خبرگزاری تسنیم ـ عباس نورزائی، فعال سیاسی و اجتماعی| در سالهای اخیر پدیده «مهاجرت معکوس» در استان سیستان و بلوچستان به استثنای منطقه سیستان که شرایط خاصی دارد، بهویژه در نواحی روستایی، چهرهای تازه یافته است.
برخلاف روند چند دهه گذشته که مهاجرت به شهرها نشانه پیشرفت و رفاه تلقی میشد، اکنون گروهی از مردم بار دیگر به زادگاههای خود بازمیگردند. این بازگشت اما، یکدست و یکمعنا نیست؛ هر گروه از مهاجران انگیزهای متفاوت برای بازگشت دارد. برخی برای آرامش، برخی برای ریشهها و برخی برای نمایش.
نخستین دسته، جوانان فراغتجو هستند؛ کسانی که برای فرار از فشارها و محدودیتهای شهری، به دامان طبیعت و سادگی روستا پناه میبرند. این گروه اغلب نه برای کار و نه برای اقامت دائمی، بلکه برای «زندگی موقت در خلوت» به روستا میآیند. آنان در خانههای پدری یا اقامتگاههای بومگردی ساکن میشوند، شبکههای اجتماعی خود را از همانجا مدیریت میکنند و نوعی زیست سبک و بیقید را تجربه مینمایند. در واقع، فراغتجویان نه بازگشتکننده واقعی، بلکه مسافران موقتی هستند که روستا را پناهگاهی برای تمدد اعصاب میبینند.
در مقابل، گروه دوم، بازنشستگان هویتجو هستند؛ آنان که پس از سالها زندگی در شهر، احساس بیریشگی کردهاند و به دنبال معنای از دسترفته زندگی در گذشته میگردند. بازگشت برای این گروه، نه از سر تفریح بلکه از روی احساس تعلق است. آنها در سایه نخلها و کنار قنوات خشکیده، خاطرات کودکی خود را بازمییابند. برایشان روستا نه فقط یک مکان، بلکه نمادی از اصالت، آرامش و ریشههای خانوادگی است. بازگشت این نسل به روستا، نوعی تلاش برای احیای هویت بومی و پیوند دوباره با زمین و تاریخ است.
اما دسته سوم، چهرهای متفاوت از مهاجرت معکوس را رقم میزنند: منزلتجویان. این گروه، معمولاً افراد مرفه یا موفقیاند که در شهر یا خارج از کشور به جایگاه اقتصادی بالایی رسیدهاند یا به پولهای بادآوردهای دست یافتهاند، بازگشت آنها بیشتر نمادین است؛ میخواهند با ساخت ویلاهای باشکوه، خانههای چندطبقه و دیوارهای بلند، قدرت مالی خود را به نمایش بگذارند. در نگاه آنان، بازگشت به روستا فرصتی است برای بازسازی منزلت اجتماعی و جلب تحسین عمومی. این نوع بازگشت، بیشتر به «نمایش» شباهت دارد تا بازسازی پیوند با خاک و مردم.
در میان این سه جریان، روستا نیز دگرگون میشود. از یکسو، رونق ساختوساز، احیای زمینهای متروک و تزریق سرمایهی تازه، میتواند به رشد اقتصادی روستا کمک کند. اما از سوی دیگر، تضاد فرهنگی میان ساکنان بومی و تازهواردان، تغییر معماری بومی، و افزایش فاصلهی طبقاتی، تهدیدی برای بافت اجتماعی سنتی است. اگر این روند مدیریت نشود، مهاجرت معکوس به جای بازسازی روستا، آن را به حاشیهای تازه در کنار شهر بدل خواهد کرد.
آنچه اهمیت دارد، جهتدهی درست به این موج بازگشت است. باید فراغتجویان به بومگردی پایدار، هویتجویان به احیای فرهنگی، و منزلتجویان به سرمایهگذاری مسئولانه سوق داده شوند. تنها در این صورت، مهاجرت معکوس به فرصتی برای باززندهسازی روستاها و بازپیوند نسلها تبدیل خواهد شد؛ نه صرفاً حرکتی نمایشی میان خاک و خاطره.
انتهای پیام/
