به گزارش افکارنیوز، پس از ماهها درگیری بیوقفه، توافق آتشبس در غزه نه تنها پایان رسمی جنگ را نوید داد، بلکه بسیاری آن را نقطه عطفی در معادلات قدرت منطقهای دانستند. در این تحلیل، نشان میدهم که چگونه غزه، و نه اسرائیل، از این توافق بهعنوان پیروزی راهبردی بهره برد.
۱. معنای «پیروزی»
در منظومه مقاومتدر نظر بسیاری، پیروزی به معنای تسلط کامل میدان باشد؛ اما در واقعیت جنگ نوین، بقا، مشروعیت و نفوذ بینالمللی مهمتر از تصرف زمین است. غزه در این نبرد موفق شد ساختار مقاومت خود را حفظ کند و از نابودی روانی و سیاسی بگریزد.
۲. شکست هدفهای راهبردی تلآویو
تحلیلگران صهیونیستی اذعان میکنند که اسرائیل به اهداف کلیدی خود در جنگ نرسید: نابودی حماس، حذف ساختار فرماندهی آن، و بازگرداندن بازدارندگی مطلق. به عبارت دیگر، آتشبس بیشرط و بدون دستاورد سیاسی ملموس برای تلآویو، به معنای شکست راهبردی است.
۳. تحکیم جایگاه حماس در صحنه فلسطین
حماس، علیرغم فشار نظامی بیسابقه و محاصره همهجانبه، همچنان جز بازیگران اصلی معادلات است. توافق آتشبس بدون خلع سلاح حماس یعنی به رسمیت شناختن ضمنی توانمندی سیاسی و نظامی آن.
۴. پیروزی دیپلماتیک و رسانهای
افکار عمومی جهان و نزول مشروعیت اسرائیل در میان کشورهای غربی و عربی، یکی از دستاوردهای بزرگ غزه بود. رسانهها اکنون تحلیل میکنند که آتشبس نه یک موفقیت دیپلماتیک ساده برای آمریکا، بلکه شکستی اخلاقی و سیاسی برای اسرائیل است.
۵. تضمینهای بینالمللی و فشار بر اسرائیل
توافق آتشبس با نظارت کشورهای ضامن (مصر، قطر، ترکیه) و وعدههای بینالمللی درباره بازسازی، بازگشت آوارگان و تبادل اسرا، به غزه اهرم فشار قویتری برای مطالبه حقوقش داده است. در نتیجه، هر اقدامی در نقض آتشبس، نه فقط خرق معاهده، بلکه بهطور مستقیم مقابله با اعتبار بینالمللی اسرائیل است.
۶. ریسکها و مسیر پیشرو
هر چند آتشبس موفقیت بزرگ است، اما راه برای تثبیت آن دشوار است: • نظارت دقیق بر اجرای توافق • تضمین بازسازی سریع زیرساختها • مدیریت فشار رسانهای و تلاش برای جلوگیری از بازگشت جنگ • حفظ اتحاد بین احزاب مقاومت و جامعه فلسطینیاگر هریک از این مؤلفهها آسیب ببیند، آتشبس ممکن است به مرحلهای شکننده بدل شود. اما اگر موفق شود، غزه نه تنها از خاکستر بیرون آمده است، بلکه به ستون تازهای از مقاومت منطقهای تبدیل خواهد شد.