شناسهٔ خبر: 75431411 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: انصاف نیوز | لینک خبر

نامه‌ی یک روزنامه‌نگار خطاب به وزیر فرهنگ

صاحب‌خبر -

علیرضا بهرامی، روزنامه‌نگار، در نامه‌ای که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، خطاب به سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ دولت چهاردهم، نوشت:

سرور ارجمند، جناب آقای دکتر سید عباس صالحی
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

این نامه را برای جناب‌عالی می‌‌نویسم، چون هنوز اندک کورسویی به سربلندی شما در عمل به بیاناتتان می‌بینم.


چرا کورسو؟ چون به‌جد معتقدم آقای صالحیِ معاون وزیر و وزیری که در دوره قبل می‌شناختیم، با آقای صالحیِ وزیری که در این دوره دیدیم، تفاوت شکلی و بعضا محتوایی دارد. شرح آن در این مقال نمی‌گنجد.


به هر حال همین‌که الان این نامه را برای شما می‌نویسم، یعنی هنوز به اصلاح و بهبود وضعیت امید دارم، یعنی هنوز به نسخه‌ی تجویزی دکتر پزشکیان امید دارم و هنوز معتقدم که شما می‌توانید عامل به آن عقیده و آرمانی باشید که ما را پای صندوق‌های رأی کشاند و در جنگ و دفاع از وطنمان در حمله‌ی اسراییل، در خانه نشاند.

می‌بینید آقای صالحی؟ همه چیز به خانه برمی‌گردد. یک روز برای فردای بهتر باید از خانه بیرون زد و یک روز برای دفاع از وطن باید در خانه ماند. فرهنگ هم خانه‌ی ماست و هیچ وزیر، معاون وزیر، مدیرکل، دبیرکل، رییس و در مجموع، هیچ کارگزاری نمی‌تواند ما را از خانه‌ی خود بیرون کند.


به هر روی، بنده چند روز پیش در صفحه‌ی شخصی خود در فضای مجازی، نقدی داشتم به غیبت شما در آیین تشییع پیکر هنرمندان ارجمند، جناب آقایان احمد پژمان، محمد کاسبی و ناصر تقوایی، و پرسیدم آیا این در تناقض با آن سخنان جناب‌عالی در نشست خبری نیست که فرمودید از نظر حاکمیت، الان در دوران طلایی انسجام ملّی قرار داریم؟


این سخن را نوشتم و متأسفانه از همان آغازین لحظه‌ها، بداخلاقی‌ها شروع شد.


نمی‌دانم آیا از نظر شما هم این پرسشِ بدی بود؟ یا این حرف بدی بود که گفتم، به‌عنوان یک روزنامه‌نگار درک نمی‌کنم چه فرقی بین سفر جناب‌عالی به اسپانیا و ترکیه وجود دارد؛ که روابط عمومیِ وزارتخانه از سفر اسپانیا که اتفاقاً مجمع وزیران فرهنگ بود و از نظر وزن و وسعت، غیر قابل مقایسه، به شکلی بسیار محدود خبررسانی کرد و درباره‌ی سفر ترکیه که برنامه‌ی خودتان بود، علاوه بر انتشار انبوه عکس و خبر، روزنامه‌ی دولت را هم به کار می‌گیرند و در صفحه‌ی اول روزنامه، گزارش و یادداشت منتشر می‌کنند!؟من فقط یک سؤال پرسیدم.


الان به ذهنم رسید که در شورای محترم اطلاع‌رسانی دولت، تعداد قابل توجهی از روزنامه‌نگاران مسؤولیت دارند. شورایی که وظیفه‌ی نظارت بر عملکرد روابط عمومی‌های دستگاه‌های دولت را برعهده دارد. یا خود شما وزیر متولی اطلاع‌رسانی در کشور هستید. پرسشم از شما و دوستان این است که آیا هنوز به این سخنِ دکتر پزشکیان در رقابت‌های انتخاباتی ریاست جمهوری اعتقاد دارید که گفت، ما از کرسی آزاداندیشی دفاع خواهیم کرد، و از آزاداندیشی و اینکه هرکسی نقد کند، فردا برایش پرونده درست نکنند، حمایت می‌کنیم و جلوی پرونده‌سازی را خواهیم گرفت؟


به هر حال، چند دقیقه پس از انتشار نقد ساده‌ی اینجانب، بداخلاقی برای اعمال فشار به من و دوستانم، از یک کانال تلگرامی شروع شد که اتفاقاً در همین دوره‌ی وزارت جناب‌عالی ایجاد شده و به طرز عجیبی، در این مدّت، همواره بخشی از مدیران وزارت ارشاد را مورد نوازش قرارداده و به بخشی دیگر از مدیران وزارت ارشاد، هیچ‌وقت هیچ تعدّی نداشته است. عجیب است!


همچنین پس از تکرار پرسش اینجانب در رفت و برگشت‌های کلامی با روابط عمومی محترم وزارتخانه، به شکلی عجیب، ناگهان نهاد زیرمجموعه‌ی وزارتخانه که اینجانب به شکلی افتخاری از حدود 9 ماه پیش تا امروز دبیری کارگروه فرهنگ و ارتباطات آن را برعهده داشتم، در اطّلاعیه‌ای فوری، انحلال این کارگروه و به نوعی قطع همکاری با بنده را رسماً به معاونت‌ها و ادارات استانی خود اعلام کرد. بنده هم این موضوع را از دیگران مطلع شدم و پرس‌وجویی نکردم؛ چون دوست ندارم هر گونه تماسم با دوستانم در این نهاد، برای آنان مشکل بیشتری ایجاد کند که خدای ناکرده، لطمه به ایشان و دیگر خادمان کتاب، برایم عذاب وجدان به همراه خواهد داشت.


ببخشید که مجبور شدم این شرحِ نه چندان جالب و به نوعی سطح پایین را برای ترسیمِ موقعیت و بیان منظورم پیش بکشم.


جناب آقای صالحی عزیز!


جناب‌عالی در نشست خبری خود با نمایندگان رسانه‌ها، پیش از بیان جمله‌ی مورد اشاره درباره‌ی انسجام ملی، یک جمله و درواقع رفتار طلایی از خود بروز دادید؛ آنجا که در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا درباره‌ی هنرمندانی که «خودی» محسوب نمی‌شدند اما در جریان تجاوز اسراییل به میهن عزیزمان، جانانه پای وطن ایستادند، گفتید: ما اشتباه کردیم! (درباره‌ی آنان که وطن‌پرست واقعی بودند ولی هیچ‌وقت خودی حساب نشدند.)


با این وصف، اصلاً نمی‌توانم این را بپرسم که آیا شما با لشگر گسیل کردن مدیران و پرسنلتان علیه هر منتقدی و برای بستن دهان نقد موافق هستید؟ کاملا واضح است که این‌گونه نیست؛ پس توقّعم این است که به این میلِ بی‌قرار به لشگرکشی در پیرامون خود پایان دهید.

با آرزوی توفیق
ارادتمند

علیرضا بهرامی

انتهای پیام