شناسهٔ خبر: 75254540 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: طرفداری | لینک خبر

کوروس سرهنگ زاده _ پیک سحری

صاحب‌خبر -

یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویش ،کن گذری
گو به فغانم ،به فغانم ، به فغانم

ای که به عشقت زنده منم 
گفتی از عشقت دم نزنم
من نتوانم ، نتوانم ، نتوانم

من ؛غرق گناهم ،تو عذر گناهی
روز و شبم راتو که مهری تو که ماهی

چون باده به جوشم ، در جوش و خروشم
من سر زلفت به دو عالم نفروشم

ای که به عشقت زنده منم
گفتی از عشقت دم نزنم
من نتوانم ،نتوانم ، نتوانم...

همه شببر ماه و پروین نگـــــرم
مگر آید رخسارت بر نظــــرم
چه بگویم ، چه بگویم ، چه بگویم زیــن راز 
من همین بس ، که مرا کس ، نبود دمساز

یک نفس ای پیک سحری
بر سر کویش ،کن گذری
گو به فغانم ،به فغانم ، به فغانم

ای که به عشقت زنده منم 
گفتی از عشقت دم نزنم
من نتوانم ، نتوانم ، نتوانم