به گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، منطقه قفقاز، آناتولی و آسیای میانه بهواسطه موقعیت محوری خود در کریدورهای شمال-جنوب و شرق-غرب همواره از اهمیت ترانزیتی بسیار زیادی برخوردار بوده است. وقتی یک طرف معادلات این منطقه با ایران که از موقعیتی بی نظیر در مجاورت آبهای بینالمللی و پهنهای وسیع گره میخورد؛ اهمیت دوچندانی مییابد.
در سالهای اخیر و پس از جنگ دوم قرهباغ، نگاهها به این منطقه بیش از پیش دوخته شده و اراده کشورهای مختلف معطوف به بیشینه کردن سود خود از آینده کریدورهای در حال شکلگیری شده است.
انگیزههای سیاسی نیز در کنار نگاه اقتصاد بینالملل قرار گرفته و صحنهای از رقابت و حتی تقابل قدرتهای منطقهای و جهانی، از روسیه، ترکیه و ایران تا روسیه، آمریکا و چین را شکل داده است.
ایران با مواضعی مشخص نسبت به حساس بودن خود در مقابل تغییر ژئوپلوتیک منطقه، همکاری خود را با همسایگان، در تکمیل کریدور ارس آغاز کرده و پیش میبرد.
آذربایجان شرقی به عنوان استانی مرزی با مزیت ترانزیتی فوقالعاده، چشمبهراه بهرهبرداری از جاده جلفا به کلاله برای اتصال به گذرگاهی پرسود و دارای مزیت رقابتی است. دفتر استانی خبرگزاری تسنیم میزبان میزگردی با موضوع کریدور ارس با حضور دکتر حسن گلی، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل قفقاز و آناتولی و حامد سلطانپور، روزنامه نگار و فعال رسانهای بوده که مشروح آن به شرح زیر است:
تسنیم: بحث را از اینجا آغاز کنیم که اهمیت کریدور ارس (جلفا-کلاله) در چیست؟ صرفاً مزیت ترانزیتی دارد یا اهمیت ژئوپلوتیک هم دارد؟
تکملهای بر سیاست مثبت همسایگی ایران با آذربایجان
گلی: شاید مهمترین ویژگی کریدور ارس این باشد که در ادامه خدمت دیرین جمهوری اسلامی ایران به کشور همسایه، جمهوری آذربایجان، قرار دارد. پس از فروپاشی شوروی و همزمان با جنگ اول قرهباغ، ارتباط زمینی نخجوان با خاک اصلی جمهوری آذربایجان که از مسیر ارمنستان میگذشت، قطع شد. جمهوری اسلامی ایران، بر اساس چارچوب سیاست خارجی خود که بر ارتباط با همسایگان و مساعدت به کشورهای اسلامی تأکید دارد، بدون هیچ چشمداشتی، مسیری را تمهید کرد تا مردم نخجوان بتوانند به راحتی از خاک ایران عبور و از مرز بیلهسوار وارد خاک اصلی آذربایجان شوند. آنچه امروز تحت عنوان کریدور ارس مطرح میشود، تکمیل همان خدمت گذشته است. پیش از این، مردم نخجوان ناگزیر بودند حدود 350 کیلومتر را در جادههای مرزی طی کنند، اما اکنون این مسافت با عبور از کریدور جدید به حدود 107 کیلومتر (تقریباً از اردوباد نخجوان تا منطقه آقبند زنگلان) کاهش خواهد یافت. طبیعتاً این اقدام، فرصتی است که جمهوری اسلامی ایران برای ارتباط این دو بخش از جمهوری آذربایجان فراهم میکند.
گاهی اینگونه القا میشود که امتیازی ویژه به ایران داده شده است. حال آنکه جمهوری اسلامی ایران اگرچه به اهمیت کریدورها و مسیرهای ترانزیت واقف است و میبایست در این حوزه بازتعریفی از نقش خود ارائه دهد، اما انگیزه اصلی در این اقدام خاص، بیش از هر نگاه اقتصادی، کمک به مسلمانان و مردم جمهوری آذربایجان بوده است. ما بر این باوریم که مردم جمهوری آذربایجان و همسایه دیگر ما، ارمنستان، سالها تحت تأثیر سیاستهای دوران شوروی سابق، در تقابل قرار گرفته بودند و خوشبختانه امروز شاهد بهبود روابط هستیم. با این حال از منظر اجتماعی و فرهنگی، مطلوب مردم آذربایجان نیست که لزوماً از مسیر ارمنستان، با آن سابقه تاریخی تلخ (به ویژه اوایل جنگ قرهباغ که اتفاقات ناخوشایندی برای مسافران آذربایجانی رخ داد) تردد کنند. این خاطره در حافظه تاریخی مردم آذربایجان ثبت شده است. اگرچه شرایط روابط در مسیر بهبود است، اما مردم آذربایجان نمیتوانند تضمینی برای تداوم این وضعیت در آینده داشته باشند. بنابراین، آنان علاقمند به استفاده از مسیر جمهوری اسلامی ایران هستند که سابقهای بیستوپنج ساله از همکاری بیحاشیه دارد. کریدور ارس در حقیقت، تعریفی نوین از همان جاده مرزی قدیمی با ایجاد پلها و گمرک جدید در منطقه خدا آفرین است.
نقطه سوقالجیشی کمنظیر در مرز ایران، آذربایجان و ارمنستان
سلطانپور: مزیت ترانزیتی این کریدور در اصل خود یکی از مؤلفهها و مزایای ژئوپلیتیک آن است. بدیهی است که در نقطه سوقالجیشی مثل مرز مشترک سه کشور ایران، آذربایجان و ارمنستان که مانند آن (بهلحاظ همسایگی با دو کشور) به صورت معدود در خاورمیانه وجود دارد؛ طبیعی است که صرفاً مزیت ترانزیتی مطرح نباشد و تمام مؤلفههای ژئوپلوتیک مدنظر قرار گیرد.
در تشریح اهمیت این کریدور باید اول گفت؛ ما غایب تاریخی قفقاز هستیم؛ چراکه غفلتها و یا بیعملیهای خود در معادلات این منطقه را همیشه سعی کردهایم با بسنده کردن به محافظهکاری حل کنیم؛ اما اگر ورود موثر داشتیم این شدت از احتیاط در دستگاه دیپلماسی کشور را در موضوعات مختلف شاهد نبودیم.
با در نظر گفتن همین بیعملی که به آن اشاره شد، باید گفت که تغییرات در منطقه قفقاز به خصوص پساز جنگ قرهباغ بسیار سریعتر و غیرقابل پیشبینیتر از آنکه انتظار میرود بوده است؛ ولی حاکمیت میتوانست دهههای پیشین با تعریف آلترناتیوی مانند همین کریدور مذکور، خود را برای پساقرهباغ آماده میکرد؛ یعنی ایران برای نقشآفرینیهای اولیه در مواجهه با زنگهزور باید ظرفیتهای ابتدایی را ایجاد کند و پساز آن بهدنبال گزینههای دیگر برود.
تسنیم: نگاه قدرتهای جهانی و منطقهای به رقابت کریدوری در منطقه قفقاز و آسیای میانه را در بلندمدت چگونه تحلیل میکنید؟
گلی: امروز در منطقه و جهان، رقابت سنگینی بر سر کریدورهای ترانزیت در جریان است که میتواند ناشی از تغییر نظم حاکم بر جهان باشد. به عنوان مثال، چین با ابتکاراتی مانند کمربند و راه، علاقمند است تا در اتصال چین، آسیای مرکزی و اروپا نقش اول را ایفا کند. در این میان، رقابت دیرینهای نیز با ترکیه وجود دارد که علاقمند است با دور زدن ایران، این ارتباط زمینی را برقرار کرده و مزیتهای ژئوپلیتیک ایران را کمرنگ یا خنثی نماید که طبیعتاً به ضرر اقتصادی ایران خواهد بود.
اما ایران نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و ثبات و امنیت خود، میبایست با ایجاد تسهیلات گمرکی و تعریف مزیت در این اقتصاد سرزمینی، نقشی جدی در اتصال چین، آسیای مرکزی و اروپا و بالعکس داشته باشد. ایران ظرفیتها و پتانسیلهای این کار را به خوبی داراست. منطق تجارت و ترانزیت، منطق سود اقتصادی است؛ هر مسیری که مزیت اقتصادی بیشتری تعریف کند، مورد اقبال صاحبان صنایع و فعالان اقتصادی قرار خواهد گرفت.
از سودای قدرت غرب تا لابی های آذری و ارمنی در ایران
سلطانپور: توافق اخیر آذربایجان و ارمنستان نشان داد که بدون تعارف غرب فراتر از یک میانجیگری ساده، به دنبال حکمرانی بلامنازع در قفقاز هم هست و دولتهایی که سالها افکار عمومی خود را در تندترین سطح نفرتپراکنی به همدیگر درگیر کرده بودند، بهصورت غافلگیرانه به نمایش صلح غربی تن دادند. پس تکلیف ما با هر دو دولت مشخص است و نباید متأثر از لابیهای آنها، یکی از این دو دولت را منهای غرب و حتی رژیم صهیونیستی تصور کنیم. اما دلیلی هم بر عقبنشینی ما از میدان رقابتمان با غرب بر سر منافع و مصالحمان نمیشود که هیچ، بلکه باید با عبور از مسائل تنشزا و برساختها و ادبیاتهای ایجاد شده درمحافل مختلف، حضور موثر خود در هر دو کشور را در حالت ثبات نگهداریم.
تسنیم: ارزیابی تان از پیشرفت عملیات عمرانی چیست؟ آیا وزارت راه متوجه اهمیت موضوع هست؟
بودجه ای که به موقع تخصیص نمی یابد
گلی: بدون تعارف، یکی از مشکلات ساختاری ما در این حوزه، عقبماندگی تاریخی است. به خاطر دارم در اواخر دولت دهم، بحث خط راهآهن قطور-سالپوس مطرح شد و فضای رسانهای پر از اخبار مربوط به انجام مطالعات و تشکیل کنسرسیوم بود، اما اگر امروز به عرصه عمل بنگرید، خواهید دید که اتفاق محسوسی رخ نداده است. حقیقت این است که دنیا منتظر ما نمیماند. منطق کریدورها و ترانزیت، منطق سود بیشتر، ارتباط آسانتر و دسترسی سریعتر است. ما علیرغم برخورداری از موقعیت استثنایی در چهارراه ارتباطی شمال-جنوب و شرق-غرب، تنها دارای شرط لازم هستیم و این کافی نیست. باید در حوزههای مختلف، یک سیاست چندلایه کریدوری داشته باشیم تا این مزیت بالقوه را بالفعل کنیم.
در مورد این پروژه خاص، شاهد تطابق و پویایی خوبی هستم. این منطقه به یک کارگاه بزرگ تبدیل شده؛ جاده مرزی در حال تعریض است، پلها در حال احداث هستند و وزیر راه و شهرسازی نیز در سفر اول مهرماه وعده دادهاند که پروژه در زمان مقرر به بهرهبرداری برسد. البته پروژه با چالش تأمین مالی مواجه است، به طوری که پیشرفت فیزیکی آن از پیشرفت مالی پیشی گرفته و پیمانکار بر اساس اعتبار و اولویتی که برای پروژه قائل است، بخشی از کار را پیش برده است. با گذشت نیمی از سال، به نظر میرسد کمتر از 50 درصد اعتبار مورد نظر تخصیص یافته که این عقبماندگی باید سریعاً جبران شود.
البته باید نگاه کلانتری داشت. صرف اتمام کریدور ارس به معنای به پایان بردن رقابت در منطقه قفقاز و اوراسیا نیست. رقبای ما بدون تعارف، اولویت خود را کنار زدن ایران قرار دادهاند. اما ما یک موهبت جغرافیایی داریم و اگر تلاش و برنامهریزی خود را به این موقعیت بیفزاییم، قطعاً همچنان نقش آفرین خواهیم بود. مشکل اینجاست که ما دچار بروکراسی اداری غیرضروری هستیم. حداقل در حوزه کریدورها باید این بروکراسی و تعدد مراجع تصمیمگیر به حداقل برسد. نیازمند بازنگری در مدیریت گمرکات هستیم. در حالی که دنیا با گمرک هوشمند کار میکند، متأسفانه گمرکات ما هنوز با وقفههای طولانی مواجه هستند که با منطق اقتصادی و فضای رقابتی حاضر سازگاری ندارد. ما باید با چنگ و دندان از مزیتهای ژئوپلیتیکی خود دفاع کنیم.
جاده کافی نیست!
انتظار میرود با توجه به اشراف کامل جناب آقای رئیسجمهور بر این حوزه - که خود نمایندگی این منطقه را در مجلس بر عهده داشتهاند - این پروژه به عنوان یک پروژه ملی و نه صرفاً یک پروژه منطقهای، در اولویت قرار گیرد. انتظار داریم دستورات ویژهای برای رفع مشکل تأمین مالی صادر شود. علاوه بر این، تنها به تعریض جاده بسنده نکنیم؛ بحث خط راهآهن باید سریعاً دنبال شده و با دستور ویژه رئیسجمهور، مطالعات آن تکمیل و عملیات اجرایی آن آغاز شود. برای تبدیل کریدور ارس به یک گذرگاه بینالمللی رقابتی، نیازمند یک مدیریت منسجم و یکپارچه ملی برای تأمین تمامی الزامات و زیرساختهای لازم هستیم.
محقق شدن این کریدور، مزایای گستردهای دارد: تسهیل تجارت با روسیه، خنثیسازی تحریمها و همچنین ایجاد یک فرصت استراتژیک در پی توافق اخیر ارمنستان و آذربایجان. وقتی مسیرهای جایگزین تحت نظارت بازیگران رقیب مانند آمریکا قرار میگیرند، مزیت کریدور ما برای قدرتهایی مانند چین و روسیه که علاقهای به استفاده از مسیرهای تحت مدیریت رقبای ژئوپلیتیکی خود ندارند، دوچندان میشود. بنابراین، اولویت دادن به کریدورها و بهینهسازی ظرفیتهای ترانزیتی کشور، باید در صدر نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور قرار گیرد.
تدابیری برای فردای افتتاح بزرگره جلفا-کلاله
سلطانپور: اول باید بگوییم که مرزهای ما در نوردوز و بیلهسوار سالهاست دچار زندگی نباتی و کُما شده بودند؛ هرچند که ترانزیت در آنها جریان داشت ولی از دهههای گذشته بهواقع درگیر جریانات مختلفی از قبیل جنگ قره باغ و سرگردانی دستگاه دیپلماسی کشور میان دوگانه و چاقوی دولبه و غیرواقعی ارمنی-آذری و حتی حواشی ایجاد شده داخلی از سوی لابیهای خاص با هدف تنشزایی بود و به همین خاطر اثرات وضعی منفی آن بر جنبه اقتصادی این مرزها مشهود بود. پس برای حل این مشکل باید ما فراتر از اتمام افتتاح یک کریدور تدبیر کنیم؛ در نگاه واقعبینانه ما اگر مزیت اقتصادی و رایزنیهای دیپلماتیک در این کریدور ایجاد نکنیم بدون تعارف نمیتوانیم آن را مقابل زنگهزور بهعنوان نسخه جایگزین ارائه دهیم.
فردای افتتاح این کریدور ما باید با تعریف تسهیلات و سوبسیدهای مختلف صادرکنندگان و حتی تجار خارجی و ایرانی را برای بهره برداری حداکثری از این کریدور ترغیب کنیم تا آن پویایی لازم ایجاد شده و توجهها بار دیگر به این نقطه جلب شود؛ مضاف بر اینکه این پویایی باعث تغییر ماهیت مرزها از منطقهای حساس و امنیتی به مرزی ترانزیتی شده و این خود به خود امنیتآفرین خواهد بود.
برای مثال سالهای قبل به یاد دارم که در دولت آقای روحانی، معاونت علمی ریاست جمهوری با ایجاد پاویونهای دائمی در باکو، شرکتهای دانشبنیان را جهت حضور و استفاده از بازار آذربایجان ترغیب میکرد؛ این اقدامات شاید آن زمان لازم و خوب بود اما به نظرم کافی نبود و باید در وجوه مختلف و حتی برای شرکتهای عادی امکان استقرار در چنین پاویونهایی در آذربایجان و ارمنستان فراهم شود.
توافق اخیر آذربایجان و ارمنستان نشان داد که فردای روابط اقتصادی این دو کشور زیر سایه سنگین غرب رقم خواهد خورد و اگر ما این حضور تجاری را از الان شروع نکنیم، باید تا سالها از کارکرد اقتصادی و ترانزیتی این کریدور صرفنظر کنیم. البته این بحث بسیار مفصل است و جا دارد در محافل تصمیمسازی بهصورت آیندهبینانهتر به آن پرداخت شود.
انتهای پیام/