خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: امام علی(علیه السلام) در قسمتی از نامه ۳۱ «نهج البلاغه»، که خطاب به امام حسن(علیه السلام) است، به مسئله سفر طولانی و پرخوف و خطر قیامت اشاره می نماید و مسیر راه را به دقت روشن ساخته و وسیله نجات را یادآوری می کند. نخست می فرماید: ([فرزندم!] بدان پیش روی تو گردنه صعب العبوری هست که سبکباران [برای عبور از آن] حالشان از سنگین باران بهتر است و کند روان وضعشان بسیار بدتر از شتاب کنندگان است)؛ «وَ اعْلَمْ أَنَّ أَمَامَکَ عَقَبَةً کَئُوداً(۱)، الْمُخِفُّ(۲) فِیهَا أَحْسَنُ حَالًا مِنَ الْمُثْقِلِ(۳)، وَ الْمُبْطِئُ عَلَیْهَا أَقْبَحُ حَالًا مِنَ الْمُسْرِعِ». منظور از این گردنه صعب العبور، مرگ و سکرات آن است یا عالم برزخ و یا پل صراط (و یا همه اینها).
بدیهی است برای عبور سالم از گردنه های صعب العبور باید بار خود را سبک کرد و به سرعت گذشت؛ زیرا در این گونه گردنه ها ممکن است راهزنان و یا حیوانات درنده نیز وجود داشته باشند.
این تعبیر برگرفته از «قرآن مجید» است آنجا که می فرماید: «فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ * مَا أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ * فَکُّ رَقَبَةٍ * أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ ...»(۴)؛ (ولی او از آن گردنه مهمّ نگذشت! * و تو نمی دانی آن گردنه چیست! * آزاد کردن برده ای * یا غذا دادن در روز گرسنگی ...).
برخی از مفسّران در شرح این آیات، «عقبه» را به معنای هوای نفس و بعضی دیگر به گردنه های صعب العبور روز قیامت تفسیر کرده اند که کلام حضرت متناسب با همین تفسیر دوم است.
آن گاه حضرت در ادامه سخن می فرماید: (و [بدان که] نزول تو بعد از عبور از آن گردنه به یقین یا در بهشت است و یا در دوزخ)؛ «وَ أَنَّ مَهْبِطَکَ بِهَا لَا مَحَالَةَ إِمَّا عَلَی جَنَّةٍ أَوْ عَلَی نَارٍ». سپس می افزاید: (بنابراین پیش از ورودت در آنجا وسایل لازم را برای خویش مهیا ساز و منزلگاه را پیش از نزول، آماده نما؛ زیرا پس از مرگ راهی برای عذرخواهی نیست و نه طریقی برای بازگشت به دنیا [و جبران گذشته])؛ «فَارْتَدْ(۵) لِنَفْسِکَ قَبْلَ نُزُولِکَ وَ وَطِّئِ الْمَنْزِلَ قَبْلَ حُلُولِکَ فَلَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ(۶) وَ لَا إِلَی الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ(۷)».
شایان توجّه است که جمله «لَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ» نخستین بار در کلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) آمده است آنجا که می فرماید: «لَیْسَ بَعْدَ الْمَوْتِ مُسْتَعْتَبٌ أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هَادِمِ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصِ الشَّهَوَاتِ» (۸)؛ (بعد از مرگ راهی برای عذرخواهی و جلب رضایت پروردگار نیست؛ بنابراین بسیار به یاد چیزی باشید که لذات را در هم می کوبد و شهوات را بر هم می زند).
جمله «وَ لَا إِلَی الدُّنْیَا مُنْصَرَفٌ»؛ (راه بازگشتی وجود ندارد)، حقیقت و واقعیّت واضحی است که در آیات «قرآن مجید» و روایات به طور گسترده به آن اشاره شده است. «قرآن مجید» می فرماید: «حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلَّا...»(۹)؛ ([آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می دهند] تا زمانی که مرگ یکی از آنها فرا رسد، می گوید: [پروردگارا!] مرا بازگردانید؛ * شاید [در برابر آنچه ترک کردم و کوتاهی نمودم] عمل صالحی انجام دهم [ولی به او می گویند:] چنین نیست!).
در خطبه ۱۸۸ «نهج البلاغه» درباره مردگان آمده است: «لَا عَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ اِنْتِقَالاً وَ لَا فِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ اِزْدِیَاداً»؛ (نه قدرت دارند از عمل زشتی که انجام داده اند کنار بروند و نه می توانند بر کارهای نیک خود چیزی بیفزایند). آری منزلگاه های این عالَم قابل بازگشت نیست، همان گونه که فرزند ناقص برای تکامل بیشتر هرگز به رَحِم مادر باز نمی گردد و میوه ای که از درخت جدا شد به شاخه بر نمی گردد، کسانی که از این دنیا به عالَم برزخ می روند نیز امکان بازگشت به دنیا را ندارند. برزخیان نیز هنگامی که به قیامت منتقل شوند هرگز نمی توانند به عالَم برزخ بازگردند و این هشداری است به همه ما که بدانیم ممکن است در یک لحظه همه چیز تمام شود، درهای توبه بسته شود و راه تحصیل زاد و توشه مسدود گردد و با یک دنیا حسرت، چشم از جهان بپوشیم. (۱۰)
پی نوشت ها:
(۱). «کئود» به معنای پر مشقّت و صعب العبور است، از ریشه «کئد» بر وزن «عهد» به معنای شدت و سختی گرفته شده است.
(۲). «مخفّ» به معنای سبکبال از ریشه «خفّ» بر وزن «صف» به معنای سبک شده گرفته شده است.
(۳). «مثقل» یعنی سنگین بار از ریشه «ثقل» است.
(۴). سوره بلد، آیات ۱۱ الی ۱۴.
(۵). «ارْتَد» به معنای انتخاب کن از ریشه «ارتیاد» است که در بخش قبل تفسیر شد.
(۶). «مُسْتَعْتَب» مصدر میمی است و به معنای عذرخواهی و رضایت طلبیدن است از ریشه «عتب» بر وزن «عطف» گرفته شده که معانی متعدّدی دارد و یکی از معانی آن رضا و خشنودی است و کسی که عذرخواهی می کند در واقع رضایت طرف را می طلبد لذا این واژه به معنای عذرخواهی به کار رفته است.
(۷). «مُنْصَرف» نیز مصدر میمی به معنای بازگشت است.
(۸). الدعوات، قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، انتشارات مدرسه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، قم، ۱۴۰۷ قمری، چاپ: اول، ص ۲۳۸، (فصل فی ذکر الموت و فرحته و ترحته).
(۹). سوره مؤمنون، آیات ۹۹ و ۱۰۰؛ سوره انعام، آیه ۲۸؛ سوره فاطر، آیه ۳۷ نیز به همین معنا اشاره شده است.
(۱۰). گردآوری از کتاب: پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ: اول، ج ۹، ص ۵۷۷.