حمید ابوطالبی، مشاور سیاسی حسن روحانی در دوران ریاست جمهوری، در یادداشتی نوشت:
جناب آقای دکتر پزشکیان،
رئیسجمهور محترم
ایالات متحده آمریکا از جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در اجلاس شرمالشیخ دعوت کرده است و ظاهراً ایران اعلام کرده که این دعوت در شورای عالی امنیت ملی بررسی میشود. صرف ورود این موضوع به سطح شورای عالی امنیت ملی، خود نشانهای از تغییر و تحول در شیوه تصمیمسازی در سیاست خارجی کشور و درک شرایط خطیر کنونی است.
دعوت آمریکا از ایران
این دعوت، حتی در شرایط قطع روابط رسمی، نشانهای مثبت و قابل استقبال است؛ چرا که بیانگر تمایل به بازگشت به گفتوگو و تعامل سازنده میباشد.
اگر چنین بررسیها و استقبالها ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که دعوتهای بعدی، از جمله دعوت به واشنگتن و تهران، نیز در همان چارچوب بررسی و پیگیری شود و مسیر «گفتوگوهای مستقیم و جامع» گشوده گردد.
نقش سازنده ایران در آینده فلسطین
ایران بیش از چهار دهه هزینه سنگینی برای آرمان فلسطین پرداخته است. اکنون که بحران غزه رو به پایان است و کشورهای اسلامی به سمت تشکیل دولت فلسطین در سرزمینهای اشغالی حرکت میکنند، نقشآفرینی ایران باید پررنگتر از همه و همیشه باشد. زیرا ملت ایران نمیتواند در این مدت طولانی هزینه حمایت از فلسطین را پرداخته باشد و در زمان حصول نتیجه، نقشی نداشته باشد.
افزون بر این، با توجه به پذیرش شرط عدم حضور در دولت آینده فلسطین از سوی حماس و تحویل سلاحهای خود، طبیعی است که سیاست ایران تمرکز خود را بر نیروهای حاضر در آینده فلسطین قرار دهد.
لذا چنانکه تا کنون بزرگترین تضاد ایران در چهار دهه گذشته بر محور نابودی اسرائیل تعریف شده بود، اکنون بزرگترین دستاورد آن باید در قالب مشارکت سازنده در روند صلح و تشکیل دولت فلسطینی تعریف شود. ایران باید در اجلاس شرمالشیخ حضور یافته و اعلام کند که در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی و تحقق صلح عادلانه، آماده است به درخواست فلسطینیان در سیاستهای منطقهای خود بازنگری کند.
عبور از امنیتیسازی ایران به نقش صلحساز
ایران بهتازگی، و در دولت جنابعالی، ذیل ماده ۴۱ فصل هفتم منشور قرار گرفته و بهعنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی شناخته شده است. اکنون شرایطی به وجود آمده که رئیسجمهور آمریکا، همین کشورِ قرارگرفته ذیل فصل هفتم را برای اجلاس صلح در مصر دعوت کرده است.
معنای استراتژیک این دعوت روشن است:
آمریکا تصمیم گرفته سیاست خود در قبال ایران را تغییر دهد – تحولی بزرگ در ساختار منطقهای.
ازاینرو، زمان آن رسیده است که ایران نیز پس از چهار دهه پرداخت هزینههای سیاسی، امنیتی و اقتصادی سنگین در حمایت از آرمان فلسطین، سهم و جایگاه جدید خود را در عرصهی صلح بهدست آورد. نقش ایران نباید صرفاً در مرحلهی مقاومت تعریف شود؛ بلکه باید در مرحلهی بازسازی و دولتسازی فلسطین و در فرایند صلح منطقهای نیز حضور داشته باشد. اگر ایران از این مرحله کنار بماند، تمام سرمایهگذاریهای راهبردیاش در محور مقاومت، بدون دستاورد سیاسی ملموس برای آینده منطقه و ملت ایران باقی خواهد ماند. در مقابل، مشارکت فعال ایران در روند صلح، میتواند جایگاه منطقهای کشور را تثبیت کرده و آن را از بازیگرِ هزینهپرداز و تهدیدِ صلح، به بازیگرِ تأثیرگذار و حامیِ صلح تبدیل کند.
بدینترتیب، همانگونه که در هزینههای فلسطین شریک بودیم، باید در منافع صلح آن نیز سهیم باشیم؛ زیرا هر سیاستی که فایدهی حاصل از چهل سال هزینه را نادیده بگیرد، در حقیقت به معنای واگذاری سرمایهای تاریخی بدون بازگشت است.
پذیرش دعوت دونالد ترامپ و حضور در اجلاس مصر، حداقل به معنای شکستنِ وضعیت فصل هفتم و بازگشت به جامعه بینالمللی است؛ و نپذیرفتنِ آن، دقیقاً به معنای تداوم انزوا ذیل فصل هفتم، تنهایی ایران در نظام جهانی، و رفتن به سمت خطرهای بزرگتر.
انتهای پیام