شناسهٔ خبر: 75397776 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

تحلیل راهبردی همگرایی مذاهب اسلامی

ریشه‌های نظری ضرورت وحدت، در متون مقدس اسلامی جای دارد. قرآن کریم با صراحت، امت اسلامی را به پرهیز از تفرقه فرامی‌خواند «واعتصموا بحبل الله...»؛ این دستور، فراتر از یک توصیه اخلاقی، یک فرمان الهی و یک اصل جامعه‌شناختی برای قوام و جامعه ایمانی است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری تسنیم ـ علی‌رضا مکتب‌دار؛ در منظومه اندیشه اسلامی، مفهوم «وحدت امت»  یکی از اصول بنیادین و راهبردی است که نقشی حیاتی در حفظ بقا، عزت و پیشرفت تمدنی جوامع مسلمان ایفا می‌کند. تاریخ اسلام، گواهی بر این واقعیت است که همبستگی و تمسک به محورهای مشترک اعتقادی، به‌ویژه قرآن کریم و سنت نبوی، همواره به شکوفایی علمی، فرهنگی و اجتماعی منجر شده است. در مقابل، بروز و تعمیق شکاف‌های فرقه‌ای، چه برخاسته از جهل داخلی و چه تحریک عوامل خارجی، زمینه‌ساز تضعیف قدرت جمعی و فراهم آمدن بستر سلطه بیگانگان بوده است. در عصر حاضر که جهان اسلام با چالش‌های پیچیده‌ای در عرصه‌های رسانه‌ای، اقتصادی و ژئوپلیتیک مواجه است، بازخوانی و تبیین علمی پروژه «تقریب بین مذاهب اسلامی» یک ضرورت انکارناپذیر برای نیل به آینده‌ای مطلوب محسوب می‌شود.

1.مبانی هستی‌شناختی و کلامی وحدت در متون اسلامی

ریشه‌های نظری ضرورت وحدت، عمیقاً در متون مقدس اسلامی جای دارد. قرآن کریم با صراحت، امت اسلامی را به چنگ زدن به «حبل‌الله» (ریسمان الهی) و پرهیز از تفرقه فرامی‌خواند «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا». این دستور، فراتر از یک توصیه اخلاقی، یک فرمان الهی و یک اصل جامعه‌شناختی برای قوام و استحکام جامعه ایمانی است. «حبل‌الله» به مثابه یک محور متعالی، نقطه کانونی است که تمام اجزای امت را به یکدیگر پیوند می‌دهد و گسست از آن، به تفرقه و اضمحلال هویت جمعی می‌انجامد. برادری مبتنی بر ایمان، زیربنای ساختار اجتماعی اسلام است که می‌تواند فراتر از تفاوت‌های قومی، زبانی و حتی فقهی عمل کند.

2.تبیین مفهوم «تقریب»؛ متدولوژی همگرایی در عین کثرت

در مواجهه با کثرت و تنوع مکاتب فقهی و کلامی در جهان اسلام، ایده «تقریب» به عنوان یک راهکار هوشمندانه و عملی مطرح گردید. تقریب، به معنای همگرایی و همکاری مذاهب اسلامی بر اساس اصول مشترک و بنیادین (اصول الدین) و مدیریت محترمانه اختلافات در فروع (فروع الدین) است. هدف این رویکرد، حذف یا ادغام مذاهب در یکدیگر نیست؛ بلکه هدف، کاهش سوءتفاهم‌ها، نزدیک‌سازی دیدگاه‌ها و هم‌افزایی ظرفیت‌ها برای تحقق اهداف کلان امت اسلامی است. تأسیس نهادهایی چون «دارالتقریب بین ‌المذاهب الاسلامیه» در مصر و بعدها مجامع مشابه در سایر کشورها، تلاشی سازمان‌یافته برای تحقق این اندیشه بوده است.

3. آسیب‌شناسی تفرقه: عوامل درونی و بیرونی

پدیده تفرقه در جهان اسلام، معلول دو دسته از عوامل است:

عوامل درونی: جهل نسبت به مبانی اعتقادی و فقهی یکدیگر، تعصبات کور مذهبی و پیروی از جریان‌های افراطی که با ابزار «تکفیر» و «سبّ و لعن»، احساسات مذهبی را تحریک کرده و به چرخه نفرت و خشونت دامن می‌زنند. این رفتارها، حتی اگر با نیّت دفاع از عقیده صورت گیرد، در عمل به تخریب چهره رحمانی اسلام در سطح جهانی منجر می‌شود و بزرگ‌ترین آسیب را به اصل دین وارد می‌سازد.

عوامل بیرونی: قدرت‌های استعماری و استکباری همواره از شکاف‌های مذهبی به عنوان کارآمدترین ابزار برای تضعیف جوامع مسلمان و سلطه بر منابع آنان بهره برده‌اند. این قدرت‌ها با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای مدرن و حمایت مالی از جریان‌های تفرقه‌افکن، آتش اختلافات را شعله‌ورتر می‌کنند تا از شکل‌گیری یک جبهه واحد اسلامی جلوگیری نمایند. غفلت از این دخالت‌های خارجی، تحلیل پدیده تفرقه را ناقص و ناکارآمد می‌سازد.

4. تمایز میان اختلاف علمی و خصومت فرقه‌ای

یکی از نکات کلیدی در بحث تقریب، تفکیک میان «اختلاف نظر علمی» و «دشمنی فرقه‌ای» است. اختلاف آرا در مسائل فقهی و کلامی، امری طبیعی و حتی نشانه پویایی و غنای تفکر اسلامی بوده است. مدارس و حوزه‌های علمیه شیعه و سنی، قرن‌هاست که محل بحث و جدل‌های عالمانه هستند. رویکرد تقریبی ضمن به رسمیت شناختن این تفاوت‌ها، تأکید دارد که این مباحثات نباید از حوزه نخبگانی به سطح جامعه کشانده شده و به ابزاری برای تحریک عداوت و کینه‌ورزی تبدیل شود. احترام متقابل به عقاید و مقدسات یکدیگر و حفظ حرمت پیروان سایر مذاهب، شرط لازم برای همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری سازنده است.

5. تقریب به مثابه یک پروژه تمدنی

در چشم‌انداز کلان، تقریب صرفاً یک پروژه کلامی یا فقهی نیست، بلکه یک طرح تمدنی-سیاسی برای احیای عزت و کارآمدی امت اسلامی در جهان معاصر است. دستیابی به اهداف بزرگی همچون «تمدن نوین اسلامی» بدون پایه‌ریزی بر اساس وحدت و همگرایی، امکان‌پذیر نخواهد بود. وحدت اسلامی، زمینه‌ساز همکاری‌های گسترده در حوزه‌های علمی، اقتصادی و فرهنگی میان ملت‌های مسلمان می‌شود و جنبش‌های بیداری اسلامی را در سراسر جهان به یکدیگر پیوند می‌دهد. این هم‌افزایی، سرمایه اجتماعی عظیمی است که می‌تواند امت اسلام را در مسیر پیشرفت و تعالی قرار دهد.

6. از نظریه تا عمل: نهادینه‌سازی وحدت در جامعه

اثربخشی واقعی گفتمان تقریب، در گرو عبور از سطح نخبگان و نهادینه شدن آن در لایه‌های مختلف اجتماعی است. وحدت زمانی تحقق می‌یابد که به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود؛ روزی که یک مسلمان شیعه و سنی در دفاع از آرمان‌های مشترکی چون آزادی فلسطین در کنار یکدیگر قرار گیرند، یا دانشجویان و متخصصان مسلمان از کشورهای مختلف در پروژه‌های علمی مشترک همکاری کنند. این برادری عملی، تجلی واقعی ایمان به امت واحده است.

7. مسئولیت نخبگان و رسانه‌ها در صیانت از وحدت

در این میان، علما، اندیشمندان، هنرمندان و اصحاب رسانه، مسئولیتی خطیر برعهده دارند. رسانه‌ها می‌توانند به ابزاری برای تعمیق شکاف‌ها از طریق انتشار محتوای تحریف‌شده و اهانت‌آمیز تبدیل شوند یا برعکس، با ترویج «زبان وحدت» در قالب‌های مختلف، به پل ارتباطی میان مذاهب بدل گردند. مفهوم استعاری «ریسمان وحدت» در برابر «چاقوی تفرقه»، خود یک ابزار گفتمانی قدرتمند برای تبیین این دوگانگی سرنوشت‌ساز است: یا همبستگی برای تعالی جمعی، یا تفرقه و فروپاشی پیکره امت.

تقریب مذاهب اسلامی، نه یک تاکتیک سیاسی مقطعی، بلکه یک راهبرد دائمی مبتنی بر عقلانیت دینی و آینده‌نگری تمدنی است. این رویکرد به معنای نادیده گرفتن تفاوت‌ها نیست، بلکه به معنای مدیریت هوشمندانه آنها و تمرکز بر اشتراکات گسترده‌ای است که امت اسلام را به یکدیگر پیوند می‌دهد. تحقق این آرمان نیازمند سه عنصر کلیدی است: ایمان به اصول بنیادین اسلام، معرفت و شناخت متقابل مذاهب، و عمل جمعی برای مقابله با چالش‌های مشترک. صیانت از ریسمان وحدت و کندکردن چاقوی تفرقه، که گاه در دست دشمنان قسم‌خورده و گاه در دست دوستان ناآگاه قرار دارد، مسئولیت تاریخی همه مسلمانان، به‌ویژه نخبگان فکری و فرهنگی آنان است. تنها در سایه چنین وحدتی است که امت اسلام می‌تواند به جایگاهی شایسته در علم، اخلاق، عدالت و معنویت دست یابد و تمدن نوین اسلامی را بنا نهد.

انتهای پیام/