شناسهٔ خبر: 75294522 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

جنگ 12 روزه و تقویت گفتمان مقاومت و انسجام ملی در جامعه ایران

جنگ دوازده‌روزه را می‌توان به‌عنوان نقطه‌ی عطفی برای بازآفرینی و احیای هویت مقاومت و پایمردی ایرانی در قرن بیست‌ویکم در نظر گرفت.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حمله‌ دوازده‌روزه‌ رژیم صهیونیستی به ایران تنها یک رویداد نظامی نبوده، بلکه باید در چارچوبی گسترده‌تر، یعنی در پیوند با تاریخ، هویت جمعی و فرهنگ مقاومت ایرانی تحلیل شود. این تجاوز، محکی برای سنجش استواری هویت ملی ایران و تجلی خصلت‌های نهادینه‌شده در طول تاریخ این ملت بوده است.

واکنش یکپارچه‌ مردم و نظام جمهوری اسلامی در برابر این حمله، ریشه در لایه‌های عمیق تمدنی و تاریخی ایران دارد. هویت ایرانی، برخلاف برخی دیدگاه‌های پسامدرن که آن را ساخته‌ گفتمان‌های مدرن می‌دانند، پدیده‌ای کهن و پایدار است که در گذر هزاران سال، از طریق تجربه‌های مشترک، اساطیر، فرهنگ و مواجهه با یورش‌ها شکل گرفته و تثبیت شده است.

یکی از ارکان بنیادین این هویت، «مقاومت در برابر بیگانه» و «پاسداری از تمامیت ارضی و فرهنگی» است که در منابع تاریخی و ادبی ایران، از شاهنامه تا آثار مورخان اسلامی، به‌کرات مورد تأکید قرار گرفته است. این روایت‌ها تنها در کتب باقی نمانده‌اند، بلکه بخشی از حافظه‌ جمعی و خودآگاهی ملی ایرانیان شده‌اند. 

در دوران معاصر، به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی، این هویت مقاومت‌بنیاد با گفتمان استکبارستیزی و دفاع از مستضعفان ترکیب شده و هیئتی نوین یافته است. از این رو، هنگامی که پایگاه‌های ایران مورد حمله قرار می‌گیرند، تنها اهداف نظامی مورد تهدید نیستند، بلکه نمادهای هویتی و فرهنگی ملت نیز تحت تهاجم قرار می‌گیرند.

 این حمله، خاطره‌های جمعی از تجاوزهای تاریخی را زنده کرده و واکنشی را بر می‌انگیزد که ریشه در خصلت دیرینه‌ی «دفاع از خان و مان» دارد. این پاسخ، ساخته‌ی رسانه یا تبلیغات نیست، بلکه برآمده از ارزش‌ها و منش عمیق فرهنگی جامعه است.

مطالعات تطبیقی نیم‌سده‌ی اخیر نیز نشان می‌دهد که عناصری چون «حفظ عزت نفس»، «غیرت ملی» و «واکنش در برابر تحقیر» همواره در هویت ایرانی حضوری پایدار داشته‌اند. حمله‌ی اخیر دقیقاً این مؤلفه‌های حساس هویتی را هدف قرار داد و به‌همین دلیل واکنشی شدید و یکپارچه را به‌دنبال داشت. 

در بخش دوم متن، پیامدهای هویتی این تجاوز مورد بررسی قرار گرفته است. این رویداد، فراتر از ابعاد نظامی، به آزمونی برای انسجام درونی جامعه و نمایشی از قدرت نرم جمهوری اسلامی تبدیل شد. تهدید خارجی با فعال‌سازی لایه‌های عمیق هویتی، به تقویت همبستگی ملی و کاهش موقت اختلافات داخلی منجر گردید.

در طول این بحران، فضای مجازی و رسانه‌ای ایران به محفلی برای ابراز یک «مای» جمعی تبدیل شد. کاربران با گرایش‌های مختلف، هم‌صدا از حق مسلم ایران برای دفاع از خود حمایت کردند. این همگرایی، صرفاً تاکتیکی نبود، بلکه بازتابی از هویت مشترک بود که در شرایط بحرانی به‌صورتی عریان و بی‌پروا خود را نشان داد. 

این پدیده، نظریه‌ گفتمانی لاکلاو و موف را تأیید می‌کند که معتقدند هویت‌های ملی در مواجهه با «دیگری متخاصم» و از طریق «غیریت‌سازی»، می‌توانند تقویت و بازتولید شوند. در این رویداد، رژیم صهیونیستی به‌عنوان «دیگری» عمل کرد و مرزهای هویتی «مای» ایرانی را برجسته‌تر ساخت.

همچنین، این درگیری کوتاه‌مدت نقش رسانه و فضای مجازی را در شکل‌دهی به افکار عمومی و مدیریت بحران هویتی به‌خوبی نشان داد. پوشش زنده، هوشمندانه و غرورآفرین عملیات‌های دفاعی ایران، روایتی قدرتمند برای مخاطبان داخلی و جهانی ساخت؛ روایتی که داستان ملتی یکپارچه، ثابت‌قدم و توانمند را روایت می‌کرد که در سایه‌ی رهبری واحد، از کیان خود حراست می‌کند.

در نهایت، این حادثه نشان داد که هویت ایرانی، علیرغم چالش‌های جهانی‌شدن و مدرنیته، همچنان دارای هسته‌ای سخت و مقاوم است که در لحظات بحران، به‌صورت اراده‌ی جمعی برای دفاع از ارزش‌ها خود را نشان می‌دهد. نتیجه‌ی این حمله، نه تضعیف ایران، بلکه تقویت گفتمان مقاومت، افزایش سرمایه‌ی اجتماعی نظام و نمایش عینی انسجام ملی بود. 

این واقعه به ملت ایران یادآوری کرد که قادر است تهدید را به فرصت تبدیل کند و هویت خود را نه تنها پاسداری، بلکه فزونی نیز بخشد. بنابراین، جنگ دوازده‌روزه را می‌توان نه به‌مثابه‌ی شکست، بلکه به‌عنوان نقطه‌ی عطفی برای بازآفرینی و احیای هویت مقاومت و پایمردی ایرانی در قرن بیست‌ویکم در نظر گرفت.

یادداشت از: دکتر رضا پارسامقدم، پژوهشگر و نویسنده

انتهای پیام /