متن یادداشتی که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است با تیتر «رفتار تکراری شمخانی در قبال ظریف؛ از برجام تا سقوط هواپیمای اوکراینی» در پی میآید، با این توضیح که انصاف نیوز نمیتواند این روایتها را تایید کند ولی در آینده تلاش خواهد کرد که گزارشی حاوی اطلاعات همه جانبه در این باره منتشر کند:
آقای شمخانی در مصاحبهی اخیر خود تلاش دارد تا روحانی را دروغگو جلوه دهد و خود را در پنهانکاری ۷۲ ساعته در دیماه ۹۸ بی تقصیر. خشم ایشان از رئیسجمهور آن سالهای ایران قابل درک است: ۴ سال بر صندلی دبیرخانهی شعام و در آرزوی حکم آن ماندن غم کمی نیست!
اینکه آقای شمخانی در آن ۴ سال چطور بدون حکمِ رئیسجمهور بر آن صندلی تکیه زده بود هم از عجایبیست که آیندگان باید از آن رمزگشایی کنند.
۴ سالی که بزرگترین مانع داخلی احیای برجام به کمک دیگرانی در مجلس تهیه و تصویب شد. مانعی که حتی دولت انقلابی سیزدهم هم از پس عبور از آن برنیامد!
آقای شمخانی مدعی است به محض مطلع شدن از ماجرای هواپیمای اوکراینی به روحانی اطلاع داده است اما نمیگوید که در آن مکالمه دقیقا چه گفته است.
او میگوید بعد از اینکه محمد باقری، رئیس وقت ستاد کل نیروهای مسلح، اصل ماجرا را خبر داده با روحانی تماس گرفته است.
زمانی که فرمانده وقت سپاه، ستاد کل را از واقعیت ماجرا مطلع کرده ساعت ۲۰ چهارشنبه بوده؛ ۱۴ ساعت پس از واقعه.
فارغ از آنکه علت فاجعه چه زمانی به روحانی اعلام شده این سوال مطرح است که در شرایطی که بنا بر اعلام ستاد کل این پرونده در دبیرخانهی شعام در حال بررسی بوده وظیفهی اطلاعرسانی به مسئولانی همچون وزیر وقت امور خارجه با چه کسی غیر از آقای شمخانی میتوانست باشد؟
پرسش دیگر اینکه پس از آنکه همهی عالَم و آدم در داخل و خارج به واقعیت ماجرا پی برده بودند و قرار شد بیانیهای صادر شود دلیل تاخیر در صدور بیانیهی شعام با وجود تاکید رئیس آن چه بود؟ احتمالا دبیرخانه و شخص آقای شمخانی با همراهی خطاکاران در پی راهی دیگر نبودند؟
راستی بیانیهی اولیهی مصوب شعام همین بود که منتشر شد؟ بد نیست آقای شمخانی در مصاحبهی بعدیاش در کنار بیان معجزات ترور خود از این هم بگوید!
آقای شمخانی ظاهرا حافظهی خوبی دارند و قاعدتا جلسهی ظهر جمعهی دبیرخانهی شعام را یادشان هست؛ کِی؟ ظهر جمعه، ۵۴ ساعت پس از واقعه!
همان جلسهای که به ظریف گفته شد برو موشک زدن به هواپیما را تکذیب کن. در آن جلسه که همهی بررسیهای به اصطلاح فنی [!] به پایان رسیده بود، هم نمیشد به وزیر امور خارجهی مملکت راست گفت؟ یا حداقل از او نخواست که دروغ بگوید؟!
انتهای پیام