در دفاع از انقلاب و نظام اسلامی.» این تعبیر، تصویری دقیق از شخصیتی است که نه با جناحها تعریف میشد و نه با قدرت، بلکه با ایمان، تقوا و وظیفه.
آیتالله مهدوی کنی از نخستین مبارزان مسیر دشوار انقلاب بود؛ در روزگاری که هزینه همراهی با امام خمینی(ره) زندان و تبعید بود، او در کنار شهید مطهری و شهید بهشتی از پایهگذاران جریان نواندیش و انقلابی روحانیت محسوب میشد. پس از پیروزی انقلاب، همان صداقت انقلابی را در مسئولیتهای گوناگون ادامه داد؛ از عضویت در شورای انقلاب تا نخستوزیری موقت پس از شهادت رجایی و باهنر، از ریاست مجلس خبرگان رهبری تا تولیت حوزه علمیه مروی و تأسیس دانشگاه امام صادق(ع).
اما شاید مهمترین میراث فکری و سیاسی او، همان روحیه «کادرسازی برای آینده انقلاب» باشد. دانشگاه امام صادق(ع) بهدست او نه یک نهاد آموزشی صرف، بلکه یک مدرسه تربیت مدیران متعهد شد؛ مکانی برای پرورش نسلی که دین و سیاست را در تعارض نمیدیدند، بلکه در امتداد هم میفهمیدند.
آیتالله مهدوی کنی در تمام عمر سیاسی خود از اصول انقلاب عقب ننشست و هرگز به دام بازیهای قدرت نیفتاد. در هنگامههایی که برخی از یاران دیروز انقلاب چون منتظری، کروبی و حتی هاشمی رفسنجانی در مسیر انحراف یا سازش گام نهادند، او با صراحت و آرامش از خط ولایت فقیه دفاع کرد. در منطق او، وفاداری به امام و نظام، نه احساس بود و نه مصلحت، بلکه تکلیف شرعی و عقلانی بود.
در زمانهای که برخی روحانیون، یا در قالب جریانهای سکولار و رفاهزده از متن مردم فاصله گرفتند، یا در هیاهوی جناحگرایی گم شدند، مهدوی کنی همچنان «روحانیت خدمتگزار» باقی ماند؛ بیهیاهو، بیادعا و در عین حال اثرگذار.
او مدرسه علمیه مروی را احیا کرد، طلاب را به بصیرت سیاسی فراخواند و در حساسترین مقاطع، با سخنان و مواضعش شکافهای درون انقلاب را ترمیم کرد. در اواخر عمر نیز در قامت رئیس مجلس خبرگان، با همان آرامش و متانت همیشگی، سنگر پاسداری از ولایت را رها نکرد.
درگذشت او در مهر 1393، پایانی بر یک عمر مجاهدت خاموش بود؛ اما خط فکریاش همچنان زنده است. امروز بیش از هر زمان دیگر، جامعه انقلابی نیازمند بازخوانی الگوی «سیاستِ متعبد» است؛ الگویی که آیتالله مهدوی کنی در عمل به ما آموخت. اینکه میتوان سیاستمدار بود، بیآنکه از دایره تقوا خارج شد؛ میتوان انقلابی بود، بیآنکه به دام افراط و تفریط افتاد.
آیتالله مهدوی کنی نماد آن روحانیتی است که انقلاب را نه برای قدرت، بلکه برای نشر حقیقت میخواهد؛ و صداقت، میراث بزرگ اوست برای همهی آنان که هنوز در قطار انقلاب ماندهاند.
انتهای پیام/