شفقنا- حجت الاسلام والمسلمین عبد الرحیم اباذری در یادداشتی با عنوان «مرثيهای به مناسبت غربت اخلاق» که در سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی سهشنبه 29 مهر 1404 منتشر شده، نوشت: افرادي که از نسل اول انقلاب اسلامي هنوز در قيد حياتند به خوبي ميدانند که هدف تمام انقلابيون و مردمي که يکپارچه به نهضت امام خميني پيوستند در درجه اول ارتقاء معنويت در کشور بود.
در صدر قرار گرفتن معنويت به معناي بيتوجهي به ماديات نيست. اسلام، دين تکبُعدي نيست. در بسياري از آيات قرآني سخن از سعادت انسانها و بهرهمندي آنها از مواهب دنيائي و آخرتي است و اين خواسته تعليم شده به خداباوران که «رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَة» يک نمونه روشن از همين تعليم ديني است.
در صدر فهرست معنويات، اخلاق قرار دارد بطوري که وقتي خداي متعال ميخواهد درخشانترين امتياز پيامبر خود را بازگو کند، او را با مزين بودن به اخلاق والا ميستايد و ميفرمايد «إِنَّكَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِيمٍ». معناي روشن اين تمجيد قرآني از پيامبر خدا اينست که اخلاق بر تمام معنويات مقدم است زيرا حاصل عملي مجموعه معنويات است. به همين جهت است که خدا در همين سياق به پيامبر ميفرمايد اگر مزين به زينت اخلاق نبودي و با مردم بداخلاقي ميکردي مردم ترا ترک ميکردند و هدف نهائي رسالت محقق نميشد. «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ الله لِنتَ لَهُم وَلَو كُنتَ فَظّاً غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ فَاعفُ عَنهُم وَاستَغفِر لَهُم وَشاوِرهُم فِي الأمرِ فَإِذا عَزَمتَ فَتَوَكَّل عَلَىالله».
اهميت و عظمت اخلاق بقدري زياد است که متفکران عميق و عالمان جامع معتقدند هيچيک از علوم بر اخلاق تقدم ندارند. به عبارت روشنتر، اخلاق بر فقه مقدم است، بر انواع علوم الهي و ديني مقدم است، بر علوم معقول و منقول مقدم است، بر علوم مادي و معنوي مقدم است بطوري که هر عالمي در هر رشته از اين علوم سرآمد باشد اگر از اخلاق بيبهره باشد، بيارزش هم هست.
با عنايت به اين واقعيت انکارناپذير، بايد بپذيريم که اگر انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن براي ما مردم ايران تمام امکانات مادي را فراهم ميکرد ولي از اخلاق بيبهره بوديم، هيچ دستاوردي نداشتيم. اگر به برخوردهاي فردي، جناحي، حزبي و حتي در سطوح کساني که براي خود جايگاه بالائي در نظام حکمراني و جامعه موسوم به اسلامي امروز ما متصورند بنگريم، به اين واقعيت بسيار تلخ خواهيم رسيد که اين بخش از جامعه ما نهتنها از اخلاق بهرهاي ندارد بلکه دچار بدترين نوع بداخلاقي است. آنکس که فضيلتها را ناديده ميگيرد و خردهگيري را پيشه ميکند، در هر سطحي از علم و عنوان حکومتي و نظامي و سياسي هم که باشد بايد بپذيرد که بهرهاي از اخلاق نبرده است. يال و کوپال داشتن و از مقامات بودن و درجههاي روی شانه و بالا نشستن، براي کسي شخصيت نميآورد.
شخصيت افراد به تواضع، اعتراف به بزرگي انسانهاي خدوم و خود را در برابر اصحاب خير و خدمت و مجاهده به حساب نياوردن است. کساني که تلاش ميکنند خود را با طعنه زدن به مجاهدان فيسبيلالله مطرح کنند تا ديده شوند، بايد بپذيرند که حتي کمترين بوئي از اخلاق به مشامشان نرسيده است و در باتلاق فقر اخلاقي دست و پا ميزنند.
آنکس که براي نفي مخالفان فکري خودش آنها را بيسواد يا وابسته به بيگانگان ميپندارد بايد بپذيرد که حتي در پيشدبستاني کلاس اخلاق هم رفوزه شده است. اينکه چنين افرادي را رسانه ملي جمهوري اسلامي صاحبنظر و کارشناس ميداند و به آنها مجال ميدهد وقت مردم و بودجه کشور را با بدزبانيها و بداخلاقيهاي خود هدر بدهند جداً مايه تأسف شديد است.
متوليان نظام جمهوري اسلامي بپذيرند که نهتنها نتوانستهاند عدالت را در اين جامعه جاري کنند، بلکه در زمينه حاکم کردن اخلاق در جامعه انقلابي و اسلامي نمره زير صفر دارند. راستي تا چه زماني بايد در فراق اخلاق در اين جامعه اسلامي سوگوار باشيم؟