به گزارش گروه رسانهای شرق،
علیرضا اسدی
تحولات پرشتاب در محیط بینالمللی انرژی، ضرورت بازاندیشی در جایگاه ایران در تجارت نفت را دوچندان کرده است. واقعیت این است که دوره دولت چهاردهم همزمان با مرحلهای حساس آغاز شد؛ مرحلهای که در آن، تلاطمهای ژئوپلیتیک و تغییر الگوهای عرضه و تقاضا، هم تهدیدها و هم فرصتهای جدیدی پیشروی کشور قرار داده است. تجربه چند سال اخیر نشان داد که ظرفیت ایران برای بازگشت به بازار انرژی جهانی، هرچند با دشواری، اما قابل اتکاست. از این منظر، بحث «بازیابی فرصت استراتژیک» صرفا یک شعار نیست، بلکه ضرورتی است که بدون آن نمیتوان از چالشهای جاری عبور و موقعیت آینده را تثبیت کرد.
ضرورت اقدامات کوتاهمدت
در کوتاهمدت، مهمترین اولویت برای وزارت نفت، حفظ جریان صادرات و مدیریت آثار مستقیم محدودیتهای بینالمللی است. بازارهای آسیایی بهویژه چین همچنان اصلیترین مقصد نفت ایران محسوب میشوند و حفاظت از این کانال صادراتی، اهمیت بنیادین دارد. تجربه نشان داده است که با استفاده از روشهای انعطافپذیر فروش و بهکارگیری مسیرهای جایگزین، میتوان بخش درخورتوجهی از صادرات را پایدار نگه داشت. از سوی دیگر، فعالسازی مجدد سازوکارهای منطقهای ازجمله سوآپ انرژی، ابزاری کارآمد برای تقویت ظرفیت صادراتی است. ایران در گذشته توانسته بود از این طریق نهتنها درآمد پایدار کسب کند، بلکه موقعیت ژئوپلیتیک خود را نیز بهعنوان مسیر امن انتقال انرژی تثبیت کند. اکنون احیای این ابزار با هزینه کم، فرصتی است که باید با جدیت دنبال شود. همزمان ایجاد سازوکارهای مالی جایگزین یک ضرورت اجتنابناپذیر است. استفاده از ارزهای ملی، تهاتر کالا و توسعه شبکههای بانکی منطقهای، میتواند امکان تداوم مبادلات نفتی را فراهم کند و مانع از توقف جریان درآمدی کشور شود.
راهبردهای بلندمدت
گذار به انرژی پاک ایجاب میکند که ایران از وابستگی ساختاری به خامفروشی فاصله بگیرد. تکیه صرف بر صادرات نفت خام، آسیبپذیری کشور را در برابر تحولات سیاسی و اقتصادی افزایش میدهد، بنابراین توسعه صادرات فراوردههای نفتی و پتروشیمی باید در اولویت قرار گیرد. ظرفیتهای ایجادشده در حوزه پالایشی و پتروشیمیایی نشان میدهد که ایران توان تبدیل مازاد تولید به صادرات پایدار را دارد و میتواند سهم بیشتری در بازارهای فراوردهها به دست آورد.
افزون بر این، حرکت تدریجی به سمت کربنزدایی از صنعت نفت، تولید هیدروژن آبی و انرژیهای کمکربن باید بهعنوان بخشی مکمل از راهبرد ملی انرژی مدنظر قرار گیرد. سرمایهگذاری در پروژههای مرتبط با گاز طبیعی -بهعنوان سوخت گذار- و همچنین مشارکت در طرحهای منطقهای انرژیهای کمکربن، میتواند هم درآمدزایی جدیدی برای کشور ایجاد کند و هم تصویر ایران را در معادلات انرژی جهانی ارتقا بخشد.
همچنین بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلیتیک کشور برای تبدیل ایران به پل انتقال انرژی منطقهای، ضرورتی راهبردی است. پروژههایی مانند خط لوله گوره–جاسک که امکان صادرات خارج از تنگه هرمز را فراهم میکند، نمونهای روشن از چنین ابتکاراتی است. در کنار آن، توسعه خطوط لوله گاز و اتصال به شبکههای منطقهای، جایگاه ایران را بهعنوان هاب انرژی در غرب آسیا تحکیم خواهد کرد. بعد دیگر راهبرد بلندمدت، تعمیق همکاریهای انرژی با قدرتهای آسیایی است. در دهههای آینده، بخش عمده رشد تقاضای انرژی در آسیا متمرکز خواهد بود و کشورهایی مانند چین، هند و روسیه آماده انعقاد قراردادهای بلندمدت و سرمایهگذاری مشترک هستند. مشارکت فعال ایران در ابتکارات چندجانبه نظیر سازمان همکاری شانگهای و بریکس نیز میتواند زمینه جذب سرمایه و فناوری و تقویت جایگاه بینالمللی کشور را فراهم کند.
جمعبندی و توصیهها
«بازیابی فرصت استراتژیک در تجارت نفت» مستلزم رویکردی دوسطحی است. در سطح نخست و کوتاهمدت، باید بر تداوم صادرات موجود، احیای ظرفیتهای سوآپ و ایجاد زمینههای مالی جایگزین تمرکز کرد. در سطح دوم و بلندمدت، کاهش وابستگی به نفت خام، توسعه فراوردهها، بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلیتیک کشور برای تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه، و آغاز گذار تدریجی به سمت انرژیهای کمکربن، اهمیت تعیینکننده دارد. چنین رویکردی میتواند تضمین کند که ایران، نهتنها در برابر فشارهای جاری تابآور باقی بماند، بلکه در افق بلندمدت، جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر راهبردی و پایدار در بازار جهانی انرژی بازتعریف و تثبیت کند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.