روزنامه کیهان در بخش هایی از این یادداشت نوشت: طبعاً مدیران و سیاستمداران، در مرور زمان دارای کارنامه میشوند و بنابراین در معرض انتقاد یا حتی اعتراض قرار میگیرند. آقای شمخانی هم از این قاعده مستثنا نیست. او پس از یک دوره حضور در سپاه و ارتش در دو دهه اول انقلاب، وزیر دفاع دولت خاتمی شد. او همچنین در دولت روحانی، به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی، جایگزین سعید جلیلی شد.
- شمخانی همچنین درباره آشوبافکنی سال ۱۳۸۸، با استفاده از تعبیر فتنه درباره اقدام موسوی و خاتمی و کروبی مخالفت کرده بود.
-میشود کارنامه و گفتار و رفتار شمخانی، یا منسوبان وی را مورد نقد و انتقاد قرار داد.
-برگزاری مراسم عروسی دختر وی در یک هتل مجلّل، حتماً جای اعتراض دارد. تجمل، به همدلی و انسجام اجتماعی آسیب میزند و به دور از روح مواسات است.
- دست یازیدن به بیاخلاقی، پردهدری و هتک حریم خصوصی افراد، جزو غیر انسانیترین رفتارهاست که اگر رواج پیدا کند، جامعه را به سقوط میکشاند.
-مراسم عروسی فرزند شمخانی، فروردین ۱۴۰۳ برگزار شده و رویداد جدیدی نبود که بخواهد سوژه هجمه رسانهای شود. پس چرا ناگهان سوژه شد؟ انتقامجویی سیاسی و تأدیب مافیا گونه!
-خاستگاه سیاسی او به طیف موسوم به اعتدال و اصلاحات نزدیک است.
- شمخانی اخیراً گفت: «در ماجرای هواپیمای اوکراینی، آقای روحانی از اول در جریان بود و من بلافاصله اطلاع دادم». این روایت واقعی، عصبانیت و پرخاش برخی مدعیان اعتدال و اصلاحات را به دنبال داشت.
-در ماجرای انتشار فیلم مراسم ازدواج فرزند شمخانی و حمله پر حجم علیه آن، باید میان بازیگران رسانهای و کارگردان فرق گذاشت. اعتراض خیرخواهانه و تسویهحساب فرصتطلبانه، هر دو محتمل است.
خبرگزاری اصولگرا با اشاره به فیلم لو رفته عروسی دختر شمخانی: خودتان محرم و نامحرم را رعایت نمی کنید، بعد مردم را به حجاب دعوت می کنید؟!
-اصل ماجرای انتشار فیلم، بخشی از عملیات روانی است که میکوشد به انسجام ملی آسیب بزند، مردم را بدگمان کند.
-هرچند شمخانی با حمایت پولادین توانسته در برابر انتقادها و حاشیهها مقاومت کند، اما این لزوماً تضمینی برای آینده نیست.