با توجه به اینکه توی اکثر کتب پیشین دینی از جمله مسیحیت و یهودیت زمین تخت با گنبد آسمانی و اقیانوس کیهانی آمده است این سوال درباره قرآن مطرح است .
من دیدم به تمام آیه ها به عنوان یک بی طرف و از دید عقلی بوده لطفا حتما حتما برای من هر کجا سوگیری تاییدی شهود کردید کامنت مفصلی بزارید و اشکالات روبکید ممنون
هر آیه ای که من در این زمینه تحقیق کردم که میتونست موثر باشه رو آوردم اگه آیه ای بنظر شما جا مونده بگید
️مثلا حرکت خورشید رو نیاوردم چرا ؟ چون چه زمین تخت گرا چه کیهان شناسی مدرن چرخش و حرکت شو قبول دارن ولی در مداری متفاوت
پیشنهادات کلی
۱_ قرآن زمین را مسطح میدانسته (واضح )
۲_قران بین زمین کروی و مسطح شک داشته و خواسته شیادی کند و آیاتی به سود هر دو گفته ! (علیه این البته گفته شده همین که این دو حالت رو در نظر گرفته خودش کم نیست )
۳_قران حقیقت را میدانسته و سعی هم کرده طوری برساند که با دانایی آن زمان مردم هم سازگار باشد
۴_قران حقیقت را میدانسته اما کتاب علمی نیست که تبیین دقیقی ارائه کند
۵_قران حقیقت را میدانسته اما با ریزبینی اشاره کرده تا خردمندان در آن اندیشه کنند
بنظر شما کدام یک درست است ؟
کروی بودن یا مسطح بودن زمین در قران :
.
.
آیه
استدلال 🟣
انتقاد
آیه های استدلال از کیهان شناسی مدرن : (کاندید اعجاز علمی ) |
حرکت و کروی بودن زمین با مشارق و مغارب
الرحمن مشارق آیه ۴۰
رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ.) الرحمن/سوره۵۵، آیه۱۷. «پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب»
(الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ) معارج/سوره۷۰، آیه۴۰.
اگر زمین مسطح بود، تنها یک مشرق و یک مغرب برای خورشید وجود داشت. اما ذکر «مشرقها و مغربها» (به صورت جمع) نشان میدهد که نقاط طلوع و غروب خورشید در طول سال و برای مردم در مناطق مختلف زمین، متغیر و متعدد است و این امر تنها با کروی بودن زمین و حرکت آن به دور خورشید به طور کامل قابل توجیه است.
🟣استدلال اول
۱_در یک زمین تخت یک مشرق و یک مغرب وجود دارد
۲_قران از مشرق ها و مغرب ها سخن میگوید که فقط درحالت کروی ممکن است
۳_پس قرآن زمین را کروی میداند
نقد و گفتمان : در پاسخ به این انتقاد که زمین بی نهایت مشرق و مغرب دارد این آمده که وجود چند مغرب به معنای بالای دو است پس شامل بی نهایت میشود نکته دیگر اینکه آیه
(موسی) گفت: «پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آن دو است.» به اینکه خدا در همه جا هست اشاره میکند
....
....
حرکت زمین
آیه ۸۸ نمل
کوه ها را می بینی [و] آنها را [در جای خود] بی حرکت می پنداری، در حالی که آنها مانند ابر گذر می کنند. آفرینش خداست که [آفرینش] هر چیزی را محکم و استوار کرده است؛ یقیناً او به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
🟣استدلال دوم
۱_کوهها به دید ما ثابت اند
۲_حرکت تمام کوه های زمین بدون حرکت خود زمین محال است
۳_قرانمیکوید کوه ها را ثابت میپنداری درحالیکه مثل ابر در حرکتند
۴_پس زمین حرکت دارد و مدل ثابت نیست
نقد و گفتمان:در رابطه با این آیه انتقاد وارد به عمل آمده این است که آیه دارد درباره روز قیامت حرف میزند نه شکل زمین صحبت میکند اما با دو استدلال رد میشود
یک : قرآن وقتی به روز قیامت اشاره کرده به نابودی کوه ها به طور واضح اشاره کرده است پس در وقایع روز قیامت محال است که کوه ها حرکت کنند ولی آنها را ثابت بپنداریم
دو : قرآن در این آیه گفته (( آفرینش خداست که [آفرینش] هر چیزی را محکم و استوار کرده است؛ یقیناً او به آنچه انجام می دهید، آگاه است.)) یعنی داره درباره حالت عادی آفرینش که محکم و استوار هست صحبت میکنه پس این استدلال قطعا قاطع هست در حرکت زمین
....
....
انبساط کیهان و فضا
ایه ۴۷ ذاریات
وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ [۴۷ ذاریات]
و آسمان را با قدرت بنا کردیم، و بیشک ما آن را گسترش میدهیم.
🟣استدلال سوم
۱_در مدل زمین تخت گنبدی بالای زمین است و حجم آسمان یکسان است
۲_قرانمیگوید آسمان را گسترش میدهیم که با انبساط کیهانی سازگار است (همچنین از گنبد آسمانی یا اقیانوس کیهانی خرافی کتب پیشین حرفی نزده)
۳_پس کیهان شناسی مدرن از دید قرآن درست است
نقد و گفتمان: بنظر من هم این آیه تایید درستی بر این است که قرآن گنبد آسمانی رو قبول نداشته چون هیچ اشاره ای بهش نکرده و در یک گنبد گسترش یافتن و وسعت آسمانی که ثابت است کاملا بی معنی هست و عقلا باید آسمان در حال انبساط باشه که مطلق کیهان شناسی مدرن هست
....
....
تفاوت نور خورشید و ماه
آیه ۶۱ فرقان
جاودان و پربرکت است آن (خدایی) که در آسمان منزلگاههائی برای ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید!
وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِیهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا
خورشد را چراغ و ماه را نور قرار داد
🟣استدلال چهارم
۱_قران بین نور خورشید و ماه تفاوت قائل شده نور خورشید را روشنایی و نور ماه را بازتاب کننده میداند که با مدل زمین تخت ناسازگار است
۲_قران میگوید زمین و ماه در حرکتند اما نمی توانند از هم پیشی بگیرند اگر زمین تخت باشد و هر دو در مداری یکسان در گردش همیشه یکی از دیگری پیشی دارد و جلوتر است پس فقط زمانی میشود از هم پیشی نگیرند که مدار حرکت شأن متفاوت باشد (سازگار با مدل کنونی و ناسازگار با مدل زمین تخت)
نقد و گفتمان:
آیه اشاره صریحی به اینکه نور ماه بازتابی است ندارد اما فرقی کلی بین نور این دو قائل شده که میتواند از شهود دیداری پدید آید مدافعان در پاسخ گفته اند که ضیا به معنی چیزی است که از خود نور ساطع میکند.
....
....
جاذبه و نیروی نامرئی آسمان
ایه ۲ رعد
الله الذی رفع السماوات بغیر عمَدٍ ترونها
خدا همان کسی است که آسمان را بدون ستونی که قابل رؤیت باشد بالا نگه داشت
🟣استدلال پنجم
۱_قرانمیگوید نیرو های نامرئی و نادیدنی سیارات را نگه داشته اند
۲_ اما در زمین تخت ستارگان و.. به گنبد آسمانی چسبیده اند و نیروی نامرئی وجود ندارد
۳_پس مدل قرآن با مدل کنونی زمین کروی و داشتن نیرو های نامریی مثل جاذبه سازگار تر است
نقد و گفتمان : روی این موضوع هست که برخی میگن زمین به بالا حرکت میکنه و توهم جاذبه ایجاد میشه حتی اگر این فرض عجیب را هم بپذیریم، این فقط حس جاذبه روی زمین را توضیح میده و هیچ پاسخی برای سوال درباره سیارات و ستارگان ندارد. اینکه چه نیرویی آنها را در آسمان نگه داشته، همچنان بیپاسخ میماند.
....
....
دودی شکل بودن کیهان
آیه ۱۱ فصلت
آن گاه آهنگ آفرینش آسمان کرد، در حالی که به صورت دود بود، پس به آن و به زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید. آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم
جهان از لحظه بیگ بنگ تا حدود ۳۸۰ هزار سال پس از آن، حالت “دودگونه” یا “مهآلود” داشت (عصر پلاسما و عصر تاریک). پس از دوره بازترکیب، جهان شفاف شد و نور توانست آزادانه منتشر شود.
🟣استدلال ششم
۱_ قرآن میگوید به آسمان پرداخت درحالیکه حالت دودی بود و به آن و زمین گفت به وجود آیید
۲_گازی شکل بودن در حالت کیهان شناسی مدرن ۳۶۰ هزار سال بعد بیگ بنگ است
۳_پسقران با مدل کیهان شناسی مدرن موافق است
.
نقد و گفتمان: در آیه قبلی توضیح داده شده که کار زمین تمام شده بود از این جهت نقد جدی وارد شده اما پاسخ در خود آیه هست زیرا گفته شده به آسمان درحالیکه دود بود پرداخت و به آن و زمین گفت به وجود آیید این یعنی زمین خلق نشده بود و اینجا قران بدون ترتیب زمانی اول خلقت زمین و سپس آسمان که زمین جز آن است را بیان کرده است وگرنه نباید اسمی از زمین میاورد ضمن اینکه اینجا حرفی از آسمانها نیست یعنی فقط آسمان اول مد نظر هست.
...
...
تنگی نفس در ارتفاع و تفاوت جو در ارتفاع و سطح زمین
آیه ۱۲۵ انعام
فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا یَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ
پس هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را برای [پذیرش] اسلام میگشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، سینهاش را چنان تنگ و منقبض میکند که گویی میخواهد به آسمان بالا برود.
وقتی به آسمان بالا بری سینه تنگ و منقبض میشود این تا قرن ۱۹ راستی آزمایی نشده بود
🟣استدلال هفتم
۱_ در مدل زمین تخت اتمسفر وجود ندارد و تا سقف آسمانی اکسیژن هست
۲_قرانمیگوید اگر به سمت آسمان بروید نفستان تنگ میشود و نفس کشیدن سخت
۳_پس به کمبود اکسیژن در ارتفاع اشاره غیر مستقیم دارد
۴_پس از دید قرآن مدل کیهان شناسی مدرن درست است
نقد و گفتمان: این استدلال با زمین کروی سازگار هست و اون زمان هم راستی آزمایی نشده بود اما اینکه آیا زمین تخت گرایان اتمسفر را قبول دارند یا نه در اکثر تفاسیر تنها بین سطح زمین و بالا را اکسیژن میدانند و نیازی به کلاه فضانوردی نمیدانند
....
....
وجود سیارات دیگر و موجودات دیگر در آنها
آیه 39 شوری
«وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابَّهٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ»
"و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و جنبندگانی است که در آنها پراکنده ساخته است؛ و هرگاه بخواهد بر جمعآوری آنان تواناست."
آیه ۳۹ سوره شوری:
«وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ»
"و آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ اوست؛ همگی برایش فرمانبردارند."
معنای لغوی «دابه»: این کلمه از ریشه «دَبّ» به معنای راه رفتن آرام و خزیدن است و به هر موجود زندهای که حرکت کند اطلاق میشود. در قرآن برای حیوانات روی زمین (مانند مورچه) و نیز برای خود انسان (در آیه معروف "إِنَّ الدَّابَّةَ الْأَرْضَ..." درباره یکی از نشانههای قیامت) به کار رفته است.
«فیها» (در آنها): ضمیر «ها» در «فِیهِمَا» به "آسمانها و زمین" برمیگردد. بنابراین خداوند میفرماید در هم آسمانها و هم زمین جنبندگانی را پراکنده کرده است.
آیا منظور فقط پرندگان است؟
خیر. اگر منظور قرآن فقط پرندگان بود، از کلمه مشخصتری مانند «طَیْر» (پرنده) استفاده میکرد، همانطور که در آیات دیگر استفاده شده است (مانند النحل: ۷۹). استفاده از کلمه عام «دابه» که شامل هر موجود زندهای میشود، دلالت بر عمومیت دارد.
کلمه «مَنْ» برای موجودات عاقل (دارای شعور و اختیار) به کار میرود. در زبان عربی، "مَنْ" برای غیرعاقل (مانند حیوانات یا اشیا) به کار نمیرود و برای آنها از "مَا" استفاده میشود.
بنابراین، وقتی قرآن میگوید: «وَلَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، به وضوح به وجود موجودات عاقل و هوشمند در آسمانها (علاوه بر زمین) اشاره دارد.
🟣استدلال هشتم
۱_قران به وجود موجودات در آسمان شوری ۲۹ و ۳۸ اشاره میکند
۲_موجودات منظور پرنده نیست بلکه موجود خزنده و .. است اگر زمین تخت بود جز زمین سیاره ای برای زندگی موجودات هوشمند نبود و همه سیاراتی که میگیم رو ستاره میدونن
۳_پسسیاراتدیگر هستند و این خلاف مدل زمین تخت است که همه سیارات را ستاره های کوچک میداند و وجود سیارات دیگر با کیهان شناسی مدرن سازگار است
(نکته طبق پیش بینی معادله دریک در مجموع کل کیهان یقیناً تعدادی تمدن دیگر هستند و سیگنال واو تایید این موضوع است)
نقد و گفتمان: یکی از قوی ترین استدلال هایی هست که میشه علیه زمین تخت در قرآن آورد چون وجود موجودات هوشمند مستلزم سایر سیارات هست و وجود سایر سیارات خلاف باور زمین تخت و البته اینکه در آیه منظور نمیتونه پرنده یا فرشته باشه
....
....
نزول آهن از ستارگان و فضا
ایه ۲۵ حدید
«...وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ...»
"...و آهن را نازل کردیم که در آن نیرویی سخت و منافعی برای مردم است..."
🟣استدلال نهم
۱_قران میگوید آهن از فضا نازل شده است و واقعا از ستاره ها غول پیکر گازی فضا آمده است
۲_اما ستاره های کوچک مدل تخت و آسمان آن قابلیت ایجاد و فرو فرستادن آهن را ندارند و فقط از بزرگی ستارگان و سیارات مدل کیهان شناسی مدرن بر میآید
۳_پس کیهان شناسی مدرن از دید قرآن درست است
علم امروز به طور قطعی ثابت کرده که:
عناصر خود سبک (مانند هیدروژن و هلیوم) در مهبانگ (انفجار بزرگ) تشکیل شدند.
عناصر سنگینتر (مانند کربن و اکسیژن) در کورههای هستهای ستارگان معمولی ساخته میشوند
اما آهن (Fe)، داستان متفاوتی دارد. هسته آهن پایدارترین هسته است و برای تشکیل آن به انرژی عظیمی فراتر از انرژی تولیدی ستارگان معمولی نیاز است.
تنها مکانهای ممکن برای تشکیل آهن، ستارگان عظیمالجثه در پایان عمرشان هستند که در انفجارهای ابرنواختی (Supernova) یا برخورد ستارگان نوترونی فرو میپاشند. در این انفجارهای مهیب، عناصر سنگین مانند آهن در فضا پراکنده میشوند و سپس در تشکیل سیارات جدید (از جمله زمین) شرکت میکنند.
نقد و گفتمان: باز هم یکی از قوی ترین استدلال ها در حمایت قرآن و کیهان شناسی مدرن همین آیه هست چون به صراحت میگه آهن از فضا اومده و ستارگان کیهان شناسی مدرن این قابلیت رو دارن و دقیقا این منشأ تایید شده در زمین تخت ستارگان نور های ساده هستند
....
جمع بودن اسمان و زمین (بیگ بنگ)
آیه ۳۰ انبیا
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ ۖ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ (آیا کسانی که کافر شدند نمیبینند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند، سپس آنها را جدا کردیم و
🟣استدلال دهم
۱_قران میگوید آسمان و زمین در نقطه ای جمع بودند و آنها.را گشودیم
۲_با بیگ بنگ سازگار و با مدل تخت ناسازگار است
نقد و گفتمان : اینکه زمین و آسمان به هم پیوسته بودند با بیگ بنگ سازگاری دارد چون مسلما باید در جایی جمع باشند و سپس جدا شوند و گسترده شوند این آیه اگر با آیه گسترش آسمان جمع شود تصور خوبی از کیهان شناسی مدرن ارائه میدهد
....
....
تفاوت مدار ماه و خورشید
ایه ۳۸ و ۳۹ شوری
آیه ۳۹ یس: وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ
خورشيد به (سوى) قرارگاه خود روان است، آن نظام تقدير خداوند عزيز داناست. و براى ماه نيز منزلگاههايى معين كردهايم، تا همچون شاخه كهنهى خرما برگردد. نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد و نه شب را سزد كه بر روز پيشى گيرد هر كدام در سپهر و مدار معينى شناورند.
🟣استدلال یازدهم
۱_ در آیه اول گفته شده خورشید به قرارگاه خویش روان است یعنی حرکت میکند به سوی یک مدار در حرکت است
۲_در آیه بعدی برای ماه نوع حرکت متفاوتی قائل شده که به شکل خوشه خرما است این آیه به مراحل حرکت ماه از هلال تا بدر و سپس بازگشت آن به حالت نازک شبیه خوشه خرما اشاره دارد
۳_پس حرکت این دو یکی نیستند اگر یکی بودند منطقی نبود به دو شکل متفاوت درباره آنها بیان شود در زمین تخت حرکت ماه و خورشید یکسان است
۴_پس زمین از دید قرآن تخت نیست
سایر استدلال ها
قرآن بیان میکند که سوگند به جایگاه ستارگان سوگندی بزرگ است اگر بدانید یعنی جایگاه ستارگان رو بزرگ تر از حالت معمول که برای درک آن زمان معقول نبوده میداند
.
پاسخ به برخی انتقادات توسط مدافعین
۱_گسترش در حالت کروی نیز رخ میدهد و گستراندن زمین به معنی تخت بودن نیست به معنی برقراری شرایط برای زندگی است در متن قرآن منظور «گستراندن»، «آماده کردن» و «هموار ساختن» است، نه انکار گردی زمین یا بیان شکل هندسی آن.
۲_و الارض کیف سطحت قبل آیه گفته به زمین بنگرید یعنی طبق دید ناظر زمینی گفته شده است یعنی به زمین بنگرید که چگونه گسترده شده است
۳_اسمان بالای سر : طبق دید ناظر زمینی آسمان همیشه بالای سر ماست و این از دید زمینی است
۴_اشازه به گهواره بودن زمین به معنی محیای زندگی است هرچند ویژگی اول گهواره حرکت آن است یعنی اگر این را به استعاره زندگی ندانیم حرکت زمین را باید قبول کنیم که با حالت کروی سازگار است
۵_عدم آشاره مستقیم: به دلیل شرایط نابسامان عقلی مردم آن زمان بود که بعداً گالیله را هم میخواستند اعدام کنند
۶_در داستان ذوالقرنین گفته شده دیده میشه خورشید در چشمه گل غروب میکنه گفته شده خورشید واقعا غروب میکند( برای ما) اما حاصل حرکت زمین است و اینکه گفته شده در چشمه گل غروب میکند طبق ناظر ذوالقرنین است
۷_وقتی قرآن میگوید ۶ روز منظور ۶ دوره زمانی است زیرا قبل آفرینش زمین و آسمان روزی وجود ندارد و این واژه یوم به معنای دوره هم بکار میرود
۸_قران گفته آسمان را آفرید سپس زمین را گسترش داد اما وقتی میگه زمین را آفرید سپس به آسمان پرداخت و آن را ۷ طبقه کرد آسمان اول که زمین درونش است آفریده شده و طبقات بعدی بودن که سپس آفریده شدن و مادی نیستن
۹_۷ آسمان یک اشتباه علمی نمیتونه باشه زیرا در قرآن گفته شده آسمان اول با ستارگان زینت یافته هست و یعنی شش آسمان دیگه رو ما ازشون خبر نداریم که هستن یا نه و نمیشه بهش گفت اشتباه علمی میشه گفت مجهول اما از جهاتی به مولتی ورس شبیه هست
.
.
آیه های استدلال از زمین تخت (کاندید نقد علمی ) |
اشاره به سطحت
آیه ۸۸ الغاشیه
و آیا به زمین[نمینگرند ] که چگونه گسترده شده است؟
🟡استدلال ۱
۱_قران میگوید والارض کیف سطحت
۲_یعنی زمین مسطح است
.
نقد و گفتمان: آیه مشکوک هست ولی به طور قطع به هیچ عنوان از شکل زمین سخن نمیگه چرا که در آیه قبل به وضوح اومده که بنگرید یعنی داره مردم رو به نگاشتن به پدیده ها دعوت میکنه و وقتی میگه بنگرید یعنی ناظر زمین ملاک هست + ترجمهی درست آیه گسترش هست
این آیه به سطح Земли (در مقابل کوهها و فرورفتگیها) اشاره دارد، نه به شکل هندسی آن. فعل «سُطِحَت» به معنای «گسترده و هموار شدن» است، نه «مسطح بودن به شکل هندسی». حتی در یک کرهٔ بزرگ، سطح زمین از نگاه ناظر، هموار و گسترده به نظر میرسد.
پاسخ گوگل
ترجمه درست رو بجای مسطح شده گسترش یافته میدونیم و چون گسترش در حالت کروی هم رخ میدهد و نسبت شکل کروی و مسطح به گسترش برابر است اشکالی نمی یابیم
....
....
اشاره به فرشناها
ایه ذاریات ۵۱
«وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ»
"و زمین را گستراندیم، پس چه خوب گسترانندگانیم.
🟡استدلال ۲
۱_قران میگوید زمین را گسترش دادیم و از فرش کردن ان سخن میگوید
۲_پس زمین تخت است
نقد و گفتمان: در نقد باز هم آمده که اینجا ترجمه گستراندن زمین است و گسترش در حالت کروی و مسطح به صورت یکسان میتواند رخ دهد پس مرادی بر شکل زمین نیست + این موضوع که اینجا بیشتر شکل زمین به دید ناظر و شرایطی برای زندگی محیاست این نقد به استدلال توسط ترجمه گوگل حمایت میشود
....
....
غروبگاه خورشید
آیه ۸۶ کهف
حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَغْرُبُ فِي عَيْنٍ حَمِئَةٍ وَوَجَدَ عِنْدَهَا قَوْمًا ۗ قُلْنَا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِمَّا أَنْ تُعَذِّبَ وَإِمَّا أَنْ تَتَّخِذَ فِيهِمْ حُسْنًا
تا آنگاه كه به غروبگاه خورشيد رسيد، به نظرش آمد كه [خورشيد] در چشمهاى گِلآلود و سياه غروب مىكند، و نزديك آن طايفهاى را يافت.
🟡استدلال ۳
۱_در داستان ذوالقرنین خورشید غروب میکند
۲_خورشید در حقیقت غروب نمی کند در زمین کروی
۳_پس از دید قران زمین را تخت میداند
.
نقد و گفتمان:
در نقد گفته شده که ۱_خورشبد غروب میکند اما این غروب از دید ناظر زمینی و حاصل چرخش خورشید است ۲_قران بیان کرده که به چشم ذوالقرنین که ناظر است خورشید آنجا غروب میکند نه اینکه واقعاً آنجا غروب میکند !
....
....
قبله برای نماز و شکل زمین
ایه ۱۴۹ بقره
اكنون تو را به سوی قبلهای كه از آن خشنود باشی باز ميگردانيم، روی خود را به جانب مسجد الحرام كن، و هر جا باشيد روی خود را به جانب آن بگردانيد....» بقره/سوره۲، آیه۱۴۹. بقره/سوره۲، آیه۱۵۰. از هر جا (و از هر شهر و نقطهای) خارج شدی (به هنگام نماز) روی خود را به جانب مسجد الحرام كن...
🟡استدلال ۴
۱_ قرآن به مسلمان دستور میدهد به طرف کعبه نماز بخواند اگر کروی باشد هر طرفی باشد به کعبه میرسید
۲_پس زمین تخت است
نقد و گفتمان: این دستور برای ایجاد وحدت در عبادت و تمرکز معنوی است. از نظر ریاضی، در یک کره، «جهت» به سمت یک نقطه (کعبه) به صورت کمانی از دایرهٔ عظیمه تعریف میشود که کوتاهترین مسیر است پس شدنی است که این دستور با وجود کرویت ممکن باشد . پس نمی تواند مرادی بر تخت بودن زمین باشد
....
....
آفرینش در ۶ روز
آیه ۳۲ سجده
خداست که آسمان ها و زمین را و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفرید
🟡استدلال ۵
۱_قران میگوید زمین و آسمان در ۶ روز آفریده شدند که با ۱۳/۷۷ میلیارد سال در تضاد است
۲_پس قرآن مخالف زمین کروی است
نقد و گفتمان: «یوم» (روز) در قرآن همیشه به معنی ۲۴ ساعت نیست، بلکه به معنی «دورهٔ زمانی» است (مانند «یوم القیامة»). این با نظریهٔ مهبانگ و تشکیل تدریجی جهان در میلیاردها سال کاملاً سازگار است. نکته دومی که در نقد اشاره شده اینکه اگر زمین و آسمانی نباشد معیار روز معنا ندارد پس اینجا مردا از یوم باید دوره زمانی باشد
....
....
ماهیت شهاب سنگ ها برای زدن جن
ایه
وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدیداً وَ شُهُباً
جنّ ها گفتند) و این که ما آسمان را جستجو کردیم و همه را پر از محافظان قوىّ و تیرهاى شهاب یافتیم. (8) و
بخشی دیگر
و آن را از هر شیطان رانده شده اى حفظ کردیم؛ (17) مگر آن کس که استراق سمع کند که «شهاب مبین» او را تعقیب مى کند. » [2]
🟡استدلال ۶
ماهیّت شهاب سنگ: قرآن شهاب سنگها را تیرهایی میداند که به شیاطینی تیراندازی میشوند که قصد استراق سمع از عالم بالا را دارند و این با زمین کروی سازگار نیست
.
نقد و گفتمان: اینجا منظور از شهاب ؛ شهاب سنگ علمی نیست زیرا این مفهوم در آن زمان بیشتر به تیر های سریع شباهت داشته است تا شهاب سنگ علمی نکته دیگر اینکه جن و شیاطین از دید قرآن مادی نیستند و این استدلال که قران با شهاب سنگ مادی آنها که غیر مادی هستند را بزند منطقی نیست پس باید مراد از شهاب چیز های غیر مادی باشد
استراق سمع از عالم بالا به عالم مادی تفسیر نمی شود چرا که جن و انس بر عالم ماده تسلط دارند طبق قرآن و این باید ورای آسمان اول که مادی است باشد بنابر این مرادی بر اشتباه گیری علمی نیست
....
....
ترتیب آفرینش آسمان و زمین
آیه ۲۹ بقره
هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
او خدائي است كه همه آنچه در زمين وجود دارد، براي شما آفريده سپس به آسمان پرداخت، و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود و او به هر چيز آگاه است.
🟡استدلال ۷
۱_قران میگوید اول زمین را آفرید بعد آسمان را
۲_پس با مدل کروی سازگار نیست
نقد و گفتمان: در پاسخ به این نکته اشاره شده که به آسمان پرداخت یعنی آسمان اول بوده و سپس آسمان های دیگر آفریده شدند ؛ نکته در این نهفته است که زمین پر اواخر آسمان اول که مادی است به وجود آمده و پس از آفرینش زمین خدا سایر آسمان های هفتگانه را خلق کرده که مادی نیستند نقد و بررسی سر این آیات ادامه دارد چون در آیه دیگر گرفته شده آسمان را آفرید سپس زمین را گسترش داد اینجا آسمان را آسمان اول میدانند که سپس زمین در همین آسمان اول که به وجود آمده بود گسترش یافت یعنی جمع این دو آیه میشود
۱_افرینش آسمان اول که در حینش زمین وجود امده۲_ سپس گسترش زمین ۳_افرینش آسمان های دیگر که مادی نیستند
زیرا فقط در آسمان اول و پایین ستارگان وجود دارند پس ۶ آسمان دیگر باید فرامادی باشند
نقدی که به این تفسیر آمده آیه ۳۰ انبیا است که گفته شده آسمانها و زمین جمع بودند یعنی اگر آن را بیگ بنگ بگیریم تمام ۷ آسمان باید همین کیهان مادی باشد پاسخ دیگر اینکه ماده هر ۷ آسمان ابتدا جایی جمع بوده از آن این ۷ کیهان آفریده شدند ( سازگار با مولتی ورس )
این نقد به ۱۱ فصلت هم وارد شده که در همان بخش بالا بررسی شد
...
...
سایر استدلال ها
مسقف بودن آسمان بر اساس آیه ای که میگوید آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم از نظر علمی هم جو زمین یک سقف محفوظ برای زمین محسوب میشود و از این جهان نقد شده است نقد دیگر اینکه اگر آسمان سقف داشته باشد باید ثبات باشد اما قران از گسترش آسمان و زمین گفته است
آسمان بالای سر بودن : این مسئله نیز اشاره شده اما قابل ذکر است به هر شخص یعنی آسمان بالای شر هر شخص اشاره شده و جهت و نوع دید را ناظر انسانی میداند پس اینجا هم نمی تواند اشتباه علمی مستقیم باشد
.
.
.
پایان
.
.
کاری که من از شما میخواهم
تحلیل کامل تک تک استدلال ها به هر استدلال بر اساس منطق و خود ایه و تطابق با علم نمره از ۱۰ بدید؟
جمع بندی نهایی
|
انچه از آیات قرآن بر میآید این است
ترتیب آفریدن
۱_ آفرینش آسمان اول همان آسمان مادی است که دارای ستارگان است و در همین حین زمین هم خلق شده است
۲_گسترش زمین و شکل گیری منابع حیات آن
۳_افرینش آسمان های دیگر که مادی نیستند ( ۲ تا ۷)پس از آن که میشود آسمانها
حرکت اجرام
به حرکت هر سه تقریبا اشاره شده است از استدلال های اول و دوم بخش کروی میشود حرکت زمین را استنباط کرد به نوع حرکت ماه شبیه خوشه خرما و به نوع حرکت خورشید روان گونه اشاره شده است به غروب خورشید هم در قرآن اشاره شده
شکل زمین
شکل زمین هیچ جا مستقیما کروی یا تخت خوانده نشده اما استدلال های کونانی برای و بر علیه آن آورده میشود
آسمان یا گنبد آسمانی
به گسترش آسمان و جمع بودن آسمان و زمین و دود شکل بودن آسمان و وجود موجودات و خزندگان در آسمانها و آمدن آهن از فضا و..که اشاره شده بیشتر با مفهوم کیهان شناسی مدرن سازگار است ؛ در هیچ آیه ای به مفهوم گنبد آسمانی عهد عتیق اشاره نشده است
زمان طی شده
۶ دوره زمانی برای مجموع خلقت گفته شده است برخی میگن این دوره ها زمان شون باهم برابر نیست و زمان هم قطعی مشخص نیست
در مجموع من به قرآن نمره علمی مناسبی را در این زمینه میدهم .