به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: کشتار هولناک اسرائیل در غزه و تلاش برای برقراری نظمی جدید در خاورمیانه و همچنین حمایت کشورهای غربی و بهخصوص دولت ترامپ از اسرائیل، این باور را به وجود آورد که دولت و نخستوزیر اسرائیل بر رهبران غربی و بهخصوص ترامپ مسلط هستند. نخستوزیر اسرائیل اخیرا این ادعا را رد کرد اما همین موضوع نشان میدهد که چقدر این باور در ماههای اخیر قدرت گرفته که او نیز مجبور به انکار آن شده است. اما اسرائیل از چه زمانی توانست تا این حد بر رهبران غربی تأثیرگذار باشد و خواستهایش را به آنها تحمیل کند؟ این پرسشی است که میتوان پاسخش را در کتاب «در برابر وجدان خویش» یافت.
«در برابر وجدان خویش» با عنوان فرعی تاریخ پنهان چگونگی بهرهگیری از ایالات متحده در شکلگیری اسرائیل، عنوان اثری پژوهشی است از آلیسون ویر که در آن تاریخ حضور صهیونیسم در آمریکا از اواخر قرن نوزدهم تا تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948 روایت شده است. آلیسون ویر در این کتاب با به چالش کشیدن تصور کلیشهای درباره تأسیس اسرائیل، به واکاوی موشکافانه اسناد و منابعی متعدد پرداخته و نشان داده که لابی صهیونیسم پدیدهای پیشینی و فراتر از دولت اسرائیل است که طی 150 سال گذشته با تسلط بر نهادهای مهم صنعتی، مالی، تبلیغاتی، رسانهای و حقوقی و همچنین ایجاد روابط پیچیده تودرتو در دالانهای قدرت سیاسی و نیز تأسیس دهها سازمان مردمنهاد در دل جامعه آمریکا، نقش تعیینکنندهای در شکلدادن به سیاست خارجی این کشور داشته است.
نویسنده در دو فصل ابتدایی کتاب نشان داده که لابی صهیونیسم به مراتب قدرتمندتر و فراگیرتر از سایر لابیها در آمریکا بوده و اجزای تشکیلدهنده آن به صورت زیرزمینی، مخفی و حتی غیرقانونی مشغول فعالیت بودهاند. به گفته او لابی صهیونیسم در آمریکا نوک کوه یخی است که تحت نام صهیونیسم سیاسی شناخته میشود، جنبشی بینالمللی که در اواخر سده نوزدهم و با هدف تأسیس کشوری یهودی پایهگذاری شد. آلیسون ویر، در فوریه سال ۲۰۰۱، خانه خود در کالیفرنیا را ترک کرد و به عنوان روزنامهنگاری مستقل، بهتنهایی به فلسطین و اسرائیل سفر کرد تا از نزدیک با درگیریهای خاورمیانه آشنا شود. مشاهدات خانم ویر بر او آشکار کرد که مردم آمریکا اگرچه از مسیر اتفاقات خاورمیانه مطلع هستند، اما آشنایی اندکی با آن دارند. در عین حال مسیر این اتفاقات تا حد زیادی خلاف آن چیزی است که رسانههای آمریکایی گزارش میکنند. ویر پس از درک این مشکل ریشهای و سیستماتیک، سازمانی تأسیس میکند که اداره آن بر عهده آمریکاییهایی است که بدون هرگونه وابستگی شخصی یا خانوادگی به منطقه، موظف هستند با انجام تحقیقات و انتشار فعالانه اطلاعات دقیق آگاهی عمومی را افزایش دهند. او که اکنون مدیر اجرائی سازمان «اگر آمریکاییها میدانستند» و رئیس شورای منافع ملی است، به طرزی خستگیناپذیر به مطالعه درگیریهای این منطقه، تاریخچهشان و ارتباط ایالات متحده با این تحولات مشغول است. سازمان تحت مدیریت او نیز، تا امروز، وظیفه تولید محتواهای آموزشی، برگزاری نشستهای عمومی، انجام مطالعات رسانهای، ارائه سخنرانی و ارسال مطالب مکتوب به صدها مرکز در سراسر ایالات متحده را بر عهده داشته است. ساختار کتاب «در برابر وجدان خویش» بهصورت گزارشی و تحلیلی است و هر فصل از کتاب به یکی از مقاطع مهم تاریخی یا جنبههای تأثیرگذاری لابی صهیونیسم اختصاص یافته است.
آلیسون ویر تلاش کرده است با کنارزدن روایتهای رایج و غالب، به لایههای پنهانتر و کمتر شناختهشده تاریخ روابط آمریکا و اسرائیل بپردازد. کتاب به تفصیل به ماجرای بیانیه بالفور و نقش صهیونیستها در ترغیب بریتانیا و آمریکا به حمایت از تأسیس یک سرپناه ملی برای یهودیان در فلسطین میپردازد. همچنین نقش صهیونیستها در کنفرانس صلح پاریس و تلاش برای گنجاندن منافع خود در تصمیمات بینالمللی از دیگر محورهای مهم کتاب است. در ادامه، آلیسون ویر به بررسی مخالفتهای کارشناسان وزارت خارجه و دفاع آمریکا با پروژه صهیونیسم و چگونگی نادیده گرفتهشدن این مخالفتها توسط سیاستمداران تحت فشار لابی صهیونیسم میپردازد. کتاب همچنین به فرایند تصویب طرح تقسیم فلسطین در سازمان ملل و نقش تعیینکننده لابی صهیونیسم در این رویداد اشاره دارد. در بخشهای پایانی، کتاب به پیامدهای انسانی و اجتماعی تأسیس اسرائیل، ازجمله آوارگی و کشتار گسترده فلسطینیان و نقش حمایتهای مالی و سیاسی آمریکا در تثبیت این وضعیت میپردازد. نویسنده با استناد به اسناد و گزارشهای تاریخی، نشان میدهد که چگونه لابی صهیونیسم توانسته است طی دههها، سیاستهای آمریکا را در جهت منافع اسرائیل هدایت کند و این روند تا امروز ادامه یافته است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «هرچند بسیاری از مردم را به این باور رساندهاند که حمایت ایالات متحده از اسرائیل ناشی از تصمیمات هیئتحاکمۀ آمریکا و منافع ملی ایالات متحده بوده است، ولی حقایق مؤید این نظریه نیست. واقعیت این است که کارشناسان سیاست خارجی و دفاعی ایالات متحده برای چندین دهه مخالف ایده تشکیل اسرائیل بودند. آنها همچنین مخالف کمکهای مالی گسترده آمریکا و حمایت سیاسیای بودند که منجر به تشکیل تحمیلی دولت اسرائیل و دادن چک سفیدامضا برای توسعه قهرآمیز آن شد، تلاشهایی که شکست خوردند و نهایتا با سیاستهای موجود جایگزین شدند. سیاستهای خاورمیانهای ایالات متحده، همچون بسیاری دیگر از سیاستهایش، به وسیله یک لابی قدرتمند هدایت میشود. با این حال، لابی اسرائیل، آنچنان که امروزه در ایالات متحده نامیده میشود، بهمراتب بیش از آن است که مردم از واژه لابی در ذهن دارند. لابی اسرائیل، آنچنان که در این کتاب نشان داده خواهد شد، بهمراتب قدرتمندتر و فراگیرتر از سایر لابیها در ایالات متحده است. محققان بهصورت مستند نشان دادهاند که اجزای تشکیلدهنده این لابی، از افراد گرفته تا گروهها، در طول تاریخ حیات خود به شکل زیرزمینی، مخفی و حتی غیرقانونی مشغول فعالیت بودهاند».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.