این برنامه نهتنها فرصتی برای سرگرمی فراهم میکند، بلکه به مخاطبان این امکان را میدهد تا توانمندیهای خود را در زمینههای حضور ذهن، مدیریت زمان و مقابله با فشار عصبی در یک فضای رقابتی سالم به نمایش بگذارند.«100» همچنین با حضور تعداد زیادی از شرکتکنندگان، نمونهای کوچک از جامعه مخاطبان را به تلویزیون میآورد و به بهانه این تصویر، گوشهای از دغدغههای اجتماعی برخی افرادحاضر درمسابقه رابیان میکند.رسالت رسانهملی است که برنامه«100» بهصورت سرگرمکننده و به قدر توان خود به آن پرداخته.در مسابقات تلویزیونی، یکی از سؤالاتی که معمولا ذهن مخاطب را درگیر میکند، این است که شرکتکنندگان از چه مسیری گذشتهاند تا بتوانند حضور موفقی در مسابقه داشته باشند. جامجم تصمیم گرفت در گفتوگو با سه فینالیست مسابقه «100»، به این پرسش پاسخ دهد و داستان جذاب مشارکت هریک از این افراد و مسیر طیشدهشان را روایت کند. این فینالیستها، هریک با اهداف و انگیزههای خاص وارد مسابقه شدند اما آنچه آنها را متمایز میکند، تلاش بیوقفه، پشتکار و اشتیاق شدیدشان برای رقابت بدون تمرکز بر پیروزی است. لازمبه ذکر است آمنه لهراسبی یکی دیگر از شرکتکنندگان مرحله نهایی علاقهای به گفتوگو نداشت.
عاشق رقابت در دنیای مسابقاتم
رضا احمدی، برنده جایزه بزرگ فصل اول این مسابقه درباره حضورش گفت: به حوزه رقابت علاقهمندم و این حوزه را در جهان دنبال میکنم. زمانی که مسابقه آمریکایی THE FLOOD را میدیدم، دوست داشتم چنین مسابقهای در ایران نیز برگزار شود. چند ماه پیش، یکی از دوستانم که با او در مسابقه هوشبرتر آشنا شده بودم، خبر داد که قرار است چنین مسابقهای در ایران راهاندازی شود. پس از آن، سریعا ثبتنام کردم و پس از طی مراحل گزینش، به فصل اول مسابقه 100 راه پیدا کردم. یکی از جذابیتهای این مسابقه، رقابت با تعداد بالای شرکتکنندگان است.
احمدی ادامه داد: مسابقه 100 اولین تجربه رقابتی من نیست. پیشتر در مسابقههای مختلفی شرکت کردهام. 24 سالهام، دبیر ریاضی و اهل میاندواب، اما چند سالی است ساکن تهرانم. در 13 سالگی برای اولینبار در مسابقه مشاعره رادیو فرهنگ حضور یافتم. در سال 95 به مسابقه مشاعره تلویزیونی دکتر آذر پیوستم. سپس در «هوش برتر» تواناییهای ذهنیام را محک زدم و تا مرحله نیمهنهایی پیش رفتم. همچنین در بخشی از برنامه «دورهمی» شرکت داشتم.
برنده جایزه بزرگ فصل اول 100 در شرح مسیری که در مسابقه طی کرده توضیح داد: کلا رقابت را دوست دارم، حتی اگر جایزهای هم نداشته باشد. شرکت در رقابت برایم جذاب است و حس برنده شدن و موفقیت هم از هر چیز دیگری مهمتر است. در این مسابقه پیش از فینال، هشت دوئل را پشتسر گذاشتم و در فینال نیز سه دوئل انجام دادم که از نظر تعداد دوئل انجام شده، نتیجه خوبی محسوب میشود. حوزهای که در زمین مسابقه 100 شرکت داشتم، شعر و شاعری بود؛ در این بخش، شعر نمایش داده میشد و من باید شاعر را تشخیص میدادم. در مراحل گزینش از ما خواسته شده بود علایقمان را بنویسیم و حوزه شعر و شاعر یکی از انتخابهایم بود.
وی افزود: پیششماره، فرودگاه، کشتیگیرها، داورهای فوتبال از جمله حوزههایی بود که با آنها دوئل انجام دادم و خاطرم مانده. یکی از مهمترین نکاتی که در مسابقه 100 شرکتکننده را به چالش میکشد رفتن برای دوئل است. وقتی میروی پشت میز و ثانیه شروع به کم شدن میکند، تمرکز آدم بههم میریزد. وقتی در زمان کوتاهی باید سریع پاسخ دهی و ذهن یاری ندهد واقعا اضطرابآور است. برای خیلی از شرکتکنندگان این بزرگترین چالش بود. از آنجا که من در مسابقات دیگر این چالش را تجربه کرده بودم توانستم با ترفندی این اضطراب را کنترل کنم. از همان اول برنامهام این بود که عینکم را به شکلی تنظیم کنم که صفحهنمایش رقیبم را نبینم و تمام تمرکزم را گذاشته بودم روی صفحه سؤالات خودم. در مدت کوتاهی که چالش اصلی بازیابی اطلاعات ذهنی است، نباید ذهنم مشغول تحلیل پاسخ دیگران میشد. دیدن سؤال رقیب ممکن بود تمرکزم را به پاسخ او معطوف کند و واکنش سریعم به سؤالم را کاهش دهد.
احمدی دو دوئل را از چالشبرانگیزترین دوئلهای خود معرفی و عنوان کرد: دوئل اول و دوئل آخر از چالشبرانگیزترین دوئلها بودند. دوئل اول در حوزه داوران فوتبال و دوئل آخر در حوزه شهر و استان برگزار شد. چالش دوئل اول این بود که برای اولینبار با فضای مسابقه روبهرو میشدم و با وجود تجربهای که از مسابقات دیگر داشتم، هنوز از این مسابقه و فضای رقبا اطلاع نداشتم. این موضوع باعث شد پس از آن دوئل، تصمیم بگیرم به زمین مسابقه برگردم تا در زمان مناسب با آمادگی بیشتر پیش بروم. در دوئل آخر نیز اضطراب به اوج خود رسید، زیرا هم من و هم رقیبم همه سؤالات را بدون اشتباه پاسخ میدادیم و سرعت عمل در پاسخگویی تعیینکننده نتیجه نهایی بود.
این فینالیست در بیان استراتژی خود گفت: در هیچ مرحلهای از مسابقه به قهرمانی فکر نکردم، زیرا حتی اگر درصدی هم ذهنم درگیر این موضوع میشد، احتمالا نمیتوانستم به مقام اول دست پیدا کنم. بنابراین تمرکز و هدفم همیشه ارائه بهترین عملکرد بود و باور داشتم اگر قهرمانی نصیبم شود، قطعا از مسیر بهترین عملکرد خواهد بود که همینطور هم شد. فقط در یک مرحله با خودم گفتم باتوجه به همسایگانم که حوزههایشان ساده است، باید جایزه آن شب را ببرم. فکرم از این نشأت گرفت که با توجه به قالب مسابقه بالاخره کسی من را برای دوئل انتخاب خواهد کرد و این امر لاجرم بود. این شد که در بررسی همسایههایم با توجه به حوزههایی که من هم در آنها اشراف داشتم تصمیم گرفتم چند دوئل پشتسر هم انجام دهم تا با دوئلهای ساده زمینم را گسترش دهم. این تنها استراتژیای بود که در مسیر جایزه بزرگ انجام دادم. وگرنه هیچ استراتژیای برای قهرمانی نداشتم و همانطور که گفتم تلاشم را بر انجام بهترین عملکرد متمرکز کردم.
حضور در مسابقهای با شرکتکنندگان زیاد
محمد خدارحمی، رقیب رضا احمدی در فینال فصل اول 100 گفت: موفق نشدم به دانشگاه بروم و مدرک دیپلم دارم اما عقیده دارم دانشگاه تنها راه موفقیت نیست. یکی از سرگرمیهایم شرکت در رقابتهاست وپیش ازحضوردربرنامه100 در مسابقههای مختلفی شرکت کردهام. البته یکی ازمسابقاتی که علاقهمندم درآن شرکت کنم مسابقه «ماندنیها»است.باراول از طریق زیرنویس شبکه سه با فراخوان ثبتنام مسابقه 100 آشنا شدم. شمارهام را به سرشماره اعلام شده ارسال کردم و پس از چند روز با من تماس گرفتند. در مراحل مختلفی سنجش شدم؛ ازجمله آزمون تصویری آنلاین و در نهایت حضور درلوکیشن برنامه برای پرسش و پاسخهای مختلف. درمرحله آخر از من خواستند تا شش حوزه علاقهمندیام را بنویسم که یکی ازآنها«دانشمندان» بود.
خدارحمی درباره این مسابقه ادامه داد: مسابقه 100 یکی از بزرگترین و چالشبرانگیزترین رقابتهای تلویزیونی در ایران است که با حضور 100 شرکتکننده برگزار میشود. تولید مسابقهای با این تعداد نفر، کار سادهای نیست، بهخصوص که نسخه آمریکایی این مسابقه با تعداد شرکتکننده کمتری برگزار میشود. افزایش تعداد شرکتکنندگان در یک مسابقه تلویزیونی به چالشهای زیادی منجر میشود؛ ازجمله طولانی شدن زمان فیلمبرداری که برای ما شرکتکنندگان طبیعی بود اما خستگی و طولانی بودن مدت ضبط تقریبا هر روز از صبح تا ساعت 2 روز بعد را شامل میشد. تولید هر فصل این مسابقه چیزی حدود یک هفته طول میکشد. این مسابقه با جذابیتهای فراوان همراه است اما زمان طولانی ضبط برای برخی شرکتکنندگان، بهخصوص افراد مسن، سختتر بود؛ چون در میان ما پیر و جوان با هم حضور داشتند. بهطور کلی، اجرای این پروژه عظیم نیازمند هماهنگی و تلاش فراوان تیم تولید است تا رقابتی منحصربهفرد و هیجانانگیز برای مخاطبان فراهم شود.
این فینالیستادامه داد:مسابقات اطلاعاتعمومیمانند«100» نیازمنداشرافحداقلبر10حوزه متنوع هستند.گستردگی موضوعات این مسابقه الزام میکند شرکتکنندگان همواره اطلاعات خود را بهروز افزایش دهند. در زمان استراحت بین دوئلها، معمولا با همسایهها تعامل داشتیم و از طریق تبادل اطلاعات، دانش خود را تقویت میکردیم اما تصور اینکه با تسلط محدود بتوان در چنین رقابتی موفق شد، اشتباه است؛ بهویژه در مسابقهای مانند «100» که هیچکس از قبل نمیداند با چه حوزههایی در رقابت، همسایه خواهد بود. در طول مسیر مسابقه، با توجه به انتخاب زمین و شرایط هر دوئل، حوزههای مختلفی ممکن است پیشروی شرکتکننده قرار گیرد و این موضوع عنصر شانس را در این مسابقه کمرنگ نمیکند. این چالش یکی از ویژگیهای اصلی مسابقه است که هیجان آن را دوچندان میکند. با این حال، برای علاقهمندان به شرکت در مسابقات، فراتر از امکان برنده شدن، نفس حضور در فضای رقابت و مشارکت در این تجربه جذاب، لذتبخشترین بخش ماجراست.
حضور ذهن بالا با عشق به یادگیری
جعفر عبداللهی از دیگر افرادی که تا چهار نفر آخر شرکتکنندگان 100 در مسابقه حضور داشت درباره خود گفت: بالای 60 سال سن دارم و تحصیلاتم سیکل است اما سابقه شرکت در مسابقات تلویزیونی را از زمان مسابقه هفته با اجرای زندهیاد منوچهر نوذری دارم. من هم مانند بسیاری از شرکتکنندگان فصل اول مسابقه 100، از طریق زیرنویس شبکه سه با فراخوان این مسابقه آشنا شدم و ثبتنام کردم. پیش از شرکت، هیچ اطلاعی از قالب مسابقه نداشتم و پس از ورود به مسابقه با روند برنامه و اجرای آقای هادی حجازیفر آشنا شدم.
عبداللهی پیرامون اجرای آقای حجازیفر ادامه داد: ابتدا با اطلاع از اجرای آقای حجازیفر، تصورم این بود که با توجه به سابقه ایشان در زمینه بازیگری، شاید توان اجرای یک مسابقه تلویزیونی را نداشته باشند. ایشان را فردی جدی میدیدم و میدانستم اجرای مسابقه نیازمند توانمندیهای ویژهای ازجمله شومن بودن است اما در مسیر تولید نظرم کاملا تغییر کرد؛ هادی حجازیفر بهخوبی توانست اجرای یک مسابقه اطلاعات عمومی را با حضور ذهن بالا و تسلط کافی برعهده بگیرد. نظرم را ناظر بر تجربیات چندین سالهام در شرکت در مسابقات میگویم.
وی اضافه کرد: همانطور که گفتم، در مسابقات زیادی شرکت کردهام؛ از جمله مسابقههای هفته، آذرخش، رخداد و مسافران آفتاب و خوشبختانه در هیچکدام دست خالی برنگشتم اما حقیقتا مواجهه با ۱۰۰ نفر در این مسابقه برایم هیجانانگیز بود. از حضور در فضای رقابت و تعاملات آن در مسابقات بسیار لذت میبرم. احساس خوبی در مسابقه دارم و اگر برنده شوم که چه بهتر، وگرنه هم از حضور در کنار دیگر شرکتکنندگان و حال و هوای رقابتی رضایت دارم. یک بار از من پرسیدند: «اگر نبری چه میشود؟» پاسخ دادم: «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند.» من هم در همین شرایطم و برای قطعیت در برنده شدن شرکت نمیکنم.
عبداللهی تکمیل کرد: شاید به دلیل تحصیلاتم در سطح سیکل، تصور شود دانش محدودی دارم اما درواقع مطالعات گستردهای دارم و بیشتر به کتابهای مرجع و تخصصی میپردازم تا آثار داستانی. از کودکی، حدود ۱۰ سالگی، به حل جدول مشغول بودهام که این کار به تقویت حضور ذهنم کمک زیادی کرده است. وقتی بتوانم پاسخ یک سؤال را پیدا کنم، احساس خیلی خوبی از موفقیت و رضایت در درونم شکل میگیرد. در حال حاضر کتابی با عنوان «هزار نویسنده» میخوانم که به گردآوری اطلاعات درباره نویسندگان و آثارشان پرداخته و به من کمک میکند دانش لازم درباره حوزه نویسندگی را به خوبی کسب کنم.
عاشق رقابت در دنیای مسابقاتم
رضا احمدی، برنده جایزه بزرگ فصل اول این مسابقه درباره حضورش گفت: به حوزه رقابت علاقهمندم و این حوزه را در جهان دنبال میکنم. زمانی که مسابقه آمریکایی THE FLOOD را میدیدم، دوست داشتم چنین مسابقهای در ایران نیز برگزار شود. چند ماه پیش، یکی از دوستانم که با او در مسابقه هوشبرتر آشنا شده بودم، خبر داد که قرار است چنین مسابقهای در ایران راهاندازی شود. پس از آن، سریعا ثبتنام کردم و پس از طی مراحل گزینش، به فصل اول مسابقه 100 راه پیدا کردم. یکی از جذابیتهای این مسابقه، رقابت با تعداد بالای شرکتکنندگان است.
احمدی ادامه داد: مسابقه 100 اولین تجربه رقابتی من نیست. پیشتر در مسابقههای مختلفی شرکت کردهام. 24 سالهام، دبیر ریاضی و اهل میاندواب، اما چند سالی است ساکن تهرانم. در 13 سالگی برای اولینبار در مسابقه مشاعره رادیو فرهنگ حضور یافتم. در سال 95 به مسابقه مشاعره تلویزیونی دکتر آذر پیوستم. سپس در «هوش برتر» تواناییهای ذهنیام را محک زدم و تا مرحله نیمهنهایی پیش رفتم. همچنین در بخشی از برنامه «دورهمی» شرکت داشتم.
برنده جایزه بزرگ فصل اول 100 در شرح مسیری که در مسابقه طی کرده توضیح داد: کلا رقابت را دوست دارم، حتی اگر جایزهای هم نداشته باشد. شرکت در رقابت برایم جذاب است و حس برنده شدن و موفقیت هم از هر چیز دیگری مهمتر است. در این مسابقه پیش از فینال، هشت دوئل را پشتسر گذاشتم و در فینال نیز سه دوئل انجام دادم که از نظر تعداد دوئل انجام شده، نتیجه خوبی محسوب میشود. حوزهای که در زمین مسابقه 100 شرکت داشتم، شعر و شاعری بود؛ در این بخش، شعر نمایش داده میشد و من باید شاعر را تشخیص میدادم. در مراحل گزینش از ما خواسته شده بود علایقمان را بنویسیم و حوزه شعر و شاعر یکی از انتخابهایم بود.
وی افزود: پیششماره، فرودگاه، کشتیگیرها، داورهای فوتبال از جمله حوزههایی بود که با آنها دوئل انجام دادم و خاطرم مانده. یکی از مهمترین نکاتی که در مسابقه 100 شرکتکننده را به چالش میکشد رفتن برای دوئل است. وقتی میروی پشت میز و ثانیه شروع به کم شدن میکند، تمرکز آدم بههم میریزد. وقتی در زمان کوتاهی باید سریع پاسخ دهی و ذهن یاری ندهد واقعا اضطرابآور است. برای خیلی از شرکتکنندگان این بزرگترین چالش بود. از آنجا که من در مسابقات دیگر این چالش را تجربه کرده بودم توانستم با ترفندی این اضطراب را کنترل کنم. از همان اول برنامهام این بود که عینکم را به شکلی تنظیم کنم که صفحهنمایش رقیبم را نبینم و تمام تمرکزم را گذاشته بودم روی صفحه سؤالات خودم. در مدت کوتاهی که چالش اصلی بازیابی اطلاعات ذهنی است، نباید ذهنم مشغول تحلیل پاسخ دیگران میشد. دیدن سؤال رقیب ممکن بود تمرکزم را به پاسخ او معطوف کند و واکنش سریعم به سؤالم را کاهش دهد.
احمدی دو دوئل را از چالشبرانگیزترین دوئلهای خود معرفی و عنوان کرد: دوئل اول و دوئل آخر از چالشبرانگیزترین دوئلها بودند. دوئل اول در حوزه داوران فوتبال و دوئل آخر در حوزه شهر و استان برگزار شد. چالش دوئل اول این بود که برای اولینبار با فضای مسابقه روبهرو میشدم و با وجود تجربهای که از مسابقات دیگر داشتم، هنوز از این مسابقه و فضای رقبا اطلاع نداشتم. این موضوع باعث شد پس از آن دوئل، تصمیم بگیرم به زمین مسابقه برگردم تا در زمان مناسب با آمادگی بیشتر پیش بروم. در دوئل آخر نیز اضطراب به اوج خود رسید، زیرا هم من و هم رقیبم همه سؤالات را بدون اشتباه پاسخ میدادیم و سرعت عمل در پاسخگویی تعیینکننده نتیجه نهایی بود.
این فینالیست در بیان استراتژی خود گفت: در هیچ مرحلهای از مسابقه به قهرمانی فکر نکردم، زیرا حتی اگر درصدی هم ذهنم درگیر این موضوع میشد، احتمالا نمیتوانستم به مقام اول دست پیدا کنم. بنابراین تمرکز و هدفم همیشه ارائه بهترین عملکرد بود و باور داشتم اگر قهرمانی نصیبم شود، قطعا از مسیر بهترین عملکرد خواهد بود که همینطور هم شد. فقط در یک مرحله با خودم گفتم باتوجه به همسایگانم که حوزههایشان ساده است، باید جایزه آن شب را ببرم. فکرم از این نشأت گرفت که با توجه به قالب مسابقه بالاخره کسی من را برای دوئل انتخاب خواهد کرد و این امر لاجرم بود. این شد که در بررسی همسایههایم با توجه به حوزههایی که من هم در آنها اشراف داشتم تصمیم گرفتم چند دوئل پشتسر هم انجام دهم تا با دوئلهای ساده زمینم را گسترش دهم. این تنها استراتژیای بود که در مسیر جایزه بزرگ انجام دادم. وگرنه هیچ استراتژیای برای قهرمانی نداشتم و همانطور که گفتم تلاشم را بر انجام بهترین عملکرد متمرکز کردم.
حضور در مسابقهای با شرکتکنندگان زیاد
محمد خدارحمی، رقیب رضا احمدی در فینال فصل اول 100 گفت: موفق نشدم به دانشگاه بروم و مدرک دیپلم دارم اما عقیده دارم دانشگاه تنها راه موفقیت نیست. یکی از سرگرمیهایم شرکت در رقابتهاست وپیش ازحضوردربرنامه100 در مسابقههای مختلفی شرکت کردهام. البته یکی ازمسابقاتی که علاقهمندم درآن شرکت کنم مسابقه «ماندنیها»است.باراول از طریق زیرنویس شبکه سه با فراخوان ثبتنام مسابقه 100 آشنا شدم. شمارهام را به سرشماره اعلام شده ارسال کردم و پس از چند روز با من تماس گرفتند. در مراحل مختلفی سنجش شدم؛ ازجمله آزمون تصویری آنلاین و در نهایت حضور درلوکیشن برنامه برای پرسش و پاسخهای مختلف. درمرحله آخر از من خواستند تا شش حوزه علاقهمندیام را بنویسم که یکی ازآنها«دانشمندان» بود.
خدارحمی درباره این مسابقه ادامه داد: مسابقه 100 یکی از بزرگترین و چالشبرانگیزترین رقابتهای تلویزیونی در ایران است که با حضور 100 شرکتکننده برگزار میشود. تولید مسابقهای با این تعداد نفر، کار سادهای نیست، بهخصوص که نسخه آمریکایی این مسابقه با تعداد شرکتکننده کمتری برگزار میشود. افزایش تعداد شرکتکنندگان در یک مسابقه تلویزیونی به چالشهای زیادی منجر میشود؛ ازجمله طولانی شدن زمان فیلمبرداری که برای ما شرکتکنندگان طبیعی بود اما خستگی و طولانی بودن مدت ضبط تقریبا هر روز از صبح تا ساعت 2 روز بعد را شامل میشد. تولید هر فصل این مسابقه چیزی حدود یک هفته طول میکشد. این مسابقه با جذابیتهای فراوان همراه است اما زمان طولانی ضبط برای برخی شرکتکنندگان، بهخصوص افراد مسن، سختتر بود؛ چون در میان ما پیر و جوان با هم حضور داشتند. بهطور کلی، اجرای این پروژه عظیم نیازمند هماهنگی و تلاش فراوان تیم تولید است تا رقابتی منحصربهفرد و هیجانانگیز برای مخاطبان فراهم شود.
این فینالیستادامه داد:مسابقات اطلاعاتعمومیمانند«100» نیازمنداشرافحداقلبر10حوزه متنوع هستند.گستردگی موضوعات این مسابقه الزام میکند شرکتکنندگان همواره اطلاعات خود را بهروز افزایش دهند. در زمان استراحت بین دوئلها، معمولا با همسایهها تعامل داشتیم و از طریق تبادل اطلاعات، دانش خود را تقویت میکردیم اما تصور اینکه با تسلط محدود بتوان در چنین رقابتی موفق شد، اشتباه است؛ بهویژه در مسابقهای مانند «100» که هیچکس از قبل نمیداند با چه حوزههایی در رقابت، همسایه خواهد بود. در طول مسیر مسابقه، با توجه به انتخاب زمین و شرایط هر دوئل، حوزههای مختلفی ممکن است پیشروی شرکتکننده قرار گیرد و این موضوع عنصر شانس را در این مسابقه کمرنگ نمیکند. این چالش یکی از ویژگیهای اصلی مسابقه است که هیجان آن را دوچندان میکند. با این حال، برای علاقهمندان به شرکت در مسابقات، فراتر از امکان برنده شدن، نفس حضور در فضای رقابت و مشارکت در این تجربه جذاب، لذتبخشترین بخش ماجراست.
حضور ذهن بالا با عشق به یادگیری
جعفر عبداللهی از دیگر افرادی که تا چهار نفر آخر شرکتکنندگان 100 در مسابقه حضور داشت درباره خود گفت: بالای 60 سال سن دارم و تحصیلاتم سیکل است اما سابقه شرکت در مسابقات تلویزیونی را از زمان مسابقه هفته با اجرای زندهیاد منوچهر نوذری دارم. من هم مانند بسیاری از شرکتکنندگان فصل اول مسابقه 100، از طریق زیرنویس شبکه سه با فراخوان این مسابقه آشنا شدم و ثبتنام کردم. پیش از شرکت، هیچ اطلاعی از قالب مسابقه نداشتم و پس از ورود به مسابقه با روند برنامه و اجرای آقای هادی حجازیفر آشنا شدم.
عبداللهی پیرامون اجرای آقای حجازیفر ادامه داد: ابتدا با اطلاع از اجرای آقای حجازیفر، تصورم این بود که با توجه به سابقه ایشان در زمینه بازیگری، شاید توان اجرای یک مسابقه تلویزیونی را نداشته باشند. ایشان را فردی جدی میدیدم و میدانستم اجرای مسابقه نیازمند توانمندیهای ویژهای ازجمله شومن بودن است اما در مسیر تولید نظرم کاملا تغییر کرد؛ هادی حجازیفر بهخوبی توانست اجرای یک مسابقه اطلاعات عمومی را با حضور ذهن بالا و تسلط کافی برعهده بگیرد. نظرم را ناظر بر تجربیات چندین سالهام در شرکت در مسابقات میگویم.
وی اضافه کرد: همانطور که گفتم، در مسابقات زیادی شرکت کردهام؛ از جمله مسابقههای هفته، آذرخش، رخداد و مسافران آفتاب و خوشبختانه در هیچکدام دست خالی برنگشتم اما حقیقتا مواجهه با ۱۰۰ نفر در این مسابقه برایم هیجانانگیز بود. از حضور در فضای رقابت و تعاملات آن در مسابقات بسیار لذت میبرم. احساس خوبی در مسابقه دارم و اگر برنده شوم که چه بهتر، وگرنه هم از حضور در کنار دیگر شرکتکنندگان و حال و هوای رقابتی رضایت دارم. یک بار از من پرسیدند: «اگر نبری چه میشود؟» پاسخ دادم: «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند.» من هم در همین شرایطم و برای قطعیت در برنده شدن شرکت نمیکنم.
عبداللهی تکمیل کرد: شاید به دلیل تحصیلاتم در سطح سیکل، تصور شود دانش محدودی دارم اما درواقع مطالعات گستردهای دارم و بیشتر به کتابهای مرجع و تخصصی میپردازم تا آثار داستانی. از کودکی، حدود ۱۰ سالگی، به حل جدول مشغول بودهام که این کار به تقویت حضور ذهنم کمک زیادی کرده است. وقتی بتوانم پاسخ یک سؤال را پیدا کنم، احساس خیلی خوبی از موفقیت و رضایت در درونم شکل میگیرد. در حال حاضر کتابی با عنوان «هزار نویسنده» میخوانم که به گردآوری اطلاعات درباره نویسندگان و آثارشان پرداخته و به من کمک میکند دانش لازم درباره حوزه نویسندگی را به خوبی کسب کنم.