عملیات «طوفان الاقصی» نقطه عطفی در مناقشه اسرائیل و فلسطین رقم زد. پیامدهای انسانی و سیاسی این جنگ، به گفته بسیاری از تحلیلگران غربی، به تضعیف بیسابقه مشروعیت بینالمللی اسرائیل انجامیده است. در دو سال پس از آن، اسرائیل با موجی از انتقادها در زمینههای سیاسی، حقوقی، رسانهای و دانشگاهی روبهرو شد که تصویر اخلاقی و سیاسی این رژیم را در افکار عمومی جهان به شدت خدشهدار کرده است.
انزوای دیپلماتیک گسترده
پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل بهسرعت از موج اولیه همدلی جهانی خارج و با انزوای دیپلماتیک گسترده روبهرو شد. در حالیکه در آغاز بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، فرانسه و آلمان از اسرائیل حمایت قاطع نشان دادند، چند ماه بعد لحن آنان تغییر کرد. حتی متحدان سنتی مانند آلمان و آمریکا نسبت به سیاستهای اسرائیل هشدار دادند؛ چاک شومر گفت اگر اسرائیل به «کشوری مطرود» تبدیل شود، بقا نخواهد یافت، و دونالد ترامپ هم اذعان کرد که اسرائیل در حال از دست دادن حمایت جهانی است.
در سازمان ملل نیز این روند مشهود است: در رأیگیری دسامبر ۲۰۲۳ برای آتشبس انسانی در غزه، ۱۵۳ کشور موافق و تنها ۱۰ کشور (از جمله آمریکا و اسرائیل) مخالف بودند. در سال ۲۰۲۵، تعداد آرای ممتنع به پایینترین حد خود رسید و بسیاری از کشورهایی که پیشتر بیطرف بودند، به جمع منتقدان اسرائیل پیوستند. بر اساس تحلیل مؤسسه واشنگتن، اسرائیل در کمتر از یک دهه، حمایت ضمنی بیش از ۱۵ کشور غربگرا را از دست داده است.
در روابط دوجانبه نیز این انزوا آشکار است:
- ترکیه روابط تجاری با اسرائیل را متوقف کرد.
- اندونزی و مالدیو ورود اتباع اسرائیلی را ممنوع کردند.
- پادشاه اردن جنگ غزه را نشانه برملا شدن «بربریت پنهان اسرائیل» دانست.
- خشم عمومی در کشورهای عربی باعث شد روند عادیسازی روابط (توافقات ابراهیم) متوقف یا به تأخیر افتد؛ عربستان سعودی نیز محتاطتر شد.
در داخل رژیم اسرائیل، دیپلماتها و تحلیلگران خود نیز به بحران اعتبار اذعان دارند. مایکل هرتزوگ، سفیر اسرائیل در آمریکا، گفته است کشورش در میانهٔ «از دست دادن بیسابقهٔ حیثیت و جایگاه جهانی» قرار دارد؛ زیرا بسیاری از دولتها، جنگ غزه را نه دفاع از خود، بلکه بخشی از مسئله حلنشده فلسطین میدانند.
بحران اعتماد رسانهای؛ وقتی روایت تلآویو دیگر خریدار ندارد
در هفتههای نخست پس از حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳، رسانههای جریان اصلی غرب بهطور گسترده روایت رسمی اسرائیل را بازتاب میدادند و لحنی همدلانه داشتند. اما با افزایش تلفات غیرنظامیان در غزه، این رویکرد دگرگون شد. از اواخر ۲۰۲۳، خبرنگاران بیبیسی و سیانان در مستندی از الجزیره افشا کردند که سردبیرانشان مانع از انتشار گزارشهای انتقادی یا استفاده از واژههایی مانند «حمله هوایی اسرائیل» بدون تأیید رسمی ارتش میشدند. این افشاگریها بحث جانبداری رسانهای را داغ کرد و برخی رسانهها مانند گاردین، لوموند و اشپیگل به انتقاد صریح از اسرائیل پرداختند. در این میان، شبکههای اجتماعی نقشی تعیینکننده در تغییر روایت ایفا کردند؛ تصاویر و ویدیوهای مردمی از غزه موجب همدلی گسترده با فلسطینیان شد.
در افکار عمومی غرب نیز روند مشابهی مشاهده شد، صدها تظاهرات میلیونی در حمایت از فلسطین برگزار شد و افکار عمومی دولتها را تحت فشار گذاشت تا خواستار آتشبس شوند.
نتیجه آنکه، اسرائیل که زمانی از پشتوانه افکار عمومی غرب برخوردار بود، اکنون با بحران مشروعیت روبهروست. هرچه تصاویر غزه گسترش یافت، روایت «دفاع از خود» اسرائیل کماعتبارتر شد. فشار افکار عمومی موجب استعفای برخی مقامات غربی، نارضایتی رأیدهندگان مسلمان و جوان، و تردید روزافزون نسبت به حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل شد. تحلیلگران معتقدند این روند نهتنها به اعتبار اسرائیل بلکه به مشروعیت ارزشهای لیبرال غربی نیز لطمه زده است.
خبرنگاران بیبیسی و سیانان در مستندی از الجزیره افشا کردند که سردبیرانشان مانع از انتشار گزارشهای انتقادی یا استفاده از واژههایی مانند «حمله هوایی اسرائیل» بدون تأیید رسمی ارتش میشدند.
وقتی عدالت وتو میشود؛ سقوط اعتبار نهادهای جهانی در جنگ غزه
عملکرد نهادهای بینالمللی در جنگ غزه به بحرانی در اعتبار سازمان ملل و مشروعیت اسرائیل انجامید.
به گفته تحلیلگران، ساختار قدرت در این نهادها به آمریکا و متحدانش اجازه داده تا اسرائیل را از پیامدهای حقوقی مصون نگه دارند. شورای امنیت بارها در تصویب قطعنامه آتشبس بهدلیل وتوی آمریکا ناکام ماند، و حتی فعال شدن ماده ۹۹ منشور ملل متحد از سوی دبیرکل نیز نتیجهای نداشت. در واکنش، شورای حقوق بشر و مجمع عمومی قطعنامههایی در محکومیت اسرائیل و درخواست توقف فروش سلاح صادر کردند، هرچند الزامآور نبودند.
در عرصه حقوقی، دیوان کیفری بینالمللی (ICC) برای نخستینبار رهبران اسرائیل از جمله نتانیاهو را به جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت متهم و برایشان قرار بازداشت صادر کرد. دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) نیز به شکایت آفریقای جنوبی ورود کرد و خطر «نسلکشی» در غزه را تأیید نمود. کشورهایی چون نیکاراگوئه و چند دولت اروپایی نیز علیه اسرائیل یا حامیانش اقدامهای حقوقی و تحریم تسلیحاتی انجام دادند.
با این حال، نفوذ سیاسی قدرتهای غربی مانع اجرای عملی این تصمیمها شد و نهادهای بینالمللی عملاً فلج یا بیاثر باقی ماندند. نتیجه آنکه، همزمان با تضعیف نظم قانونمحور جهانی، مصونیت دیرینه اسرائیل در حال فروریختن است و این رژیم بیش از هر زمان در موضع متهم بینالمللی قرار گرفته است.
شکستن تابو در دانشگاههای غرب
پس از اکتبر ۲۰۲۳، فضای دانشگاهی غرب شاهد شکاف و بازاندیشی جدی درباره ماهیت اقدامات اسرائیل در غزه بود. برجستهترین رخداد، اختلاف عمیق میان پژوهشگران مطالعات نسلکشی بود؛ گروهی از متخصصان این حوزه، رفتار اسرائیل را «نمونه بارز نسلکشی» دانستند، در حالی که دیگران – بهویژه نزدیک به گفتمان رسمی اسرائیل – این تعبیر را رد کردند. این اختلافات به گفته مورخان، به «بحرانی بیسابقه در رشته مطالعات نسلکشی» انجامید و نشان داد تابوهای دیرینه درباره انتقاد از اسرائیل در محافل دانشگاهی در حال فرو ریختن است. برخی استادان نیز اذعان کردند که برای غربیها دشوار است بپذیرند ملتی که قربانی هولوکاست بوده، خود ممکن است مرتکب نسلکشی شود.
در حوزههای حقوق بینالملل و علوم سیاسی نیز تحلیلهای تازهای شکل گرفت؛ بسیاری از پژوهشگران اسرائیل را در چارچوب مفاهیمی چون آپارتاید، استعمارگر اسکانیافته و پاکسازی قومی تحلیل کردند. حتی چهرههایی مانند مایکل والزر – از حامیان قدیمی اسرائیل – از «بحران اخلاقی عمیق» این کشور سخن گفتند.
در کنار این، موجی از بیانیهها و طومارهای دانشگاهی در حمایت از فلسطین شکل گرفت. هزاران استاد در آمریکا، کانادا و اروپا خواستار آتشبس و پایان اشغالگری شدند و دولتهای خود را بهخاطر حمایت از اسرائیل نقد کردند. در مقابل، برخی اساتید منتقد با فشارهای سیاسی و لغو قرارداد مواجه شدند، اما این امر نتوانست مانع گسترش بحثها شود.
نشریات معتبر نیز پروندههایی ویژه درباره جنگ غزه منتشر کردند؛ در مجموع، دانشگاههای غربی اکنون بهطور گستردهتر و انتقادیتر از گذشته درباره صهیونیسم، اشغالگری و مشروعیت اخلاقی و حقوقی اسرائیل بحث میکنند – موضوعی که خود به تزلزل حمایت فکری و اخلاقی سنتی از این رژیم منجر شده است.
در حوزههای حقوق بینالملل و علوم سیاسی نیز تحلیلهای تازهای شکل گرفت؛ بسیاری از پژوهشگران اسرائیل را در چارچوب مفاهیمی چون آپارتاید، استعمارگر اسکانیافته و پاکسازی قومی تحلیل کردند. حتی چهرههایی مانند مایکل والزر – از حامیان قدیمی اسرائیل – از «بحران اخلاقی عمیق» این کشور سخن گفتند.
زنگ خطر در اتاقهای فکر؛ اسرائیل در بزنگاه مشروعیت
در دو سال گذشته، اندیشکدهها و نخبگان فکری غربی بهطور گسترده درباره بحران مشروعیت اسرائیل هشدار دادهاند. اندیشکدههایی مانند بروکینگز، شورای روابط خارجی (CFR)، چتمهاوس و واشنگتن انستیتوت در گزارشها و نشستهای خود تأکید کردهاند که حمایت بیقیدوشرط از اسرائیل، اعتبار اخلاقی غرب را فرسوده کرده است. پژوهشگرانی مانند شاران گرووال از «ریاکاری آشکار واشنگتن» در نادیدهگرفتن قوانین داخلی آمریکا (ازجمله قانون لیهی) و چشمپوشی از نقض حقوق بشر توسط اسرائیل سخن گفتهاند.
در میان نخبگان رسانهای نیز لحنها تغییر کرده است. توماس فریدمن، ستوننویس سرشناس نیویورکتایمز دولت نتانیاهو را عامل «خودکشی سیاسی اسرائیل» دانست و نوشت که این کشور با ادامه جنگ غزه اعتبار جهانی خود را از بین میبرد. در اروپا نیز تحلیلگرانی چون ژانپیر فیلیو، تاریخدان فرانسوی و نویسنده کتابهایی درباره خاورمیانه، از «سقوط آزاد اخلاقی اسرائیل» و یورگ لاوینکل، تحلیلگر سیاست خارجی آلمانی از احتمال تبدیلشدن اسرائیل به «دولت مطرود» سخن گفتهاند. حتی هنری کیسینجر، وزیرخارجه اسبق آمریکا اعتراف کرد که سیاستهای نتانیاهو به انزوای اسرائیل انجامیده است.
در میان نخبگان یهودی غربی نیز شکاف عمیقی پدید آمده است. چهرههایی مانند پیتر بینارت از فروپاشی مشروعیت جهانی اسرائیل و بیاثر شدن روایت مظلومیت تاریخی آن سخن میگویند، در حالی که حامیان سنتی مانند آلن درشوویتز همچنان به دفاع از اسرائیل ادامه میدهند. بااینحال، وزن گفتمان فکری بهتدریج به سود منتقدان تغییر کرده است. در بریتانیا بیش از ۲۰۰ چهره فرهنگی و در آمریکا بیش از ۱۰۰۰ هنرمند و نویسنده خواستار توقف کشتار غزه شدند.
اندیشکدهها نیز هشدار مشابهی دادهاند. گزارش مشترک واشنگتن انستیتوت و بنیاد کارنگی (۲۰۲۵) با عنوان «اسرائیل در بزنگاه مشروعیت» تصریح میکند که در صورت تداوم وضعیت فعلی، اسرائیل به سرنوشت رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی دچار میشود. چتمهاوس نیز راه احیای اعتبار اسرائیل را در پایان اشغال و پذیرش راهحل دوکشوری میداند.
در مجموع، اجماع تازهای در میان محافل فکری غرب شکل گرفته است: سیاستهای کنونی اسرائیل نهتنها صلح را دور میکند، بلکه این کشور را در ذهن جهان به عنوان ناقض حقوق بشر تثبیت کرده و حتی امنیت و بقای بلندمدت خودش را تهدید میکند.