شناسهٔ خبر: 75415069 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اطلاعات | لینک خبر

[صابر گل عنبری] همین‌قدر ناپایدار، همین‌قدر شگفت!

در نقطه عطفی تاریخی، سقوط اسد و صعود جولانی حاصل تبانی پنهان مسکو با مخالفان بود؛ روسیه منافعش را حفظ کرد، ایران جا ماند و معادله سوریه برای همیشه تغییر کرد.

صاحب‌خبر -

صابر گل‌عنبری در روزنامه خراسان نوشت:

یک سال پیش چه بسا کسی باور نمی‌کرد که در آینده‌ای نزدیک اولا ابومحمد جولانی رئیس‌جمهور سوریه شود و ثانیا در این مقام مهمان پوتین در کرملین شود و با او دیدار و گفت‌وگو کند. این از شگفتی‌های دنیای سیاست است که روسیه که ۱۰ سال با جولانی در جنگ و درگیری بود و به دنبال کشتن او در ادلب بود، میزبان او به عنوان رئیس‌جمهور جدید سوریه شود. این رفتار روسیه و سوریه پسااسد تاکیدی بر این مدعاست که دنیای واقعی سیاست و سیاست‌ورزی، عرصه دشمنی‌ها و دوستی‌های ابدی نیست؛ بلکه صحنه‌ای سیال، ناپایدار، انعطاف‌پذیر و پراگماتیک است که چون موتور محرکه آن منافع است، امر محال و غیرممکنی وجود ندارد.

نمونه دیگر این‌که اخیرا «امارت اسلامی افغانستان» تحت حاکمیت طالبان با «جمهوری هند» بیانیه مشترکی را علیه «جمهوری اسلامی پاکستان» امضا کرد که کشمیر را که خیلی از کشورهای اسلامی جزوی از اراضی کشور مسلمان پاکستان می‌دانند، بخشی از قلمرو هند دانسته و نسبت به «حملات تروریستی» در آن ابراز نگرانی کردند.

البته در مقابل، دنیای سیاست دیگری نیز وجود دارد که در آن، گویا سیاست در اصل امری ایستا، حیثیتی و تغییرناپذیر است. البته در مواردی در دنیای سیاست چه بسا نگاه حیثیتی به مسائلی موجه باشد، اما اگر این نگاه‌ها اساس سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی قرار گیرند، آن‌گاه امر سیاست مسیری دیگر را طی می‌کند.

اما به اصل موضوع که برگردیم، میان برکناری اسد و پناهنده‌شدنش در روسیه و پیروزی مخالفان و رئیس‌جمهورشدن جولانی و این سفرش به روسیه پیوندی معنادار وجود دارد. یک سر این دو اتفاق به توافقی (شما بخوانید تبانی) برمی‌گردد که مسکو با مخالفان در لحظه‌ای سرنوشت‌ساز پس از پیشروی آن‌ها به سمت حماه در دسامبر گذشته منعقد کرد. الشرع اخیرا در مصاحبه با شبکه الاخباریه از این توافق پرده برداشت. روسیه که نظام اسد را در حال سقوط می‌‎دید، برای تضمین منافع خود در آینده سوریه، سریع دست به کار شد و سقوط این نظام و پیروزی مخالفان را با چنین توافقی و بردن اسد به مسکو تسهیل کرد تا جایی که در امتداد آن پوتین میزبان جانشینش شد.

در همین حال، این تحول لحظه افتراق و اختلاف سیاست‌ورزی دو متحد نظام اسد در سوریه را به تصویر می‌کشد. ایران همچنان الشرع را ابومحمد جولانی می‌داند که امکان ارتباط با او و حکومتش و بازتعریف منافع میان دو کشور را دست کم در حال حاضر ناممکن می‌داند و چه‌بسا پشت این نگاه نوعی امیدواری به فروپاشی دولت جدید نهفته است؛ اما روسیه بر خلاف ایران، جولانی را در قامت احمد الشرع رئیس‌جمهور جدید سوریه می‌بیند که می‌تواند با او کار کند و منافع خود را در سوریه بازتعریف، تضمین و تثبیت کند. البته واقعیت هم این است که در ۱۰ سالی نیز که ایران و روسیه در سوریه در کنار هم از حکومت سوریه حمایت می‌کردند، عملا دو مسیر جداگانه را طی می‌کردند.

اما پرونده‌های متعددی در دستور کار این سفر است؛ از بررسی وضعیت دو پایگاه روسی و تقویت مناسبات گرفته تا دریافت کمک از روسیه برای مقابله با بقایای نظام سابق و کمک به بازسازی ارتش و اوضاع جنوب سوریه و احتمالا تلاش برای حضور نیروهای روسیه برای مهار پیشروی اسرائیل و... در این میان، پوتین ضمن استقبال گرم از الشرع از انتخابات پارلمانی اخیر سوریه تمجید کرد و آن را «موفقیت بزرگی» خواند و گفت که «این انتخابات پیوندها میان همه نیروهای سیاسی را تقویت خواهد کرد». ظاهرا حکومت جدید سوریه پس از برقراری روابط با غرب و به ویژه آمریکا و رفع تحریم‌ها اکنون در راستای مواجهه با چالش‌های فراوان امنیتی، سیاسی، اقتصادی و بازسازی به دنبال تقویت روابط با شرق و روسیه نیز هست.

همان‌زمانی که جولانی و مخالفان قدرت را در سوریه به دست گرفتند، نگارنده طی چند یادداشت پیش‌بینی کرد که حکومت جدید سوریه مورد شناسایی منطقه‌ای و بین‌المللی قرار خواهد گرفت و از رهگذر آن، به دلایل عدیده‌ای خواه ناخواه «مقبولیت» و «مشروعیت» خارجی هم پیدا می‌کند و خود سوریه نیز معطوف به آن با وجود درگیری‌های پراکنده و ادامه‌دار از ثبات نسبی برخوردار می‌شود. اما در آن هنگام این پیش‌بینی‌ها که محصول قرائت واقع‌بینانه اوضاع و پیچیدگی‌های آن بود، خوشایند خیلی‌ها نبود و...

صابر گل‌عنبری در روزنامه خراسان نوشت:

یک سال پیش چه بسا کسی باور نمی‌کرد که در آینده‌ای نزدیک اولا ابومحمد جولانی رئیس‌جمهور سوریه شود و ثانیا در این مقام مهمان پوتین در کرملین شود و با او دیدار و گفت‌وگو کند. این از شگفتی‌های دنیای سیاست است که روسیه که ۱۰ سال با جولانی در جنگ و درگیری بود و به دنبال کشتن او در ادلب بود، میزبان او به عنوان رئیس‌جمهور جدید سوریه شود. این رفتار روسیه و سوریه پسااسد تاکیدی بر این مدعاست که دنیای واقعی سیاست و سیاست‌ورزی، عرصه دشمنی‌ها و دوستی‌های ابدی نیست؛ بلکه صحنه‌ای سیال، ناپایدار، انعطاف‌پذیر و پراگماتیک است که چون موتور محرکه آن منافع است، امر محال و غیرممکنی وجود ندارد.

نمونه دیگر این‌که اخیرا «امارت اسلامی افغانستان» تحت حاکمیت طالبان با «جمهوری هند» بیانیه مشترکی را علیه «جمهوری اسلامی پاکستان» امضا کرد که کشمیر را که خیلی از کشورهای اسلامی جزوی از اراضی کشور مسلمان پاکستان می‌دانند، بخشی از قلمرو هند دانسته و نسبت به «حملات تروریستی» در آن ابراز نگرانی کردند.

البته در مقابل، دنیای سیاست دیگری نیز وجود دارد که در آن، گویا سیاست در اصل امری ایستا، حیثیتی و تغییرناپذیر است. البته در مواردی در دنیای سیاست چه بسا نگاه حیثیتی به مسائلی موجه باشد، اما اگر این نگاه‌ها اساس سیاست‌گذاری و سیاست‌ورزی قرار گیرند، آن‌گاه امر سیاست مسیری دیگر را طی می‌کند.

اما به اصل موضوع که برگردیم، میان برکناری اسد و پناهنده‌شدنش در روسیه و پیروزی مخالفان و رئیس‌جمهورشدن جولانی و این سفرش به روسیه پیوندی معنادار وجود دارد. یک سر این دو اتفاق به توافقی (شما بخوانید تبانی) برمی‌گردد که مسکو با مخالفان در لحظه‌ای سرنوشت‌ساز پس از پیشروی آن‌ها به سمت حماه در دسامبر گذشته منعقد کرد. الشرع اخیرا در مصاحبه با شبکه الاخباریه از این توافق پرده برداشت. روسیه که نظام اسد را در حال سقوط می‌‎دید، برای تضمین منافع خود در آینده سوریه، سریع دست به کار شد و سقوط این نظام و پیروزی مخالفان را با چنین توافقی و بردن اسد به مسکو تسهیل کرد تا جایی که در امتداد آن پوتین میزبان جانشینش شد.

در همین حال، این تحول لحظه افتراق و اختلاف سیاست‌ورزی دو متحد نظام اسد در سوریه را به تصویر می‌کشد. ایران همچنان الشرع را ابومحمد جولانی می‌داند که امکان ارتباط با او و حکومتش و بازتعریف منافع میان دو کشور را دست کم در حال حاضر ناممکن می‌داند و چه‌بسا پشت این نگاه نوعی امیدواری به فروپاشی دولت جدید نهفته است؛ اما روسیه بر خلاف ایران، جولانی را در قامت احمد الشرع رئیس‌جمهور جدید سوریه می‌بیند که می‌تواند با او کار کند و منافع خود را در سوریه بازتعریف، تضمین و تثبیت کند. البته واقعیت هم این است که در ۱۰ سالی نیز که ایران و روسیه در سوریه در کنار هم از حکومت سوریه حمایت می‌کردند، عملا دو مسیر جداگانه را طی می‌کردند.

اما پرونده‌های متعددی در دستور کار این سفر است؛ از بررسی وضعیت دو پایگاه روسی و تقویت مناسبات گرفته تا دریافت کمک از روسیه برای مقابله با بقایای نظام سابق و کمک به بازسازی ارتش و اوضاع جنوب سوریه و احتمالا تلاش برای حضور نیروهای روسیه برای مهار پیشروی اسرائیل و... در این میان، پوتین ضمن استقبال گرم از الشرع از انتخابات پارلمانی اخیر سوریه تمجید کرد و آن را «موفقیت بزرگی» خواند و گفت که «این انتخابات پیوندها میان همه نیروهای سیاسی را تقویت خواهد کرد». ظاهرا حکومت جدید سوریه پس از برقراری روابط با غرب و به ویژه آمریکا و رفع تحریم‌ها اکنون در راستای مواجهه با چالش‌های فراوان امنیتی، سیاسی، اقتصادی و بازسازی به دنبال تقویت روابط با شرق و روسیه نیز هست.

همان‌زمانی که جولانی و مخالفان قدرت را در سوریه به دست گرفتند، نگارنده طی چند یادداشت پیش‌بینی کرد که حکومت جدید سوریه مورد شناسایی منطقه‌ای و بین‌المللی قرار خواهد گرفت و از رهگذر آن، به دلایل عدیده‌ای خواه ناخواه «مقبولیت» و «مشروعیت» خارجی هم پیدا می‌کند و خود سوریه نیز معطوف به آن با وجود درگیری‌های پراکنده و ادامه‌دار از ثبات نسبی برخوردار می‌شود. اما در آن هنگام این پیش‌بینی‌ها که محصول قرائت واقع‌بینانه اوضاع و پیچیدگی‌های آن بود، خوشایند خیلی‌ها نبود و...