شناسهٔ خبر: 75450921 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

تلگراف چگونه به ایران رسید؟

شرایط جدید جهانی این فرصت را در اختیار ایران قرار داد تا حاکمیت خود را بر خطوط تلگرافی اعمال کند. انقلابیون روسیه از تمام حقوق و امتیازات تلگرافی روسیه تزاری در شمال ایران گذشتند و مالکیت کامل ایران را در سال ۱۳۰۷ ش به رسمیت شناختند.

صاحب‌خبر -

محمد محمودهاشمی - ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات| ارسال اخبار در تاریخ حیات بشر ماجراهای بسیاری را به همراه داشته است و پس از شکل گیری تمدنها در جهان حکومتها به دنبال پیدا کردن سریعترین راههای ممکن برای به دست آوردن اخبار نقاط مختلف قلمروشان بودند.

از آن جمله، در ایران نیز این امر از دغدغه‌های حاکمان ایران به حساب می‌آمد. از برپایی چاپارخانه‌ها و استفاده از اسبهای تندرو و اسب‌ سواران زبده و پرطاقت گرفته تا استفاده از کبوترهای نامه‌ بر برای به دست آوردن اخبار حساس مملکت،راههایی بود که حاکمان ایران سنتی در برابر خود داشتند. البته در این راه گاه نیاز بود تا برای ارسال یک خبر با حداکثر سرعت ممکن، در نوشتن خبر نیاز به ایجاز باشد که روایتی از آن در تاریخ ایران دوره سامانیان به جای مانده است.

نظامی عروضی در چهار مقاله روایتی جالب از ارسال خبر پیروزی سردار سپاه سامانیان بر سپاه آل زیار و ماکان بن کاکی نوشته، که بیانگر اهمیت سرعت رساندن اخبار مهم به دست حاکمان است. چون سپاه سامانی پیروز جنگ شد و ماکان بن کاکی کشته شد، فرمانده سپاه از اسکافی، کاتبش، خواست تا این خبر را در کوتاه‌ترین شکل ممکن برای امیر نوح بن منصور سامانی بنویسد، تا بتوانند به وسیله کبوتر نامه‌بر آن خبر مهم را به بخارا بفرستند:

« تاش...روی به اسکافی کرد و گفت کبوتر بباید فرستاد بر مقدمه تا از پی او مسرع فرستاده شود اما جمله‌ی وقایع را به یک نکته باز باید آورد، چنانکه بر همگی احوال دلیل بود و کبوتر بتواند کشید و مقصود به حاصل آید. پس اسکافی دو انگشت کاغذ برگرفت و بنوشت « اَمّا ماکان فَصارَ کَاسمِهِ وَالسَّلام» از این ما مایِ نفی خواست و از کان فعل ماضی تا پارسی چنان بود که ماکان چون نام خویش شد یعنی نیست شد. چون این کبوتر به امیر نوح بن منصور رسید از این فتح چندان تعجب نکرد که از این لفظ و اسباب ترفیه اسکافی تازه فرمود و گفت چنین کس فارغ دل باید تا به چنین نکتها برسد.»۱

سال ۱۸۳۷ م ساموئل مورس دستگاه خانگی تلگراف را اختراع کرد و نقطه عطفی مهم در گسترش و سرعت بخشیدن به ارتباطات در جامعه انسانی رقم خورد. چند دهه‌ی بعد در سال ۱۲۷۴ق اولین آزمایش تلگراف در ایران به عمل آمد و پیامی از مدرسه دارالفنون به کاخ گلستان ارسال شد.۲ ناصرالدین شاه و صدراعظم که با دیدن این آزمایش به اهمیت وجود تلگراف برای آگاهی از اخبار مملکت در سریع‌ترین زمانِ ممکن پی بردند، در پی ایجاد خطوط تلگراف در ایران برآمدند. اولین خط تلگراف از عمارت سلطنتی به باغ لاله‌زار کشیده شد.۳ سپس شاه در سال ۱۲۷۵ق دستورداد تا خط تلگرافی از تهران به سلطانیه زنجان و از آنجا تا تبریز ایجاد شود.۴ از این زمان بود که به تدریج خطوط تلگراف در عرض چند سال به شهرهای مختلف ایران کشیده شد.

در این دوره دو قدرت بزرگ جهانی در همسایگی ایران حضور داشتند. روسیه تزاری در شمال همسایه ایران بود و انگلستان در جنوب شرق ایران، هندوستان را مستعمره‌ی خود کرده بود و در خلیج فارس نیز حضور نظامی و تجاری داشت. هر دو قدرت در ایران نفوذ قابل ملاحظه‌ای به دست آورده بودند. در این میان انگلستان به ایران، به عنوان مسیری برای اتصال خطوط تلگراف هند با سایر نقاط جهان، توجه ویژه‌ای داشت:

« چون تلگراف در دنیا عمومیت یافت، انگلیسی‌ها درصدد برآمدند که برای توسعه‌ی ارتباط با هندوستان از آن استفاده کنند و مناسب-ترین راهی که به نظر آنان رسید راه ایران بود چه هم از سایر راهها نزدیکتر بود، و هم کم‌خرج‌تر، و هم نگهداری آن آسانتر، زیرا تسلط بر متنفذین داخلی که در مناطق مختلفه‌ی ایران صاحب نفوذ و قدرت بودند سهل بود.»۵

از همین روی بود که دولت بریتانیا با دربار ایران وارد مذاکره‌ای چهارساله شد و قراردادی بین دو دولت در سال ۱۸۶۲م مطابق با ۱۲۷۹ق منعقد شد. بر اساس این قراداد بریتانیا مسئولیت توسعه خطوط تلگرافی در مرکز و جنوب ایران را بر عهده می گرفت و در عوض مدیریت خطوط تلگراف برای مدتی به صاحب منصبان انگلیسی واگذار می‌شد. با قراردادهای بعدی باز بریتانیا توسعه خطوط تلگراف ایران را به ویژه در جنوب و مرکز ایران بر عهده داشت و هم مدیریت قسمت عمده‌ای از خطوط تلگراف در اختیار انگلیسی‌ها بود. البته طی قراردادهای بعدی مدت تسلط صاحب‌منصبان انگلیسی بر تلگراف ایران تمدید می‌شد. این امر سبب گردید تا مأمورین تلگراف بریتانیایی در مناطق مختلف ایران حضور داشته باشند و در میان افراد سرشناس مملکت نفوذی به دست آورند.

همچنین با تسلط بر این خطوط تلگرافی از اسرار حکومت و مردم ایران، که در تلگرافها ردّ و بدل می‌شد، باخبر شوند و از این طریق در جهت استحکام مبانی قدرت بریتانیا در ایران بکوشند.۶
گسترش خطوط تلگراف در جامعه‌ی ایران تحولات مهمی دیگری را نیز رقم زد و افراد در مناطق مختلف می‌توانستند از طریق تلگراف، اخبار بسیار مهم را به سرعت در اختیار یکدیگر بگذارند. همچنین می‌توانستند عرایض و حتی اعتراضهای خود را به اطلاع حکومت مرکزی یا افراد سرشناس و پرنفوذ مملکت برسانند. لذا تلگرافخانه‌ها به محلی برای اجتماع مردم در زمان جنبشها مبدل شده بود. در اعتراض به جنبش تنباکو بود که میرزای شیرازی از تلگراف استفاده کرد تا اعتراض خود را نسبت به انحصار خرید و فروش تنباکو به شرکت انگلیسی رژی بیان نماید.۷ 

مردم نیز اعتراض‌های خود را با اجتماع در تلگرافخانه به گوش حکومتگران قاجاری در پایتخت می‌رساندند که مهمترین این اجتماعها در جنبش مشروطه رخ داد و مردم در شهرهای بزرگ برای واداشتن حکومت قاجاری به پذیرفتن مشروطیت سلطنت به تلگرافخانه می‌آمدند و گاه تا گرفتن جواب در آنجا تحصن می‌کردند.

شروع جنگ جهانی اول اهمیت ایران را برای مسیر ارتباط خطوط تلگرافی بریتانیا به هند چندین برابر کرد و برای تأمین این ارتباط لازم بود تا سیمهای تلگراف هند از سیستان به تلگراف ایران وصل شود. با توافق محرمانه ایران و بریتانیا طی مدت دو ماه این اتصال انجام شد و در نتیجه بریتانیا توانست اطلاعات نظامی مورد نظر را با نایب‌السلطنه هند ردّ و بدل نماید.۸

پایان جنگ جهانی اول از یک سوی و وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه از سوی دیگر، وضعیت تسلط ایران بر خطوط تلگراف را دگرگون کرد. شرایط جدید جهانی این فرصت را در اختیار ایران قرار داد تا حاکمیت خود را بر خطوط تلگرافی اعمال کند. انقلابیون روسیه که حال اتحاد جماهیر شوروی را ایجاد کرده بودند، از تمام حقوق و امتیازات تلگرافی روسیه تزاری در شمال ایران گذشتند و مالکیت کامل ایران را در سال ۱۳۰۷ش به رسمیت شناختند.

بریتانیا نیز به تدریج مدیریت قسمتی از خطوط تلگرافی را که هنوز در دست داشت، به ایران منتقل کرد و سرانجام خطوط تلگرافی بریتانیا در ایران، با تمام وسایل و ساختمانهایش، در سال ۱۳۱۰ ش به ایران واگذار شد و ایران به دولت بریتانیا و نایب‌السلطنه هند اجازه داد تا دفترهای تلگراف دریایی خود را در بوشهر، هنگام، چابهار و جاسک حفظ کنند و خط تلگراف جاسک-گوادر تا ۹ اسفند ۱۳۲۳ش کماکان در دست دولت بریتانیا باقی بماند.۹

سرانجام گسترش وسایل ارتباطی جدیدتر توانست تلگراف را به حاشیه ببرد و این وسایل ارتباطی جدید در دوره‌ی پس از جنگ دوم جهانی جای تلگراف را گرفتند. ولی به هر روی نیمه دوم قرن نوزدهم و دهه‌های اول قرن بیستم دوره‌ای انقلابی در عرصه ارتباطات بود که این تحول انقلابی بیش از هر چیز تحت تأثیر اختراع تلگراف و گسترش آن در سراسر جهان و از جمله در ایران رقم خورد.
منابع:

۱ ) نظامی عروضی، چهار مقاله، به کوشش محمد قزوینی، تهران، اساطیر، ۱۳۹۶، ص۱۶

۲ ) محیط طباطبایی، محمد، مجموعه آثار میرزا ملکم خان، تهران، کتابخانه دانش، ۱۳۲۷، مقدمه ص ب / روزنامه وقایع اتفاقیه، پنجشنبه۲شعبان ۱۲۷۴، ص۱

۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مرآت‌البلدان،ج۲، به کوشش عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۶۷ ، ص۱۳۰۰

۴ ) همان، ص۱۳۲۱

۵) محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۵۷، ص۱۹۹-۱۹۸

۶) همان، ص۲۱۲

۷) آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامه رژی، تهران، پیام، ۱۳۶۰، ص۷۳

۸ ) محبوبی اردکانی، همان، ص۲۰۷

۹ ) همان، ص۲۱۳

محمد محمودهاشمی - ضمیمه فرهنگی روزنامه اطلاعات| ارسال اخبار در تاریخ حیات بشر ماجراهای بسیاری را به همراه داشته است و پس از شکل گیری تمدنها در جهان حکومتها به دنبال پیدا کردن سریعترین راههای ممکن برای به دست آوردن اخبار نقاط مختلف قلمروشان بودند.

از آن جمله، در ایران نیز این امر از دغدغه‌های حاکمان ایران به حساب می‌آمد. از برپایی چاپارخانه‌ها و استفاده از اسبهای تندرو و اسب‌ سواران زبده و پرطاقت گرفته تا استفاده از کبوترهای نامه‌ بر برای به دست آوردن اخبار حساس مملکت،راههایی بود که حاکمان ایران سنتی در برابر خود داشتند. البته در این راه گاه نیاز بود تا برای ارسال یک خبر با حداکثر سرعت ممکن، در نوشتن خبر نیاز به ایجاز باشد که روایتی از آن در تاریخ ایران دوره سامانیان به جای مانده است.

نظامی عروضی در چهار مقاله روایتی جالب از ارسال خبر پیروزی سردار سپاه سامانیان بر سپاه آل زیار و ماکان بن کاکی نوشته، که بیانگر اهمیت سرعت رساندن اخبار مهم به دست حاکمان است. چون سپاه سامانی پیروز جنگ شد و ماکان بن کاکی کشته شد، فرمانده سپاه از اسکافی، کاتبش، خواست تا این خبر را در کوتاه‌ترین شکل ممکن برای امیر نوح بن منصور سامانی بنویسد، تا بتوانند به وسیله کبوتر نامه‌بر آن خبر مهم را به بخارا بفرستند:

« تاش...روی به اسکافی کرد و گفت کبوتر بباید فرستاد بر مقدمه تا از پی او مسرع فرستاده شود اما جمله‌ی وقایع را به یک نکته باز باید آورد، چنانکه بر همگی احوال دلیل بود و کبوتر بتواند کشید و مقصود به حاصل آید. پس اسکافی دو انگشت کاغذ برگرفت و بنوشت « اَمّا ماکان فَصارَ کَاسمِهِ وَالسَّلام» از این ما مایِ نفی خواست و از کان فعل ماضی تا پارسی چنان بود که ماکان چون نام خویش شد یعنی نیست شد. چون این کبوتر به امیر نوح بن منصور رسید از این فتح چندان تعجب نکرد که از این لفظ و اسباب ترفیه اسکافی تازه فرمود و گفت چنین کس فارغ دل باید تا به چنین نکتها برسد.»۱

سال ۱۸۳۷ م ساموئل مورس دستگاه خانگی تلگراف را اختراع کرد و نقطه عطفی مهم در گسترش و سرعت بخشیدن به ارتباطات در جامعه انسانی رقم خورد. چند دهه‌ی بعد در سال ۱۲۷۴ق اولین آزمایش تلگراف در ایران به عمل آمد و پیامی از مدرسه دارالفنون به کاخ گلستان ارسال شد.۲ ناصرالدین شاه و صدراعظم که با دیدن این آزمایش به اهمیت وجود تلگراف برای آگاهی از اخبار مملکت در سریع‌ترین زمانِ ممکن پی بردند، در پی ایجاد خطوط تلگراف در ایران برآمدند. اولین خط تلگراف از عمارت سلطنتی به باغ لاله‌زار کشیده شد.۳ سپس شاه در سال ۱۲۷۵ق دستورداد تا خط تلگرافی از تهران به سلطانیه زنجان و از آنجا تا تبریز ایجاد شود.۴ از این زمان بود که به تدریج خطوط تلگراف در عرض چند سال به شهرهای مختلف ایران کشیده شد.

در این دوره دو قدرت بزرگ جهانی در همسایگی ایران حضور داشتند. روسیه تزاری در شمال همسایه ایران بود و انگلستان در جنوب شرق ایران، هندوستان را مستعمره‌ی خود کرده بود و در خلیج فارس نیز حضور نظامی و تجاری داشت. هر دو قدرت در ایران نفوذ قابل ملاحظه‌ای به دست آورده بودند. در این میان انگلستان به ایران، به عنوان مسیری برای اتصال خطوط تلگراف هند با سایر نقاط جهان، توجه ویژه‌ای داشت:

« چون تلگراف در دنیا عمومیت یافت، انگلیسی‌ها درصدد برآمدند که برای توسعه‌ی ارتباط با هندوستان از آن استفاده کنند و مناسب-ترین راهی که به نظر آنان رسید راه ایران بود چه هم از سایر راهها نزدیکتر بود، و هم کم‌خرج‌تر، و هم نگهداری آن آسانتر، زیرا تسلط بر متنفذین داخلی که در مناطق مختلفه‌ی ایران صاحب نفوذ و قدرت بودند سهل بود.»۵

از همین روی بود که دولت بریتانیا با دربار ایران وارد مذاکره‌ای چهارساله شد و قراردادی بین دو دولت در سال ۱۸۶۲م مطابق با ۱۲۷۹ق منعقد شد. بر اساس این قراداد بریتانیا مسئولیت توسعه خطوط تلگرافی در مرکز و جنوب ایران را بر عهده می گرفت و در عوض مدیریت خطوط تلگراف برای مدتی به صاحب منصبان انگلیسی واگذار می‌شد. با قراردادهای بعدی باز بریتانیا توسعه خطوط تلگراف ایران را به ویژه در جنوب و مرکز ایران بر عهده داشت و هم مدیریت قسمت عمده‌ای از خطوط تلگراف در اختیار انگلیسی‌ها بود. البته طی قراردادهای بعدی مدت تسلط صاحب‌منصبان انگلیسی بر تلگراف ایران تمدید می‌شد. این امر سبب گردید تا مأمورین تلگراف بریتانیایی در مناطق مختلف ایران حضور داشته باشند و در میان افراد سرشناس مملکت نفوذی به دست آورند.

همچنین با تسلط بر این خطوط تلگرافی از اسرار حکومت و مردم ایران، که در تلگرافها ردّ و بدل می‌شد، باخبر شوند و از این طریق در جهت استحکام مبانی قدرت بریتانیا در ایران بکوشند.۶
گسترش خطوط تلگراف در جامعه‌ی ایران تحولات مهمی دیگری را نیز رقم زد و افراد در مناطق مختلف می‌توانستند از طریق تلگراف، اخبار بسیار مهم را به سرعت در اختیار یکدیگر بگذارند. همچنین می‌توانستند عرایض و حتی اعتراضهای خود را به اطلاع حکومت مرکزی یا افراد سرشناس و پرنفوذ مملکت برسانند. لذا تلگرافخانه‌ها به محلی برای اجتماع مردم در زمان جنبشها مبدل شده بود. در اعتراض به جنبش تنباکو بود که میرزای شیرازی از تلگراف استفاده کرد تا اعتراض خود را نسبت به انحصار خرید و فروش تنباکو به شرکت انگلیسی رژی بیان نماید.۷ 

مردم نیز اعتراض‌های خود را با اجتماع در تلگرافخانه به گوش حکومتگران قاجاری در پایتخت می‌رساندند که مهمترین این اجتماعها در جنبش مشروطه رخ داد و مردم در شهرهای بزرگ برای واداشتن حکومت قاجاری به پذیرفتن مشروطیت سلطنت به تلگرافخانه می‌آمدند و گاه تا گرفتن جواب در آنجا تحصن می‌کردند.

شروع جنگ جهانی اول اهمیت ایران را برای مسیر ارتباط خطوط تلگرافی بریتانیا به هند چندین برابر کرد و برای تأمین این ارتباط لازم بود تا سیمهای تلگراف هند از سیستان به تلگراف ایران وصل شود. با توافق محرمانه ایران و بریتانیا طی مدت دو ماه این اتصال انجام شد و در نتیجه بریتانیا توانست اطلاعات نظامی مورد نظر را با نایب‌السلطنه هند ردّ و بدل نماید.۸

پایان جنگ جهانی اول از یک سوی و وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه از سوی دیگر، وضعیت تسلط ایران بر خطوط تلگراف را دگرگون کرد. شرایط جدید جهانی این فرصت را در اختیار ایران قرار داد تا حاکمیت خود را بر خطوط تلگرافی اعمال کند. انقلابیون روسیه که حال اتحاد جماهیر شوروی را ایجاد کرده بودند، از تمام حقوق و امتیازات تلگرافی روسیه تزاری در شمال ایران گذشتند و مالکیت کامل ایران را در سال ۱۳۰۷ش به رسمیت شناختند.

بریتانیا نیز به تدریج مدیریت قسمتی از خطوط تلگرافی را که هنوز در دست داشت، به ایران منتقل کرد و سرانجام خطوط تلگرافی بریتانیا در ایران، با تمام وسایل و ساختمانهایش، در سال ۱۳۱۰ ش به ایران واگذار شد و ایران به دولت بریتانیا و نایب‌السلطنه هند اجازه داد تا دفترهای تلگراف دریایی خود را در بوشهر، هنگام، چابهار و جاسک حفظ کنند و خط تلگراف جاسک-گوادر تا ۹ اسفند ۱۳۲۳ش کماکان در دست دولت بریتانیا باقی بماند.۹

سرانجام گسترش وسایل ارتباطی جدیدتر توانست تلگراف را به حاشیه ببرد و این وسایل ارتباطی جدید در دوره‌ی پس از جنگ دوم جهانی جای تلگراف را گرفتند. ولی به هر روی نیمه دوم قرن نوزدهم و دهه‌های اول قرن بیستم دوره‌ای انقلابی در عرصه ارتباطات بود که این تحول انقلابی بیش از هر چیز تحت تأثیر اختراع تلگراف و گسترش آن در سراسر جهان و از جمله در ایران رقم خورد.
منابع:

۱ ) نظامی عروضی، چهار مقاله، به کوشش محمد قزوینی، تهران، اساطیر، ۱۳۹۶، ص۱۶

۲ ) محیط طباطبایی، محمد، مجموعه آثار میرزا ملکم خان، تهران، کتابخانه دانش، ۱۳۲۷، مقدمه ص ب / روزنامه وقایع اتفاقیه، پنجشنبه۲شعبان ۱۲۷۴، ص۱

۳) اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مرآت‌البلدان،ج۲، به کوشش عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۶۷ ، ص۱۳۰۰

۴ ) همان، ص۱۳۲۱

۵) محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج۲، تهران، دانشگاه تهران،۱۳۵۷، ص۱۹۹-۱۹۸

۶) همان، ص۲۱۲

۷) آدمیت، فریدون، شورش بر امتیازنامه رژی، تهران، پیام، ۱۳۶۰، ص۷۳

۸ ) محبوبی اردکانی، همان، ص۲۰۷

۹ ) همان، ص۲۱۳