شناسهٔ خبر: 75357016 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه جام‌جم | لینک خبر

جنگ 12 روزه؛ خیزش هویت ملی

بیست‌وسومین دوره جشنواره انتخاب بهترین کتاب دفاع ‌مقدس و مقاومت طی روزهای گذشته با هدف معرفی و تقدیر از برترین آثار حوزه ادبیات پایداری و خاطرات جنگ تحمیلی آغاز به‌کار کرده است. براساس اعلام دبیرخانه، مهلت ارسال آثار به این جشنواره تا پایان مهرماه ۱۴۰۴ تعیین شده است.

صاحب‌خبر -
در این دوره، آثار رسیده در قالب گروه‌های اصلی داوری شامل «مستندنگاری»، «ادبیات »، «مجموعه پژوهش‌های تخصصی»، «آثار تاریخ شفاهی، توصیفی و تحلیلی»، «دایره‌المعارف‌نگاری و دانشنامه‌نویسی»، «تاریخ شفاهی»، «هنر»، «کودک و نوجوان» و «ادبیات بین‌الملل» مورد داوری واقع می‌شوند. همچنین دو بخش فرعی «ویراستاری» و «ترویج و تعامل» نیز به ارزیابی آثار اختصاص یافته است. این جشنواره که از مهم‌ترین رویدادهای حوزه نشر و ادبیات دفاع‌ مقدس به‌شمار می‌آید، هر ساله با معرفی برترین آثار در بخش‌های مختلف، نقش مهمی در حمایت و ترویج ادبیات مقاومت ایفا می‌کند. به این بهانه با دکتر محمدرضا سنگری، شاعر و نویسنده و دبیر اندیشکده پایداری به گفت‌وگو نشسته‌ایم. 

جایزه کتاب سال دفاع‌ مقدس یکی از معدود جوایز ادبی است که در این سال‌ها به‌طور مستمر برگزار شده. با این‌ حال ارزیابی شما از این جایزه چیست؟ 
بیست‌وسومین جایزه کتاب سال دفاع ‌مقدس درحالی برگزار می‌شود که نفس برپایی این جایزه دال بر این است که پیشینه قابل ‌اعتنایی دارد و مجموعه تجارب گذشته می‌تواند یاریگر دوستانی باشد که در کار داوری و بررسی آثار هستند. خاطرم هست سال 88 نزدیک به 4000اثر بررسی شد که نقطه قابل ‌توجهی در حوزه کتاب دفاع مقدس به‌شمار می‌رفت. در فرصت این دوره، رشد آثار قابل اعتناست؛ هرچند آمار دقیقی از تعداد ندارم. با این حال، امروز 282ناشر در حوزه ادبیات دفاع مقدس فعالند که بیش از نیمی از آنها در مجموعه نیروهای مسلح مانند بنیاد حفظ و نشر آثار و ارتش فعال هستند. از این رو می‌توان گفت کارنامه ادبیات داستانی دفاع‌ مقدس به‌لحاظ کمی و کیفی از عملکرد راضی‌کننده‌ای برخوردار بوده است.  

با توجه به این‌که در سال‌های اخیر ریاست اندیشکده پایداری را به‌عهده گرفته‌اید، این اندیشکده چقدر توانسته در تقویت متون ادبیات پایداری نقش داشته باشد؟ 
ما با یک سرمایه عظیم و به تعبیری یک گنج مواجه هستیم که هرچه از آن استخراج کنیم همچنان ظرفیت لازم را دارد. به‌نظر می‌رسد امروز باید چند اتفاق را در حوزه تألیفات و منشورات فراروی خود داشته باشیم. نکته اول آن‌که راه آمده را درست تحلیل کنیم؛ بدین معنی که وقتی بیست‌وسومین دوره جایزه کتاب دفاع‌ مقدس دارد برگزار می‌شود از خودمان بپرسیم در طول برگزاری این دوران چه اتفاقی را رقم زده و چه گام‌هایی رو به جلو برداشته‌ایم و آیا نقد جدی و اساسی در حوزه تولیدات داشته‌ایم؟ آیاخطرگاه‌ها را می‌شناسیم و اگر قرار باشد در سطح جهانی اثرآفرینی کنیم لازم است چگونه آثاری برای ترجمه آماده شوند؟ اصلا برای خارج از ایران باید تدارک متفاوتی دید یا به شکل دیگری عمل کرد. 

در این زمینه نهادهای مرتبط چقدر توانسته‌اند تأثیرگذار و پیش‌برنده باشند؟  
نهادهای فعال متأسفانه نخ تسبیح ندارند و در این سال‌ها به شکل گسسته از هم عمل کرده‌اند، در نتیجه با یکدیگر هم‌افزایی ندارند و از ظرفیت‌ها استفاده نمی‌کنند. حتی گاه ممکن است دچار تعارض شوند. بهترین راه این است که نهادهای فعال، راه آمده را بررسی کنند و نقایص موجود را مرتفع سازند. به‌عنوان مثال امروز در حوزه پژوهش‌های ادبیات دفاع ‌مقدس در برخی عرصه‌ها دست‌مان خالی است. به بیان ساده‌تر، در حیطه دانشگاهی کارهای کمتری انجام داده‌ایم، درحالی که باید ارزش علمی ادبیات دفاع‌ مقدس را در سطح دانشگاهی ارتقا دهیم تا دانشگاه‌ها به‌عنوان منبع پژوهشی از آن استفاده کنند. کما این‌که معتقدم جای طراحی منابع درسی هم در این بین خالی است. اندیشکده پایداری در اصل بر همین اساس شکل گرفت تا ادبیات دفاع ‌مقدس به فضاهای دانشگاهی راه یابد. امروز بعد از گذشت چند سال مشغول آماده‌سازی محصولات خود هستیم به‌طوری که ‌شش کار پژوهش در دست چاپ داریم و شش کار دیگر را هم به پژوهشگران سپرده‌ایم که در آینده نزدیک به نتیجه می‌رسند. در تلاشیم این آثار به محافل دانشگاهی راه یابند و از همه مهم‌تر، فعالیت‌های‌مان فقط محدود به تهران نباشد و در اقصی نقاط کشور هم کار را گسترش دهیم. منتها باید این نکته را در نظر داشته باشیم که اساسا کار مطالعاتی زمانبر است. در نتیجه باید فرصت داد و زمان صرف کرد تا از شاخسار این درخت، میوه‌های شیرین بچینیم. 

شما سال‌ها رئیس گروه برنامه‌ریزی و تألیف کتب درسی زبان و ادبیات فارسی در آموزش‌و‌پرورش بوده‌اید. این در حالی است که برخی از اهالی فرهنگ بر این باورند که در سال‌های اخیر فضای مدارس به‌شدت کنکورزده‌ است و از این رهگذر، خلاقیت از فضاهای آموزشی رخت بربسته. چقدر با این مسأله موافقید. 
مسأله‌ای که اشاره می‌کنید تا حدود زیادی درست است. امروز اغلب خانواده‌ها تا حدی درگیر مسأله کنکور هستند معلم و کادر مدرسه را در ناگزیری تست‌زدن و آموزش تکنیک‌های آن به دانش‌آموزان قرار می‌دهد. این امر موجب شده دانش‌آموزان دیگر به ژرفنای یک متن توجهی نداشته باشند وهم وغم خود را برسریافتن تست دریک متن بگذارند. می‌توان گفت آموزش ‌و پرورش دیری است به این آفت دچار شده و این معضل به سادگی‌ قابل ‌حل نیست. درواقع تا زمانی که اسارتگاهی به نام کنکور داریم رویه در آموزش ‌و پرورش به همین شکل است و نمی‌توان امیدی به ارتقای ذوق و اعتلای ادبی در محیط‌های مدارس داشت.  

چرا در این سال‌ها آموزش و پرورش از ظرفیت ادبیات کودک‌ و نوجوان‌ به‌خصوص حضور نویسندگان و شاعران در مدارس استقبالی نکرده است؟ 
واقعیت این است که نویسندگان و شاعران ما در حوزه ادبیات کودک ‌و نوجوان کم‌کارند. یادم هست وقتی تصمیم می‌گرفتیم برای کتاب‌های درسی شعر انتخاب کنیم، به معنی واقعی کلمه با فقر اثر در این زمینه مواجه می‌شدیم چراکه اغلب اشعار یا قابل ‌درک نبودند یا مشکل زبانی و محتوایی داشتند. البته در ارتباط با گنجاندن آثار خاطره هم همین مشکل را داشتیم و وقتی می‌خواستیم برشی از آن را داخل کتاب‌های درسی بیاوریم، با این مسأله مواجه می‌شدیم که فلان کتاب برساخته نویسنده است یا کسانی علیه آن موضع می‌گرفتند که این اثر تحریف است و واقعیت ندارد. هرچند در زمینه ادبیات داستانی هم این ضعف وجود دارد اما ادبیات دفاع ‌مقدس ما از دهه 70 به بعد، دچار انحرافات بسیار جدی شده است که بیشتر تصویری تاریک از فضای هشت سال دفاع‌ مقدس را طرح می‌کند. یعنی چیزی را می‌گفتند تا چیزی را نگفته باشند؛ یعنی گفتن برای نگفتن. درحالی که جنگ دو لایه دارد و یک لایه آن تراژدی است و وجه دیگرش حماسی ولی در این سال‌ها با نوعی افراط مواجه بوده‌ایم و برخی تلاش می‌کنند تلخی‌ها و سیاهی‌های جنگ را برجسته کنند.  

به این ژانر در سال‌های اخیر ادبیات ضدجنگ اطلاق شده است.  
بله، از سوی این عده ادبیات دفاع ‌مقدس، ادبیات ضدجنگ نامگذاری شده است تا به ‌بهانه صلح و گرایش به صلح، دفاع مقدس جنگ انگاشته شود. مسلما جنگ نزد همگان منفور است، درحالی که آنچه درباره کشور اتفاق افتاد، دفاع و حماسه بود ولی چندان که اشاره کردم، عده‌ای دفاع حماسی ما را در حد جنگ تنزل داده‌اند.  

به نظرتان وقت آن نیست که در دروس ادبیات مدارس بازنگری جدی صورت بگیرد؟ 
در سال‌های اخیر تلاش‌هایی در این ارتباط صورت گرفته ولی باید به این نکته توجه کرد که در آموزش ‌و پرورش با محدودیت‌هایی مواجه هستیم. البته چندسالی است در مجموعه‌ای که در آن کار می‌کردیم و شوراهای فعال داشتیم حضور ندارم. الان بیشتر طرف مشورت هستم. در حال‌حاضر جمعیت دیگری هستند که در بین آنها افراد علاقه‌مند، دلسوز و تا حدی آشنا وجود دارند که امیدواریم در آینده به‌وسیله آنان اتفاقات خوبی در آموزش و پرورش رقم بخورد. 

از نظر شما نهادینه‌کردن هویت ملی در ادبیات چطور صورت می‌گیرد؟ 
در طول هشت سال دفاع مقدس تلفیق دین و ملیت را داشتیم، سرود‌ها، داستان‌ها، متون و فیلم‌ها هم نشان از این نکته دارند که دفاع ‌مقدس ما ملیت و دین را به هم گره زده. نمونه این مسأله را می‌توان در شعر‌ «من ایرانی‌ام/ آرمانم شهادت» سروده مرحوم سپیده کاشانی مشاهده کرد. او به‌خوبی در شعر خود بین ایران و شهادت، یعنی باورهای دینی و ملی پیوند ایجاد می‌کند. این خصوصیت فقط مربوط به این شاعر نیست و ده‌ها نمونه دیگر می‌توان در این زمینه مثال زد. درجنگ 12روزه یک خطر جدی ایران را تهدید کرد و آن این بود ‌که بنا داشتند ایران را تجزیه کنند. درنتیجه، ایرانیت وگرایش به نام ایران و طرح ارزش‌های ایرانی و حفظ این میراث نزد جامعه جدی‌تر شده است. به‌نظرم امروز در شرایط اضطراری قرار داریم و بیش از هر زمان دیگر نیازمند تقویت حس ملی‌گرایی هستیم.