وحید تفریحی در روزنامه خراسان نوشت:
شما قضاوت کنید: روز سهشنبه ۲۲ مهر، شاخص آلودگی هوای مشهد روی عدد ۲۵۵ و در مرحله هشدار بسیار ناسالم اما مدارس برقرار و دانشآموزان در هوای به شدت آلوده مجبور به تردد در شهر و حضور در کلاس های درس بودند! روز شنبه ۲۶ مهر، شاخص آلودگی هوای مشهد روی عدد ۹۵ و در وضعیت قابل قبول اما مدارس تعطیل و دانشآموزان که چند روز پیاپی تعطیل بودند، دوباره تعطیل شدند تا روند آموزشی دچار اختلال شود. مضحک و خنده دار نیست؟ همه چیز زیر سر شیوهنامه غلط کارگروه اضطرار گرد و غبار استان خراسان رضوی است؛ شیوهنامهای که موجب شد دانشآموزان مشهدی در روزی با آلودگی بحرانی هوا به مدرسه بروند و در روزی با هوای قابل قبول، تعطیل شوند! این تناقض آشکار، سوال بزرگی را در اذهان عمومی به وجود آورد؛ اینکه ملاک تصمیمگیری برای حفظ سلامت دانشآموزان چیست؟ و البته پاسخ هم مشخص است چون در گذشته بارها پیگیر این موضوع بودیم و اعلام شد که ملاک تصمیمگیریها در این شیوهنامه غلط شاخص میانگین ۲۴ ساعته هواست و نه شاخص لحظهای کیفیت هوا!
گله و مطالبه افکار عمومی و البته ما در روزنامه خراسان برای اصلاح این شیوهنامه غلط تاکنون بارها و هربار با تکرار این رویه پرغلط مطرح شد، تا جایی که قرار بر اصلاح شیوهنامه شد اما آنطور که مشخص است تغییری در این رویه و شیوهنامه غلط رقم نخورده است. این روزها که دیگر آلودگی شدید هوا ناشی از گرد و غبار متاسفانه در سایه بیعملی متولیان و مسئولان به یک روتین هفتگی مردم استان و شهر مشهد تبدیل شده است، اصلاح این رویهها و شیوهنامهها بیش از پیش ضرورت دارد. همانند همین اتفاقی که طی هفته گذشته و این هفته رخ داد و هجوم دوباره ریزگردها، چنان آلودگی شدیدی برای هوای مشهد رقم زد که انتظار میرفت تصمیمگیران استانی در اقدامی عاجل برای حفظ سلامت شهروندان تصمیمگیری اضطراری کنند؛ اما در کمال تعجب از غیرحضوریشدن آموزش دانشآموزان در نوبت صبح و عصر روز سهشنبه ۲۲ مهر که آلودگی در شدیدترین حالت بود، خبری نشد و دانشآموزان مجبور شدند در چنین هوای آلودهای به مدرسه بروند!
در گذشته و طی این سالها وقتی این رویه غلط را نقد میکردیم، مسئولان و متولیان انگشت اتهام را به سمت شیوهنامهای میبردند که ملاک هرگونه تصمیمگیریاش شاخص میانگین ۲۴ ساعته کیفیت هواست نه شاخص لحظهای! یعنی شهروندان در روزی که هوا به شدت آلوده است اما شاخص میانگین ۲۴ ساعته عدد پایینتری را نشان میدهد، هیچ تصمیمگیری در سطح کلان برای حفظ سلامتشان نمیبینند و روز بعد یا چند روز بعد که به طور مثال آلاینده ها و ریزگردها از هوای شهرشان رفته و کیفیت هوا بهتر میشود اما شاخص میانگین ۲۴ ساعته عدد بالاتری را نشان میدهد، باید اجراکننده تصمیمات کارگروه باشند. این شیوهنامه غلط در این آلودگی اخیر به شکل چشمگیری خود را نشان داد که مثال واضح آن را در ابتدای این یادداشت مورد اشاره قرار دادیم.
اما این شیوه نامه غلط، تبعاتی را نیز به دنبال دارد:
- واکنش با تأخیر و بیموقع: تصمیمگیری بر اساس میانگین دیروز، باعث میشود سیستم همواره یک قدم از واقعیت عقبتر باشد. نتیجه آن میشود که در اوج آلودگی (۲۲ مهر) اقدامی صورت نمیگیرد، اما زمانی که هوا رو به بهبود است (۲۶ مهر)، دستور تعطیلی صادر میشود.
- بیاعتنایی به اوج آلودگی: میانگین ۲۴ ساعته، آلودگی خطرناک ساعات اوج صبح (همان زمانی که دانشآموزان در مسیر مدرسه هستند) را با ساعات پایانی شب و روز قبل که آلودگی کمتر بوده، تلفیق و رقیق میکند و قطعا عدد قابل اتکایی برای تصمیمگیری نیست.
- ایجاد بیاعتمادی: وقتی مردم میبینند در هوای به شدت آلوده، مدارس دایر و در هوای با شاخص قابل قبول، تعطیل هستند، به تدریج به کل سیستم تصمیمگیری بهداشتی-محیط زیستی بدبین میشوند.
کارگروه اضطرار گرد و غبار استان باید فورا درخصوص بازنگری در شیوهنامه خود اقدام کند. مدل پیشنهادی واضح است: ملاک اصلی برای تعطیلی مدارس باید «شاخص لحظهای» و «پیشبینی کیفی هوا برای ساعات آتی» باشد. شیوهنامه فعلی، یک رویه غلط و حتی خطرناک است که نهتنها از بحران پیشگیری نمیکند، بلکه خود به عاملی برای تشدید تبعات آن به خصوص در حوزه سلامت شهروندان تبدیل میشود. زمان آن رسیده که این رویه متناقض و البته خطرناک به پایان برسد و سلامت دانشآموزان به جای فرمولهای خشک اداری یا معطلی برای برپایی جلسه کارگروه، در کانون تمام تصمیمگیریها قرار گیرد.
وحید تفریحی در روزنامه خراسان نوشت:
شما قضاوت کنید: روز سهشنبه ۲۲ مهر، شاخص آلودگی هوای مشهد روی عدد ۲۵۵ و در مرحله هشدار بسیار ناسالم اما مدارس برقرار و دانشآموزان در هوای به شدت آلوده مجبور به تردد در شهر و حضور در کلاس های درس بودند! روز شنبه ۲۶ مهر، شاخص آلودگی هوای مشهد روی عدد ۹۵ و در وضعیت قابل قبول اما مدارس تعطیل و دانشآموزان که چند روز پیاپی تعطیل بودند، دوباره تعطیل شدند تا روند آموزشی دچار اختلال شود. مضحک و خنده دار نیست؟ همه چیز زیر سر شیوهنامه غلط کارگروه اضطرار گرد و غبار استان خراسان رضوی است؛ شیوهنامهای که موجب شد دانشآموزان مشهدی در روزی با آلودگی بحرانی هوا به مدرسه بروند و در روزی با هوای قابل قبول، تعطیل شوند! این تناقض آشکار، سوال بزرگی را در اذهان عمومی به وجود آورد؛ اینکه ملاک تصمیمگیری برای حفظ سلامت دانشآموزان چیست؟ و البته پاسخ هم مشخص است چون در گذشته بارها پیگیر این موضوع بودیم و اعلام شد که ملاک تصمیمگیریها در این شیوهنامه غلط شاخص میانگین ۲۴ ساعته هواست و نه شاخص لحظهای کیفیت هوا!
گله و مطالبه افکار عمومی و البته ما در روزنامه خراسان برای اصلاح این شیوهنامه غلط تاکنون بارها و هربار با تکرار این رویه پرغلط مطرح شد، تا جایی که قرار بر اصلاح شیوهنامه شد اما آنطور که مشخص است تغییری در این رویه و شیوهنامه غلط رقم نخورده است. این روزها که دیگر آلودگی شدید هوا ناشی از گرد و غبار متاسفانه در سایه بیعملی متولیان و مسئولان به یک روتین هفتگی مردم استان و شهر مشهد تبدیل شده است، اصلاح این رویهها و شیوهنامهها بیش از پیش ضرورت دارد. همانند همین اتفاقی که طی هفته گذشته و این هفته رخ داد و هجوم دوباره ریزگردها، چنان آلودگی شدیدی برای هوای مشهد رقم زد که انتظار میرفت تصمیمگیران استانی در اقدامی عاجل برای حفظ سلامت شهروندان تصمیمگیری اضطراری کنند؛ اما در کمال تعجب از غیرحضوریشدن آموزش دانشآموزان در نوبت صبح و عصر روز سهشنبه ۲۲ مهر که آلودگی در شدیدترین حالت بود، خبری نشد و دانشآموزان مجبور شدند در چنین هوای آلودهای به مدرسه بروند!
در گذشته و طی این سالها وقتی این رویه غلط را نقد میکردیم، مسئولان و متولیان انگشت اتهام را به سمت شیوهنامهای میبردند که ملاک هرگونه تصمیمگیریاش شاخص میانگین ۲۴ ساعته کیفیت هواست نه شاخص لحظهای! یعنی شهروندان در روزی که هوا به شدت آلوده است اما شاخص میانگین ۲۴ ساعته عدد پایینتری را نشان میدهد، هیچ تصمیمگیری در سطح کلان برای حفظ سلامتشان نمیبینند و روز بعد یا چند روز بعد که به طور مثال آلاینده ها و ریزگردها از هوای شهرشان رفته و کیفیت هوا بهتر میشود اما شاخص میانگین ۲۴ ساعته عدد بالاتری را نشان میدهد، باید اجراکننده تصمیمات کارگروه باشند. این شیوهنامه غلط در این آلودگی اخیر به شکل چشمگیری خود را نشان داد که مثال واضح آن را در ابتدای این یادداشت مورد اشاره قرار دادیم.
اما این شیوه نامه غلط، تبعاتی را نیز به دنبال دارد:
- واکنش با تأخیر و بیموقع: تصمیمگیری بر اساس میانگین دیروز، باعث میشود سیستم همواره یک قدم از واقعیت عقبتر باشد. نتیجه آن میشود که در اوج آلودگی (۲۲ مهر) اقدامی صورت نمیگیرد، اما زمانی که هوا رو به بهبود است (۲۶ مهر)، دستور تعطیلی صادر میشود.
- بیاعتنایی به اوج آلودگی: میانگین ۲۴ ساعته، آلودگی خطرناک ساعات اوج صبح (همان زمانی که دانشآموزان در مسیر مدرسه هستند) را با ساعات پایانی شب و روز قبل که آلودگی کمتر بوده، تلفیق و رقیق میکند و قطعا عدد قابل اتکایی برای تصمیمگیری نیست.
- ایجاد بیاعتمادی: وقتی مردم میبینند در هوای به شدت آلوده، مدارس دایر و در هوای با شاخص قابل قبول، تعطیل هستند، به تدریج به کل سیستم تصمیمگیری بهداشتی-محیط زیستی بدبین میشوند.
کارگروه اضطرار گرد و غبار استان باید فورا درخصوص بازنگری در شیوهنامه خود اقدام کند. مدل پیشنهادی واضح است: ملاک اصلی برای تعطیلی مدارس باید «شاخص لحظهای» و «پیشبینی کیفی هوا برای ساعات آتی» باشد. شیوهنامه فعلی، یک رویه غلط و حتی خطرناک است که نهتنها از بحران پیشگیری نمیکند، بلکه خود به عاملی برای تشدید تبعات آن به خصوص در حوزه سلامت شهروندان تبدیل میشود. زمان آن رسیده که این رویه متناقض و البته خطرناک به پایان برسد و سلامت دانشآموزان به جای فرمولهای خشک اداری یا معطلی برای برپایی جلسه کارگروه، در کانون تمام تصمیمگیریها قرار گیرد.