شناسهٔ خبر: 75370363 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

پیامدهای شکست جبهه کفر در قرآن

سرنوشت جبهه کفر در منطق قرآن، یک پایان از پیش نوشته شده است: هلاکت و نابودی. این نه یک شعار، بلکه یک «سنت الهی» است که تاریخ بارها بر آن گواهی داده است. ایمان به این وعده، بزرگترین سرمایه راهبردی جبهه مقاومت است.

صاحب‌خبر -

یه گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، یکی از امیدبخش‌ترین و قاطعانه‌ترین مفاهیم در منظومه فکری قرآن کریم، ترسیم سرنوشت محتوم جبهه کفر و استکبار است. قرآن کریم، تاریخ را نه یک داستان بی‌هدف یا عرصه پیروزی دائمی قدرتمندان، بلکه یک «کتاب عبرت» می‌داند و مؤمنان را به مطالعه عاقبت گذشتگان فرامی‌خواند تا قوانین حاکم بر جوامع را درک کنند. خداوند در موارد متعدد امر می‌کند: «قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ» (نمل/ 69) «بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید که سرانجام مجرمان چگونه بود».

بر اساس همین نگاه عبرت‌آموز به تاریخ، یکی از مهم‌ترین سنت‌های الهی که از این سیر و نظر به دست می‌آید، «نابودی ظالمان» و «پیروزی نهایی مستضعفان» است. این وعده، نه یک آرزوی صرف، بلکه یک قانون تخلف‌ناپذیر است که خداوند خود تحقق آن را اراده کرده است : «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ» (قصص/ 5) «و ما اراده کردیم که بر مستضعفان در زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم».

همین اراده قطعی الهی است که به جبهه مقاومت، روحیه‌ای شکست‌ناپذیر و افقی روشن می‌بخشد، چرا که می‌داند عاقبت نهایی از آنِ پرهیزکاران است: «وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ» (اعراف/ 128).که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، «نابودی ظالمان» و «پیروزی نهایی مستضعفان» است. این وعده، نه یک آرزوی صرف، بلکه یک قانون تخلف‌ناپذیر است که به جبهه مقاومت، روحیه‌ای شکست‌ناپذیر و افقی روشن می‌بخشد.

1. سنت امهال و استدراج: مهلت الهی، نه غفلت الهی

ممکن است این سؤال برای بسیاری پیش بیاید که اگر نابودی مستکبران یک سنت قطعی است، چرا امروزه شاهد قدرت‌نمایی و جنایات روزافزون جبهه استکبار جهانی هستیم؟ پاسخ قرآن به این پرسش در دو مفهوم کلیدی نهفته است: «امهال» (مهلت دادن) و «استدراج» (گرفتن تدریجی).

قانون مهلت (امهال): خداوند به ظالمان مهلت می‌دهد، اما هرگز آن‌ها را رها نمی‌کند. این مهلت، فرصتی برای توبه یا مجالی برای اتمام حجت است تا تمام پلیدی درون خود را آشکار سازند. قرآن کریم می‌فرماید: «وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ» (قلم/ 45) «و به آنان مهلت می‌دهم، چرا که تدبیر و نقشه من، استوار و محکم است.»

این آیه نشان می‌دهد که مهلت دادن به ظالم، بخشی از نقشه دقیق الهی برای به دام انداختن اوست، نه نشانه ضعف یا غفلت خداوند.

قانون غافلگیری (استدراج): گاهی خداوند درهای نعمت‌های مادی را به روی مستکبران باز می‌کند تا در غرور و سرمستی خود غرق شوند و ناگهان، در اوج قدرت ظاهری، آن‌ها را فرو می‌گیرد. این همان عذاب غافلگیرکننده است. قرآن این سنت را چنین توصیف می‌کند:«فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ أَبْوَابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ» (انعام/ 44). «پس چون آنچه را که به آن پند داده شده بودند فراموش کردند، درهای همه چیز از نعمت‌ها را به رویشان گشودیم، تا آنگاه که به آنچه به ایشان داده شده بود شادمان شدند، ناگهان آنان را به عذاب گرفتیم، و در آن حال یکسره نومید گشتند.»

این آیه، تحلیل دقیقی از وضعیت امروز جبهه استکبار ارائه می‌دهد. پیشرفت‌های خیره‌کننده تکنولوژیک و ثروت‌های انباشته، همان «ابواب کل شیء» است که آن‌ها را به غرور و سرمستی کشانده و از یاد خدا غافل کرده است. طبق این سنت، باید منتظر «أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً» یعنی فروپاشی ناگهانی و غافلگیرکننده آنان بود.

2. موزه‌ عبرت‌های قرآن: سرنوشت تمدن‌های ظالم

قرآن کریم صرفاً به بیان کلیات اکتفا نمی‌کند، بلکه با ذکر نمونه‌های تاریخی، این سنت الهی را به تصویر می‌کشد تا برای همگان ملموس و عبرت‌آموز باشد.

فرعون، نماد استکبار سیاسی: داستان فرعون، کامل‌ترین تابلوی قرآنی از ظهور و سقوط یک طاغوت است. او که با نهایت تکبر فریاد می‌زد «أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى» (نازعات/ 24) «من پروردگار برتر شما هستم!» و با تکیه بر قدرت نظامی و لشکریانش می‌گفت «أَلَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی» (زخرف/ 51) «آیا حکومت مصر از آنِ من نیست و این نهرها از زیر [کاخ] من روان نیست؟»، سرانجام در همان چیزی که به آن می‌بالید (آب و رود نیل) به شکلی حقیرانه غرق شد. آیه «فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً» (یونس/ 92) «پس امروز، بدنت را از آب نجات می‌دهیم تا برای آیندگان نشانه‌ای از عبرت باشی»، نشان می‌دهد که حتی جسد بی‌جان او نیز مأموریتی الهی برای عبرت‌آموزی نسل‌ها دارد. 

قارون، نماد استکبار اقتصادی: قارون، نماینده سرمایه‌داری افسارگسیخته و متکبر است. او ثروت خود را نه از فضل خدا، بلکه ناشی از علم و تخصص خود می‌دانست: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی» (قصص/ 78). این منطق، دقیقاً منطق امروز نظام لیبرال-سرمایه‌داری است که انسان و دانش او را محور همه چیز می‌داند. سرنوشت او اما تکان‌دهنده بود: «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ» (قصص/ 81) «پس ما، او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم.» این عذاب، نمادین و پرمعناست؛ کسی که از خاک برآمده و بر آن فخر می‌فروشد، توسط همان خاک بلعیده می‌شود تا بفهمد در برابر قدرت الهی هیچ است. 

قوم عاد و ثمود، نماد استکبار تکنولوژیک و عمرانی: قوم عاد به قدرت بدنی و بناهای عظیم خود می‌بالیدند و می‌گفتند: «مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً» (فصلت/ 15) «چه کسی از ما نیرومندتر است؟». قوم ثمود نیز در دل کوه‌ها، کاخ‌های امن و شگفت‌انگیز می‌تراشیدند. اما خداوند قوم عاد را با «تندبادی سرد و سرکش» (حاقه: 6) و قوم ثمود را با «صیحه‌ای آسمانی» (هود/ 67) نابود کرد. این داستان‌ها نشان می‌دهد که هیچ پیشرفت عمرانی و تکنولوژیکی نمی‌تواند سپری در برابر عذاب الهی باشد.

این نمونه‌ها یک پیام مشترک دارند: نقطه قوت مستکبران، به نقطه هلاکتشان تبدیل می‌شود. فرعون در آب، قارون در زمین و قوم عاد با باد هلاک شدند. این یعنی خداوند از همان ابزاری که به آن می‌نازند، برای نابودی‌شان استفاده می‌کند.

3. نشانه‌های افول در جبهه استکبار معاصر

با تطبیق این سنت‌های قرآنی و روایی بر وضعیت امروز جهان، نشانه‌های افول جبهه استکبار به وضوح قابل مشاهده است. این فروپاشی، یک فرآیند است که علائم آن در ابعاد مختلف خود را نشان می‌دهد:

افول اخلاقی و اجتماعی: گسترش بحران‌های هویتی، فروپاشی نهاد خانواده، پوچ‌گرایی، افزایش بی‌سابقه خشونت و بیماری‌های روانی در جوامع غربی، مصداق بارز «یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ» (بقره/ 257) است. جامعه‌ای که از درون تهی و بیمار باشد، نمی‌تواند برای مدت طولانی رهبری جهان را بر عهده داشته باشد. 

افول اقتصادی: بحران بدهی‌های تریلیون دلاری، شکاف طبقاتی عمیق، تورم لجام‌گسیخته و چالش‌های ناشی از ظهور قدرت‌های اقتصادی جدید، پایه‌های هژمونی اقتصادی غرب را به لرزه درآورده است. این همان مسیری است که قارون را به «خسف» و نابودی کشاند. 

افول نظامی و سیاسی: شکست‌های پی‌درپی در افغانستان و عراق، ناتوانی در به زانو درآوردن جبهه مقاومت در یمن، سوریه، لبنان و فلسطین و از دست رفتن ابهت پوشالی ارتش‌هایشان (همانند آنچه در عملیات طوفان الاقصی برای رژیم صهیونیستی رخ داد)، همگی نشانه‌هایی از پایان سلطه نظامی غرب و مستکبرین جهانی هستند. 

کلام آخر

سرنوشت جبهه کفر در منطق قرآن، یک پایان از پیش نوشته شده است: هلاکت و نابودی. این نه یک شعار، بلکه یک «سنت الهی» است که تاریخ بارها بر آن گواهی داده است. ایمان به این وعده، بزرگترین سرمایه راهبردی جبهه مقاومت است. این باور، سستی را به استقامت، ناامیدی را به امید، و ترس را به شجاعتی بی‌بدیل تبدیل می‌کند. همان‌طور که قرآن می‌فرماید، سرنوشت نهایی زمین از آنِ صالحان است: «أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/ 105). و این، وعده تخلف‌ناپذیر پروردگار است.

یادداشت از حجت الاسلام مهدی توکلی طلبه و پژوهشگر حوزه علمیه قم و دانشجوی دکتری اخلاق اسلامی دانشکده معارف و اندیشه اسلامی دانشگاه تهران

انتهای پیام/